الف. ضروريات

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
دائرة المعارف فقه مقارن ج 2
3. كنترل مصرف2. گستره مصرف

«مصارف ضرورى» به آن مقدار از كالا و خدمات گفته مى شود كه مصرف آنها براى حفظ سلامتى روحى و جسمى فرد و افراد تحت تكفلش ضرورت دارد.
در نگاه اسلام ـ چنان كه گذشت ـ هيچ كس نبايد از تأمين نيازهاى اساسى و حياتى چون: غذا، مسكن، پوشاك و امنيت محروم باشد. در اين مسأله پيروان مذاهب مختلف تفاوتى ندارند و چنانچه تعدادى از افراد جامعه توانايى تأمين نيازهاى خود را نداشته باشند در قدم اوّل بر متمكنان و سپس بر دولت اسلامى است كه آن سطحِ حداقلى را تأمين كند.
همچنين هزينه هايى كه براى آموزش و پرورش، حفظ نظم و امنيت اجتماعى، دفاع در مقابل دشمنان، مبارزه با انواع بيمارى هاى خطرناك، ايجاد اشتغالات ضرورى، و رفع نيازهاى محرومان مى شود، از مصارف ضرورى شمرده شده و براى جامعه اجتناب ناپذير است و بر حكومت اسلامى است كه به تأمين هزينه هاى اين گونه امور اهتمام جدّى داشته باشد.
اميرمؤمنان على(عليه السلام) درباره وظايف حاكم اسلامى مى فرمايد: «فأمّا حقُّكم عليَّ فالنصيحة لكم، وتوفيرُ فيئكم عليكم، وتعليمكم كيلا تجهَلوا وتأديبُكم كيما تعلموا; اما حق شما بر من آن است كه از خيرخواهى شما دريغ نورزم و بيت المال را براى شما هزينه كنم و شما را بياموزم تا از جهالت و نادانى رهايى يابيد و پرورشتان دهم تا آگاه شويد».(1)
در واقع امام(عليه السلام) در اين جمله كوتاه به چهار بُعد مهم حكومت اسلامى و حقوق ملت ها بر حاكمان اشاره فرموده است:
1. برنامه ريزى صحيح
2. تنظيم عادلانه مسائل اقتصادى
3. توجه كامل به امر آموزش
4. توجه به امر پرورش و تهذيب نفوس و مبارزه با مفاسد اخلاقى.(2)
ب. كفاف (رفاه نسبى)
هزينه هايى كه شامل ضروريات زندگى فردى و اجتماعى نيست ولى وجود آن آرامش و آسايش بيشتر را در پى دارد، مصارف در حدّ «كفاف» و رفاه نسبى شمرده مى شود. چنان كه در بعضى از روايات از آن به «كفاف» ياد شده است.
منظور از كفاف كه در بعضى از روايات با «عفاف» همراه شده(3)، اين است كه انسان در دنيا به مقدار نيازش قانع باشد و زياده طلبى را كنار بگذارد و از اموال حرام چشم بپوشد كه در اين صورت هم قرين آرامش در زندگى دنيا خواهد بود و هم بار او براى آخرت سبك مى گردد، چرا كه بيشترين بدبختى انسان از سوى حرص و ولع در افزون طلبى است.
در كلامى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم كه بيش از حدّ كفاف نخواهيد: «لاتسألوا فيها فوق الكفاف».(4)
آن حضرت در كلامى ديگر فرموده اند: «ما فوق الكفاف إسراف».(5)
از نگاه اسلام، توسعه بر اهل وعيال، داشتن زندگى نسبتاً خوب، توأم با آرامش و راحتى و برخوردارى از رفاه نسبى، نه تنها منعى ندارد، بلكه از سعادت انسان شمرده شده، و در محدوده «كفاف» تعريف شده است.
در روايتى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «إنّ من سعادة المرء المسلم في الدنيا، الجار الصالح والمنزل الواسع و المركب البهيء; از سعادت آدمى در دنيا داشتن همسايه شايسته، منزلى وسيع و مركب راهوار است».(6)
اسلام حتى، رعايت شأن افراد را در بهره گيرى بيشتر از امكانات تا آنجا كه براى حفظ عزت و آبرو لازم است، خارج از محدوده «كفاف» نمى داند، لذا در اين بينش، گاهى ميزان مصرف براى افرادى كه از مقام و موقعيت اجتماعى خاصى برخوردار مى شوند، متناسب با عرف و زمان تغيير مى كند.
از امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) مى خوانيم: «إنّ أهل الضعف من مواليّ يحبّون أن أجلس على اللبودوألبس الخشن وليس يحتمل الزمان ذلك; برخى از دوستان كوته فكر ما، دوست دارند كه من روى نمد بنشينم و لباس خشن بپوشم; ولى زمانه آن را بر نمى تابد».(7)
ج. مصارف غير ارزشى
يك. نيازهاى برخاسته از هوا و هوس
نظام اقتصادى سرمايه دارى بخش مهمّى از حيات آن مرهون نيازهايى است كه برخاسته از شهوات و هواى نفس است. آنان با تحريك اميال و غرايز، انسان ها را به سوى نيازهاى كاذب سوق داده و مصرف گرايى را دامن مى زنند و از اين راه به سود سرشارى دست مى يابند.
ميل به تجمل گرايى، مصرف هاى ناشى از چشم و هم چشمى و اسراف و تبذير، همه از مظاهر نيازهاى برخاسته از هواى نفس است.
اين نوع مصرف از نگاه اسلام امرى مذموم و نكوهيده است كه در بخش هاى ديگر اين كتاب مشروحاً به آن پرداخته شده است.(8)
دو. نيازهاى برخاسته از تبليغات دروغين
اقتصاد سرمايه دارى، برابرِ اصل سودطلبى بيشتر، به كمك رسانه هاى تبليغاتى گسترده و شيوه هاى رنگارنگ، مردم را حتى در نيازهاى زندگى و ضروريات، به مصرف بيشتر فرا مى خواند. آنان چنان بر ذهن وانديشه مخاطبان خيمه مى زنند كه در پندار آنها نيازهاى كاذبى را مى آفرينند كه در واقع نياز نيست.
اسلام با اين شيوه تبليغات به شدت مخالف است، و با كنترل و تعديل خواسته ها و نيازهاى مشروع، جلو مصرف هاى بى رويه را مى گيرد، زيرا هر گونه دروغ و ارائه خلاف واقع، در هر مورد از نظر اسلام، ممنوع است و در مورد بحث، نوعى تدليس، محسوب مى شود.

(1) . نهج البلاغه، خطبه 34 .
(2) . ر.ك: پيام امام اميرالمؤمنين(عليه السلام)، ج 3، ص 346-347 .
(3) . كافى، ج 2، ص 140، ح 3.
(4) . نهج البلاغه، خطبه 45 .
(5) . غررالحكم، ح 9222 .
(6) . كنز العمال، ج 11، ص 92، ح 30752 .
(7) . مكارم الاخلاق، ص 98; بحارالانوار، ج 76، ص 309، ح 23. براى مطالعه بيشتر ر.ك: مبحث «توسعه اقتصادى يكى ديگر از اهداف مهم» در اين كتاب.
(8) . ر.ك: مبحث «پرهيز از هرگونه اسراف» در همين كتاب .
3. كنترل مصرف2. گستره مصرف
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma