مقصود از «تلقّى ركبان» آن است كه گروهى سودجو كه از قيمت اجناس در يك شهر با خبرند
در بيرون شهر به استقبال كاروان هاى تجارتى بروند و جنس ها را از آنها به قيمت
ارزان بخرند و به انحصار خود درآورند و با قيمت بالا در شهر بفروشند.(1)
اين عمل از يكسو به صاحبان كالا ضرر مى زند كه از قيمت اجناس در آن شهر باخبر
نيستند، لذا در روايات براى آنها ـ با شرايطى ـ خيار و اجازه فسخ معامله قرار داده
شده است.(2) از سوى ديگر اين كار سبب انحصارى شدن و ايجاد بازار سياه براى مصرف
كنندگان مى شود(3)، لذا در روايات از آن نهى شده است. هر چند درباره حرمت و يا
كراهت اين عمل ميان فقها گفتوگو است(4); ولى ترديدى در مرجوح بودن اين عمل نيست:
1. ابوهريره از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه فرمود: «لا تلقّوا
الرّكبان; به استقبال كاروان هاى تجارتى نرويد».(5)
2. همچنين آن حضرت فرمود: «لايبيع بعضكم على بيع بعض و لا تلقوا السّلع حتى يهبط
بها إلى السّوق; برخى از شما در معامله ديگرى وارد نشود و به سراغ متاع (در خارج
شهر) نرويد، تا وارد بازار شود».(6)
3. امام صادق(عليه السلام) به يكى از يارانش فرمود: «لاتلق و لا تشتر ما تلقى و لا
تأكل منه; به سراغ كاروان تجارتى (در خارج شهر) نرو و از آن چيزى را نخر و از آن
استفاده نكن».(7)
(1) . ر.ك: مكاسب شيخ انصارى، ج 4، ص 349; مغنى المحتاج، ج2، ص 36; فتح العزيز رافعى، ج 8، ص 218. (2) . ر.ك: مستدرك الوسائل، ج 13، ص 281، ح 3; مسند احمد، ج2، ص 284 . (3) . در روايتى به اين نكته اشاره شده است (مستدرك الوسائل، ج13، ص 281، ح 2). (4) . ر.ك: بداية المجتهد، ج 2، ص 133; مغنى ابن قدامه، ج 4، ص281; مجموع نووى، ج 13، ص 23; جواهرالكلام، ج 22، ص461; مكاسب شيخ انصارى، ج 4، ص 349 . (5) . صحيح بخارى، ج 3، ص 27 . (6) . همان، ص 28 . (7) . وسائل الشيعه، ج 12، ص 325، ح 2 .