غض و غمض

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
مسئله حجاب
ستر عورت عين و بصر

كلمه ديگري كه در اين آيه به كار رفته است، كلمه « يغضوا » است كه از ماده غض است. غض و غمض دو لغت است كه هر دو در مورد چشم به كار مي رود و برخي آن دو را باهم اشتباه مي كنند. بايد معناي اين دو كلمه را نيز مشخص كنيم: غمض به معناي برهم گذاردن پلكها است.
مي گويند غمض عين كن. كنايه است از اينكه صرف نظر كن.
چنانكه ملاحظه مي كنيد اين لغت با كلمه عين همراه مي شود نه با كلمه بصر. ولي در مورد كلمه غض مي گويند غض بصر و يا غض نظر و يا غض طرف.
غض به معناي كاهش دادن است و غض بصر يعني كاهش دادن نگاه. در قرآن كريم سوره لقمان آيه 19 از زبان لقمان به فرزندش مي گويد: « و اغضض من صوتك » يعني صداي خودت را كاهش بده، ملايم كن، فرياد نكن. در آيه 3 از سوره حجرات مي فرمايد: « ان الذين يغضون اصواتهم عند رسول الله اولئك الذين امتحن الله قلوبهم للتقوي » يعني آنانكه صداي خود را ( هنگام سخن گفتن ) در حضور رسول خدا ملايم مي كنند، يعني فرياد بر نمي آورند، آنان كساني هستند كه خداوند دلهايشان را براي تقوا آزمايش كرده است.
در حديث معروف هند بن ابي هاله كه اوصاف و شمائل رسول اكرم را توصيف كرده چنين آمده است: « و اذا فرخ غض طرفه » (1) يعني وقتي كه خوشحال مي شد چشمها را به حالت نيم خفته در مي آورد. بديهي است كه مقصود اين نيست كه چشمها را روي هم مي گذاشت و يا به طرف مقابل نگاه نمي كرد.
مرحوم مجلسي در بحار اين جمله را اينطور تفسير مي كند: اي كسره و اطرق و لم يفتح عينه. و انما يفعل ذلك ليكون ابعد من الاشر و المرح . يعني پلك چشم را مي شكست و سر را به پائين مي انداخت و چشمها را نمي گشود. چنين مي كرد تا از حالت شادي زدگي دور باشد. معمولا افرادي كه مغلوب احساسات خود هستند هنگامي كه شادي به آنها رو مي آورد بي اختيار چشمها را گشاد مي كنند و قهقهه سر مي دهند و به هيجان مي آيند، برخلاف افراد سنگين و با وقار.
علي عليه السلام در توصيه معروفش به فرزند خود محمد ابن الحنفية، هنگامي كه در جنگ جمل پرچم را به او داد فرمود: كوهها اگر از جا كنده شوند تو سر جاي خود باش، دندانها را روي هم فشار بده تا خشم و غضبت تحريك شود سر خود را به خداوند عاريه بده و پاها را در زمين ميخكوب كن . آنگاه در آخر اضافه فرمود: « ارم ببصرك اقصي القوم و غض بصرك » (2) يعني تا آخرين نقطه دشمن را نظر بيند از و چشمها را بخوابان. بديهي است كه مقصود اين نيست كه چشمها را ببند، يا نگاه نكن، مقصود اينست كه به يك نقطه معين، مخصوصا به تجهيزات دشمن خيره نشو.
همچنين در دستور العمل عمومي آن حضرت به اصحابش در جنگها مي فرمايد: « غضوا الابصار فانه اربط للجاش و اسكن للقلوب و اميتوا الاصوات فانه اطرد للفشل » ( 3 ) نگاهها را به تجهيزات دشمن كم كنيد كه اينطور دلها محكمتر و آرامتر است. بانگها را كوتاه كنيد كه اينطور بهتر سستي را طرد مي كند.
از همه اين موارد چنين فهميده مي شود كه معني غض بصر كاهش دادن نگاه است، خيره نشدن و تماشا نكردن و به اصطلاح نظر استقلالي نفكندن است.
صاحب مجمع البيان در ذيل آيه مورد بحث ( آيه سوره نور ) مي گويد: اصل الغض النقصان يعني ريشه معني غض كاهش و كمي است يقال غض من صوته و من بصره اي نقص . يعني وقتي كه اين ماده به صوت و يا بصر نسبت داده مي شود يعني آنرا كاهش داد. در ذيل تفسير آيه سوره حجرات مي گويد: غض بصره اذا ضعفه عن جده النظر . يعني معني غض بصره اينست كه تند نگاه كردن را كم كرد. راغب اصفهاني در كتاب نفيس مفردات القرآن اين كلمه را عينا همين طور معني مي كند.
عليهذا در آيه مورد بحث معناي « يغضوا من ابصارهم » اينست كه نگاه را كاهش بدهند يعني خيره نگاه نكنند و به اصطلاح علماء اصول، نظرشان آلي باشد نه استقلالي
توضيح اينكه يك وقت نگاه انسان به يك شخص براي وارنداز كردن و دقت كردن به خود آن شخص است مانند اينكه بخواهد وضع لباس و كيفيت آرايش او را مورد مطالعه قرار دهد، مثلا ببيند كراواتش را چگونه بسته است و موي سرش را چگونه آرايش كرده است. ولي يك وقت ديگر نگاه كردن به شخصي كه با او روبرو است براي اينست كه با او حرف مي زند، و چون لازمه مكالمه نگاه كردن است به او نگاه مي كند. اين نوع از نگاه كردن كه به عنوان مقدمه و وسيله مخاطبه است، نظر آلي است، ولي نوع اول نظر استقلالي است. پس معني جمله اين است: به مؤمنين بگو به زنان خيره نشوند و چشم چراني نكنند.
اين نكته بايد اضافه شود كه برخي از مفسران كه غض بصر را به معني ترك نظر گرفته اند مدعي هستند كه مقصود ترك نظر به عورت است همچنانكه جمله بعد نيز ناظر به حفظ عورت از نظر است. و باز همانطور كه فقها گفته اند، فرضا مقصود از غض بصر ترك نگاه به طور كلي باشد اعم از نگاهي كه به منظور تماشا و التذاذ باشد و يا نگاهي كه لازمه مخاطبه است، متعلق نگاه ذكر نشده است كه چيست (4).
ولي اگر چنانكه ما استنباط كرديم، مقصود از غض بصر اين باشد كه خيره نگاه نكنند، يعني ناظر به نگاهي باشد كه لازمه مخاطبه است و مقصود اينست كه چشم چراني نكنند، قطعا متعلق غض بصر چهره است و بس زيرا آنچه ضرورت اقتضا مي كند همين قدر است. نگاه به غير چهره ( و شايد دو دست تا مچ نيز ) حتي با غض بصر نيز جايز نيست.

1 - تفسير صافي ذيل آيه 31 از سوره نور، نقل از تفسير علي بن ابراهيم 
2 - نهج البلاغه خطبه 11 وسائل جلد 2 كتاب الجهاد صفحه. 429 
3 - نهج البلاغه خطبه 222 و وسائل جلد 2 كتاب الجهاد صفحه 430 
4 - رجوع شود به مستمسك العروه حضرت آية الله حكيم، جلد 5 صفحه 191. 
ستر عورت عين و بصر
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma