55-علوم ائمه اهل بيت (ع) از پيامبر (ص) است

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
اعتقاد ما
بخش ششم / مسائل گوناگون / 56ـ مساله حسن و قبح عقلى 54ـ صحابه در برابر داورى عقل و تاريخ

ما معتقديم: با توجه به دستورى كه پيامبر (ص) طبق روايات متواتره درباره قرآن و اهل بيت-عليهم السلام- به ما داده است كه دست از دامان اين دو بر نداريم تا هدايت‏ شويم و نيز با توجه به اين كه ما، امامان اهل بيت -عليهم السلام - را معصوم مى‏ دانيم همه سخنان آنها و اعمالشان براى ما حجت و سند است، و همچنين تقريرشان (يعنى در حضور آنها كارى انجام شود و آنها نهى نكنند)، بنابراين يكى از منابع فقهى ما بعد از قرآن و سنت پيامبر (ص)، قول و فعل و تقرير امامان اهل بيت -عليهم السلام- است.
و هر گاه به اين نكته توجه كنيم كه طبق روايات متعدد و معتبر، امامان اهل بيت -عليهم السلام- فرموده ‏اند: آنچه را مى ‏گويند از پدران خود، از پيامبر اكرم (ص) نقل مى‏ كنند روشن مى‏ شود كه در واقع روايات آنان روايات پيامبر است. و مى‏ دانيم روايات شخص ثقه و مورد اعتماد از پيامبر (ص) در ميان تمام علماى اسلام مورد قبول است.
امام محمد بن على الباقر (ع) به ‏«جابر» فرمود: «يا جابر انا لو كنا نحدثكم براينا و هوانا لكنا من الهالكين، و لكنا نحدثكم باحاديث نكنزها عن رسول الله (ص)؛ اى جابر! اگر ما حديثى به راى خويش و هواى نفس خود براى شما بيان كنيم از هلاك شدگان خواهيم بود، ولى ما احاديثى براى شما نقل مى‏ كنيم كه به صورت گنجينه‏اى از رسول خدا (ص) براى شما اندوخته‏ ايم‏». (1)
در حديث ديگرى از امام جعفر بن محمد الصادق (ع) مى ‏خوانيم: كسى سؤالى از آن امام نمود، حضرت جواب گفت. آن مرد براى تغيير دادن نظر مبارك امام به بحث و گفتگو پرداخت، امام صادق (ع) فرمود: اين سخنها را رها كن! «ما اجبتك فيه من شى‏ء فهو عن رسول الله؛ هر جوابى درباره چيزى به تو دادم از پيامبر (ص) است (و جاى گفتگو ندارد!) ». (2)
نكته مهم و قابل توجه اين كه ما منابع معتبرى در حديث مانند «كافى‏» و «تهذيب‏» و «استبصار» و «من لا يحضره الفقيه‏» و غير آنها داريم، ولى معتبر بودن اين منابع از نظر ما به اين معنى نيست كه هر روايتى در آنهاست، از نظر ما مورد قبول است، ما در كنار روايات، كتب رجال داريم كه وضع راويان اخبار در تمام سلسله سندها در آنها تبيين شده است، روايتى از نظر ما مورد قبول است كه تمام افراد در سلسله سند حديث، اشخاص ثقه و مورد اطمينان باشند. بنابراين رواياتى كه در اين كتب معروف و معتبر است اگر واجد اين شرط نباشد از نظر ما قابل اعتماد نيست.
اضافه بر اين، ممكن است روايتى باشد كه سلسله سند آن نيز معتبر باشد، ولى علما و فقهاى بزرگ ما از آغاز تاكنون، آن را ناديده گرفته و از آن اعراض كرده‏ اند، زيرا خللهاى ديگرى در آن يافته ‏اند، ما اين روايت را «معرض عنها» مى‏ ناميم و از نظر ما فاقد اعتبار است.
از اين جا روشن مى ‏شود كسانى كه براى پى بردن به عقيده ما تنها به وجود روايت ‏يا رواياتى كه در بعضى از اين كتب آمده استناد مى ‏كنند بى آن كه تحقيق درباره سند اين روايات كرده باشند، راه صحيحى را نمى‏ پيمايند.
به تعبير ديگر در ميان بعضى از مذاهب معروف اسلامى، كتابهايى وجود دارد به نام‏ «صحاح‏» كه صحت روايات آنها از نظر نويسندگانش، تضمين شده و ديگران نيز بر آن صحه مى ‏گذارند، ولى كتب معتبر نزد ما چنين نيست، بلكه كتابهايى است كه صاحبانش شخصيتهاى برجسته و مورد اعتماد هستند، اما صحت‏ سند روايات اين كتب، موكول به بررسى رجال سند در كتب علم رجال مى ‏باشد.
توجه به نكته ‏اى كه گفته شد مى‏ تواند به بسيارى از سؤالاتى كه در مورد عقايد ما وجود دارد پاسخ دهد، همان گونه كه غفلت از آن منشا اشتباهات فراوانى در تشخيص عقايد ما مى‏ شود.
به هر حال بعد از آيات قرآن مجيد و روايات پيامبر (ص)، احاديث امامان دوازده گانه اهل بيت -عليهم السلام- از نظر ما معتبر است، به شرط اين كه صدور اين احاديث از امامان -عليهم السلام- از طريق معتبر معلوم شود.
1-جامع احاديث الشيعه، جلد 1، صفحه 18 از مقدمات، حديث 116.
2-اصول كافى، جلد 1، صفحه 58، حديث 121. 
بخش ششم / مسائل گوناگون / 56ـ مساله حسن و قبح عقلى 54ـ صحابه در برابر داورى عقل و تاريخ
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma