ماهنامه الکترونیکی خبری - تحلیلی بلیغ (سال دوم - شماره سیزدهم- بهمن1395)

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 

ماهنامه الکترونیکی خبری - تحلیلی بلیغ (سال دوم - شماره سیزدهم- بهمن1395)

طلیعه سخن

تحقق شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)موجب شدتا تبیین ابعاد و زوایای مختلف چگونگی پیروزی مردم  بر رژیم پهلوی و قدرت های استکباری مورد واکاوی همۀ محققان و صاحب نظران قرار گیرد، واز آنجا که انقلاب اسلامی ایران از عمق استراتژیک اعتقادی و دینی در شالودۀ حرکت عظیم مردم بر علیه شاه برخوردار است، لذا همۀ مورخان و صاحب نظران، خیزش عظیم ملت ایران در بهمن ٥٧ را بر محور مولفه های دین خواهی ،آموزه های  استکبار ستیزانه و  قیام ملت مسلمان علیه اقدامات ضد دینی حکومت پهلوی تبیین نموده اند.
در این میان، مردم علیرغم حصول برخی پیشرفت های ظاهری و تجدد مآبانه (بخوانید وابستگی به اقتصاد نفتی و مصرف گرایی) به ویژه در دهۀ٥٠، لیکن باتحمل مصائب مختلف در راه تحقق پیروزی انقلاب اسلامی کوشیدند و با تبعیت از علما و فقهای شیعی به ویژه امام خمینی(ره) به عنوان مرجعیت دینی و ولی فقیه جامعۀ اسلامی، التزام خود رابه آموزه ها و ارزش های دینی به منصۀ ظهور رساندند.
در تبیین این مسأله باید به تجدد گرایی و نوسازی سریع وارداتی ایران در دهۀ٥٠ اشاره کرد، افزایش قیمت نفت از ٤دلار به ٣٠دلار در آن برهه از زمان، ثروت هنگفتی نصیت رژیم پهلوی نمود که بذل و بخشش های محمد رضا پهلوی  به دولت های غربی را به همراه داشت،  در برخی از مراکز استان های مهم کشور به ویژه برخی مناطق اعیان نشین تهران نمادهای تجدد گرایی رشد قابل توجهی یافت، دسترسی سریع به واردات بی رویه و ارزان کالاها به نحوی بود که همۀ مواد مصرفی ازخارج از کشور تأمین می شد؛ لذا نابودی تولید داخلی و افزایش بی حدو حصر بیکاری در کشور غیر قابل اجتناب گردید ، از سوی دیگر ترویج مصرف گرایی در جامعه، تشدید فاصله طبقاتی و فساد وحشتناک رژیم شاهنشاهی در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ...رقم زد.
با همۀ این تفاسیر آمریکا گرایی ،ثروت بادآورده ناشی از فروش نفت ٣٠دلاری و...، رژیم پهلوی را از اقتدار حبابی در منطقه برخودار کرد،  لیکن  پیشرفت ناقص و تقلید وار در برخی مظاهر تمدنی و غربی نیز نتوانست از عمق استراتژیک انقلابی گری ، اسلام خواهی و سنت گرایی  مردم بکاهد بلکه بر خلاف شاه پهلوی که پس از فراز ذلت بار از ایران،با تمسک به  برخی اقدامات تجدد گرایانۀ خود در احداث فرودگاه و دانشگاه.. ملت را ناسپاس و نمك نشناس خواند، لیکن حقیقت این است که همدلی عمیق و راهبردی میان روحانیت و مردم آنچنان برجسته و بی بدیل بود که پیروی مطلق مردم از علمای و فقهای اسلامی به ویژه امام خمینی(ره) به پیروزی عظیم و شکوهمند انقلاب اسلامی منتهی گردید.
بنابراین دین مداری و تلاش برای استقرار حکومت اسلامی به عنوان مقدمه ای برای حکومت جهانی حضرت مهدی موعود (عج) مهمترین دغدغه ای بود که با تبعیت و پیروی مردم از روحانیت مروج اسلام اصیل و حرکت در مسیر ولی فقیه جامعه اسلامی به عنوان نایب عام امام زمان(عج) به پیروزی انقلاب شکوهمند  اسلامی رهنمون گردید؛ یعنی همان مقوله ای که شاه و اربابان غربی و آمریکایی اش، از درک آن عاجز ماندند .
اینگونه است که در برهه هایی از تاریخ انقلاب، رسانه های غربی با طرح برخی شائبه های سخیف و توهین آمیز  به امام(ره) و دیگر علما و مراجع معظم تقلید و مردم سعی در تحریف انقلاب اسلامی گرفتند و نویسندگان و اندیشمندان غربی با الهام از سیطرۀ سکولاریسم بر جوامع غربی و نفش متزلزل نهادهای دینی و عجزو ناتوانی متولیان دینی مسیحیت در هدایت بخشی جامعۀ غربی، در راستای تسرّی این نقیصه به مبانی معرفتی نظام اسلامی به ویژه   تضعیف نقش روحانیت در پیروزی تاریخی مردم در انقلاب اسلامی ایران برآمدند، لذا  در واکاوی نقش بی بدیل روحانیت  به ویژه امام  خمینی (ره)و دیگر فقهای عظام در پیروزی انقلاب اسلامی به بیراهه رفتند و  قدرت طلبی و جمع آوری ثروت را به عنوان عامل انگیزشی! روحانیون و علمای اسلامی در پیروزی انقلاب اسلامی در سال ٥٧ برشمردند؛یعنی همان تصویری که «هنری لوکاس»در کتاب تاریخ تمدن درباره وضعیت حاکم بر کلیساها ارائه کرده و گفته است: «دارایی های دنیوی و مناسبات سیاسی ای که بر اثر دارایی ها گسترش می یافت،کلیساییان را به فساد آلود. ...».[١]
وجود چنین ذهنیتی در میان مورخان غربی موجب شد تا پدیده ای شگرف به نام انقلاب اسلامی برای جوامع غربی قابل درک نباشد و حتی هر روز بر توهمات آنها افزوده شود به نحوی که  در پیش فرض هایشان نسبت به نقش روحانیت در پیروزی انقلاب اسلامی به تحریف و تخریب روی آوردند . از سوی دیگر عناصری هم چون لیدی شیل ه‍م‍س‍ر وزی‍ر م‍خ‍ت‍ار ان‍گ‍ل‍ی‍س در اوائ‍ل س‍ل‍طن‍ت ن‍اص‍رال‍دی‍ن ش‍اه، در خاطراتش چنین می نویسد:«در تمام شهرهای ایران عدۀ کثیری مجتهد و ملای دانشمند وجود دارد که در راستی و درستکاری آنها هیچ شکی نیست و اغلب مورد پشتیبانی و احترام عامه مردم قرار دارند و همگی با جان و دل به اجرای دستوراتشان گردن می نهند.بعضی از آنها به قدری در اعمال و رفتارشان وسواس دارند که حتی از تفسیر احکام و قضاوت شرعی نیز خود داری میکنند تا مبادا از این بابت مرتکب قصور و بی عدالتی شوند.»[٢]
بدیهی است مواضع پارادوکسیکال میان پیش فرض های مادی نویسندگان غربی مبنی بر وجود قدرت طلبی در روحانیت شیعه  با اعتراف برخی تاریخ نویسان غربی که به حق  بر نفوذ اجتماعی عالمان شیعی در میان مردم و نیز رقابت مراجع معظم تقلید در بی اعتنایی به مواهب و قدرت های مادی تأکید کردند  به نوبۀ خود غرض ورزی دین ستیزان غربی و تلاش قدرت های استکباری در تحریف  دین و  تضعیف جایگاه روحانیت را هویدا می سازد که البته توهمات اسلام ستیزان برای نادیده انگاری ماهیت دینی در پیروزی انقلاب اسلامی کماکان ادامه دارد و این دور باطل در غرب همچنان از سوی برخی اندیشمندان و سیاستمداران غربی به گوش می رسد.
در خاتمه باید گفت تقویت دوبارۀ هم دلی میان مردم(امت) و روحانیت[٣] به مانند یوم الله ٢٢بهمن ١٣٥٧، بر مبنای نظریه ولایت فقیه؛ به عنوان بازوی اجرایی تحقق  دموکراسی امامتی (امامت و انسان کامل)،خواهد توانست کارآمدی و ابرقدرتی روز افزون انقلاب اسلامی ایران در مقابل دموکراسی لیبرالی و نظریۀ موهوم جهانی شدن[٤] به منصۀ ظهور رساند.

[١] هنری لوکاس،تاریخ تمدن،ج٢،ص٨٣١.
[٢] خاطرات لیدی شیل، ص١١٧.
[٣] «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواه حديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجه الله عليهم» ( وسائل الشيعه؛ ج١٨، ص ١٠١).
[٤] Globalization.

-----------------------------------------------

پیام ها و بیانات

پيام حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى به مناسبت فقدان اسفناك حجت الاسلام و المسلمين آقاى شرعى (رحمت الله علیه)

بسم الله الرحمن الرحیم
با نهايت تأسف خبر فقدان عالم ربانى حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ محمد علی شرعی (رحمت الله علیه) را دريافت داشتيم. آن فقيد سعيد از پيشگامان انقلاب و عضو فعال جامعه مدرسين و از افراد بسيار پرتلاش بود و در راه انقلاب، لحظهاى از تلاش باز نمىايستاد و دلسوزانه و پيوسته در فكر پيشرفت انقلاب اسلامى بود.
آن فقيد سعيد در برابر مظاهر منكرات بسيار حساس بود و در مبارزه با مفاسد اخلاقى و شرعى هيچ گاه كوتاهى نمىكرد.
به همين دليل مرحوم آقاى شرعى اصرار بر تأسيس دانشكده پزشكى مخصوص خواهران داشت و موفق به انجام آن شد، هرچند مدتى بعد مخالفان بر سر راه آن موانعى ايجاد كردند.
اينجانب اين فقدان اسفناك را به جامعه محترم مدرسين و همه دوستان و علاقمندان ايشان مخصوصاً بيت شريفشان صميمانه تسليت عرض مىكنم و علو درجات براى آن مرحوم و صبر جميل و اجر جزيل برای همه بازماندگان، مخصوصاً فرزندان محترم ايشان از درگاه خدا خواستارم.

پيام تسليت معظّم له به مناسبت رحلت حضرت حجت الاسلام و المسلمين آقاى هاشمى رفسنجانى (قدس سرّه)
بسم الله الرحمن الرحيم
با نهايت تأسف خبر فقدان ناگهانى مجاهد نستوه مرحوم حجت الاسلام و المسلمين آقاى هاشمى رفسنجانى را دريافت داشتم. اينجانب ايشان را از آن زمان كه در حوزه ی درسى ما شركت داشت به خوبى مىشناختم. مردى بسيار جدّى، باهوش، شجاع و صاحب اراده بود.
سالها در خدمت امام راحل(رحمت الله علیه) فداكارى كرد و بعد از ايشان نيز دائماً در صحنه انقلاب بود. مشكلات مختلفى را پشت سر گذاشت ولى اين مشكلات هرگز سبب نشد كه صحنه را ترك كند.
اينجانب درگذشت اين يار وفادار انقلاب را به همه هموطنان ايرانى و بهويژه بازماندگان آن فقيد سعيد تسليت مىگويم و غفران الهى را براى او و همهی ما از خداوند مىطلبم.

-----------------------------------------------

دیدارها

علمای اهل سنت
طلاب و فضلای مدارس علمیه بناب، تهران و کرمان
سردار اشتری فرمانده کل نیروی انتظامی
رئیس کمیته امداد امام خمینی (رحمت الله علیه)
اساتید دانشگاه فرانسه
دادستان کل کشور
سازمان هنری رسانه ای اوج
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

-----------------------------------------------

گزیده سخنان

امروز فرهنگ بسیج در حال صدور به دیگر کشورهاست
١٣٩٥/١٠/٠٢
آیت الله هاشمی رفسنجانی هرگز صحنه انقلاب را ترک نکرد
١٣٩٥/١٠/٢٠
«عقیم سازی زنان و مردان معتاد کارتن خواب»سخنی باطل است و باید به جای این کار با برنامه ریزی مشکلات را حل کرد و برای جلوگیری از خطرات راه های دیگری اندیشید.
١٣٩٥/١٠/١٩
حضرت خدیجه(سلام الله علیها) الگوی ارزنده برای زنان و مردان و بانوی مظلومه هستند.
١٣٩٥/١٠/٠٢
حقوقهاي نجومي وجدان جامعه را جريحه دار كرده است.
١٣٩٥/١٠/٢٢
آیت الله شرعی در راه انقلاب لحظهاى از تلاش باز نمىايستاد/ آن فقید سعید پیوسته در فکر پیشرفت انقلاب بود.
١٣٩٥/١٠/١٣
مسئولان برای فضای مجازی دل بسوزانند/ راه اندازی شبکه ملی، درمان این مشکل است.
١٣٩٥/١٠/٠١
شورای عالی فضای مجازی دلسوزانه کار نمی کند/ پدیده فضای مجازی بزرگترین معضل سیاسی، اجتماعی و اخلاقی امروز است.
١٣٩٥/١٠/١٦
مروّج امربه معروف و نهی از منکر باشید/ با ارائه مطالب خرافی اصل دین را زیر سوال نبرید.
١٣٩٥/١٠/٢١
نشر معارف اسلامی در دنیای تشنه امروزی فراتر از واجب کفایی است.
١٣٩٥/١٠/١١
اشک سیاستمداران دنیا برای کودکان حلب منافقانه است.
١٣٩٥/١٠/٠٨
انتشار فایل صوتی آیت الله منتظری یک حرکت انتقامی بود.
١٣٩٥/١٠/١٤
قرآن کریم باید از مهجوریت خارج شود
١٣٩٥/١٠/١٨
تفکر بسیج در حال صدور است ؛ جوامع غربی از گسترش آن عصبانی هستند
١٣٩٥/١٠/٠٢
گره زدن سرنوشت کشور به برجام «عیب» و «اشتباه» است.
١٣٩٥/١٠/٣٠
مهاجرت معکوس در حوزه صحیح نیست / مدیران حوزه به فکر تقویت مدارس علمیه شهرستانها باشند
١٣٩٥/١٠/٢٩
لزوم تشکیل گروه خیرین برای توسعه پایگاه تشیع در جهان
١٣٩٥/١٠/١٤

-----------------------------------------------

دروس

احکام شرکت - جلسه پنجاه و یکم
بحث اخلاقی: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حدیثی می فرماید: أربى الرّبا شتم الأعراض و أشدّ الشّتم الهجاء و الرّاوية أحد الشّاتمين.
٩٥/١٠/٠١

احکام شرکت - جلسه پنجاه و دوم
فسخ شرکت بعضی در مسأله ی سیزدهم اشکالی به نظرشان رسید که پاسخ متقنی برای آن وجود دارد. مسأله ی سیزدهم درباره ی فسخ شرکت است.
٩٥/١٠/٠٤

احکام شرکت - جلسه پنجاه و سوم
اختلاف در شرکت چهارده مسأله ی تحریر در مورد شرکت تمام شده است. در اینجا مسائلی در عروه و یا جواهر و کتاب های دیگر وجود دارد که امام قدس سره آنها را ذکر نکرده است ما در میان آنها مسائلی که مورد ابتلاء است را اضافه می کنیم و بعد از آن به سراغ انواع شرکت هایی می رویم که جدیدا در دنیا تأسیس شده و مشروعیت و عدم مشروعیت آنها را بررسی می کنیم.
٩٥/١٠/٠٥

احکام شرکت - جلسه پنجاه و چهارم
بررسی یک نمونه از شرکت مسائلی را صاحب عروه و دیگران در مسائل شرکت اضافه کرده اند که در تحریر الوسیله نیست.
٩٥/١٠/٠٦

احکام شرکت - جلسه پنجاه و پنجم
انواع مالکیت ها به مناسبت کتاب شرکت وارد بحث در شرکت هایی شدیم که امروزه متداول شده است که باید دید که کدام یک از آنها با موازین شرع سازگار است و کدام نیست.
٩٥/١٠/٠٧

احکام شرکت - جلسه پنجاه و ششم
بحث اخلاقی: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حدیثی می فرماید: أربعة قليلها كثير: الفقر و الوجع و العداوة و النّار. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این حدیث به چهار چیز اشاره می کند که حتی کم آن نیز زیاد است. علت آن این است که این چهار مورد، مسری است و سرایت می کند.
٥/١٠/٠٨

احکام شرکت - جلسه پنجاه و هفتم
مالکیت شخصیت حقوقی بحث در کتاب الشرکة به شرکت هایی رسید که جدید تأسیس شده است و باید احکام آنها را طبق موازین شرع دانست.
٩٥/١٠/١١

احکام شرکت - جلسه پنجاه و هشتم
پاسخ به کسانی که مالکیت دولت را منکر هستند بحث در مورد شرکت های جدید التأسیس است و به مناسبت آن مقداری در مورد شخصیت حقوقی که پایه ی اصلی این شرکت ها است بحث کردیم. همچنین مقداری در مورد مالکیت دولت که یکی از این شخصیت های حقوقی است سخن گفتیم.
٩٥/١٠/١٢

احکام شرکت - جلسه پنجاه و نهم
خلاصه ی مباحث قبلی بحث در شرکت به شخصیت اعتباری رسید و به مناسبت به مسأله ی مالکیت دولت پرداختیم که آیا مالک می شود یا نه و ادله ی قائلین به ملکیت و منکرین آنها را بحث کردیم.
٩٥/١٠/١٣

احکام شرکت - جلسه شصتم
انواع شرکت های جدید و شرکت تضامنی به مناسبت کتاب الشرکة بحث به شرکت هایی رسیده است که در ایام ما متداول شده است. اولین تقسیمی که داریم این است که شرکت گاه بین اشخاص است که به آن «شرکة العنان» می گویند که سرمایه های خود را با هم جمع کرده معاملاتی را انجام می دهند. این شرکت، شخصیت قانونی ندارد.
٩٥/١٠/١٤

احکام شرکت - جلسه شصت و یکم
بحث اخلاقی: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در روایتی به سه نکته ی بسیار مهم اشاره کرده می فرماید: إنّ الرّجل ليحرم الرّزق بالذّنب يصيبه و لا يردّ القدر إلّا الدّعاء و لا يزيد في العمر إلا البرّ.
٩٥/١٠/١٥

احکام شرکت - جلسه شصت و دوم
شرکت تضامنی بحث در شرکت های جدید است که اولین آنها شرکت تضامنی است. در این شرکت، افراد شریک متضمن می شوند که اگر شرکت ورشکست شد از اموال خود خسارت ها را بپردازند یعنی هنگامی که شرکت تشکیل می شد آنها برای پرداخت خسارت های احتمالی ضمانت می کردند.
٩٥/١٠/١٨

احکام شرکت - جلسه شصت و سوم
شرکت تضامنی بحث ما به مناسبت شرکت تضامنی به اینجا رسید که ادعای اجماع شده است «ضمان ما لم یجب» جایز نیست. بعد مشاهده کردیم که علماء در مواردی از این قاعده عدول کرده اند و در جایی که ذمه ای نیست قائل به ضمان شده اند.
٩٥/١٠/١٩

احکام شرکت - جلسه شصت و چهارم
بحث اخلاقی: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در نهج الفصاحه می فرماید: ليس بخيركم من ترك دنياه لآخرته و لا آخرته للدّنيا حتّى يصيب منهما جميعا فإنّ الدّنيا بلاغ إلى الآخرة و لا تكونوا كلّا على النّاس
٩٥/١٠/٢٢

احکام شرکت - جلسه شصت و پنجم
شرکت تضامنی نسبی و شرکت با مسئولیت محدود سخن در شرکت های جدید التأسیس است و امروز به سراغ دومین شرکت می رویم که شرکت تضامنی نسبی نام دارد. ابتدا معنای آن را ذکر می کنیم و بعد از نظر شرعی آن را بحث می کنیم که آیا قابل قبول است یا نه.
٩٥/١٠/٢٥

احکام شرکت - جلسه شصت و ششم
شرکت با مسئولیت محدود و شرکت سهامی خاص و عام بحث در انواع شرکت های جدید است که کدام جنبه ی شرعی دارد و کدام ندارد. ابتدا هفت شرکت را بحث می کنیم و بعد به سراغ تعاونی ها می رویم و آن را در بحث جداگانه ای مطرح می کنیم.
٩٥/١٠/٢٦

احکام شرکت - جلسه شصت و هفتم
شرکت های نوظهور بحث در شرکت های نوظهور است و پنج شرکت از آن شرکت ها را بحث کردیم.
٩٥/١٠/٢٧

احکام شرکت - جلسه شصت و هشتم
شرکت های جدید التأسیسی و تعاونی ها بحث ما در شرکت های نوظهور عصر ماست که از نظر مشروعیت دینی آنها را مورد مطالعه قرار می دهیم. هفت نوع شرکت تجاری معروف را ذکر کرده، مشروعیت آنها را بررسی کرده ایم.
٩٥/١٠/٢٨

احکام شرکت - جلسه شصت و نهم
بحث اخلاقی: پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در حدیثی کوتاه و بسیار پر معنی، بدترین مردم را معرفی می کند و سپس بدتر از بدترین و سپس بدتر از آن را بیان می کند و می فرماید: ألا أنبئك بشرّ النّاس؟ من أكل وحده و منع رفده و سافر وحده و ضرب عبده، ألا أنبئك بشرّ من هذا؟ من يخشى شرّه و لا يرجى خيره ألا أنبئك بشرّ من هذا؟ من باع آخرته بدنيا غيره ألا أنبئك بشرّ من هذا؟ من أكل الدّنيا بالدّين.
٩٥/١٠/٢٩

-----------------------------------------------

فن آوری

رونمایی از نرم افزار ویندوزفون مفاتیح نوین
در طول تاریخ شیعه جمعى از بزرگان به گردآورى دعاها و زیاراتى که از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و ائمّه هدى علیهم السلام صادر شده، پرداخته اند تا همه عاشقان راز و نیاز با خدا و شیفتگان زیارت اولیاءالله را از این چشمه جوشان معنویّت، سیراب سازند.
هر یک از این بزرگان در عصر خود رسالت خویش را در زمینه دعا به نحو احسن انجام دادند تا این که نوبت به مرحوم ثقة المحدثین حاج شیخ عبّاس قمى رحمه الله علیه (متوفاى ١٣٥٩ ق) رسید؛ ایشان با ذوق سرشار و سلیقه بسیار خوب و احاطه وسیعى که بر آثار اهل بیت علیهم السلام و کتب دعا و زیارات سابقین داشت، به تألیف کتاب جامع «مفاتیح الجنان» پرداخت و روى خلوص نیّتى که این محدّث عالیقدر از آن برخوردار بود، در مدّت کوتاهى، کتابش جهانگیر شد و به همه مساجد و خانه ها، راه یافت وهمگان از رشحات قلم این عالم با اخلاص سیراب شدند.
ولى از آن جا که این کتاب مانند بسیارى از کتاب ها براى شرایط زمانى و مکانى خاصّى نوشته شده بود و مخاطبان ویژه اى داشت، لازم بود در عصر و زمان ما مورد تجدید نظر وسیع قرار گیرد؛ کاستى ها برطرف گردد، و از پاره اى از مطالب اضافى که مایه ایراد بدخواهان است صرف نظر شود؛ مدارک و منابع دعاها و زیارات و... افزوده گردد؛ رمز و راز، فلسفه، آثار و برکات دعاها و زیارات یادآورى شود؛ سپس نظم نوینى به آن داده شود و در مجموع کتاب دعا و زیارتى که از هر نظر جامع و متناسب عصر و زمان ما ـ مخصوصاً براى نسل جوان خداجو ـ باشد، فراهم گردد.
از این رو معظم له ضمن درخواست توفیق از خداوند منان و پس از مطالعه کافى در این زمینه از دو نفر از فضلاى گرانقدر، باذوق، مخلص و پرکار حوزه علمیّه، یعنى: استادان ارجمند، حجج اسلام آقایان سعید داودى و احمد قدسى براى کمک و همکارى دعوت نموده و با نظارت ایشان کتاب گرانقدر مفاتیح نوین به منظور تحقق اهداف فوق تدوین شد.
در این نرم افزار متن کتاب مفاتیح نوین با فهرست موضوعی همان کتاب ارائه شده که دارای امکانات زیر است:
نمایش فهرست مفاتیح بر اساس کتاب مفاتیح نوین
قابلیت جستجو در عناوین ادعیه و زیارات با امکان افزودن به فهرست علاقه مندی ها از منوی جستجو
قابلیت ایجاد فهرست برگزیده با امکان ویرایش
قابلیت تنظیم فونت متن عربی و ترجمه و همچنین عدم نمایش ترجمه برای سهولت مطالعه ادعیه
نگهداری آخرین مطالعه
قابلیت حالت مطالعه روز و شب

راهنمای نرم افزار:
١- فهرست ادعیه و زیارات:
این فهرست بر اساس فهرست کتاب بوده و به تعداد زیر شاخه های هر موضوع صفحات داخلی با شاکله فهرست وجود دارد که می توان یک عنوان دعا و یا یک موضوع را به فهرست برگزیده ها افزود.
٢- جستجو در عناوین ادعیه، اعمال و زیارات:
٣- تنظیمات:
تنظیمات نرم افزار شامل: مدیریت فهرست برگزیده ها، مشاهده آخرین مطالعه، تنظیمات نمایش ترجمه در ذیل فراز، تنظیم نوع و اندازه فونت متن عربی و ترجمه می باشد.
٤- امکانات صفحه مطالعه:
در صفحه مطالعه امکان تغییر حالت نمایش به روز/شب، اشتراک گذاری مطلب و اضافه نمودن ادعیه و زیارات به فهرست نشان ها وجود دارد.
٥- فهرست نشان ها:
برای دسترسی به فهرست ادعیه و زیارات نشان شده می توانید از منوی تنظیمات استفاده نمایید. همچنین برای خارج کردن یک دعا / زیارت / عمل با نگه داشتن طولانی انگشت بر روی عنوان آن، مطلب نشان شده از فهرست حذف می شود.


رونمایی از نسخه های جدید نرم افزارهای اندروید
نسخه جدید نرم افزار های رساله توضیح المسائل، مناسک جامع حج، استفئاتات، شبهات کلامی و مسائل مبتلابه رونمایی شد.
پس از تلاش برنامه نویسان اندروید پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی مد ظله نسخه جدید نرم افزار های رساله توضیح المسائل، مناسک جامع حج، استفئاتات، شبهات کلامی و مسائل مبتلابه رونمایی شد
مهمترین تغییرات نسخه ها عبارت است از:
١- اصلاح درختواره (استفاده از درختواره نوین و کاربردی)
٢- به روزرسانی دیتابیس
٣- جستجوی در صفحات و رنگی شدن متن جستجو شده
٤- امکان انتخاب بخشی از متن
٥- اضافه شدن تنظیمات قلم

هرگونه انتقاد یا پیشنهاد را از طریق بخش تماس با ما، یا از طریق رایانامه
it@makarem.ir با ما در میان بگذارید.

-----------------------------------------------

یادداشت
مولفه های تربیت دینی در سیرۀ امام حسن عسکری علیه السلام از منظر معظم له

اسلام دين‏ ادب و تربيت‏ است، و روح تعليمات اسلام‏ و روايات پيشوايان بزرگ دينى‏ بر پايه تربيت دینی در زندگى تعریف شده است.
از سوى ديگر هدف از تمام برنام‏ هاى دينى‏، تعليم و تربيت‏ و تكامل انسان است،‏ لذا همه انبياء الهى يك هدف را تعقيب مى‏ كردند و آن سعادت انسان ‏ها از طريق ايمان به خدا و روز رستاخيز و تعليم و تربيت‏ صحيح دينى‏ و تقويت اصول اخلاقى در جوامع بشرى بوده است ، روزى در مكتب‏ «نوح عليه السلام»؛ نخستين پيامبر اولوالعزم‏ و سپس در مكتب‏ «ابراهيم عليه السلام» بعد در مكتب‏ «موسى عليه السلام» و سپس در مكتب‏ «عيسى عليه السلام» و در پايان در مكتب‏ «محمد صلى الله عليه و آله» پيامبر اسلام كه در حقيقت دوره عالى و نهايى تربيت‏ الهى است.

‏بسط و گسترش تربیت دینی؛ مهمترین ضرورت در جامعه اسلامی
گفتنی است به علت وجود عوامل تشويق‏ كننده به مفاسد اخلاقى، و اباحى‏گرى؛ كه از ويژگي هاى عصر ماست، آسيب‏ هايى براى جوانان و نوجوانان در حوزه تربيت دينى و در دو شاخصۀ آسيب‏ هاى اعتقادى و آسيب‏ هاى اخلاقى ایجاد شده است، كه اگر روى آن كار جدى انجام نگيرد، در آينده شاهد مشكلات مهم دينى و اجتماعى و سياسى خواهيم بود.
تفسير نادرست از مسأله آزادى، و عدم توجه به اين نكته كه هميشه آزادي­ ها در چهارچوب ارزش ­هاست ،عدم اطلاع‏رسانى صحيح و بموقع، و محروم ماندن قشر جوان و نوجوان از آموزش هاى مستمر و گسترده دينى واز همه مهمتر، دست­ هاى مرموز سياست مخرب دشمنان، كه براى دور كردن جوانان از حوزه تربيت و اعتقادات دينى از طرق مختلف فعاليت مى‏ كند، و معتقد است مانع اصلى نفوذ در عرصه سياسى كشور ما، اعتقادات محكم مذهبى و پايبندى به اخلاق دينى است. و براستى اگر آنها در كار خود موفق شوند، مانع مهمى بر سر راه نفوذشان باقى نمى ‏ماند.
البته باید دانست در تحقق تربیت دینی، نقش خانواده برجسته تر از همه مولفه ها است. زیرا در دين‏ مقدس اسلام، مخاطب اصلى در تربيت‏ فرزندان، پدران و مادران هستند. و مردم هم هنگامى كه با انسانى صالح و تربيت شده و مفيد به حال جامعه‏، رو به رو مى ‏شوند، در مقام سپاسگزارى و تشكر و قدردانى، به پدر و مادر او دعا مى ‏كنند. و اگر خداى ناكرده، با شخصى ناصالح و فاسد كه آسايش خود و جامعه را سلب مى‏ كند برخورد كنند، بر پدر و مادرش لعن و نفرين مى‏ فرستند و آنها را عامل اين ناهنجارى مى ‏دانند.
مثلا پدران و مادرانى كه در صدد تربيت‏ فرزندانشان برنمى‏ آيند؛ آنها را با مسايل دينى‏ آشنا نمى‏سازند؛ فرزندان را به اماكن مذهبى- مانند مساجد و حسينيه‏ ها عادت مى ‏دهند شايد فرزندى معتاد تحويل جامعه‏ دهند كه باعث نابودى خود و خانواده ‏اش گردد! چه كسى جرقه اوليه اين آتش را روشن ساخته است؟! چه كسى مواد سوخت اين آتش‏سوزى را فراهم نموده است!؟ هيچ كس، جز پدر و مادر!.
و اینگونه است که افراد نادان كه نه تربيت‏ دينى‏ يافته‏ اند و نه عقل و خرد خويش را به كار گرفته‏ اند مردمى خشن و بى انصاف و بى‏ادب و در مجموع براى جامعه مشكل آفرين مى‏باشند؛ نه به صغير رحم مى‏ كنند و نه از كبير پند مى‏ پذيرند.

چه کنیم در بحث های خود دچار مراء و جدل نشویم؟ پیامدها و راهکار ترک آن چیست؟
واژه «مراء» به معناى گفتگوهاى لجاجت ‏آميز و توأم با خصومت به منظور پيروزى بر حريف است هر چند حق نباشد، و سرچشمه آن تعصب و لجاجت و برترى‏جويى است كه مانع از پذيرش سخن حق مى ‏شود.
البته گاهی در ارایه بحث ها دلایل محکم و متقن به میان می آید و طرفین بدنبال رسیدن و روشن شدن حقیقت هستند که این گونه مراء و بحث در اسلام صحیح است.
لیکن اغلب افرادى كه اهل مراء و جدال هستند دائما در اين فكرند كه بر حريف خود غلبه يابند، خواه حق باشد يا باطل و به همين دليل ضعيف‏ ترين ادله را براى خود حجت مى ‏شمارند و محكم ‏ترين دليل رقيب را ناديده مى‏ انگارند و به اين ترتيب دائماً در بيراهه و تاريكى سير مى‏ كنند و صبحگاهان روشن، يقين در زندگى آن‏ها هرگز ظاهر نمى ‏شود.
اینچنین است که به‏ هنگام مراء، افراد بر سر لجاجت مى‏ افتند و گاه انواع توهين ‏ها را به طرف مقابل روا مى ‏دارند و عيوب پنهانى او را برمى ‏شمارند و هتك حرمت مى ‏كنند، گاه درباره خودش و گاه درباره كسانى كه مورد علاقه او هستند. بنابراين افرادى كه علاقه‏ مند به آبرو و شخصيت خود مى باشند بايد همين كه بحث آن‏ها با طرف مقابل به مرحله مراء رسيد كلام را قطع كنند و او را رها سازند.
در این زمینه، امام عسكرى عليه السلام در روايتى كه ابن شعبه حرانى آن را در تحف العقول نقل كرده مى‏فرمايد: «لا تمار فيذهب بهاؤك ‏؛ مراء نكن كه شخصيت تو را از بين مى‏برد ».

بحث های بی ثمر سیاسی حرام است
با این تفاسیر باید گفت اگر چه بحث و گفت و گوی برخی افراد همراه با  دلایل محکم و متقن است، ولی طرفین بدنبال به کرسی نشاندن حرف خود، رسوا کردن دیگری، به وجود آوردن مشکلات و آبروریزی هستند که این شیوه در شرع نکوهش شده است.
این آسیب فراگیر در حالی است که مشکلات اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و علمی کشور را فرا گرفته و مسئولان باید از بحث های بی ثمر سیاسی بپرهیزند.
بدیهی است کسانی که در این بحث های سیاسی با کبر و غرور به دنبال غلبه بر دیگری، دشمنی و عداوت هستند، هرچند حرفشان حق باشد هرگز ایمان نشان کامل نخواهد شد و از خدا دورتر می شوند؛ زیرا دشمنان داخلی و خارجی به دنبال آلوده کردن فضای سیاسی کشور و بدست آوردن منافع خود هستند، لذا باید احتیاط کرد و از جدال سیاسی که کشور را ناآرام کند پرهیز کرد، امروز مشکل مردم مسائل سیاسی نیست و مسئولان باید اقتصاد، معیشت و اخلاق جامعه را سامان دهند و این خصومت ها را کنار بگذارند.

خوش اخلاقی مهمترین شاخصۀ تربیت دینی در خانواده و جامعه
بی تردید محبت و دوستى با مردم كارى است فوق العاده عاقلانه، به نحوی که این­گونه رفتار مردم و کارهایی که انجام می دهند نشانه كمال محبت و دوستى است ؛ لذا در مشكلات به يارى یکدیگر می شتابند و در برابر كارهاى ناروا به هنگام قدرت به جاى انتقام‏ جويى عفو می کنند و با چهره گشاده با مردم روبه‏رو می­ شوند، در برابر آنها تواضع کرده، و سخنان آنها را می ­شنوند و به آنها احترام می گذارند مجموعه اين امور و مانند آن از جمله شاخصه های عاطفی در جامعه به شمار می آید.
 بدین ترتیب دوستان زيادى در سايه خوش رفتاری در جامعه پیرامونی، براى انسان پيدا مى‏ شوند، اگر آن شخص اهل كسب و تجارت باشد مشتريان او فراوان مى‏ گردند و اگر مدير تشكيلاتى باشد افرادى كه در زيرمجموعه او هستند به او عشق مى‏ ورزند و وظايف خود را به خوبى انجام مى‏ دهند، چنانچه فرمانده لشگرى باشد افراد لشگر او سر بر فرمان او خواهند بود، اگر عالم و روحانى باشد مردم به او اقتدا مى‏ كنند و ارشادات و نصايحش را به گوش جان مى‏ پذيرند و چنانچه پدر و بزرگ‏تر خانواده باشد همسر و فرزندان به او علاقه ‏مند مى ‏شوند و محيط خانواده محيطى مملو از محبت و آرامش‏و همكارى خواهد بود و همچنين افراد ديگر در محيط ها و پست‏ هاى ديگر.
ولى به عكس اگر انسان در برابر مردم خشن باشد و با قيافه درهم كشيده روبه‏رو شود، بى‏ اعتنايى كند، تكبر بورزد، نسبت به سرنوشت آنها بى‏اعتنا باشد و به تعبير قرآن «فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ » باشد از اطراف او پراكنده مى‏ شوند، در ميان جمع زندگى مى‏ كند ولى تك و تنهاست.
به گفته شاعر:
نهال دوستى بنشان كه كام دل به بار آرد درخت دشمنى بركن كه رنج بى‏شمار آرد
لذا در بحارالانوار از امام حسن عسكرى عليه السلام چنين نقل شده: «من‏ كان‏ الورع‏ سجيته‏ والكرم طبيعته والحلم خلته كثر صديقه والثناء عليه وانتصر من أعدائه بحسن الثناء عليه‏؛ كسى كه تقوا و ورع خوى و خصلت او باشد و جود و بخشش طبيعتش و حلم و بردبارى عادتش، دوستانش بسيار مى‏شوند و ثنا خوانانش فراوان و از اين طريق بر دشمنانش پيروز مى ‏گردد».
البته نبايد خوش‏رفتارى با مردم را با مسئله تملق و چاپلوسى اشتباه كرد كه آن حساب جداگانه ‏اى دارد و به يقين از صفات مذموم است.

اعتدال و میانه روی ؛ روش شناسی بنیادین شادی و نشاط در تربیت دینی
اسلام افراط و تفريط را نشانه «جهل» و رعايت اعتدال و ميانه‏ روى‏ را نشانه «علم» مى‏داند، به عنوان نمونه مزاح باعث آرامش روح و رفع هموم و غموم و است از سوی دیگر مى ‏دانيم شخص پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه اهل‏بيت عليه السلام و بزرگان علما اين‏گونه شوخى‏ و مزاح‏ مشروع را داشته ‏اند. حتى توصيه شده در سفرها براى از بين بردن فشار مشكلات سفر مزاح بيشتر كنيد.
ولى در عين حال اگر خارج از حساب و كتاب باشد ممكن است عظيم ‏ترين مشكلات را به ‏بار آورد. بسيارى از مزاح ‏ها ممكن است موجب دشمنى و عداوت گردد و كينه ‏ها را در سينه‏ ها انباشته كند چراكه شخص مزاح ‏كننده نمى‏ تواند كار خود را سالم انجام دهد، در لباس مزاح بر زخم مخالفان خود نمك مى ‏پاشد و دشنه در پهلوى آن‏ها فرو مى ‏كند.
گاهى مزاح جنبه انتقام‏ جويى و ايذاء و آزار ديگران را ندارد اما مسائل مبتذل و ركيكى در آن مطرح مى‏ شود همان‏گونه كه بسيارى از مزاح‏ هاى عوام به اين صورت است. اين‏گونه مزاح‏ ها شخصيت انسان را پايين مى ‏آورد و همان‏گونه كه امام حسن عسکری عليه السلام در كلامی حكيمانه فرمود: «لا تمازح فيجترأ عليك‏؛ (زياد) مزاح مكن كه افراد را در برابر تو جسور مى‏ سازد (و رعايت احترام تو را نخواهند كرد)».،

متأسفانه گاهى مزاح، توأم با غيبت و تهمت است كه آن نيز از گناهان كبيره مى‏ باشد.
گاه بعضى از مزاح‏ ها با اعلام خبری دروغ، موجب اذیت و آزار،وحشت و شوك ‏هاى سخت روحى مى ‏شود و حتی افرادى در اين‏گونه مزاح ‏ها جان خود را از دست مى‏دهند؛ که البته اين‏گونه خبرهاى دروغ و وحشتناك در ميان بعضى از افراد بى‏ بندوبار معمول است.
گاه بعضى از مزاح‏ ها كه از فردى باشخصيت درباره افراد عادى صادر مى‏شود زبان آن‏ها را مى ‏گشايد و او را هتك احترام و به او توهين مى ‏كنند.
بنابراین روش شناسی شادی و نشاط در تربیت دینی اینگونه است که در مزاح همانند سائر اعمال انسان تا آنجا كه به مرحله گناه نرسيده باشد مباح است، اما اگر ضمن شوخى و مزاح آبروى مسلمانى ريخته شود، يا نسبت ناروائى به كسى داده شود و يا موجب غيبت، تهمت و امثال آن گردد مسلما حرام است (و نبايد فراموش كرد كه مزاح مى ‏تواند وسيله اى براى همه اين گناهان گردد) اما اگر به طرز صحيح و درستى باشد و موجب سرور و خوشحالى گردد اشكالى نخواهد داشت بلكه احيانا از لوازم حيات بشمار مى‏رود زيرا زندگى بدون شادى و سرور غالبا قابل تحمل نيست‏.
از سيره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و امامان عليهم السلام و بزرگان دين‏ نيز استفاده مى‏ شود كه آنها عملا مزاح‏ را به صورت معتدل در زندگى خود داشتند.

سخن آخر
در خاتمه باید گفت آموزش مستمر با منطق و ادبيات خاص جوانان، حل مشكلات مربوط به تحصيل و كار و ازدواج جوانان، پاكسازى محيط از مراكز و عوامل فساد و همكارى تنگاتنگ تمام رسانه‏ هاى جمعى، در تحقق کامل تربیت دینی جامعه، از جمله راهکارهای برون رفت از آسیب های اجتماعی در این زمینه به شمار می آید.
خداوند بزرگ را مى‏ خوانيم كه به ما توفيق اصلاح محيط خانواده و مدرسه و جامعه را عنايت فرمايد تا فرزندانى صالح و پرهيزكار و خدوم به جامعه عرضه كنيم، و آنها طلب رحمت و مغفرت مردم را برايمان به ارمغان آورند! بارالها! نعمت ايمان و تعليم و تربيت‏ انبياء را هرگز از ما سلب نفرما. «آمين يا رب العالمين»

-----------------------------------------------

یادداشت
آثار و بركات حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) از منظر معظم له

با تأمل در زندگانی و نیز تعابیر بی بدیل زیارتنامه ی آن حضرت می توان دریافت؛ حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها نزد خداوند مقام فوق العاده ای است و به صرف اینکه ایشان دختر، خواهر و عمه ی امام است بسنده نمی شود.

عظمت و مقام والای حضرت معصومه سلام الله عليها
در زیارت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها عرضه می داریم «يا فاطمة اشفعى‏ لى فى الجنة، فان لك عند الله‏ شأناً من الشأن؛ اى فاطمه مرا در بهشت شفاعت كن چرا كه در پيشگاه خدا داراى‏ جايگاه با عظمت هستى».
اگر در حدیثی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید؛ «پاره تن من در قم مدفون میشود و هر کس به زیارت او بیاید بهشت بر او واجب خواهد شد»؛ معلوم می شود کریمۀ اهل بیت سلام الله علیها از مقام بسیار بالایی برخوردار است.

مقام علمي حضرت معصومه سلام الله عليها
مخصوصاً دربارۀ مقامات والاى علمى حضرت معصومه سلام الله عليها برخی روایات قریب به این مضمون وارد شده است: در عصر امام كاظم عليه السلام جمعى از شيعيان وارد مدينه شدند تا خدمت آن حضرت رسيده و سؤالاتشان را از او بپرسند، اما حضرت در سفر بود. به ناچار سؤالات را تحويل خانواده حضرت دادند تا در فرصتى ديگر پاسخ‏ آن را بگيرند. به هنگام بازگشت به وطن براى خداحافظى به خانه حضرت رفتند. حضرت فاطمه معصومه‏ سلام الله عليها سؤالات‏ را به همراه جواب هايش به آنها داد. شادمان به سمت وطن حركت كردند. اتفاقا در مسير بازگشت امام كاظم عليه السلام را ملاقات كرده، و داستان را براى آن حضرت بازگو نمودند. امام نوشته را گرفت و مطالعه كرد. پاسخ‏ هاى حضرت معصومه عليها السلام همگى صحيح بود. امام سه بار فرمود:«فداها ابوها؛ پدرش به فدايش باد.»،
این سخن و تعبیر را پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله برای تجلیل و قدردانی از دخترش زهرا علیهاالسلام و مقامات او، بارها بیان فرموده بود حال پدر بزرگوار حضرت معصومه سلام الله عليها ، امام كاظم علیه السلام ، نیز درباره ی وی چنین جمله ای فرموند.

قم؛ حرم اهل‏ البيت عليهم السلام‏
امام صادق عليه السلام فرمود:«ان لله حرما وهو مكة، وان‏ للرسول حرما وهو المدينة، وان لاميرالمؤمنين حرما وهو الكوفة، وان لنا حرما وهو بلدة قم، وستدفن فيها امرأة من‏ اولادى تسمى فاطمة، فمن‏ زارها وجبت له الجنة؛خداوند حرمى دارد كه مكه است، و براى پيامبر صلى الله عليه و آله هم حرمى است وآن مدينه است. و حرم‏ اميرالمؤمنين عليه السلام كوفه است. و حرم ما اهل ‏البيت شهر قم است. و بزودى در قم، زنى از فرزندان من به نام فاطمه دفن مى‏ شود كه هر كس مرقد او را زيارت كند بهشت بر وى واجب مى‏ گردد».
امام صادق عليه السلام اين سخن را قبل از تولد امام كاظم عليه السلام پدر بزرگوار حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها بيان كرد. لذا روايات متعدّدى در مورد اهميّت قم وارد شده كه آن هم به دليل مدفن پاك حضرت معصومه سلام الله عليها و هم به دليل حضور شيعيان از صدر اسلام در اين شهر است كه عش آل محمّد صلوات الله علیهم اجمعین بوده است.

بهشت، پاداش زائران حضرت معصومه سلام الله عليها
امام رضا علیه السلام در این زمینه می فرماید: «إن للجنّة ثمانیة ابواب و لأهل قم واحد منها فطوبى لهم ثم طوبى لهم ثم طوبى لهم ؛ بهشت هشت در دارد که اهل قم یکى از آن درهاى هشت گانه را در اختیار دارند; خوشا بحال آنها، خوشا بحال آنها، خوشا بحال آنها».
مى دانیم درهاى بهشت مثل درهاى این دنیا نیست، بلکه درهاى بهشت اسبابى است که انسان ها را به بهشت مى برد، حال امام رضا علیه السلام در این روایت مى فرماید یکى از درهاى بهشت در قم است، یعنى در این سرزمین عاملى وجود دارد که مى تواند مردم را به بهشت دعوت کند اما آن عامل همان قبر حضرت معصومه سلام الله عليها است که امام صادق علیه السلام درباره آن مى فرماید: در آینده نزدیک زنى از نسل من در این جا دفن مى شود « فمن زارها وجبت له الجنّة.»،
البته وجبت له الجنة مطلق نیست یعنی این گونه نیست که بهشت بر او واجب شده است و او هر کاری که بخواهد می تواند انجام دهد بلکه وجوب جنت مشروط است. در میان صحابه کسانی بودند که یک روز بهشت بر آنها واجب بود و یک روز هم بر علیه علی علیه السلام قیام کردند و بسیاری را به کشتن دادند و خودشان هم کشته شدند و وجبت لهم النار شدند. از این رو وجوب بهشت مشروط است.
با این تفاسیر باید گفت زیارت با این همه ثواب که در روایات براى آن بیان شده، یک زیارت ساده معمولى نیست بلکه زیارتى است که عارفاً بحقّها باشد، یعنى وقتى به اینجا براى زیارت مى آید در افعال خود باز نگرى کرده و با توبه به اصلاح خویشتن بپردازد که این سبب مى شود، اینجا درى از درهاى بهشت باشد.
با این اوصاف باید قداست این شهر حفظ شود و جهات دینى، بیشتر از جاهاى دیگر در آن رعایت شود چرا که «لنا حرماً و هو قم». باید در قم بیش از جاهاى دیگر مواظب باشند نباید تبلیغ کلاس هاى موسیقى بر در و دیوار این شهر دیده شود، مسئله اعتیاد در قم نباید باشد و یا طلاق و پرونده هاى منکراتى در دادگاه هاى قم باید از همه جا کمتر باشد، چون حرم اهل بیت علیهم السلام و عش آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین محسوب مى شود و درى از درهاى بهشت در آن است و ما نباید در مقابل این مسائل بى تفاوت باشیم و همه مسئولیم و هر کسى به اندازه خودش مسئول است. باید وسائل اطّلاع رسانى از قم بقدرى قوى باشد که به تمام دنیا بتوانند اطّلاع رسانى کنند و فقط نباید به ایّام تبلیغى اکتفا شود.  

آثار و بركات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در شکل گیری و توسعه حوزۀ علمیه قم  
و از جمله جاذبه های وجود حضرت معصومه سلام الله عليها این است که حوزۀ علمیۀ بسیار مهم قم در کنار مدفن آن حضرت برقرار و تشکیل شده است، در سراسر جهان اسلام اعم از حوزه های علمیۀ شیعی هم چون حوزه مهم نجف، کربلا، حوزۀ مشهد، اصفهان و شیراز..، و یا حوزه های علیمه اهل سنت هم چون الازهر، مکه، مدینه ...لیکن حوزه ای با این وسعت و گستردگی وجود ندارد و عجیب این است که تحقق این مسأله یکی از معجزات امام صادق علیه السلام است که بروز و ظهور چنین مرکز عظیم علمی در قم را پیشگویی کردند و فرمودند:
«ستخلوا كوفة من المؤمنين و يأزر عنها العلم كما تأزر الحية فى جاجره ثم يظهر العلم ببلدة يقال‏ لها قم‏ و تصير معدنا للعلم و الفضل حتى لايبقى فى الأرض مستضعف فى الدين حتى المخدرات فى الحجال و ذلك عند قرب ظهور قائمنا ... فيفيض العلم منه إلى ساير البلاد فى المشرق و المغرب فيتم الله حجته على الخلق حتى لايبقى أحد على الأرض لم يبلغ إليه الدين و العلم ثم يظهر القائم عليه السلام؛به زودى علم و دانش از كوفه برچيده مى‏ شود ... سپس در شهرى به نام «قم» آشكار مى‏ گردد و معدن علم و دانش مى ‏شود، تا در سراسر زمين افرادى كه از اسلام آگاهى ندارند، باقى نمانند، حتى زنانى كه به حجله مى‏ روند (و كم سن و سالند) و اين به هنگام نزديك شدن قيام رهبر انقلابى ماست ... علم و دانش از اين شهر به ساير شهرها در شرق و غرب جهان سرازير خواهد شد و خداوند بدين وسيله حجت خود را بر مردم تمام مى‏ كند، تا كسى روى زمين باقى نماند كه اين آگاهى به او نرسيده باشد، سپس آن قيام كننده قيام خواهد كرد».
لازم به ذکر است ما در صدد تعیین وقت ظهور نیستیم، لیکن این حدیث نشان می دهد ان شاءالله  ظهور نزدیک است، هم چنین امروزه می توان مشاهده کرد مبلغان مبرز و مجرب از حوزه علمیه قم به همه نقاط جهان مسافرت های متعدد تبلیغی انجام می دهند؛ به عنوان نمونه تا چند سال قبل در اندونزی آمار شیعیان بسیار اندک بود لیکن هم اکنون جمعیت شیعیان اندونزی به بیش از یک میلیون نفر می رسد.
هم چنین در آمریکای جنوبی، استرالیا و... شماری از مبلغان حوزۀ علیمه قم بدان نقاط سفر کرده اند، هم چنین کتاب های متعدد شیعی نیز به زبان های مختلف و در سراسر جهان منتشر می شود و از آن هم مهمتر راه اندازی شبکه تلویزیونی ولایت است که در قم احداث شده و به زبان فارسی و عربی تقریباً تمام دنیا را تحت پوشش قرار می دهد؛ بی شک این مسأله مهم تحقق کامل پیش بینی امام صادق علیه السلام است.
از سوی دیگر امام صادق علیه السلام در روایتی مهم مىفرماید: آگاه باشید، براى بهشت هشت دراست؛ که سه تای آن به سوى قم باز مىشود. در آنجا بانویى قبض روح مىشود. او از جمله فرزندانم، و نامش فاطمه دختر موسى علیهماالسلام است؛ به شفاعت او همه شیعیان داخل بهشت مىگردند.
این روایت را می توان از این منظر نگریست که حوزۀ علمیه، علم تفسیر، علم فقه و علم کلام و عقاید دارد هر کدام از آن سه علم، دری از درهای بهشت است و سه در از در های بهشت در آنجا گشوده می شود.

سخن آخر
در خاتمه باید گفت به جهت اهميّت قم دشمن برنامه هاى خاص و بودجه هاى فراوانى براى آلوده كردن آن اختصاص داده است. بنابراین باید بر روى برنامه ريزي­ هاى دشمن حسّاسيّت داشته باشيم..
متأسّفانه فساد در بعضى از جوانان نفوذ كرده، اگر چه كم است ولى كم آنها در قم زياد است. لذا پدران و مادران مراقب جوانانشان باشند و نيروى انتظامى و دستگاه قضايى، جمعيّت ناصحان، صدا و سيما، روزنامه ها و روحانيت بايد مراقب اين برنامه ها باشند.
امیدواریم در سایه حضور حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در قم، بتوانیم به وظایف شرعی خود عمل کنیم.

-----------------------------------------------

پرونده ویژه
واکاوی علل و عوامل قیام ١٩ دی از منظر معظم له

رحلت شهادت گونه مرحوم آیت الله مصطفی خمینی فرزند امام (رحمت الله علیه) در آبان ١٣٥٦، شتاب خاصی به حرکت انقلاب اسلامی بخشید و بار دیگر امام (رحمت الله علیه به عنوان رهبر حرکت اسلامی در جامعه مطرح گردید. از این رو دستگاه حاکم و به ویژه شخص شاه بر آن شد تا با توهین به ساحت امام (رحمت الله علیه) چهره ی ایشان را در انظار عمومی مشوش سازد و با نوشتن مقاله ای با صراحت به آن بزرگوار توهین نماید.
لذا شاه دستور نگارش «ایران و استعمار سرخ و سیاه» را صادر کرد و انتشار مقاله که نویسنده ی آن «احمد رشیدی مطلق» ذکر شده بود به طور صریح بی حجابی را فضیلت دانسته و حجاب، کهنه پرستی و ارتجاع سیاه معرفی و به ساحت مرجع عالم تشیّع، امام خمینی (رحمت الله علیه) اهانت کرده و قیام پانزده خرداد ١٣٤٢، توطئه استعمار سرخ و سیاه معرفی شده بود.
با پخش سراسری روزنامه اطلاعات و رسیدن آن به شهر قم،. طلاب جوان، پس از خواندن مقاله، به خشم آمدند، مدرسین حوزه علمیه ی قم نیز پس از اطلاع از محتوای مقاله، در بیت آیت الله نوری همدانی گرد آمدند و هجدهم دی، درس های حوزه تعطیل شد.
صبح هجدهم دی، طلاب با تشکیل اجتماعی بزرگی، در مقابل بیت مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی (رحمت الله علیه) تجمع کردند و معظم له سخنانی در مخالفت با رژیم شاه و حمایت از امام خمینی (رحمت الله علیه) بیان فرمودند.
سپس راهپیمایان، در مقابل منزل مرحوم علاّمه طباطبایی (رحمت الله علیه) تجمع کردند. اما به علت کسالت علامه، آیت الله محمد یزدی، به نمایندگی از طرف ایشان سخنانی ایراد کرد.
تظاهر کنندگان، آن گاه در مقابل منزل و مدرسه ی آیت الله العظمی مکارم شیرازی تجمع کردند و ایشان طی سخنان فرمودند:
«بدانيد كه در صدر اسلام تاكنون برنامه همينطور بوده و به پيغمبران اهانت ميكردند تا اين زمان كه بر مي دارند در يك كاغذ پاره به مرجع بزرگ توهين ميكنند ، مسأله، مسأله ی هتاکی نسبت به آیت الله العظمی آقای خمینی نیست، این در واقع هتاکی به تمام مقدسات و به همه ی ماست ... طلاب نباید از همدیگر جدا شوند و باید وحدت داشته باشند، اگر بناست زنده بمانیم، همه باید زنده بمانیم و اگر بناست بمیریم، همه باید بمیریم، جدایی بین ما نخواهد بود.»
بعد از آن طلاب به منزل آیت الله العظمی وحید خراسانی رفتند. ایشان نیز در اجتماع طلاب و تظاهرکنندگان، سخنانی بیان کردند.
روز نوزدهم دی، اقشار مختلف مردم و طلاب راهپیمایی به سوی منازل بزرگان حوزه را آغاز نمودند که این تجمعات در ١٩دی ماه ١٣٥٦،  ابتدا از دفتر آیتالله العظمی مکارم شیرازی آغاز شد و تا بعدازظهر آن روز حضور در بیوت مراجع ادامه داشت، لیکن با تیراندازی مأموران مسلح رژیم شاه، کشتار مردم مظلوم و بی دفاع قم و سرکوب شدید و خشن قیام عمومی در این شهر،در حالی رقم خورد که مردم این شعار را سر می‏دادند «از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی». این شعار زیبا در پایان آن روز غم ‏انگیز، عشق بی کران مردم را به رهبر محبوب خویش نشان می‏داد.
گفتنی است حوزه در اين عصر علاوه بر رسالت علمى و دينى خود، به صورت آشكارتر وارد مسايل سياسى نيز شد و روحانيت شيعه در كنار مردم به رهبرى امام خمينى رحمه الله با رژيم فاسد پهلوى‏ مبارزه را آغاز كرد، و سرانجام نور بر ظلمت چيره شد و انقلاب شكوهمند اسلامى ايران در ٢٢ بهمن سال ١٣٥٧ ه. ش به پيروزى رسيد.

قیام ١٩دی؛ سرآغاز یکپارچگی و انسجام مردمی و سرسلسلۀ قیام های انقلابی علیه رژیم پهلوی
شهر قم خاستگاه انقلاب اسلامی است و امام خمینی (رحمت الله علیه) از این شهر قیام خودش را آغاز کرد. لذا قم همواره در زمان خاندان پهلوى عمداً مورد بى ‏توجهى قرار می گرفت؛ زيرا خاندان پهلوى علاوه بر اينكه علاقه‏ اى به اسلام نداشتند، از پيشرفت و نفوذ روحانيت مى ‏ترسيدند.
در این میان باید به  قیام ١٩ دی اشاره کرد که  فوق العاده موفقیت آمیز بود چرا که موج عظیمی را در تمام مملکت ایجاد کرد و به یک معنا، سرسلسله قیام هایی بود که پس از آن به طور زنجیرهای در مراکز استان ها به وجود آمد و در واقع قیام از قم صادر شد و موجش به تمام کشور رسید و خوشبختانه رژیم خودکامه با برخورد ناشیانهای که نسبت به حرکت قم از خود نشان داد، زمینه تکثیر آن را فراهم کرد و کشور در این خصوص یکپارچه شد.

حماسۀ١٩دی؛ مقاومت و ایستادگی ملت ایران در برابر رژیم ستم شاهی پهلوی
حادثه ١٩ دی ثابت کرد که مردم میخواهند تا آخر بمانند، امام خمینی (رحمت الله علیه) در آن زمان در میان محافل مذهبی، حوزههای علمیه و توده مردم، کاملا شناخته شده بودند و این امر برای نظام طاغوت مسلم بود.
آنچه دستگاه نسبت بدان شک داشت میزان ایستادگی مردم بود؛ شاه میخواست بداند آیا مردم تنها به راهپیماییها و مجالس سخنرانی و بستن بازار و اعتصاب اکتفا میکنند یا برای یک جهاد تمام عیار خود را آماده کردهاند و حادثه ١٩ دی ثابت کرد که مردم میخواهند تا آخر بایستند.

قیام ۱۹ دی تجلی غیرت دینی/ راهپيمايی عليه كشف حجاب؛ تحت الشعاع تحولات  قیام خونین مردم قم در ١٩دی
گفتنی است همه ساله در هفده دی به مناسبت سالگرد کشف حجاب، در مطبوعات آن زمان غوغایی برپا میشد و من فراموش نمیکنم که در زمان ریاست مرحوم آیت الله بروجردی بر حوزه علمیه قم (قبل از سال ٤٠) در سالگرد هفده دی، نظام، تبلیغات گسترده و وقیحانهای راجع به کشف حجاب راه انداخت و طلاب حوزه هم متقابلا طی یک راهپیمایی که به سمت فرمانداری انجام دادند، از این قضیه اعلام انزجار کردند که عدهای در این روز کشته و مجروح شدند.
منظورم از نقل این مسأله این است که بگویم همواره ایام هفده دی خاطره انگیز بوده است؛ هم برای نظام طاغوت که به کشف حجاب مفتخر بود و هم برای قشر متدین که این مساله برایشان ناگوار بود، البته در ١٩ دی، مسئله کشف حجاب، تحت الاشعاع مسائل دیگر انقلاب بود و لذا چندان تعیین کننده نمیتوانست باشد.

حادثه ۱۹ دی؛ پاسخ مومنانه به نیاز زمانه
بی تردید لازم بود که پاسخ مناسب و دندان شکنی به مقاله توهین آمیز روز نامه اطلاعات نسبت به شخصیت امام(رحمت الله علیه) و ارزش های اسلامی از جمله مسألۀ حجاب داده شود و اینجا بود که نخست ولولهای در حوزه علمیه قم افتاد و طلاب دور هم جمع شدند تا تصمیم مناسبی اتخاذ کنند و سرانجام قرار شد طلاب و فضلا به طور دسته جمعی به منازل مدرسین معروف حوزه بروند و شکوائیه خودشان را نسبت به مقاله زننده «رشیدی مطلق» مطرح کنند و کمک بخواهند.
لذا از جمله منازلی که آمدند، منزل ما بود، من دیدم جمعیت طلبهها به قدری زیاد است که منزل گنجایش آنان را ندارد، لذا گفتم که به اتفاق به سمت مدرسه امیرالمومنین (علیه السلام) حرکت میکنیم. در سالن مدرسه، اجتماع عظیمی برپا شد و از من خواستند که برای جمع صحبت کنم، من هم طی سخنرانی، نسبت به توطئههای دشمن هشدار دادم و گفتم: «مسئله، تنها هتاکی نسبت به امام نیست، بلکه به همه مقدسات و به همه ما توهین شده است، لذا باید از هر گونه جدایی و تشتت بپرهیزیم و اگر بناست زنده بمانیم، باید همه زنده بمانیم و اگر هم بناست بمیریم باید همه بمیریم.»
پیش از ظهر ١٩ دی طلاب و فضلا به منزل مدرسین دیگر هم رفتند تا اینکه بعد از ظهر، هنگام بازگشت از منزل یکی از مدرسین ماجرا اوج گرفت وآتش خشم تظاهرکنندگان به قدری شعله ور شد که رژیم احساس خطر کرد، لذا در جلوی مدرسه امیرالمومنین (علیه السلام)، پلیس به مردم حمله کرد و درگیری آغاز شد و این درگیری به شهادت تنی چند از طلاب در چهارراه بیمارستان انجامید و به همین جهت این میدان به «میدان شهدا» تغییر نام یافت.عده دیگری از طلاب هم دستگیر شدند و در جلسه به اصطلاح «شورای امنیت» شهربانی، حکم به تبعید عدهای، از جمله بنده نمودند تا قم آرام شود.

قیام ١٩ دی مردم قم؛ دفاع از حریم ولایت و مرجعیت انقلابی با هدف تشکیل حکومت اسلامی
قیام١٩دی با هدف حمایت از امام (رحمت الله علیه) و روحانیت انجام شد؛ در ذهن مردم در طی حدود ١٥ سال از سال ٤٢ تا ٥٦، تصویری از حکومت اسلامی و تشکیل آن نقش بسته بود و به تدریج به عنوان هدف و آرمان آنان در آمده بود و در نوزده دی ٥٦، در قالب حمایت از امام (رحمت الله علیه) و مراجعی که در میدان جهاد و مبارزه حضور داشتند، این آرمان بروز و ظهور یافت.
لذا هدف از این قیام، حمایت از روحانیت و بالاخص امام در مخالفت با نظام طاغوتی بود و مردم عملاً خواهان استمرار این نظام خودکامه نبودند و طالب یک حکومت اسلامی بودند.
اينكه در ايام دهه فجر انقلاب‏ اسلامى ايران آیۀ «جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا»، به دفعات بیان می شود بدان جهت است كه حكومت طاغوت كه باطل و مروج فساد، فحشا، وابستگى، ويرانى و حيف و ميل كردن بيت‏المال بود رفت، و حكومت‏ اسلامى‏ كه حق است آمد و جايگزين آن شد. و هر چه حكومت اسلامى عادلانه‏تر و كاملتر باشد و بيشتر در مسير دين گام بر دارد به همان اندازه كسب حقانيت مى‏كند.

قیام ١٩دی ؛روزی به نام مردم قم و برای همه ملت ایران
بی شک شهر قم زادگاه انقلاب و پایتخت جهان تشیع است، در تبیین این مدعا باید گفت؛ یکی از مهمترین آثار قیام ١٩دی ، تبعید گسترده مدرسین حوزه علمیه بود که بازتاب موثری داشت؛ به عنوان مثال وقتی اینجانب  به چابهار و بعد از آن مهاباد و سپس انارک رفتم، در تمام این مناطق که تا پیش از آن ساکت و آرام بود، مردم به دیدن ما میآمدند و خود به خود این مراکز در مبارزه علیه رژیم پهلوی فعال میشدند چرا که ما دوره تبعید را با سکوت برگزار نمیکردیم و در قالب برگزاری نماز جماعت و سخنرانی، فعالیت میکردیم.
در آنجا حتی با همیاری اهالی محل، اقدام به تشکیل کتابخانه کردیم و جالب است اگر بدانید که برخی افراد در آنجا در قالب یک جمله مطایبه آمیز میگفتند: «ما باید برویم به شاه دعا کنیم که این آقا را به چابهار آورد و ما به او دسترسی پیدا کردیم.»

سخن آخر
در خاتمه باید گفت رژیم تا آن زمان باور نمیکرد که مسئله مبارزه و خشم تودههای مردم این قدر جدی است. مرحله حساسی بود که بایستی در تاریخ این ملت به وقوع بپیوندد.
رژیم از سویی میبایست با تمام قدرت به میدان بیاید و روحانیت هم از سوی دیگر وارد عمل شوند و مذهبیون درگیر ماجرا گردند تا کار یکسره شود.
سرانجام تمام این نیروها از جهات مختلف با هم رودررو شدند؛ مردم هم در پشت سر امام، با تمام قدرت وارد عرصه کارزار شدند و در نهایت، ضربه نهایی و کاری زده شد و تقریبا یک سال بعد تلاشها به ثمر رسید و در بیست و دوم بهمن ماه ٥٧ این واقعۀ عظیم به سود اسلام ، امام و امت خاتمه یافت.

-----------------------------------------------

پرونده ویژه
بازخوانی پیام های حماسه ۹ دی از منظر معظم له

آگاهی نسل امروز از وقایع و رخدادهای انقلاب اسلامی، یک نیاز مبرم و ضرورت است تا افراد با بررسی و مطالعه این آثار، ضمن آگاهی از اتفاقات، درگیری ها، فداکاری ها و آشنایی با شخصیت ها ، بدانند که انقلاب ارزان به دست نیامده است،زیرا هر چیزی را انسان ارزان به دست آورد ارزان از دست می دهد؛ ولی اگر گران به دست آورد به آسانی آن را از دست نمی دهد.
از سوی دیگر در جوامع غربی مشاهده می شود سیاست از اخلاق جدا شده است، در صورتی که در دین اسلام اخلاق و سیاست مثل تار و پود به هم تنیده اند، لذا ظهور انقلاب اسلامی ایران و پیروزی های مکرر در برابر قدرت های شرق و غرب، آن هم با اتّکا به خداوند و بدون سلاح، باعث توجه دنیا به اسلام شده است.

فتنه ٨٨؛ کودتای تمام عیار به نام انتخابات
همه ملت عزیز ما یقین دارند منافقان کوردل و فرصت طلب در آشفته بازار اختلافات فعال می شوند و با تخریب اموال مردم و به آتش کشیدن آنها، چهره ملت مهربان و صلح طلب و پاکدل ما را در جهان به زشتی رقم می زنند.
این آسیب در حالی است که فتنه های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اخلاقی اطراف ما را گرفته است، که فتنه ٨٨ در انتخابات ریاست جمهوری ٨٨، مهمترین آن فتنه ها به شمار می آید.  
در طول ٣٠ سال گذشته ما شاهد فتنه ای به این بزرگی و پیچیدگی نبودیم، منافقین، لائیک ها، غیرمسلمانان و فرقه های ضاله در این فتنه بسیار فعال بودند ، در واقع، هدف از این فتنه، مبارزه با اسلام و نفی حکومت دینی بود، و نباید اینها را به حساب دعوای انتخاباتی گذاشت.
بلکه حوادث پیش آمده در فتنۀ٨٨،  فراتر از مسایل انتخاباتی بود ، و دشمن در روز عاشورا به امام حسین علیه السلام و رهبری جسارت کرد، که با  حضور گسترده مردم در حماسۀ عظیم ملت ایران در ٩دی سال ١٣٨٨مواجه شد؛ این حضور هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی فوق العاده بود و توطئه های دشمنان را نقش برآب کرد.

جریان فتنه؛ بدعتی آشکار؛ تضاد کامل با دین مبین اسلام
نباید فراموش نمود جریان موهوم فتنه، افراد ملحد(لائیک)، همجنسباز و دین ستیز را در قالب نگرش خود ساختۀ سبز بنیان نهاد، در عین حال، مبلغان آن مدعی اند با به رسمیت شناختن این گروه ها و تفکرات، قصد حفظ دین اسلام را دارند!.در صورتی که بدون شک اگر کسی چنین اعتقادی را داشته باشد، شیطان اغوا کنندهای است و بر ضد اسلام است. از این رو چنین نگرشی را اسلام، قرآن و فقه شیعه قبول ندارد و آن را بدعت و انحراف آشکاری در آموزه های دینی می داند.
با این تفاسیر باید ابعادو زوایای حماسۀ عظیم ٩دی پرداخت که بسیار باشکوه، پرشور، عظیم، پرجوش و پرخروش انجام شد و چهار پیام کلیدی به همراه داشت که عبارتند از:

حماسه ٩ دي؛ نفی سکولاریسم؛ تجلی روح امام حسين علیه السلام در نهضت امام خميني رحمت الله علیه
روز عاشورا در حالی كه مردم كشور ما از كوچك و بزرگ، مرد و زن در آتش عشق حسینی می سوختند و ناله های عاشقانه سر می دادند و در هر كوی و برزن به سوگ نشسته بودند و با نظم و خلوص نیت مشغول عزاداری و نوحه سرایی بودند، گروهی از مغرضان به بعضی از خیابان های تهران ریختند و قداست مراسم حسینی را كه عامل وحدت صفوف همه ملت است شكستند، نخست به شعارهای سیاسی ساختارشكن پرداختند و سپس اقدام به تخریب اموال و آتش زدن آنها كردند.
اطلاعات موثق و دقیقی به ما رسیده كه آنها جدایی حكومت را از اسلام تبلیغ می كنند و حتی بعضاً نسبت به مقام شامخ سالار شهیدان و عزادارانش اهانت كردهاند. انتظار ما این است كه اولاً تمام جناحهای سیاسی معتقد به نظام اسلامی این ساختارشكنی و هتك احترام را تقبیح و محكوم كنند و ثانیاً بیش از این بر طبل اختلافات نكوبند، زیرا دشمن در كمین نشسته و سلاح خود را تیز كرده و پیوسته تهدید می كند و هر درگیری كه رخ دهد فریاد شادی سر می دهند، آیا عقل اجازه می دهد كه دشمن را شاد كنیم؟.
آری اینچنین است که حضور پرشور مردم در راهپیمایی روز ٩ دی ١٣٨٨، روح دیگری به انقلاب و کشور ما داد؛ راهپیمایی ٩ دی، افزون بر جمعیت بسیار، از نظر کیفیت پرخروش بود و در مقابل همه زیان هایی که دیدیم لیکن این حادثه برای نظام اسلامی منافع خوبی داشت.

حماسۀ ٩دی؛ صحنه خلق حضور مردم و اقتدار نظام اسلامی
در تعبیری از حضرت على عليه السلام مى‏ خوانیم: «مهمترين حق، حق مردم‏ بر حكومت، و حق‏ حكومت‏ بر مردم است».،
حق حكومت‏ اسلامى بر مردم‏ اين است كه از آن حمايت كنند، ودر مشكلات و حوادث سخت به ياريش بشتابند، و در لحظاتى كه بايد به صحنه‏ بيايند در صحنه‏ حضور يابند. و حق مردم‏ بر حكومت‏ آن است كه جان و مال و ناموس و آبروى آنها را حفظ كند، و امنيتشان را تأمين نمايد، و وسايل رفاه و آسايش آنها را فراهم كند، و مقدمات تحصيل، كار و مسكن جوانان را مهيا سازد. براى مردم جاده، بيمارستان، خيابان و پارك و ديگر لوازم و اشياى مورد نيازشان را آماده سازد.
در صورت تحقق این مهم، حق در ميانشان قوى و نيرومند خواهد شد، و جاده‏ هاى دين صاف و بى دست انداز مى‏ گردد، نشانه و علامت هاى عدالت اعتدال مى‏پذيرد و راه و رسم ها درست در مجراى خويش به كار مى‏افتد، بدين ترتيب زمان صالح مى‏ شود و دشمنان مأيوس خواهند شد.
حال با ذکر این مقدمه باید تأکید کرد یکی از مهمترین پیام های حماسه عظیم ٩دی  این است که مردم همانند روزهای اول انقلاب با شور و نشاط به صحنه آمدند و این جای تقدیر و تشکر دارد،که این پدیدۀ بی بدیل نشان می دهد  مردم همیشه در صحنه هستند و پایه های نظام، قانون اساسی و ولایت در این کشور بسیار مستحکم است و جای هیچ نگرانی وجود ندارد.

روز ٩دی؛پایان مدارای ملی با فتنه گران/فریب خوردگان به صف ملت بپیوندند
بدیهی است  دشمنان  اسلام  که کم هم نیستند مترصد  فرصتی هستند تا ضربه های خود را وارد سازند، حال در این شرایط چه وظیفه ای داریم؟ بی شک  آنها که به اختلافات دامن می زنند تنها راه را برای سیطره دشمنان صاف می کنند.
از این رو  اگر کشور و انقلاب ما آسیب بیند تمام منطقه آسیب خواهد دید و دچار دگرگونی خواهد شد و این مسئولیت ما را سنگین تر می کند.
مگر نه این است که ما صدها هزار شهید و جانباز برای به ثمر رسیدن انقلاب داده ایم. لذا پس از فتنه ٨٨ باید مطمئن بود ارواح آنها و روح مقدس امام راحل بنیانگذار جمهوری اسلامی ناراحت است. خدا نیاورد روزی را که بر اثر غلبه احساسات بر عقلانیت، ارزش تمام آن خون ها به خطر بیفتد.
لذا برای اینکه اعتماد مردم جلب شود باید هرکس که در این جریان در قالب فتنه گر و حمایت از فتنه گران نقش داشته به مجازات برسد، هم چنین از جمله  پیام های  این راهپیمایی در نهم دی ماه ٨٨ خطاب به فریب خوردگان است که می گوییم کسانی که فریب خورده اند به صف ملت بپیوندند.

حماسه ٩دی تیر خلاصی بر فتنه ٨٨؛ شکست کودتای مخملی استکبار و غرب
نباید فراموش نمود بیگانگان در ضدیت و دشمنی با انقلاب اسلامی ایران بسیار فعال هستند به گونه ای که طبق اطلاعات واصله در یک روز ٧٠٠ هزار پیام به مملکت ما می فرستند.
لذا دشمنان ما خیرخواه ما نیستند و منتظر هستند وسیله ای برای برهم زدن کشور پیدا کنند و نیز گاهی ممکن است از ما نیز تعریف کنند اما به یقین آنها خیرخواه نیستند و نظر آنها سوء استفاده است.
در این میان افرادی هستند که تصور می کنند می توان با آمریکایی ها و مستکبران صلح کرد ولی درک آن برای ما دشوار و غیر ممکن است زیرا آنها در عمل همیشه جنایت می کنند.بدین ترتیب آمریکا و غربیها به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند لذا  برای حل مشکلات مان باید روی پای خود بایستیم.
بنابراین کسی نباید تصور کند که پس از برجام می ‎تواند سفارت خانه آمریکا را در ایران بازسازی کند و دست دوستی به آنها بدهیم. حال آنکه آمریکایی ها نه تنها هنوز تحریم ‎ها را برنداشتند بلکه تحریم ‎های جدیدی به جای آن ایجاد کرده‎اند.
با این اوصاف باید تأکید کرد شکست دشمنان نظام در داخل و خارج، پیام دیگر حضور مردم در راهپیمایی عاشوراییان در ٩دی ماه٨٨ به شمار می آید، دشمنان خارجی و عوامل آنها بدانند فعالیت برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران بیهوده است، لذا خطاب به قدرت های استکباری می گوییم؛ خودتان را برای براندازی این نظام خسته نکنید، به جای مصرف پول های هنگفت برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران، آنها را به کارتن خواب های آمریکا و لندن بدهید تا سرپناهی برای خود درست کنند؛ زیرا مشاهده می کنیم با گذشت سی سال از انقلاب اسلامی، هنوز پایه های نظام مستحکم و بدون تزلزل است.
لذا نه تنها این تلاش برای آنها سودی نداشت بلکه در عوض سبب بیداری ملت ما شد و نشان داد مردم ما هشیار و بیدار در صحنه هستند.
بی شک حماسه ٩دی سال٨٨ ملت ایران نشان داد خواب های قدرت های استکباری به ویژه آمریکا تعبیر نمی شود، زیرا آنها تصور می کردند انقلاب مخملی پیش می رود اما فهمیدند اینگونه نیست و مردم ما هوشیار و آگاه هستند.
حال با توجه به  توطئه های آتی دشمنان و تحولات آینده ؛باید خود را آماده فاز جدیدی کنیم، آنها فکر می کردند کار تمام است، اما فهمیدند اول کار است.
بدین ترتیب مردم و مسئولان باید دوستان و دشمنان خود را به خوبی بشناسند و از خدا مدد بخواهیم که در مبارزه حق علیه باطل پیروز شویم.

سخن آخر
در خاتمه باید گفت ولایت و رهبری رکن اصلی حکومت اسلامی است، لذا هرگونه فرافكنی و مخالفت با ولایت فقیه و رهبری، سست كردن پایه های نظام است و باید ریشه چنین تفكرات و فعالیت هائی برچیده شود.
از سوی دیگر باید به نقش و جایگاه انقلاب اسلامی در جهان معاصر توجه کرد؛ زیرا جمهوری اسلامی برای نخستین بار به میدان آمده و در جهان تجلی یافته و اگر این راه حفظ شود، الگوی مناسبی برای همۀ عدالت خواهان در جوامع بشری ایجاد خواهد شد.
بدیهی است نظام جمهوری اسلامی امانتی است که خدا و شهدا به ما سپرده اند؛ وباید به خوبی در صیانت از این امانت ها، همۀ توان خود را به کار بگیریم؛ زیرا ما تجربه داریم هر زمان که کشور دچار مشکلی شده دست لطف خداوند آمده و حمایت کرده و مشکل از کشور ما برطرف شده است.
پس از شگفتی دوست و دشمن از خلق حماسۀ ٩دی توسط ملت ایران، دیگر هیچ نگران نیستم، مردم نیز باید امیدوار باشند، هیچ کس نباید مایوس شود، بلکه ما باید تحلیل جدی از حضور مردم در راهپیمایی میلیونی ٩دی داشته باشیم و ببینیم ریشه های این پایداری مردم چیست و بر اساس آن برنامه های آینده را طراحی کنیم.
هم چنین باید گفت گاهی انتشار مسائل خصوصی افراد و اشخاص برای حفظ نظام ضرورت دارد، لذا پشت پرده فتنه ٨٨ برای مردم تبیین شود؛ زیرا به  هر میزان که آگاهی فرد از وقایع بیشتر باشد موضع گیری او در مواجهه موثر و مطلوب با بحران های مختلف، مناسب تر بوده و فرد می داند که موضع گیری او در چه درجه ای باشد.
امیدوارم خداوند ریشه کسانی را که با مقدسات اسلام، بازی سیاسی می کنند نابود کند،هم چنین امیدواریم خدای متعال ما را از شر همه فتنه گران و اشرار در این زمان محفوظ بدارد.

-----------------------------------------------

پرونده ویژه
حماسۀ آتش نشانان درگسترۀ معرفتی «ایثار و فداکاری» از منظر معظم له

در وهلۀ نخست، جریان بسیار دردناک آتش سوزی در تهران و شهادت جمعی از آتش نشانان عزیز و جان بر کف که جانشان را ازدست دادند و به  همه آن عزیزانی که در این راه صدمه دیدند؛ مجروحین و بازماندگان شهیدان، تسلیت می گویم.
با این تفاسیر باید به فرهنگ ایثار و جانفشانی اشاره کرد و گفت ايثار و فداكارى از جمله مسائل اخلاقى است که در ارتباط با مردم تعریف می شود، زیرا در تاريخ ملت ها روزهايى پيش می ‏آيد كه بدون ايثار و فداكارى و دادن قربانيان بسيار خطرات بر طرف نمى ‏شود، لذا برخی افراد در مقاطعی خاص که نيازمند به فداكارى است، ايثار و فداكارى از خود نشان داده ‏اند که در این میان اولياء الله قويترين چهره‏ هاى اخلاق به شمار می روند كه ايثار و فداكارى را در حد اعلى دارا بوده اند.
بدون شك ایثار و فداکاری يك كار انسانى و پر ارج محسوب مى ‏شود و نشان مى‏ دهد كه فاعل آن داراى عالى‏ترين عواطف مردمى و انسانى است كه شعاعش چنان وجود او را روشن ساخته كه از منافع خويش مى‏گذرد و تن به محروميت مى ‏دهد تا انسان‏هاى ديگر راحت باشند.
وجود این فضیلت اخلاقی نشان دهندۀ ايمانى است كه فراتر از مسائل مادى است و با چيزى نمى‏ توان آن را مبادله كرد، همه جا با انسان است و لحظه ‏اى از او جدا نمى‏ شود، و همه چيز در برابر آن كوچك و كمرنگ است.

چیستی مفهوم ایثار
«ايثار» عبارت از اين است كه انسان دوست دارد ديگران در نعمت باشند، هرچند خودش در محروميت به سر ببرد و حتى حاضر است آنچه را دارد در اختيار ديگران بگذارد و از منافع خود چشم بپوشد. اين حالت والا را «ايثار» مى ‏گويند كه يكى از مهم‏ترين صفات برجسته انسانى است.،لذا «ايثار» به معناى برترى بخشيدن كسى است، خواه بر خويشتن باشد يا بر ديگرى.

حقیقت مفهوم ایثار و فداکاری
«ايثار» صفت بسيار ممتازى است كه جز اولياء الله و مؤمنان خالص و مخلص از عهده آن بر نمى ‏آيند، زيرا ايثارگر ديگران را بر خود ترجيح مى‏ دهد. پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و صحابه خاص آن حضرت و همچنين اهل‏بيت عليهم السلام نمونه‏ هاى كاملى هستند كه خداوند در قرآن آنان را به اين صفت ممتاز ستوده است. ،
آری ايثار آن است كه ديگران را با بزرگوارى بر خود مقدم بشماريم؛ اینگونه است که جایگاه ايثار و فداکاری به مراتب بالاتر از انفاق است به نحوی كه همگان سعادت آن را ندارند، و از صفات ويژه مؤمنان واقعى است.
لذا روح انسانى به آنجا می رسد كه ايثار و گذشت را سرلوحه زندگى قرار داده، وافرادى براى حمايت از محرومان يکجامعه، اقدام به «ايثار» می كنند، يعنى از حقوق مسلم خود به نفع آنان صرف نظر نمايند و تن به محروميت می نهند.
بی تردید اگر ما طرفدار يك مكتب معنوى باشيم كه ايثار و فداكارى و گذشت را وسيله ترقى و تكامل معنوى انسان بدانیم در آن موقع انسان براى ديگران كار كند و حتی در مواقع بحرانی براى نجات جان دیگر هم نوعان و حیات و زندگی آنها می ميرد.

پیوند پشتوانۀ عقلی و وجدانی؛ زمینه ساز تحقق ایثار و فداکاری
فلاسفه ‏اى كه معتقد به حاكميت عقل بر همه چيز و لزوم پيروى از آن در همه چيز هستند، پشتوانه مسائل اخلاقى را درك عقل از خوب و بد اشياء مى‏دانند؛ مثلا، مى ‏گويند عقل به خوبى درك مى‏ كند كه ایثار و شجاعت فضيلت است، و بزدلى و جبن رذيلت.
برخی ديگر، پشتوانه را ادراك وجدان مى‏دانند، مى‏گويند وجدان همان عقل عملى است که مهمترين سرمايه انسان مى‏باشد؛ بنابراين، همين كه وجدان ما مى‏گويد ايثار، فداكارى، سخاوت و شجاعت خوب است، همين كافى است كه ما را براى رسيدن به اين نيكي ها بسيج كند، و همين كه مى‏ گويد: بخل، خودخواهى، و خودپرستى بد است، كافى است ما را از آن باز دارد.
به اين ترتيب، پشتوانه عقلى و وجدانى به هم مى‏ رسند، و دو تعبير مختلف از يك واقعيت محسوب می شوند. بى‏شك وجود اين پشتوانه، يك واقعيت است و مى‏ تواند در حد خود انگيزه مطلوبى براى نيل به تربيت نفوس و فضائل اخلاقى بوده باشد.

ضرورت گسترش فرهنگ ایثار و فداکاری در جامعه اسلامی
جهان آفرينش صحنه ايثار است و بذل و بخشش، زمين آنچه را در اختيار دارد به گياهان و حيوانات ايثارگرانه تقديم مى‏ كند، و درختان و گياهان تمام مواهب خويش را در اختيار انسان ها و جانداران ديگر مى‏ گذارند، قرص خورشيد روز به روز لاغرتر مى‏ شود و نور افشانى مي كند، ابرها مى‏بارند و نسيم ها مى ‏وزند و امواج حيات را در همه جا مى‏ گسترانند، اين نظام آفرينش است.ولى تو اى انسان چگونه مى‏ خواهى گل سرسبد اين جهان باشى!.
حيات انسانى شكوفا شدن گلهاى عقل و خرد و ملكات برجسته در روح انسان هم چون ايثار و فداكارى است. زیرا ايثار و جانفشانی و گذشت و آمادگى براى شهادت در راه خدا به ما مى‏آموزد، که با پیمودن مدارج تقوا در مسیر انسان کامل قرار گیریم و روز به روز به خدا نزديكتر شويم.
گفتنی است در طول زندگى انسان ها مواقع حساسى پيش مى‏ آيد كه حل مشكلات به كمك اصل عدالت به تنهايى امكان پذير نيست، بلكه نياز به ايثار و گذشت و فداكارى دارد، كه با استفاده از اصل «احسان» بايد تحقق يابد. فى المثل آتش سوزی، طوفان یا سيل و زلزله، بخشى از كشورى را ويران نموده، اگر مردم در چنين شرائطى بخواهند در انتظار آن بنشينند تا با ساير قوانين عادى، مشكل حل شود، امكان پذير نيست، اينجاست كه بايد همه كسانى كه داراى امكانات بيشتر از نظر نيروى فكرى و جسمانى و مالى هستند، دست به فداكارى بزنند، و تا آنجا كه در قدرت دارند، ايثار كنند، و گرنه وقایع یا حوادث دردناك ، جمع كثيرى را به كلى فلج خواهد کرد.
البته در جوامع غربی به این شکل عاطفه انسانى، ايثار، گذشت، فداكارى و مانند اينها مفهومى ندارد و آن چه در مسير منافع مادى افراد و ملتها نيست محكوم به فنا است‏. لیکن تأسف آور است برخی در داخل نیز به هنگام بروزمشكلات خود را كنار مى ‏كشند و چنين مى‏ پندارند كه ايثار و فداكارى بر عهده توده‏ هاى مردم است؛حال آنکه غفلت از جان محرومان و ترك انصاف وجود و بخشش و ايثار، مورد نكوهش عقل و خرد است.
هم چنین باید گفت برای بقاء يك جامعه، گاه، خدمات بلاعوض لازم دارد، كه نياز به ايثار و «رحمت» دارد؛ روشنتر بگوئيم: در زندگى هر قوم و جمعيتى روزهائى است كه تنها ايثار و فداكارى‏ مى ‏تواند حل مشكل كند، و كمك هاى متقابل مادى در چنين حالتى بى ‏اثر است، بى اثر!.

نشانه شناسی ایثار و فداکاری آتش نشانان قهرمان
١.مرگ اندیشی؛ معادباوری؛ شوق به لقای الهی
بی تردید گذشت، ايثار و فداكارى همه بازتاب اعتقاد به زندگى جاويدان در سراى ديگر است، اگر در تاريخ اسلام و حماسه‏ هاى جاويدان و شرح ايثارگري هاى كسانى كه با تمام وجودشان در راه پيشبرد آئين پاك اسلام جانفشانى‏كردند دقت كنيم مى ‏بينيم كه اسلام در تعليمات خود اين درس بزرگ را به آنها آموخته بود كه شهادت در راه خدا و در طريق حق و عدالت به معنى فناء و نابودى و مرگ نيست، بلكه سعادت است و زندگى جاويدان و افتخار ابدى؛ لذا افرادی كه چنين درسى را در اين مكتب بزرگ آموخته ‏اند پروانه ‏وار مى ‏سوزند و قربانى مى‏ شوند و افتخار مى‏ كنند.
بنابراین انسان‏ ها مى‏ توانند به اين مقام برسند كه ماسواى خدا را فداى پروردگار و خالق كنند و محبوب حقيقى را بر ديگران مقدم دارند، و به قول امام صادق(عليه السلام): «دليل الحب ايثار المحبوب على ماسواه؛ و نشانِ دوستی، مقدّم داشتن محبوب بر جز اوست.» که در سر سلسله اين افراد، انبياء و ائمه (عليه السلام) جلوه و درخشندگى خاصى دارند.
اینچنین است که مقام «محسنين» از مجاهدين فراتر است چرا كه آنها علاوه بر جهاد و تلاش در راه نجات خود، داراى مقام ايثار و احسانند و براى ديگران نيز تلاش مى‏ كند. زیرا تنها بهايى كه براى ايثار جان طلب می کنند، همان خشنودى خدا است.
به همين دليل شهيدان راه «الله» كه بايد برترين پاداش ها را در برابر آن ايثار بزرگشان دريافت دارند به گواهى قرآن پاداش قرب الهى را مى ‏يابند، و تعبير«عند ربهم‏» شاهد گوياى اين واقعيت است.

٢. جان فشانی در قله های ایثار وایمان
بدون شك كسانى كه در ايمان بر ديگران مقدم مى‏ شوند هم شجاعت و آگاهى بيشترى دارند، و هم ايثار و فداكارى فزونتر.
لذا ايمان به علم و قدرت لايزالى كه از درون و بيرون انسان بطور يكسان آگاه است و بر آن نظارت مى‏كند، مى تواند ريشه نهال‏ هاى اخلاقى هم چون «گذشت» و «فداكارى» و «ايثار» را در درون جان انسان پرورش دهد.
ورود همه به منطقه امن‏ «ايمان و خداپرستى و حق‏طلبى» موجب می شود تا گذشت و ايثار براى خدا و در راه او درخشندگى خاصى داشته و از بارزترين صفات انسانى قلمداد شود،به نحوی که هر كجا ايمان وجود دارد ايثار و عشق و فداكارى و گذشت نیز تجلی خواهد یافت‏
گفتنی است ايمان اسمى و سطحى كافى نيست،بلکه ايمان عميق و خالص لازم است كه بتواند سرچشمه ايثار و فداكارى گردد، زیرا اين نيروى ايمان است که وقتى در قلب انسان پيدا مى‏شود بزرگترين قدرت ها در نظرش كوچك، و در برابر سخت‏ ترين مصائب مقاوم، و نسبت به ايثار جان سخاوتمند مى ‏گردد.

٣. به یاد جوانان با غیرت آتش نشان
غيرت به صورت صحيح و معتدل و مثبت يك نيروى دفاعى عظيم است كه به كمك آن مى ‏توان بر بحران ها و پيروز شد، چرا كه اين نيروى باطنى هنگامى كه جان و مال و ناموس و دين و ايمان در معرض تهديد قرار مى‏ گيرد بسيج مى‏ شود، و تمام نيروهاى ذخيره وجود انسان را به حركت در مى‏ آورد، و گاه يك انسان غيور در تحت تأثير عامل غيرت، نيرويى به اندازه ده انسان پيدا مى‏ كند و تا حد ايثار و فداكارى، ايستادگى و پايمردى نشان مى ‏دهد.

آيا فداكارى و از خود گذشتگى امكان‏پذير است؟
مى‏ گويند تمام فعاليت هاى انسان به منظور به دست آوردن يك رشته منافع مادى و روحى و يا دفع ضرر از ناحيه جسم و روان صورت مى‏ گيرد با توجه به اين اصل چگونه مى‏شود كه برخى از كارها يك نوع ايثار و فداكارى و جانبازى و از خود گذشتگى شمرده مى‏ شود؟
اين پرسش را مى‏ توان از دو راه پاسخ داد:
١- مقصود از «ايثار» و «فداكارى» اين است كه انسان كارى را بدون «چشم داشت» و انتظار عوض از فرد يا جامعه انجام دهد. به عنوان نمونه مردى که از كمك به نابینایان خوشحال و شادمان مى‏گردد، اگرچه اين كار، او را از ضربات شكننده وجدان آزاد مى‏سازد و به زندگى او نشاط و شادى مى ‏بخشد، اما چون او در اين كار محرك مادى و سود دنيوى ندارد و حس مقابله و معاوضه او را بر اين كار وادار نساخته است، از اين نظر، چنين كارى از نظر عقل و شرع، عملى شايسته و ایثار و فداكارى شمرده مى ‏شود.
٢- عشق به چيزى و يا به كسى گاهى به جايى مى‏رسد كه انسان غير آن چيز و يا آن كس را فراموش مى ‏كند و خويشتن و منافع خویش را به دست فراموشى مى‏ سپارد در اين‏جاست كه غير از محبوب و يا مقصد، چيزى را نمى ‏بيند و جز هدف مقدسش، چيزى را نمى ‏شناسد .

کلام نورانی امام هادی علیه السلام خطاب به مصیبت دیدگان
امام هادی علیه السلام در حدیثی می فرماید: «الْمُصِيبَةُ لِلصَّابِرِ وَاحِدَةٌ وَ لِلْجَازِعِ اثْنَتَانِ ؛ کسی که در مقابل مصیبت صبر کند او فقط یک مصیبت دارد ولی کسی که جزع و بی تابی می کند مصیبت او تبدیل به دو مصیبت می شود».
دنیا چه بخواهیم و چه نخواهیم با مصائبی آمیخته است و همواره چنین بوده است. مسائل ناخوشایندی که پیش می آید گاهی جنبه ی مالی دارد مثلا فرد ورشکست می شود و یا اموال و املاکی که مدت ها برایش زحمت کشید در آتش می سوزد.
 گاه مصیبت جانی است مثلا عزیزانی از دست می روند و یا بیمار و مجروح می شوند، اعضایی را از دست می دهند و این اتفاقات گاه برای خود انسان می افتد.
حال در مقابل مصائب، انسان دو گونه می تواند عکس العمل نشان دهد:
 اول این است که تا آنجا که می تواند صبر کند و در این حال فقط همان یک مصیبت را تحمل کند.
 دوم اینکه جزع و بی تابی کند که در این حال گرفتار دو مصیبت می شود. زیرا جزع موجب می شود که اجر مصیبت از بین برود که خود، مصیبت دومی است. یا اینکه بر اثر بی تابی گرفتار بیماری هایی همچون افسردگی، ضعف اعصاب، کج خلقی، بی حوصلگی و مانند آن می شود که اینها خود مصیبت دیگری است. اینکه در حدیث آمده است که در صورت جزع دو مصیبت گریبانگیر انسان می شود یعنی حد اقل مصیبتی که به سراغ انسان می آید دو مصیبت است. گاه انسان بر اثر بی تابی به بیش از دو مصیبت مبتلا می شود.
 خداوند در قرآن می فرماید: الَّذينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ * أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ   یعنی کسی که در مصیبت صبر می کند صلوات و رحمت خداوند بر او نازل می شود که اجر بسیار والایی است.

سخن آخر
در خاتمه به همۀ مصیبت دیدگان واقعۀ پلاسکو تسلیت میگوییم و دعا میکنیم خدا مشکلاتشان را حل کند.
مسئولان هم علاوه بر ابراز همدردی، باید فکر جبران خسارات را تا آنجا که ممکن است داشته باشند؛ هم چنین اگر ساختمانهای مشابه در تهران هم داریم باید فکری شود تا از بروز حادثه مشابه در این ساختمانها جلوگیری شود. ساختمانهایی که فرسوده است باید محکمکاری شود تا از چنین حوادثی که در نوع خود کم سابقه یا بیسابقه است، جلوگیری شود.
خداوندا! توفيق ايثار و فداکاری در طريق آئين پاكت به ما مرحمت كن. آمین یا رب العالمین.

-----------------------------------------------

مقاله: «معضل اشتغال»
حسین حبیب اللهی

چکیده: مسئله اشتغال در کشور ما در حال تبدیل شدن به یک فاجعه ملی و سیلی خانمان بر انداز است حرکتی که از گذشته دور به صورت خزنده آغاز شد و در حال حاضر در سراشیبی قرار گرفته و فرهنگ، دین، تمدن، خانواده و روش و منش جامعه را متأثر نموده و بدنبال خود می برد، به صورتی که هم اکنون اثرات و عوارض آن را در اموری همچون آمار طلاق، بالا رفتن سن ازدواج، متوقف شدن امر ازدواج رسمی در قشری از افراد جامعه، دین گریزی، اخلاق گریزی ، شکل گرفتن خانه های مجردی دسته جمعی در تهران و بعضی از شهرستانها، فساد و فحشا در قالب قرار دادهای خاص آشکار و پنهان، ظاهر شده و می توان در جامعه مشاهده کرد.

مسئله اشتغال در کشور ما در حال تبدیل شدن به یک فاجعه ملی و سیلی خانمان بر انداز است حرکتی که از گذشته دور به صورت خزنده آغاز شد و در حال حاضر در سراشیبی قرار گرفته و فرهنگ، دین، تمدن، خانواده و روش و منش جامعه را متأثر نموده و بدنبال خود می برد، به صورتی که هم اکنون اثرات و عوارض آن را در اموری همچون آمار طلاق، بالا رفتن سن ازدواج، متوقف شدن امر ازدواج رسمی در قشری از افراد جامعه، دین گریزی، اخلاق گریزی ، شکل گرفتن خانه های مجردی دسته جمعی در تهران و بعضی از شهرستانها، فساد و فحشا در قالب قرار دادهای خاص آشکار و پنهان، ظاهر شده و می توان در جامعه مشاهده کرد. عوامل مختلفی در به وجود آمدن این شرایط دخالت دارند.
امّا عامل اول و اصلی این مسئله ورود بی رویه بانوان گرامی به بازار کار و تحصیل در سطح وسیع است، امروزه اگر به تمامی ادارات دولتی و مراکز خصوصی، شرکت ها، کارخانجات، فروشگاه ها و... سرکشی کنید خواهید دید که خانم ها اکثر فرصت های شغلی را بدست آورده اند اگر به این مجموعه تشکیل تعاونی ها و شرکت های اقتصادی و دفاتر وکالت و ثبت اسناد را که توسط خانم ها تأسیس و اداره می شود اضافه کنیم، متوجه می شویم که خواهران محترمه به سرعت در حال پیشروی به سوی در اختیار گرفتن بازار کار ایران هستند، آمار نشان می دهد که بیش از ٦٠٪ از مراکز علمی کشور به خانم ها اختصاص یافته است. در واقع تحصیل و اشتغال زن امر نامطلوب و خلافی نیست بلکه رها شدن این مسئله مهم به حال خود و عدم مدیریت و برنامه ریزی برای آن وضع را به اینجا رسانده است.
امید است با توجه و عنایت ویژه نسبت به این امر و تشکیل کار گروه های تخصصی در حوزه و دانشگاه و بررسی دقیق و همه جانبه آن این موضوع در دستور کار قرار گیرد.
مقاله حاضر تلاشی است در راستای تحقق این هدف.
در مورد مسئله اشتغال و مشکلات و چالشهای آن و راه حل برون رفت از این معضل بزرگ، گاه و بیگاه مطالبی منتشر می شود ولی باید توجه داشت که در نظام اسلامی بعضی از نابسامانی ها و مشکلات بزرگ، عادی و طبیعی نیست. بلکه بر اثر سیاستها و برنامه های نا درست به وجود آمده، که تنها راه حل این معضلات، اصلاح همان سیاستهای غلط است که سالها در حال اجرا بوده و هست.
یکی از بزرگترین گرفتاریهای جامعه، دولت و کشور ما که بسیار ریشه دار و عمیق است و به همراه خود معضلات بزرگتری همچون مسئله طلاق، زوال خانواده، فساد، فحشاء و ... را یدک می کشد مسئله اشتغال و بی کاری است.
ابتدا اصل مسئله و علل و عوامل به وجود آورنده آن را مطرح می کنیم سپس راهکاری برای درمان قطعی آن ارائه خواهیم نمود.
اشتغال از ارکان اصلی و زیر بنایی هر جامعه و نظامی است. و نوع و چگونگی آن در هر جامعه بستگی به عواملی همچون:
١ـ نوع حکومت و اهدف آن؛
٢ـ مذهب و فرهنگ جامعه؛
٣ـ امکانات و موقعیتهای مادی و معنوی جامعه دارد.
بر این اساس مسئله اشتغال برای هر نظام و کشور معنای خاص خود را دارد و برنامه و طرح مخصوص به خود را می طلبد.
و هیچ کشوری نمی تواند بدون توجه به خصوصیات و شرایط خاص خود در مسئله اشتغال، از کشور و برنامه ای تقلید نموده و الگوگیری نماید.
حال به مواردی که امر اشتغال را درکشور ما از روند طبیعی خود خارج نموده و آن را به چالشی بزرگ برای دولت و ملت تبدیل نموده اشاره می کنیم و بعد دلایل آن را بر می شماریم:
١ـ ورود بی رویه بانوان ایرانی به بازار کار و اشتغال؛
٢ـ عدم هماهنگی در پرورش نیروهای تحصیل کرده با نیاز های جامعه.
متأسفانه در گذشته بعضی موضوع آزادی زن در انتخاب شغل و ورود به بازار کار را بر مصلحت زن و نظام و کشور ترجیح دادند و با تبلیغات گسترده سبب شدند که اشتغال بیرون از منزل نوعی ارزش و تعالی برای زن قلمداد شود و به دنبال آن هجوم دختران و زنان به سوی مراکز علمی و آموزشی برای بدست آوردن شغل و موقعیت اجتماعی آغاز شد.
با ورود گسترده زن در تمامی زمینه های اشتغال در حقیقت پنجاه در صد بر صف نیاز به اشتغال در کشور افزوده شد.
که این حرکت عواقب بسیار شوم و عظیمی را به دنبال داشت که به موارد محدودی از آن اشاره می کنم:
١ـ با ورود هر یک زن به بازار اشتغال یک فرصت کاری از مرد گرفته شد (مردی که بر اساس قوانین اسلامی موظف به تأمین مخارج زن می باشد)
٢ـ ساختار فرهنگی جامعه اسلامی ایرانی دچار دگرگونی ها و تغییرات نا خواسته ای شد.
٣ـ با شاغل شدن یک مرد، یک زن نیز تحت پوشش قرار می گرفت و خانواده تشکیل می شد که در حقیقت اشتغال یک مرد یعنی اشتغال دو یا چند نفر از افراد جامعه؛ که با این عمل راه این مسیر طبیعی و معقول سد شد.
٤ـ زن شاغل در عین حال که یک فرصت شغلی را اشغال کرده بود، دیگر به سادگی زیر بار ازدواج نمی رفت و با اتکاء به موقعیت اجتماعی و در آمد خود، آزادی را به پذیرش مسئولیت خانواده ترجیح می دهد.
٥ـ یک زن آزاد در جامعه برای تأمین نیازهای عاطفی و... مشکلاتی را برای خانواده ها و افراد جامعه به وجود می آورد.
٦ـ زن شاغل در مواجه با کمترین مشکل در خانواده، تن به طلاق می دهد.
٧ـ از جمله دیگر عواقب این کار که در جای خود نیاز به بحث و بررسی دارد بالا رفتن سن ازدواج، پائین آمدن آمار ازدواج، بالا رفتن آمار طلاق، ایجاد فقر، فساد و فحشاء ... می باشد.
٨ـ با ورود بی رویه بانوان گرامی ایران زمین به بازار کار، پایه های خانواده گرم و با شکوه ایرانی، که زن مدیر آن است سست شده و از جهات عدیده ای ضربه می خورد و سبب از هم گسیختگی اجتماعی می شود. و بیشترین خسارت و زیان از این ماجرا نصیب زن می شود.
تحقیق و بررسی این موضوع و پرداختن به جزئیات آن نیاز به وقت و حوصله زیادی دارد که در اینجا فقط جهت اطلاع به مواردی از آن اشاره می شد.
تحقیق در اینکه زن شاغل چه چیز به دست آورده و چه چیز هایی را از دست داده و بعد از ورود به سن میان سالی و باز نشستگی در چه شرایطی قرار خواهد گرفت و جامعه در آینده با حضور کثیری از این خانمهای بی کس و بی پناه، گرفتار چه عواقبی و بحرانیهای خواهد شد، مسائلی است که در جای خود باید به آن توجه شود. در فرهنگ اسلامی ایرانی ما، زن مدیر خانواده و در مقام ساخت و پرورش انسان و پشتیبان روحی و عاطفی مرد است. و عامل آرامش و سکونت جامعه که به دلیل این مقام و موقعیت نیاز های اقتصادی او از ابتدا تا آخر عمر تضمین شده تا بتواند بدون دغدغه این مسئولیت بزرگ را به انجام رساند.
در رابطه با اشتغال زن دو مسئله با هم مخلوط شده و بسیاری را به اشتباه وا داشته.
یکی: آزادی زن در انتخاب شغل و ورود به بازار کار.
دوم: مصلحت جامعه، نظام اسلامی و زن
درست است که زن در انتخاب شغل آزاد است ومی تواند هر شغلی را برای خود بر گزیند اما این موضوع به این معنا نیست که دولت موظف باشد به هر قیمت که شده بستر این کار را فراهم نماید و بر اساس خواسته زن برنامه ریزی کند.
دولت نیز آزاد است که با در نظر گرفتن مصلحت کل جامعه و ضرورتها و نیاز ها، اقدامات لازم را انجام دهد و بر اساس قانون و مبانی اسلامی و خیر و صلاح نظام تصمیم سازی و عمل نماید لذا در جایی که اشتغال و تحصیل زن در بسیاری از رشته ها به صلاح کشور و جامعه نیست باید بطور جدی از آن ممانعت به عمل آید.
اگر به وضع موجود کشور توجه کنیم، خواهیم دید که شوق و انگیزه برای بکار گیری زن و بخصوص دختران جوان به دلایل خاص خود (به خصوص ارزانی دستمزد) به صورت روز افزون در حال افزایش است. به گونه ای که استخدام زن در تمام ادارات و مراکز خصوصی و دولتی در اولویت قرار گرفته و هر جا که فرصت شغلی و کار در هر زمینه ای وجود داشته باشد زن در اولویت است. حتی بسیاری از کارخانجات و مراکز دولتی و خصوصی با اخراج و یا باز خرید کارمندان مرد به صورت گسترده زن را جایگزین مرد می کنند، که اگر آمار صحیح در این رابطه گرفته شود موضوع روشن خواهد شد، که در صد خانمهای شاغل نسبت به مرد ها به چه میزان رسیده وقتی به موارد بالا تشکیل تعاونی ها توسط خانمهای تحصیل کرده مجرد و دریافت وامهای کلان و راه اندازی بنگاه ها و شرکت های بزرگ و کوچک اقتصادی را اضافه کنیم، این موضع روشن می شود که جامعه ما خواسته یا نا خواسته به صورت شتاب زده به سوی از هم گسیختگی اجتماعی و استقلال زن از مرد و مرد از زن پیش می رود که این امر یعنی استقلال زن از مرد مخالفت با اهداف خلقت و دستورات صریح اسلام است و چنانچه به این موضوع رسیدگی فوری و حساب شده و قانونمند نشود بحران های عظیم اجتماعی که قابل پیش بینی است قابل کنترل نخواهد بود.
حال چه باید کرد؟ در اینجا به مواردی از راهکارهای اولیه در برون رفت از این شرایط اشاره می کنم:
١ـ همانگونه که با تبلیغات و فرهنگ سازی در فیلمها، سریالها و...، اشتغال زن بناحق در جامعه به صورت یک ارزش وانمود شد، و جامعه آن را پذیرفت حال باید با تبلیغات و بیان حقایق در قالب فیلم، سریال و... معضلات واقعی زنان شاغل و ارزش زن در امر شوهر داری و پرورش فرزند و کانون خانواده به جبران اشتباهات گذشته پرداخت.
٢ـ بایستی به صورت جدی و مبنایی دستورات اسلام را در موضوعات فقهی، اخلاقی، اجتماعی، حکومتی، اصل و اساس تصمیم سازی های و حرکت های اجرایی قرار گیرد.
٣ـ همانگونه که جهت تحصیل و اشتغال بانوان از لحاظ بودجه امکانات و فضاهای کاری و آموزش بستر سازی شد باید با اعطای امتیازات تشویقی به زنان خانه دار و فرزند دار و سلب امتیازات از بانوان مجرد و ایجاد محدودیت های قانونی و حقوقی در دریافت وام غیره برای تغییر روند کار حرکت کرد.
٤ـ دولت به عنوان مدیر و بر نامه ریز جامعه مورد قبول همگان می باشد و مردم تابع تصمیمات و برنامه های آن هستند و چنانچه با صداقت و مدیریت صحیح وارد کار شود به حول و قوه الهی خواهد توانست اشتباهات و چالشهایی که در گذشته به وجود آمده و ریشه دار است را تا حدودی جبران کند و شرایط را به وضع مطلوب برساند ان شاء الله.
در نهایت بایستی با بررسی همه جانبه موضوع اشتغال و زمینه ها و فرصت های موجود در کشور با بر نامه ریزی دقیق و حساب شده مسئله اشتغال را در سطح خرد و کلان مدیریت نمود و مرحله به مرحله آن را تا رسیدن به وضع مطلوب به پیش برد.
و الا با تزریق پول و کارهای سطحی و مقطعی مسئله اشتغال که در حقیقت مادر همه مسائل است به سامان نمی رسد.
مسئله اشتغال در کشور ما در حال تبدیل شدن به یک فاجعه ملی و سیلی خانمان بر انداز است حرکتی که از گذشته دور به صورت خزنده آغاز شد و در حال حاضر در سراشیبی قرار گرفته و فرهنگ، دین، تمدن، خانواده و روش و منش جامعه را متأثر نموده و بدنبال خود می برد، به صورتی که هم اکنون اثرات و عوارض آن را در اموری همچون آمار طلاق، بالا رفتن سن ازدواج، متوقف شدن امر ازدواج رسمی در قشری از افراد جامعه، دین گریزی، اخلاق گریزی ، شکل گرفتن خانه های مجردی دسته جمعی در تهران و بعضی از شهرستانها، فساد و فحشا در قالب قرار دادهای خاص آشکار و پنهان، ظاهر شده و می توان در جامعه مشاهده کرد.

-----------------------------------------------

معرفی کتاب
سیری در کتاب «پیدایش مذاهب»
اثر ارزشمند حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله)

در عصر و زمانه ای به سر می بریم که تضارب آراء و اندیشه ها در دوران اوج تکنولوژی ارتباطات، همگان را بر آن می دارد تا با تلفیق هنرمندانۀ اندیشه و رسانه، بتوانند عقاید و گزاره های معرفتی خود را در جهان ارائه کنند و از این طریق زمام امور و ابرقدرتی دنیا را بر عهده گیرند، لیکن برای تحقق این مهم علاوه بر بازتولید معارف دینی و بومی ،معرفت شناسی دقیق آموزه های فکری دیگر مناطق جهان و نیزتئوری ها و فرضیه های غیر بومی نیز مورد کنکاش و بررسی قرار گیرد، زیرا سعی و تلاش قدرت های استکباری این است که با پیوند آموزه های استکباری با برخی مفاهیم و آموزه های دینی در راستاری تحریف حقیقت علل گرایش به مذهب حرکت کنند، لذا مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله) باهدف مقابله فکری و علمی با تحریفات موجود به تبیین و پاسخگویی به شبهات در این زمینه پرداخت تا با روشنگری و ابطال فرضیه های مادی گرایان در علل گرایش به مذهب،حقیقت فطری گرایش به مذهب در جوامع بشری بیش از پیش آشکار گردد.که در آن صورت می توان مدعی گردید بازتولید معارف اسلامی و مقابله عالمانه با اندیشه های جوامع مارکسیستی و لیبرالیستی، ما را به هدف مطلوب و نهایی رهنمون خواهد کرد.
اینچنین است که نویسندۀ فرهیختۀ کتاب پیدایش مذاهب با هدف باز شناسی و بازتولید معارف اسلامی و تبیین علل چرایی گرایش به مذهب و نیز تشریح تأثیر دین در حیات انسانی، در صدد برآمده است تا با رصد دقیق اقوال و افکار «جامعه شناسان»، «روانشناسان»، «فلاسفه»، «مورخان» و حتى«دانشمندان اقتصادى»، عوامل انگیزه و گرایش به مذهب و دین را مورد واکاوی دقیق قرار دهد که در ده فصل به زیور طبع آراسته شده که عبارتند از:
١- عوامل اقتصادى استعمارى.٢- عوامل اقتصادى ضد استعمارى.٣- نيازهاى اخلاقى و اجتماعى.٤- جهل و بى‏اطلاعى از اسرار طبيعت.٥- ترس از عوامل وحشتناك طبيعى.٦- عوامل جنسى.٧- عقيده به وجود روح.٨- اعتقاد به بخت و شانس.٩- فطرت انسانى و كشش درونى و ذاتى او (درك عاطفى).١٠- مطالعه اسرار هستى و نظام آفرينش‏ (درك عقلى).
بدیهی است مولّف آن اثر ارزشمنددر راستای تجمیع و تبویب فرضیه های موجود در جهان، در تبیین مهمترین عوامل گرایش به مذهب و دین، جنبه های اقتصادی، سیاسی،اجتماعی،فکری،فلسفی،علمی،خرافی و روانی را مورد نظر قرار داده است که هر کدام از گزاره های مذکور در کتاب پیدایش مذاهب به تفصیل مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
گفتنی است مولف دانشمند این اثر، در فرازهای ابتدایی کتاب، با استناد به اقوال جامعه شناسان و مورخان مبنی بر وجود سبقۀ تاریخی دین گرایی به قدمت تاریخ بشر و در میان عموم جوامع بشری، ظرفیت های بی بدیل گرایش به دین و مذهب حتی در میان جوامع مارکسیستی را ، علیرغم مخالفت های دین ستیزانۀ دولت های کمونیستی، مورد توجه قرار می دهد.

١. فرضیه عوامل اقتصادی(دین افیون توده ها!)
معظم له در تبیین یکی از فرضیه های رایج در علل گرایش به دین و مذهب، دیدگاه قائلان به فرضیه عوامل استعمار اقتصادی مورد اشاره قرار داده است .
طرفداران این عقیده بر آنند که طبقه استعمار کننده عامدانه مذهب را پدید آورده است تا دین به عنوان مخدر عمل نماید و از این طریق مقاومت توده های استعمار شده درهم شکند.
در این میان گرایش های مارکسیستی و تمرکز بر مقولۀ تولیدونظریۀ « اقتصاد سرچشمه اصلى همه مسائل اجتماعى»‏ ، به نحوی است که سیاست، فرهنگ، علم، فلسفه و حتی مذهب را صرفاً به عنوان ابزاری برای ارتقای تولید می نگردند و با طرح رهبانیت مذموم و دنیا گریز، مذهب را افیون توده ها می نامند و از آن به عنوان مُسکِّن و التیام بخش شکست ها و رکود و عقب ماندگی بهره می جویند.
مولف آن اثر فاخر با نقد مبسوط این نوع نگرش مارکسیستی ، از طریق بهره گیری تفصیلی از آیات و روایت، در راستای روشنگری نسبت به مبانی الحادی مارکسیسم حرکت کرده است و در نهایت بر این نکته تأکید می ورزد که بر خلاف صاحبان ایده مارکسیتی و مادی گرایان که غالباً جبرى‏ اند و سرنوشت تحمیلی را برای بشر متصور می شوند، لیکن« سرنوشت ملتها و پيروزى و شكست آنها معلول قضا و قدر جبرى نيست، بلكه معلول مجاهدتها و يا سستى و تنبلى، خود آنهاست‏».
نویسنده آن اثر فاخر در ادامه از ماديگرى به عنوان پايه فلسفه و مكتب مارکسیسم و از تأثیر پذیری همه مولفه های جامعه صرفاً از سیستم اقتصادی، به عنوان مهمترین مولّفه این مکتب فکری در گرایش به جبرگرایی یاد می کند.
١.١ دین گرایی در پرتو رهبانیت؟!
برخی اندیشمندان غربی رهبانیت و دنیا گریزی را به عنوان علل گرایش به مذهب معرفی کرده اند لذا مولف این اثر در آغاز با تبیین چیستی رهبانیت،واکاوی خواستگاه فکری آن،تبیین انگیزه های این پدیدۀ اجتماعی،تشریح پیامدها و مخاطرات رهبانیت و در نهایت چگونگی مبارزه اسلام با این اندیشۀ فکری نادرست به این مسأله راهبردی رهنمون شده است که اصولاً مسأله‏اى به نام رهبانيت نه در اسلام وجود دارد و نه در مسيحيت اصلى وجود داشته است، و وجود آن در مسيحيت تحريف يافته، دليل بر استعمارى بودن اين نوع مذهب آميخته با خرافه است و به طور كلى نمى‏تواند مقياسى براى ارزيابى انگيزه مذاهب، گردد.
تبیین دقیق نسبت قضا و قدر و جبر و تحمیل از جمله نکات مهم و کلیدی این فراز از کتاب است که مخاطب را با نگاه مترقی اسلام اصیل به این گونه مسائل بیش از پیش آشنا می سازد.
٢.١ حقیقت زهد در آموزه های اسلامی
نویسندۀ کتاب پیدایش مذاهب، رهبانیت مذموم و بی اعتنا به زندگی در حیات انسانی که به وفور در آموزه های غربی به ویژه مسیحیت به چشم می آید مورد نقد و بررسی قرار داده است و با بهره گیری از قرآن و حدیث مفهوم دقیق زهد سازنده را که به معنای « عدم وابستگى و عدم حكومت و اسارت در چنگال ماده است‏» مورد توجه قرار داده است.
لذا پیوند زهد با نفی تجمل گرایی و تبیین تأثیر شگرف زهد و وارستگی پیشوایان بر محرومان جامعه و ضرورت زهدگرایی در میان مسئولان برای « اجراى حق و عدالت و انجام وظايف و مسئوليتهاى اجتماعى » ، مفهوم واقعی زهد و تفاوت های آشکار میان زهد اسلامی و رهبانیت مسیحی را بیش از پیش هویدا کرده است.
٣.١ صبرو شکیبایی عامل گرایش به مذاهب!
تحریف معنوی مفاهیم مذهبی از جمله راهبردهایی است که منحرفان برای علل گرایش مردم به مذهب مود استفاده قرار داده اند، لذا تغییر مفهوم صبر به معنای ظلم پذیری از جمله انحرافات آشکار در مفهوم شناسی صبرو شکیبایی به شمار می رود؛ زیرا صبر يك مفهوم به تمام معنا سازنده در مسائل اجتماعى، تربيتى، معنوى و مادى دارد و نقطه مقابل تخدير و تسليم است، و به انسان نيرو مى‏بخشد و او را از مردم بى‏نياز مى‏كند.
٤.١ تقیه راهبردی کارآمد برای استکبار ستیزی یا تخدیری برای دین گرایی؟!
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله) در ادامه با نفی تقیه به عنوان عامل گرایش به مذهب، این نوع نگرش را در ادامه فرضیۀ تخدیری دانستن دین بر می شمردکه تبعات پذیرش این نظریۀ نادرست به بهای پذیرش اسلام سکولار تمام خواهد شد.
ایشان آثار مثبت و سازندۀ اصل تقیه را به عنوان سپر دفاعی، تقویت مبارزه علیه استکبار، جلوگیری از نابودی نیروی انسانی و حفظ وحدت و جلوگیری از تفرقه تحت زعامت رهبری و پیشوای مکتوب مورد توجه قرار می دهد.
چیستی تقيه،تقیه در منابع مذهبى‏ (قرآن و سنت)، فلسفه تقیه، تبیین تقيه در مكتب هاى مختلف اجتماعى و سياسى،اقسام و اشكال تقيه و احکام تقیه(تقيه واجب و حرام و ...)، ساختار اصلی این بخش را تشکیل می دهد.
٥.١ مسألۀ دعا
مولف دانشمند در این بخش از کتاب با بهره گیری از منابع اسلامی به اشکالات سه گانۀ جامعه شناسان غربی و تشکیک آنان در مقولۀ دعا پاسخ گفته است هم چنین اهمیت و جایگاه بی بدیل دعا، مفهوم آن ، شرایط اجابت دعا و حکمت و فلسفۀ دعا را مورد بازخوانی و بازشناسی دقیق قرار داده است.
٦.١ مسألۀ انتظار
انتظار برای قیام یک مصلح جهانی به امید مبارزه منجی موعود با نابسامانی ها، تبعیض ها و بی عدالتی ها مستمسکی برای اندیشمندان غربی فراهم کرده است تا با تحریف مفهوم انتظار به مفهوم مسئولیت گریزی اجتماعی در وهلۀ نخست این مقولۀ دینی را به عنوان مخدر برای جوامع مذهبی و نیزبرای مقابله با جنبش های ضد استعماری به کار گیرند.
لذا نویسندۀ این اثر در راستای پاسخگویی به این تحریف آشکار دین ستیزان، تشابه ذاتی بین مسأله انتظار و جهاد و مبارزه با دشمن را یادآور شد، که در این بین تبیین اهمیت انتظار در روایات، بیان مفهوم انتظار، انتظار انقلاب محور و تحول خواه و تلفیق آن با مفهوم انقلاب جهانی ، زمینه سازی برای ظهور حضرت حجت(عج) و ارائۀ راهکارهای دقیق در تحقق این مهم، خبط آشکار منحرفان غربی را در این مسأله به خوبی نمایان کرده است.
٧.١ حقیقت قناعت و توکل در اندیشه دین ستیزان؛به نام دین گرایی به کام ظلم پذیری
صاحب کتاب پیدایش مذاهب در بررسی مفهوم قناعت و توکل و نیز تبیین حکمت و فلسفه این دو گزاره مهم اسلامی، به مفاهیمی از قبیل نفی وابستگی، خداگرایی، پایداری،حریت و آزادگی، ذلت ناپذیری،بی نیازی روحی و اعتماد به نفس منتج می شود که به عینه نوید بخش ابطال گزاره های انحرافی برخی متفکران غربی در این مقوله به شمار می آید.
٨.١ نفی رضایت به وضع موجود و تقبیح تسلیم در برابر استکبار
صاحبان نظریه«دین افیون توده ها است» با تحریف مفهوم رضا و تسلیم به رضایت و تسلیم در برابر رویکرد ظالمانۀ قدرت های استکباری در جهان معاصر ، گونه شناسی دیگری از دین تخدیری را به نمایش گذاشته اند، لذا نویسندۀ این اثر با بهره گیری از معارف غنی اسلامی این نوع نگرش مادی گرایان را مورد نقد قرار داده و بر اجرای دستورها و قوانین اسلامی، تسلیم در برابر اجرای حق و عدالت، ایستادگی در برابر مصائب و مشکلات به عنوان مهمترین شاخصه های رضا و تسلیم مورد تأکید قرار داده است.
هم چنین در فرازهای پایانی بخش اول کتاب «پیدایش مذاهب»، دیدگاه اندیشمندان غربی در تخدیر انگاری سوگواری به ویژه گریه مورد نقد مولّف گرانقدر قرار گرفته است و نادیده انگاری نقش سوگواری در برانگیختن احساسات و عواطف عمومی بر ضد دستگاه ظلم و جور در میان دین ستیزان مورد تقبیح نویسنده محترم قرار گرفته است.
شفاعت گرایی به جای تلاش و کوشش در انجام رسالت ها و مسئولیت ها نیز از جمله نظریه های عجیب و دور از ذهن اندیشمندان غربی در تبیین عوامل گرایش به مذهب به شمار می آید.
از این رو در ادامه مولّف اثر با تبیین مفهوم واقعى شفاعت، مدارك شفاعت‏،شرايط شفاعت‏،فلسفه شفاعت،بررسى و پاسخ اشكالات، دیدگاه مادی گرایان در تخدیر و خاموش ساختن تلاش و کوشش را نفی کرده است ، هم چنین دیدگاه های افراطیون مذهبی هم چون وهابیت و تکفیری ها در شرک دانستن شفاعت به شدت در این اثر رد شده است ، معظم له در تبیین این امر می نویسد؛« اگر كسى كار خدا را از غير خدا بخواهد و او را مستقل در انجام آن بداند مشرك است، ولى اگر از او شفاعتى بخواهد كه كار خود او است و خدا به او داده، هيچ اثرى از شرك در آن نيست، بلكه عين ايمان و توحيد است».

٢. فرضیه ضد استعماری
مولّف ارجمند کتاب «پیدایش مذاهب» با رد این ایده برخی اندیشمندان غربی که نیازهای ترقی خواهانه ملت را به عنوان عامل پیدایش مذهب بر شمردند، می نویسد:« مسأله مهم اين است كه بايد «اثر» و «انگيزه» را از هم تفكيك كنيم، هميشه آثار يك پديده نمى‏تواند دليل بر وجود آن بوده باشد، به خصوص اگر روى قسمت خاص و معينى از فوايد آن انگشت بگذاريم»‏.
«بلکه مذهب يك ريشه فطرى و نهادى و يك دليل منطقى روشن در جهان هستى و در جزء جزء موجودات اين عالم و چگونگى ساختمان آنها دارد». لذا این يك‏ «اثر» است نه‏ «انگيزه» و تمام اشتباه طرفداران اين فرضيه در همين قسمت نهفته شده است.

٣. فرضيه نيازهاى اخلاقى و اجتماعى‏
مولف با رد قائلان این فرضیه آن را تحریف شده و تخدیری بر می شمرد و نیز انحصار طلبی قائلان این نظریه بدین نحو که آنها« قبل از هر چيز وفادارى خود را به يك اصل بدون دليل اعلام كرده و كوشيده‏اند كه پيدايش مذهب را در پرتو آن توجيه كنند!»، هم چنین خبط جابجایی اثر و انگیزه در این فرضیه، ابطال آن را به عینه اثبات می سازد.

٤. فرضیه ترس
در نگاه بسیاری از جامعه شناسان و اندیشمندان غربی هم چون ویل دورانت، لوکرتیوس، راسل و انیشتین، ترس به عنوان عامل پیدایش زمینه مذهبی معرفی شده است.
حال آنکه در دیدگاه مولّف ، بهره گیری از فرضیه ها به یک سلسله تصورات که از دایره شرح ادعا فراتر نمی رود و نیز القاء عدم وجود منشأ مافوق طبیعی برای مذهب، خرافه گرایی، آثار بی بدیل دین و مذهب در غلبه بر ترس،جابجایی اثر و انگیزه، لزوم تفکیک میان مذاهب ساختگی و مذاهب اصیل و تفاوت ترس های موهوم و ترس و خوف از خدا و حصول مقام خائفین...مبطل قول قائلان به فرضیه ترس به عنوان عامل پیدایش مذهب خواهدبود.

٥. فرضیه جهل
برخی اندیشمندان غربی هم چون ویل دورانت، کینگ...جهل بشری را عامل گرایش به مذهب معرفی کرده اند که این نوع نگرش ناصواب منبعث از شعار تضاد علم و مذهب است.
حال آنکه نگارنده، تضاد آشکار این فرضیه با اساسی ترین اصل توحید «برهان نظم»و نیز تسبیح موجودات در پهنۀ آفرینش را به عنوان مهمترین دلیل در رد این فرضیۀ موهوم مورد توجه قرار داده است.

٦. فرضیه جنسی
فروید از جمله مهمترین قائلان به نقش آفرینی بی بدیل میل جنسی در گرایش به مذهب به شمار می آید، لذا نگارنده کتاب با دلایل بسیار متقن از قبیل، افق دید محدود و یک بعدی، فقدان ادله کافی،نارسایی های آماری و مشاهدات عینی فروید در این زمینه، غفلت از سهم ادراکات....ضعف و بطلان این فرضیه را روشن می سازد.

٧. فرضیه روحیون
جامعه شناسان مادی گرا هم چون ساموئل کینگ بر این باورند که انسان های ابتدایی ،پس از مقایسه حالات مختلف مرگ و حیات، بیداری و خواب به وجود روح پی برده و آن را تعمیم داده و به بت پرستی به شکل وسیع رسیدند.
در این اثر با ذکر دلایلی از قبیل فقدان دلیل منطقی،محدودیت دامنۀ بحث، تبیین مسألۀ روح در اسلام، عدم انطباق این فرضیه با مبانی ادیان توحیدی به ویژه اسلام ،بطلان آشکار این نظریه به منصۀ ظهور می رسد.

٨. فرضیه تقدیر و بخت
برخی جامعه شناسان غربی، گرایش به مذهب را معلول جلوگیری از بداقبالی و تلاش برای تأمین خوشبختی بر شمردند.
لذا مولّف این اثر با تبیین منشأ پیدایش عقیده به بخت و شانس نشان می دهد این نوع نگاه در نهایت به مسئولیت گریزی، تنبلی و تن پروری می انجامد.
هم چنین نگاه خرافی مبنی بر تغییر ناپذیری در اقبال و شانس و محدود بودن این فرضیه و عدم اتکاء ادیان توحیدی به ویژه اسلام به مسألۀ بخت و طالع...بطلان آشکار این فرضیه موهن را آشکار می سازد.

١٠و٩. فرضیه درک عاطفی و درک عقلی
در فرازهای پایانی این اثر گرانسگ، از سوی نگارنده، این پرسش مطرح می شود که آیا قطع نظر از نيازها به خصوص نيازهاى مادىواقعيتى به نام مذهب وجود دارد كه از طريق‏ «خرد» و «احساسات و درك غريزى» به آن دسترسى يابيم؟.
از این جهت نویسنده کتاب «پیدایش مذاهب» در بخش پایانی ، بر خلاف رویکرد اندیشمندان غربی که وجود ذهنی برای دین متصور شدند و در پی شناسایی عوامل گرایش دین بودند ، با طرح این پرسش ، مذهب را به عنوان یک واقعیت خارجی و عینی مطرح کرده است.
از نگاه مولف تلفیق خرد(درک عقلی) و احساسات درونی(درک عاطفی)،حس دینی را پدید می آوردکه از اصالت و استقلال مطلق برخوردار است.
لذا تبیین مذهب و درک عقلی با مولفه هایی از قبیل نظم و هدف در انسان های نخستین، رابطه نظام و علم، نظام جهان نزد انسان های نخستین قابل تحلیل و بررسی است.
گفتنی است تألیف این اثر برجسته توسط حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی و با همکاری و به تنظیم حجج اسلام، مسعود مکارم و محمدرضا حامدی ، در یک جلد و در ٢٩٦صفحه، در قطع وزیری توسط انتشارات امام علی بن ابی طالب علیه السلام به زیور طبع آراسته شده و در سال ۱۳٨٧برای اولین بار منتشر شده و تا کنون نیز چندین مرتبه تجدید چاپ شده است.

-----------------------------------------------

مؤسسات وابسته
موسسه ١١٠ مسجد

سال ١٣٧٩ که جمع دو عيد غدير در يک سال شمسى به نام سال اميرالمومنين (عليه السلام) ناميده شد و مراسم پرشکوهى در اين سال در سراسر کشور و حتّى در خارج از کشور انجام گرفت، حضرت استاد به فکر انجام يک خدمت ماندگار در اين سال افتادند، و همّت بر بناى ١١٠ مسجد که به مقياس حروف «ابجد» با نام مقدّس «على (عليه السلام) « هماهنگ است گذشتند.
از جمعى از تجّار خيّر و افراد نيکوکار دعوت به عمل آوردند و طرح خود را مطرح کردند و آنها هم استقبال نموده، کانونى به همين نام با يک هيئت امناى هفت نفرى به وجود آمد تا به کمک محرومان مخصوصاً شيعيان محروم و مظلوم بشتابند، اين برنامه هم اکنون به ثمر نشسته و مساجد متعدّدى در مناطق مذکور ساخته شده و به نام مبارک «الغدير» يا «أميرالمؤمنين (عليه السلام) « ناميده شد.
درتاریخ ٢٨ خرداد ١٣٨٥ مؤسسه بطور رسمی و با نام مؤسسه خیریه فرهنگی مسجد ومدرسه ١١٠ بشماره ١٩٧٧١ در اداره ثبت شرکتها ومؤسسات غیرتجاری تهران با هدف انجام کلیه امور خیریه وعام المنفعه در راستای نشر فرهنگ و معارف اسلامی به ویژه احیاء وایجاد حد اقل ١١٠ مسجد ومدرسه وخانه عالم با سرمایه ١,١٠٠,٠٠٠ ریال و تحت مجوز فعالیت به شماره ٣٩٧-١-٥١٦ که در تاریخ ٢١ خرداد ١٣٨٦ از نیروی انتظامی اخذ گردید و در تاریخ ٢٩ اردیبهشت ١٣٩٢ مجوز کشوری مؤسسه تحت شماره ٦٧٨٣-١٣٠٢ که توسط نیروی انتظامی جمهوری اسلامی صادر شده است، به ثبت رسید.
عمدتا، فعالیت ساخت و ساز های مؤسسه در استان های زیر صورت می پذیرد:
١- خراسان ٢- سیستان و بلوچستان
٣- کرمان ٤- گلستان ٥- کردستان
٦- هرمزگان ٧- لرستان ٨- چهارمحال وبختیاری
اين حرکت مايه اميدوارى زيادى براى پيروان مکتب اهل بيت (عليهم السلام) شده است.
لازم به ذکر است که اين مساجد در روستاهاى محروم و دورافتاده به مقدار نيازشان ساخته مى شود و در شهرهاى محروم نيز، بزرگتر و در حدّ نيازشان.
روند حرکت رو به رشد موسسه کما فی السابق ادامه دارد و الحمدلله ساخت مساجد به بیش از ٢٠٠ مسجد و در کنار آن خانه عالم، سرویس های بهداشتی و … رسیده است.

-----------------------------------------------

معارف اسلامی
حکومت اسلامی

فایده وجود حکومت در کلام امام علی(علیه السلام)
پرسش: امام علی(علیه السلام) فایده وجود حکومت را در چه چیزی می دانند؟
پاسخ اجمالی: امام علی(علیه السلام) در در تبیین فواید حکومت مى فرمایند: «به یقین مردم نیازمند امیرى هستند، خواه نیکوکار باشد یا بدکار». سپس می فرماید: «در سایه حکومت مؤمن به کار خویش ادامه مى دهد و راه خود را به مقام قرب الى الله مى پیماید و کافر نیز دبه زندگى مادى دنیوى خود ادامه مى دهد. به کمک او با دشمنان مبارزه مى شود و جاده ها امن و امان مى گردد و حقّ ضعیفان به کمک او از زورمندان گرفته مى شود و... . در واقع امام منطق سست طرفداران بى حکومتى را به طور کامل ابطال مى کند.
پاسخ تفصیلی: امام علی(علیه السلام) در خطبه٤٠ نهج البلاغه درباره فایده وجود حکومت مى فرماید: (به یقین مردم نیازمند امیرى هستند، خواه نیکوکار باشد یا بدکار (اگر توفیق پیروى ازحاکم نیکوکارى نصیبشان نشود وجود امیر فاجر از نبودن حکومت بهتر است) ؛«وَ اِنَّهُ لاَبُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ اَمِیر بَرٍّ اَوْ فَاجِر».
سپس به هفت فائده از فوائد و برکات و آثار حکومت اشاره مى کند که بعضى جنبه معنوى دارد و بعضى جنبه مادى: نخست این که (در سایه حکومت او مومن به کار خویش ادامه مى دهد و راه خود را به مقام قرب الى اللهمى پیماید) ؛«یَعْمَلُ فِی اِمْرَتِهِ(١) الْمُوْمِنُ».(٢)
دوم این که: (کافر نیز در حکومت او (از مواهب مادى) بهره مند مى شود، و به زندگى مادى دنیوى خود ادامه مى دهد) ؛«وَ یَسْتَمْتِعُ فِیَها الْکَافِرُ».
سوم این که: (خداوند به مردم فرصت مى دهد که در دوران حکومت او زندگى طبیعى خود را تا پایان (در سلامت نسبى) طى کنند)؛ «وَ یُبَلِّغُ اللهُ فِیهَا الاَْجَلَ».
چهارم این که: (به وسیله او اموال بیت المال جمع آورى مى گردد). (و هزینه هاى دفاعى و عمرانى و انتظامى فراهم مى شود) «وَ یُجْمَعُ بِهِ الْفَیءُ»(٣)
پنجم این که: (به کمک او با دشمنان مبارزه مى شود). «وَ یُقْاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ».
ششم این که: (به وسیله او جاده ها امن و امان مى گردد) ؛ «وَ تَامَنُ بِهِ السُّبُلُ».
و هفتم این که: (حقّ ضعیفان به کمک او از زورمندان گرفته مى شود)؛«وَ یُوْخَذُ بِهِ لِلضَّعِیفِ مِنَ الْقَوِیِّ».
و در سایه انجام یافتن این وظائف هفتگانه از سوى حکومت این نتیجه نهایى حاصل مى گردد که (نیکوکاران در رفاه خواهند بود و از دست بدکاران در امان مى باشند) ؛«حَتَّى یَسْتَرِیحَ بَرٌّ وَ یُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِر».
تاریخ سیاسى جهان، نشان مى دهد که در گذشته و حتّى در زمان حال اقلیتى بودند که طرفدار نفى حکومت و حاکمیت ها بودند. خوارج نیز از چنین تفکّر خام و ناپخته اى طرفدارى مى کردند، پاسخ آنها را «تاریخ» داده است ; زیرا با چشم خود دیده ایم و یا شنیده ایم که به هنگام متلاشى شدن شیرازه یک حکومت و قرار گرفتن مردم براى چند روز یا چند ساعت در شرائط بى حکومتى، اراذل و اوباش که در هر جامعهاى وجود دارند به اموال و نوامیس مردم حمله ور شده، مغازه ها و مراکز تجارى را به سرعت غارت مى کنند، نوامیس مورد تجاوز قرار مى گیرند و خونهاى بى گناهان ریخته مى شود، جاده ها ناامن مى گردد و تمام فعالیت هاى مثبت اجتماعى متوقّف مى شود، دشمنان از هر سو به آن کشور حمله مى کنند، بیت المال به غارت مى رود، نه مومن در امان مى ماند و نه کافر، نه تنها حقّى به حقدار نمى رسد، که تمام حقوق پایمال مى گردد، نه آرامشى وجود دارد و نه استراحتى.
بى شک اوّلین و مهمترین شرط براى زندگى صحیح امنیّت و نظم است، سپس وجود افراد نیرومندى است که در برابر دشمنان خارجى و زیاده خواهان داخلى سدّى ایجاد کنند که آن هم بدون تشکیل حکومت و بیت المال و جمع آورى بخشى از اموال عمومى در آن امکان پذیر نیست.
حضرت در سخنان پرمعنى بالا به تمام این نکات دقیقاً اشاره کرده است، و منطق سست طرفداران بى حکومتى را به طور کامل ابطال مى کند.
در اینجا این سوال پیش مى آید که انجام وظائف هفتگانه بالا که از سوى امیر برّ و نیکوکار و عادل مسلّم است، آیا امیر فاجر و ظالم نیز مى تواند این وظائف را انجام دهد؟ در حالى که در کلام امام (علیه السلام) این وظائف براى هر دو بیان شده است، به گونه اى که نشان مى دهد که هر دو توان انجام آن را دارند.
در پاسخ این سوال به این نکته باید توجه کرد: امیر عادل و نیکوکار به یقین این وظائف را انجام مى دهد، و اما فاجر به طور کامل نه، و بگونه نسبى آرى، چرا که او براى ادامه حکومت خود چاره اى ندارد جز این که نظم را رعایت کند، در برابر دشمنان خارجى بایستد، جاده ها را امن و امان سازد و به طور نسبى جلو ظلم ظالمان را بگیرد، هر چند خود او یکى از ظالمان است. زیرا در غیر این صورت مردم فوراً بر ضدّ او مى شورند و دشمنان بر او مسلّط مى شوند و حکومتش به سرعت به باد مى رود، به همین دلیل غالب حکومتهاى ظالم نیز تلاش مى کنند امور هفتگانه بالا را تا حدّى رعایت کنند!
از آنچه در بالا گفته شد این نتیجه به خوبى گرفته مى شود که هر حکومتى که در انجام امور فوق سستى به خرج دهد در حقیقت فلسفه وجودى خود را از دست داده است!(٤)

حکومت، وديعه اي الهي
پرسش: نظر اسلام در مورد حکومت حاکمان چیست؟
پاسخ اجمالی: اسلام حکومت را ودیعه الهی در دست زمامدارن، و آنان را نمایندگان خداوند بر روی زمین می داند. مفهوم ودیعه الهی بودن حکومت این است که، حاکمان نباید از هوی نفس پیروی کنند، بلکه باید از دستورات صاحب اصلی حکومت پیروی کنند از این رو خداوند به حضرت داوود(علیه السلام) می فرماید: «اى داود ما تو را خليفه [و نماينده خود] در زمين قرار داريم؛ پس در ميان مردم بحق داورى كن، و از هواى نفس پيروى مكن كه تو را از راه خدا منحرف سازد».پاسخ تفصیلی: حکومت یک ودیعه الهى است؛ و حکّام و زمامداران باید به صورت نمایندگان خداوند عمل کنند. مفهوم این سخن لزوم رعایت فرمان و دستورهاى صاحب اصلى حکومت یعنى خدادر همه زمینه ها است.
خداوند خطاب به داوود(علیه السلام) که داراى یکى از گسترده ترین حکومت هاى تاریخ بشر بود؛ مى فرماید: «یَا دَاوُودُ اِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَهً فِی الاَْرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعْ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللهِ»؛ (اى داود ما تو را خلیفه [و نماینده خود] در زمین قرار داریم؛ پس در میان مردم بحق داورى کن، و از هواى نفس پیروى مکن که تو را از راهخدامنحرف سازد).(٥)
این تعبیر هم ودیعه بودن حکومت را مى رساند، و همه راه و رسم و طریق یک حکومت مشروع و سالم و الهى را.(٦)

پی نوشت:
(١). «اِمْرَة» (بر وزن عبرة) مصدر یا اسم مصدر است، از ماده امر که به معنى فرمان دادن و گاه به معنى حکومت کردن آمده است و اِمرة در اینجا به معنى حکومت است.
(٢). واضح است که ضمیر در «إمرته» به مطلق امیر برمى گردد اعم از برّ و فاجر، و همچنین ضمیر در «فیها» به امارت مطلق امیر برمى گردد، و این که بعضى از شارحان نهج البلاغه اوّلى را به امارت برّ و دومى را به امارت فاجر و یا هر دو را به امارت فاجر بازگردانده اند، به هیچ وجه با ظاهر کلام موافق نیست.
(٣). فىء، در اینجا به معنى اموال بیت المال است، و درباره این واژه بحث مشروحى در کتاب پیام امام علی(علیه السلام) شرح خطبه ٣٤ آمده است.
(٤). گرد آوري از کتاب: پيام امام امير المومنين عليه السلام‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ١٣٨٥ ه. ش‏، ج٢، ص ٤٣٤.
(٥). سوره ص ، آيه ٢٦ .
(٦). گردآوري از کتاب: پيام قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ١٣٨٦ هـ. ش‏ ، ج ٣، ص ٣٧٣.

-----------------------------------------------

احکام شرعی
حکومت اسلامی

ورود حکومت و دولت در حریم خصوصی شهروندان
پرسش: آیا بر طبق قانون اساسی و نیز از نظر عقلی، حوزه شخصی و خصوصی شهروندان به حکومت و دولت ارتباط دارد؟
پاسخ : حکومت در زندگی شخصی و خصوصی افراد دخالت نمی کند مگر اینکه ضرورتی اقتضا کند.

قیام های قبل از قیام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
پرسش: آیا این نظر فقهی مورد قبول حضرتعالی هست که هر شخص باید به امام زمان خود اقتدا کند به اینگونه که امام حسین (علیه السلام) در زمان مولا علی و حضرت امام حسن (علیهم السلام) به این دو امام زمان خود اقتدا کرده و مردم دوره هر امام به امام زمان خود به این علت است که مقام حضرت سلمان از ابوذر بالاتر و حضرت مقداد از سلمان بالاتر زیرا به میزان اقتدا و اطاعت از امام زمان خود دارای درجه ای از ایمان می باشند بنابراین ما باید در زمان غیبت مولا صاحب الزمان به ایشان اقتدا کرده و در پس پرده غیبت سطح فکری فرهنگی مذهبی خود را بالا برده و خود و به طبع مردم و جامعه را آماده ظهور کنیم؟ اگر این نظر را قبول ندارید لطفا دلایل خود را بیان نمایید؟
با توجه به روایتی از امام صادق(علیه السلام) در مقدمه صحیفه سجادیه که هر قیامی تا قبل از قیام قائم آل محمّد بر اندوه ما و شیعیان ما می افزاید و در طوفان بلا هلاک می شود، نظریه فقهی سوال اول تعمیم داده نمی شود زیرا نمونه بارز آن انقلاب ما می باشد که بسیاری از شیعیان در جریان انقلاب و بعد از ان در ٨ سال جنگ به شهادت رسیده و مسلماً قلب مولا صاحب الزّمان را به درد آورده و حال نیز به حقوق اشخاص منتقد تجاوز و به آنان برچسب بی دینی زده می شود که این عمل بدینجا رسیده که خیل عظیمی از مردم دین گریز و بعضاً منکر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شده اند و مطمئناً این نیز قلب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به درد می آورد. آخر این انقلاب چه ثمره ایی داشت برای ما؟ لطفاً منطقاً جواب دهید؟ اگر این نظریه ها را رد می کنید پس حال که مردم به خیابانها آمده اند کار درستی است؟
پاسخ: ما نیز معتقدیم هر قیامی که به نام مهدی موعود قبل از قیام آن حضرت صورت گیرد محکوم به بطلان و شکست بوده و صاحب آن طاغوت است اما اگر قیامی برای خدا و برای مهیا ساختن زمینه قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و پیاده شدن اهداف آل محمد (صلی الله علیه و آله) صورت گیرد، مورد تایید بوده و با مسلمات فقهی و احکام امر به معروفو نهی از منکر و... سازگار است.

مفهوم "استیمان" در جمهوری اسلامی
پرسش: خواهشمند است فتوای معظم له را در مورد تعریف و تفسیر کلمه "استیمان" و مصادیق خروج اتباع ایرانی از استیمان حکومت جمهوری اسلامی ایران اعلام فرمایند.
پاسخ: منظور از استیمان آن است که کسی از غیر مسلمین از مسلمانان امان بخواهد و به او امان دهند و باید مانند یک مسلمان با او رفتار کرد و خروج از این حالت زمانی حاصل می شود که او بر خلاف شرایط عمل کند.

مفهوم مصلحت در حکومت اسلامی
پرسش: لطفاً به سؤالات زیر پیرامون «مصلحت» پاسخ فرمایید:
١ـ معناى لغوى، اصطلاحى و فقهى مصلحت چیست؟
٢ـ مصلحت عام یعنى چه؟ معیار و حدود آن کدام است؟
٣ـ آیا از منظر فقهى و قانونى مى توانیم در صورت تعارض بین قانون و مصلحت عام، مصلحت عام را بر قانون ترجیح دهیم؟
٤ـ صورت فقهى و شرعى اقدامات و اعمالى که واضع، یا مجرى قانون بر پایه مصلحت انجام مى دهد، چیست؟
٥ـ آیا حکومت اسلامى مى تواند بنا بر مصلحت عام در یک رابطه حقوقى، مانند قرارداد حقوقى، حقّ و حقوق شناخته شده اشخاص را نادیده انگارد؟ اگر این اقدام را انجام دهد، بر چه مبنایى است؟
٦ـ در اصل ١١٢ قانون اساسى به مصلحت نظام اشاره شده است; معیار قانونى و حدّ و حدود و تعریف این مصلحت چیست، و با چه مبنایى شناخته مى شود؟ آیا این مجمع مى تواند بر پایه این مصلحت، قانونى را نسخ یا وضع نماید؟
پاسخ: مصلحت در فقه اهل سنّت مفهومى دارد، و در فقه مکتب اهل بیت(علیهم السلام) مفهومى دیگر. آنچه از نظر فقه شیعه قابل توجیه است، در سه محور خلاصه مى شود:
اوّل: آنچه مربوط به حفظ نظام و حکومت اسلامى است.
دوّم: حفظ نظم جامعه; بر اساس این دو نوع مصلحت بسیارى از احکام مستحدثه شکل مى گیرد; زیرا حفظ نظام و حفظ نظم جامعه از مهمترین اهداف اسلام است، که انحراف از آن جایز نیست.
سوّم: آنچه مربوط به تعارض اهمّ و مهمّ است; یعنى هرگاه دو مصلحت که مورد توجّه و قبول فقه اسلام است، در مقابل یکدیگر قرار گیرند، باید مصلحت اهمّ را ترجیح داد و مهمّ را فداى آن کرد.
براى مثال در قسمت اوّل، مى توان مسائل مربوط به انتخابات، شرایط ویژه رئیس جمهورى، و نمایندگان و انتخاب کنندگان را در نظر گرفت. و در قسمت دوّم، مسائلى مانند نظام بانکدارى، و بخش مهمّى از نظام پولى، و مسائل اقتصادى امروز را، به عنوان مثال مى توان ذکر کرد. و در قسمت سوّم محدود کردن پاره اى از معاملات، و صادرات و واردات کشور، که سلطه مردم را بر اموالشان محدود مى سازد، ولى اهداف مهمّى را احیا مى کند، مثال خوبى است.

نقش مردم در شکل گیری حکومت دینی
پرسش: نقش و میزان مشارکت مردم در شکل گیرى حکومت دینى در نصوص قدسى، چگونه تعیین و تبیین گردیده است؟
پاسخ: مردم به عنوان حامیان حکومت، و بازوهاى دولت اسلامى، و نیز به عنوان نظارت، و امر به معروف و نهى از منکر، و نصیحت و ارشاد، در حکومت نقش دارند.

علت الزام حجاب برای مسافران خارجی
پرسش: همانطور که مى دانیم خداوند متعال در سوره نور، حجاب را مختصّ مؤمنان، زنان پیامبر(صلى الله علیه وآله) و زنان مؤمنین دانسته است. حال سؤال این است که: ١ـ آیا حجاب براى غیر مسلمانان در کشورهاى اسلامى واجب است؟ ٢ـ اگر واجب است، همانطور که در فرانسه و ترکیه بر اعتقادات اسلامى ما مى تازند، و ما آنها را ظالم و ضدّ اسلام مى دانیم، آیا ما هم با پوشاندن زنان خارجى که به ایران مى آیند و یا پیروان سایر مذاهب داخل کشور، به آنها اجحاف ننموده ایم؟ ٣ـ اگر حجاب اختیارى بود، بهتر نبود، و معضلات اجتماعى حلّ نمى شد؟
پاسخ: یک اصل مسلّم در اسلام داریم که هر حکمى براى مومنین و مسلمانان ثابت است، دیگران نیز مکلّف به آن هستند (الکفّار مکلّفون بالفروع کما انّهم مکلّفون بالاصول)، بنابراین آنها هم موظّف به حکم حجاب و ترک شرابخورى (حدّاقلّ آشکارا) و گناهان دیگر هستند، و نسبت به حجاب که ما مى توانیم اعمال کنیم کار صحیح و عادلانه اى است، و ما دوران قبل از انقلاب را فراموش نکرده ایم که وقتى اختیار و آزادى داده شد چه زنانى با چه وضعى بیرون آمدند و اکثر جوانان را به فساد کشیدند; و نوشته اید که اگر ما به کشورهاى آنها برویم و ما را اجبار به بى حجابى کنند، چه مى شود؟ فراموش نکنید که آنها بى حجابى را واجب نمى دانند، در حالى که ما حجاب را واجب مى دانیم.

جزیه گرفتن از زنان و اطفال اهل کتاب
پرسش: آیا در فقه شیعه، جزیه گرفتن از زنان و اطفال و سالمندان اهل کتاب جائز هست؟به طور کلی، از ما بین اهل کتاب، برای چه کسانی جزیه دادن لازم نیست؟
پاسخ: جزیه گرفتن از تمام آنها جایز است مگر اینکه منشا آثار نامطلوبی شود در ضمن بدانید جزیه غالبا مبلغ مختصری است و در برابر آن حکومت اسلامی دفاع از جان و مال و ناموس آنها را به عهده دارد.

اجباری کردن حجاب
پرسش: آیا اجباری کردن حجاب از خصوصیات یک حکومت اسلامی است؟
پاسخ: حکومت اسلامی موظف است از گناهان علنی جلوگیری کند.

جلوگیری از ترویج بی حجابی توسط حکومت اسلامی
پرسش: آیا حکومت مى تواند، یا بر او لازم است، از بد حجابى یا بى حجابى بعضى از خانم هایى که در این امر مهم کوتاهى مى کنند جلوگیرى نماید؟ توضیح این که: بنده دانشجو هستم. چندى قبل استاد در کلاس این شبهه را مطرح کرد، و مدّعى شد که هیچ دلیل فقهى وجود ندارد که حکومت را ملزم کند تا مواظب حجاب خانم ها باشد، همان طور که وظیفه ندارد مواظب نماز صبح افراد باشد. علاوه بر این گفتند: حضرت امیر(علیه السلام) دستور دارد که حجاب را از سر کنیزانى که خود را شبیه زنان آزاد کرده بودند، بردارند. نظر شما چیست؟
پاسخ: حکومت اسلامى و مسلمانان نسبت به گناهان پنهانى افراد وظیفه اى ندارند، ولى بدون شک نسبت به گناهانى که به طور علنى و آشکار، در سطح جامعه انجام مى شود وظیفه نهى از منکر دارند، و الاّ جایى براى انجام این وظیفه مهم باقى نمى ماند. البتّه با این تفاوت که مردم باید به نهى از منکر زبانى اکتفا کنند، و از هر گونه برخورد فیزیکى اجتناب ورزند، ولى حکومت مى تواند وارد این مرحله نیز بشود; و در مورد کنیزها اساساً میزان پوشش آنها نسبت به زنان آزاد از نظر اسلام متفاوت بوده است.

پی نوشت:
  
    
تاریخ انتشار: « 1395/11/06 »
فهرست نظرات
*متن
*کد امنیتی http://makarem.ir
تعداد بازدیدکنندگان : 6420