پاسخ اجمالی:
پاسخ تفصیلی:
وى از اصحاب بزرگ رسول الله(صلى الله عليه وآله) بود و احاديث زيادى را از آن حضرت آموخت و نقل نمود،(1) و افتخار شركت در جنگ بدر و حنين را در ركاب پيامبر داشت. او احاديثى را از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى كرد از جمله مى گفت: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ(صلى الله عليه وآله) يَقُولُ ـ وَالْحُسَيْنُ فِي حِجْرِهِ ـ : إِنَّ ابْنِي هذا يُقْتَلُ بِأَرْض مِنْ أَرْضِ الْعِراقِ، أَلا فَمَنْ شَهِدَهُ فَلْيَنْصُرْهُ»؛ (از پيامبر در حالى كه حسين(عليه السلام) در دامن رسول خدا نشسته بود، شنيدم كه فرمود: اين فرزندم در سرزمين عراق به شهادت خواهد رسيد، آگاه باشيد هر كه او را ديد بايد او را يارى كند).(2)
به همين جهت وقتى كه شنيد امام حسين(عليه السلام) به كربلا آمده است از كوفه حركت كرد و شبانه خود را خدمت امام(عليه السلام) رساند.
او در روز عاشورا از امام اذن گرفت و عمامه خود را به كمر بست و با دستمالى ابروهاى بلند خويش را بر پيشانى اش بست، امام چون وى را با اين حال ديد، گريست و فرمود: «شَكَرَ اللهُ لَكَ يا شَيْخُ»(3)
او با همان كهنسالى به سوى ميدان شتافت و شجاعانه اشعار زير را در برابر دشمن خواند:
«قَدْ عَلِمَتْ كاهِلُها وَدُودانُ *** وَالْخَنْدَفِيُّونَ، وَقَيْسُ عَيْلانَ
بِأَنَّ قَوْمِي أنَّهُ الاَْقْرانِ *** لَدَى الْوَغا وَسَادَةُ الفُرْسَانِ
مُباشِرُ الْمَوْتِ بِطَعْن آنِ *** لَسْنا نَرَى الْعَجْزَ عَنِ الطَّعانِ
آلُ عَلِيٍّ شيعةُ الرَّحْمانِ *** وَ آلُ زِياد شيعةُ الشَّيْطانِ»
(قبائل كاهل، دودان، خندف و بنوقيس همگى مى دانند كه قبيله من در روز جنگ و رويارويى، نزديك ترين افراد به حريفان و همرزمانند. با ضربه اى كارى، دشمن را از پاى در آوريم و هيچ اظهار عجز و ناتوانى نكنيم. آل على، پيروان خداوند رحمانند ولى آل زياد پيروان شيطانند).(4) او با آن سن زياد مردانه جنگيد تا به فيض شهادت نائل آمد.(5)
به همين جهت وقتى كه شنيد امام حسين(عليه السلام) به كربلا آمده است از كوفه حركت كرد و شبانه خود را خدمت امام(عليه السلام) رساند.
او در روز عاشورا از امام اذن گرفت و عمامه خود را به كمر بست و با دستمالى ابروهاى بلند خويش را بر پيشانى اش بست، امام چون وى را با اين حال ديد، گريست و فرمود: «شَكَرَ اللهُ لَكَ يا شَيْخُ»(3)
او با همان كهنسالى به سوى ميدان شتافت و شجاعانه اشعار زير را در برابر دشمن خواند:
«قَدْ عَلِمَتْ كاهِلُها وَدُودانُ *** وَالْخَنْدَفِيُّونَ، وَقَيْسُ عَيْلانَ
بِأَنَّ قَوْمِي أنَّهُ الاَْقْرانِ *** لَدَى الْوَغا وَسَادَةُ الفُرْسَانِ
مُباشِرُ الْمَوْتِ بِطَعْن آنِ *** لَسْنا نَرَى الْعَجْزَ عَنِ الطَّعانِ
آلُ عَلِيٍّ شيعةُ الرَّحْمانِ *** وَ آلُ زِياد شيعةُ الشَّيْطانِ»
(قبائل كاهل، دودان، خندف و بنوقيس همگى مى دانند كه قبيله من در روز جنگ و رويارويى، نزديك ترين افراد به حريفان و همرزمانند. با ضربه اى كارى، دشمن را از پاى در آوريم و هيچ اظهار عجز و ناتوانى نكنيم. آل على، پيروان خداوند رحمانند ولى آل زياد پيروان شيطانند).(4) او با آن سن زياد مردانه جنگيد تا به فيض شهادت نائل آمد.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.