پاسخ اجمالی:
پاسخ تفصیلی:
سوال: آیا معاویه صلح نامه خود با امام حسن(ع) را نقض کرد؟
جواب: امام حسن(علیه السلام) به سبب شرایط دشوار، به صلح با معاویه تن داد، و از وى براى امور زیر پیمان گرفت: «در قنوت نمازها امیرمؤمنان(علیه السلام) را سبّ ننماید! و متعرّض شیعیان نشود، امنیّت آنها را تأمین کند و حقوق هر صاحب حقّى را به وى بدهد».
معاویه نیز همه این موارد را پذیرفت و بر انجام آن تعهّد بست و سوگند یاد کرد; ولى پس از امضاى صلح نامه وقتى روز جمعه وارد «نُخَیْله» (منزلگاهى نزدیک کوفه) شد، پس از نماز، خطبه اى براى مردم خواند و چنین گفت:
«إِنِّى وَاللّهِ مَا قَاتَلْتُکُمْ لِتُصَلُّوا وَ لاَ لِتَصُومُوا، وَ لاَ لِتَحِجُّوا وَ لاَ لِتُزَکُّوا، إِنَّکُمْ لَتَفْعَلُونَ ذلِکَ، وَ لکِنِّی قَاتَلْتُکُمْ لاَتَأَمَّرَ عَلَیْکُمْ!... أَلا وَ إِنِّی کُنْتُ مُنّیتُ الْحَسَنَ أَشْیَاءَ، وَ أَعْطَیْتُهُ أَشْیَاءَ، وَ جَمِیعُهَا تَحْتَ قَدَمَىَّ لا أَفی بِشَىْء مِنْهَا لَهُ»; (به خدا سوگند! من براى این با شما نجنگیدم که نماز بگزارید و روزه بگیرید و حج به جا آورید و زکات دهید! این امور را خودتان انجام مى دهید! هدف من از پیکار با شما این بود که بر شما فرمانروایى کنم (و به قدرت دست یابم). آگاه باشید! من در (صلح نامه) امورى را به حسن(علیه السلام) وعده دادم و تعهّداتى کردم، امّا (بدانید) همه آن پیمان ها و تعهّدات را زیر پا انداخته و به هیچکدام از آنها وفا نخواهم کرد!).
پس از آن داخل کوفه شد و از مردم بیعت گرفت، و آنگاه خطبه اى براى مردم خواند و نسبت به امیرمؤمنان على(علیه السلام) و همچنین امام حسن(علیه السلام) بدگویى کرد.(1)
بدین صورت، معاویه در قدم اوّل حاکمیّت خویش، نخست هدف خود را از آن همه تلاش ها و کشتارها به صراحت بیان کرد. او هرگز مانند یک فرمانده مسلمان براى خدا (فى سبیل الله) نجنگید و رسیدن به فرمانروایى را انگیزه خویش قرار داد و همچنین با صراحت از پیمان شکنى و نادیده انگاشتن پیمان نامه صلح سخن گفت; در حالى که وفاى به عهد و پیمان حدّاقل چیزى است که از یک مسلمان انتظار مى رود.
او با ناسزاگویى به امیرمؤمنان(علیه السلام) ـ پرچمدار توحید وعدالت ـ و به امام حسن(علیه السلام) که از اهل بیت رسول خداست و پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) وى و برادرش را «سرور جوانان اهل بهشت» نامید، همه اصول اوّلیه پیمان هاى اخلاقى، دینى و انسانى را زیر پا گذاشت و باطن خویش را براى مردم آشکار ساخت.(2)
پی نوشت:
(1) . ارشاد مفید، ص 355. همچنین رجوع کنید به: مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 38; و شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 16، ص 46. بخشى از این خطبه در مختصر تاریخ دمشق، ج 25، ص 43 و سیر اعلام النبلاء، ج 4، ص 304 نیز آمده است.
(2) . گردآوری از کتاب: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، ص162.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.