4ـ او جسم نيست و هر گز ديده نمى ‏شود

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
اعتقاد ما
5ـ توحید، روح تمام تعلیمات اسلام است 3ـ ذات پاكش نا متناهى است

ما معتقدیم: خداوند هرگز با چشم ديده نمى‏ شود، چرا كه رؤيت‏ با چشم به معنى جسم بودن و مكان و محل و رنگ و شكل و جهت داشتن است، و اينها همه صفات مخلوقات است، و خداوند برتر از آن است كه صفات مخلوقات داشته باشد.
بنابراين اعتقاد به رؤيت‏ خداوند يك نوع آلودگى به شرك است:
لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار و هو اللطيف الخبير؛ چشمها او را نمى ‏بينند ولى او همه چشمها را مى‏ بيند و او بخشنده و آگاه است‏». (1)
به همين دليل هنگامى كه بهانه جويان بنى اسرائيل از موسى (ع) تقاضاى رؤيت‏ خدا كردند و گفتند: لن نؤمن لك حتى نرى الله جهرة؛ هرگز به تو ايمان نمى‏ آوريم تا خدا را آشكارا ببينيم! » (2) موسى آنها را به كوه طور برد و تقاضاى آنها را تكرار نمود، و از سوى خداوند چنين پاسخ شنيد: لن ترانى و لكن انظر الى الجبل فان استقر مكانه فسوف ترانى فلما تجلى ربه للجبل جعله دكا و خر موسى صعقا فلما افاق قال سبحانك تبت اليك و انا اول المؤمنين؛ هرگز مرا نخواهى ديد ولى به كوه نگاه كن اگر در جاى خود ثابت ماند مرا خواهى ديد و چون پروردگارش بر كوه جلوه كرد، آن را همسان خاك نمود، و موسى مدهوش بر زمين افتاد، هنگامى كه به هوش آمد عرض كرد: خداوندا ! منزّهى از اين كه با چشم ديده شوى، من به سوى تو باز مى‏ گردم و من نخستين مؤمنانم‏». (3)
و با اين جريان ثابت‏ شد كه خداوند هرگز قابل رؤيت نيست.
ما معتقديم: اگر در بعضى از آيات يا روايات اسلامى سخن از رؤيت پروردگار به ميان آمده منظور رؤيت‏ با چشم دل و شهود باطن است، چرا كه هميشه آيات قرآن يكديگر را تفسير مى‏ كنند (القرآن يفسر بعضه بعضا) . (4)
اضافه بر اين على (ع) در پاسخ كسى كه از حضرتش پرسيد: «يا امير المؤمنين هل رايت ربك؛ اى امير مؤمنان! آيا هرگز خداى خود را ديده ‏اى؟ » فرمود: «أ أعبد ما لا ارى؛ آيا كسى را كه نديده ‏ام پرستش كنم؟ »
سپس افزود: «لا تدركه العيون بمشاهدة العيان، و لكن تدركه القلوب بحقايق الايمان؛ چشمها هرگز او را آشكارا نمى‏ بيند اما دلها با نيروى ايمان وى را درك مى‏ كنند». (5)
ما معتقديم: صفات مخلوقات را براى خدا قائل شدن از جمله اعتقاد به مكان و جهت و جسميّت و مشاهده و رؤيت، سبب دور افتادن از معرفت‏ خداوند و آلوده شدن به شرك است، آرى او برتر از همه ممكنات و صفات آنهاست و چيزى همانند او نمى‏ باشد.
1-سوره انعام، آيه 103.
2-سوره بقره، آيه 55.
3-سوره اعراف، آيه 143.
4-اين جمله معروف است و از ابن عباس نقل شده است، ولى اين معنى در نهج البلاغه از امير مؤمنان على (ع) به شكل ديگرى آمده است: «ان الكتاب يصدق بعضه بعضا...» (نهج البلاغه،خطبه 18) و در جاى ديگر مى‏ فرمايد: «و ينطق بعضه ببعض و يشهد بعضه على بعض‏» (خطبه 103) .
5-نهج البلاغه، خطبه 179. 
5ـ توحید، روح تمام تعلیمات اسلام است 3ـ ذات پاكش نا متناهى است
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma