مباحث خیارات - جلسه 007 - 97/07/03

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 

مباحث خیارات - جلسه 007 - 97/07/03

امام قدس سره در مسأله ی چهارم تحریر که آخرین مسأله در مورد خیار رؤیت است به مسقطات این خیار اشاره کرده می فرماید

موضوع: مسقطات خیار رؤیت

امام قدس سره در مسأله ی چهارم تحریر که آخرین مسأله در مورد خیار رؤیت است به مسقطات این خیار اشاره کرده می فرماید:

يسقط هذا الخيار (مسقط اول:) باشتراط سقوطه في ضمن العقد (به اینکه در ضمن عقد بگوید که من این جنس را خریداری می کنم و اگر رؤیت کردم و خلاف آن درآمد خیار خود را ساقط می کنم.) إذا لم يرفع به الوثوق الرافع للجهالة (البته به این شرط که اسقاط خیار رؤیت سبب نشود که شخص وثوقی نداشته باشد بر این که این جنسی که می خرد آن صفات را دارد یا ندارد. زیرا رفع وثوق، سبب جهالت و غرر می شود)، و إلّا فيفسد و يفسد العقد (در این صورت هم شرط فاسد است و هم عقد فاسد می شود. اگر شرط فاسد در موارد دیگر مفسد عقد نباشد ولی در اینجا هست زیرا معامله غرری می شود و غرر از شرط به مشروط منتقل می شود)، (مسقط دوم:) و بإسقاطه بعد الرُّؤية (زیرا هر چند جنس، خلاف آنچه دیده بود در آمده است ولی باز می ارزد که مشتری معامله را قبول کند)، (مسقط سوم:) و بالتصرّف في العين بعدها (یعنی بعد از رؤیت و اینکه دید خلاف آنچه دیده بود است در جنس تصرف می کند مثلا آن را می فروشد و یا اگر زمین است در آن ساختمان می سازد و یا اگر پارچه است آن را می دوزد) تصرّفاً كاشفاً عن الرضا بالبيع (یعنی این تصرفات دال بر رضایت به لزوم بیع است و الا رضا به بیع از ابتدا هم وجود داشته است زیرا اگر راضی نبود بیع نمی کرد)، (مسقط چهارم:) و بعدم المبادرة إلى الفسخ بناء على فوريّته (اگر قائل به فوریت در إعمال خیار شدیم اگر فرد علی الفور خیار را اعمال نکند خیار خود به خود ساقط می شود).[1]

حال باید تک تک این مسقطات را جداگانه بحث کنیم و در میان این چهار مسقط، اولی از همه مهمتر است و محل اختلاف بین اصحاب واقع شده:

بعضی می گویند که این شرط هم فاسد است و هم مفسد.

بعضی می گویند: نه فاسد است و نه مفسد.

بعضی می گویند: فاسد است ولی مفسد نیست.

این سه قول را شیخ انصاری در مکاسب نقل کرده است: و لو شرط سقوط هذا الخيار، ففي فساده و إفساده للعقد، كما عن العلّامة و جماعةٍ أو عدمهما، كما عن النهاية و بعضٍ أو الفساد دون الإفساد وجوهٌ، بل أقوالٌ.[2]

صاحب جواهر می فرماید: فلا ريب في صحة اشتراط سقوطه بالعقد كخيار المجلس، ونحوه ، بل لا يبعد ذلك وإن قلنا بعدم ثبوته الا بعد ظهور المخالفة ، خلافا لجماعة منهم الكركي.[3]

بنا بر این صاحب جواهر در مقابل قول جماعت کثیری از فقهاء که می گویند شرط مزبور فاسد و مفسد است ایستاده و این شرط را صحیح می داند.

دلیل قول اول: کسانی که این شرط را فاسد و مفسد می دانند می گویند: کسی جنسی را می خرد و آن را ندیده است و آن را بر اساس اوصاف می خرد و بعد می گوید که اگر آن اوصاف را هم نداشت إعمال خیار نمی کند. معنای آن این است که متاع مزبور چه آن اوصاف را داشته باشد یا نداشته باشد آن را می خرد و این غرر است.

این با موارد دیگر مانند خیار مجلس و امثال آن فرق دارد در اینجا غرر به بیع سرایت می کند و عقد را مجهول می کند و هم شرط مزبور فاسد است و هم بیع.

نقول: به نظر ما باید قائل به تفصیل شد به این گونه که اگر فرد وثوق به صفات داشته باشد و احتمال اینکه متاع، آن صفات را نداشته باشد در نظر او ضعیف باشد در این صورت او هنگامی که خیار رؤیت را اسقاط می کند وثوق دارد که متاع آن صفات را دارا است. در اینجا چون وثوق، متزلزل نشده است معامله صحیح می باشد.

اما اگر وثوقی در کار نیست معامله غرری می شود و باطل می باشد.

بنا بر این اینکه صاحب جواهر در ادامه ی کلامش قائل است که اسقاط خیار ربطی به جهل و غرر ندارد به نظر ما صحیح نیست. زیرا اگر وثوقی در کار نباشد و خیار هم ساقط باشد این موجب جهل و غرر می باشد.

اشکال دیگری نیز در اینجا وجود دارد و صاحب جواهر نیز به آن اشاره کرده این است که این از قبیل «اسقاط ما لم یجب» است زیرا ابتدا معامله باید تمام شود و بعد جنس را تحویل بگیرد و رؤیت کند و بعد خیار ساقط باشد و از قبل، نمی توان خیار را ساقط کرد.

پاسخ آن را سابقا دادیم و آن اینکه ذکر سبب و وجود زمینه برای اسقاط کافی است. مثلا طبیب قبل از عمل جراحی قراردادی می بندد و می گوید که هرچند طبیب تلاش خودش را می کند ولی این عمل پنجاه درصد خطر دارد و سپس خود را از آن خطرات واقع شده بریء می کند. این کار جایز است و نص و فتوی بر آن دلالت دارد و صرف همین که آماده ی جراحی می باشد کافی است که بگوییم زمینه و سبب برای اسقاط وجود دارد. در ما نحن فیه نیز آماده شدن برای بیع و گفتگو کردن بایع و مشتری با هم کافی است که بتوان خیار را ساقط کرد.


پی نوشت:
       
    
تاریخ انتشار: « 1397/07/01 »
فهرست نظرات
*متن
*کد امنیتی http://makarem.ir
تعداد بازدیدکنندگان : 2097