مسائل متفرّقه ارث

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
استفتائات جلد 1
فصل چهلم: امر به معروف و نهى از منکر   ارث زوجین

سؤال 1121 ـ هرگاه برادر و خواهرى وارث پدرى شوند و ترکه در دست برادر بماند و بعد هردو از دنیا بروند، وارثان خواهر مى گویند سهم ما را بدهید ولى وارثان برادر مى گویند آن خواهر سهم خود را هبه کرده یا فروخته است، تکلیف چیست؟

جواب: در صورتى که پس از تحقیقات کافى از آشنایان و بستگان و اهل اطّلاع مسأله روشن نشود، احتیاط آن است که طرفین ورثه با هم مصالحه کنند، در صورتى که صغیرى در بین نباشد، وگرنه احتیاط رعایت حقّ اوست.

سؤال 1122 ـ دیه را چه کسى ارث مى برد؟

جواب: تمام وارثان نسبى و سببى، مگر متقربان به مادر (مانند برادر و خواهر مادرى).

سؤال 1123 ـ آیا ورثه مى توانند از ترکه میّت، شخصى را براى انجام نماز و روزه احتیاطى میّت، استیجار کنند؟

جواب: تنها ورثه کبیر مى توانند از حصّه خود براى او استیجار کنند.

سؤال 1124 ـ آیا بعضى از ورثه حق دارند بیش از سهم ارث خود، در ترکه تصرّف کنند؟

جواب: هیچ یک از ورثه حق ندارند بیش از سهم خود رااز اموال میّت بردارند، مگر به رضایت بقیّه.

سؤال 1125 ـ آیا بخشش در حال حیات مانع از سهم الارث مى شود؟

جواب: آنچه را انسانها در حال حیات به بعضى از ورثه مى بخشند مانع سهم الارث آنها از اموال میّت نخواهد بود.

سؤال 1126 ـ آیا طبقه دوّم و سوّم ارث، حقّ قصاص دارند؟

جواب: تمام کسانى که از مال ارث مى برند حقّ قصاص دارند مگر زوج و زوجه که حقّ قصاص ندارند ولى در دیه سهیمند.

سؤال 1127 ـ در صورتى که وکیل صیغه عقد را اشتباه خوانده باشد، آیا فرزندان از این مرد و زن ارث مى برند؟ آیا خود مرد و زن از همدیگر و از فرزندان در صورت فوت ارث مى برند؟

جواب: بچّه ها از پدر و مادر و مادر از بچّه ها ارث مى برند ولى زن و شوهر از یکدیگر ارث نمى برند.

سؤال 1128 ـ آیا در صورتى که وارثان توافق کنند، مى توانند خلاف سهام ارث عمل نمایند؟

جواب: با رضایت همه ـ در صورتى که صغیرى میان آنها نباشد ـ مانعى ندارد.

سؤال 1129 ـ آیا بهائى از مسلمان ارث مى برد؟

جواب: ارث نمى برد ولى اگر فرزندان آن بهایى در حال فوت پدر مسلمان بوده اند و وارث دیگرى مقدّم بر آنها وجود نداشته باشد ارث مى برند.

سؤال 1130 ـ اگر نایب براى حج به شرط عمل نکند و نایب دیگرى بگیرد و به حج بفرستد و نایب دوّم حج را از طرف میّت انجام دهد، آیا ورثه حق دارند پول را پس گرفته و بین خود تقسیم کنند؟

جواب: آرى جایز است.

سؤال 1131 ـ آیا لباسهاى مختلف و زیورها و امثال اینها را که شوهر در حال حیات براى همسرش گرفته متعلّق به زن است یا مال شوهر است که باید بین ورثه تقسیم شود؟

جواب: هرگاه عرف محل این باشد که لباسها و زیور آلات را به زن مى بخشد، مال اوست و اگر عرف محل این است که آنها به عنوان امانت در نزد او مى باشد و فقط حقّ تصرف در زمان حیات شوهر دارد، میان همه ورثه تقسیم مى شود، ولى معمولا به زن تملیک مى شود.

سؤال 1132 ـ در صورتى که عدّه اى در اثر هدم و غرق از بین بروند و رابطه آنها به نحوى باشد (مثل پدر و پسر) که هرگاه یکى از آنها قبل از دیگرى بمیرد از او ارث مى برد و در شرع مقدّس حکم به توارث هریک از دیگرى مى شود، حال اگر عدّه اى در نفت یا حوض شیر یا مایعات دیگر غرق شوند، آیا مشمول این حکم مى شوند یا خیر؟ همچنین آیا هدم، شامل انفجار هواپیما و امثال آن نیز مى شود؟ تصادف اتومبیل چطور؟

جواب: تفاوتى میان مایعات نیست. انفجار یا سقوط هواپیما و همچنین تصادف اتومبیل نیز همین حکم را دارد، یعنى پسر از تمام اموال پدر مطابق سهم خود ارث مى برد و ارث او به ورثه اش مى رسد، همچنین پدر نسبت به اموال پسر.

سؤال 1133 ـ هرگاه پس از صدور حکم موت شخص مفقودالاثر و تقسیم ترکه بین ورثه، مفقودالاثر پیدا شود تکلیف ورثه نسبت به عین مال و منافع مستوفات و منافع غیر مستوفات چیست؟ و اموالى که در مدّت تصرّف از بین رفته است چه حکمى دارد؟

جواب: تا یقین به موت او حاصل نشود نمى توان اموال او را تقسیم کرد و حکم طلاق از آن جداست و اگر بعد از تقسیم مراجعت کند، اموال و منافعش به او برمى گردد و کسانى که اموال میان آنها تقسیم شده، ضامن اموالى که تلف کرده اند مى باشند.

سؤال 1134 ـ آیا ید متصرّفین (ورثه) بعد از صدور حکم موت و تقسیم ترکه بین آنها امانى است یا ضمانى؟

جواب: ید آنها ضمانى است.

سؤال 1135 ـ هرگاه شخص مسلمانى که داراى چند فرزند مسلمان است بهائى شود و زن بهائى اختیار کند، در صورت فوت آن شخص، سهم الارث فرزندان مسلمان و بهائى او و زن بهائیش چگونه تقسیم مى شود؟

جواب: اموالى که قبلا داشته یا بعداً به دست مى آورد همگى به ورثه مسلمان او مى رسد.

سؤال 1136 ـ این جانب تمام اموال منقول و غیر منقول خود را در مقابل هزار تومان به فرزندم فروخته و منتقل نموده بودم، به شرط این که تا من زنده ام در اختیار خودم باشد، متأسفانه فرزندم قبل از من از دنیا رفته است، آیا اموال به خودم برمى گردد یا به ورثه فرزندم منتقل مى شود؟

جواب: اگر منظورتان این بوده که ملک منتقل به فرزندتان شود و منافع آن مادام الحیاه در اختیار شما باشد، اکنون که او از دنیا رفته، آن مال به ورثه او منتقل مى شود و شما مادام الحیاه خود فقط مالک منافع هستید.

سؤال 1137 ـ آیا تفنگ هم مثل شمشیر به ولد اکبر مى رسد؟

جواب: احتیاط مصالحه با سایر ورثه است و در صورتى که صغیر داشته باشد، حقّ صغیر را بدهند.

سؤال 1138 ـ در صورتى که تفنگ، بیش از خشاب خود گلوله داشته باشد، آیا باز هم به ولد اکبر مى رسد؟

جواب: مانند مسأله سابق است، مگر این که گلوله بیش از متعارف باشد که حقّ تمام ورثه است.

سؤال 1139 ـ اگر مردى چند زن داشته باشد که هر کدام ولد اکبر داشته باشند، این سلاح به کدام یک از آنها مى رسد؟

جواب: معیار بزرگتر بودن از نظر سن است و در صورت تساوى آنها در سن، در میان همه آنها تقسیم مى شود.

سؤال 1140 ـ در جایى که میّت وصیّت به ثلث نکرده باشد، آیا ورثه مى توانند از اصل ترکه براى میّت نماز و روزه استیجار نمایند؟

جواب: اگر رضایت داشته باشند و کبیر باشند مانعى ندارد.

سؤال 1141 ـ تکلیف اموال کسى که مفقودالاثر گشته، چیست؟

جواب: مادامى که یقین به مرگ او نباشد باید اموال او را حفظ نمود و اگر اموالى است که ممکن است ضایع شود با اجازه حاکم شرع مى فروشند و پول آن را با گرفتن شهود به بعضى از ورثه که مورد اعتمادند مى دهند تا خبرى از آن گمشده بیابند.

سؤال 1142 ـ اگر هیچ یک از طبقات ارث موجود نباشند، اموال میّت به چه کسى مى رسد؟

جواب: ارث او به امام(علیه السلام) یا جانشین او مى رسد.

سؤال 1143 ـ یکى از پسرهاى یک خانواده زرتشتى در سال 62 به عنوان یکى از مهره هاى تقریباً مهمّ چریکهاى فدایى دستگیر و زندانى مى شود و حکم محکومیّت نامبرده به زندان نیز صادر و در زندان توبه کرده و پس از گرایش به اسلام و نیز پس از تحمّل مدّت زندانى آزاد مى شود. در سال 66 پدرش فوت مى کند و در سال 68 شخص مورد نظر سهم الارث خود را مى گیرد و غیر منقول را رسماً منتقل مى کند. اکنون با راهنمایى یکى از وکلاى دادگسترى به استناد ماده 881 مکرّر قانون مدنى که مى گوید: «کافر از مسلم ارث نمى برد و اگر در بین ورثه متوفاى کافرى مسلم باشد ورّاث کافر ارث نمى برند اگر چه از لحاظ طبقه و درجه مقدّم بر مسلم باشند» اقدام به طرح شکایت بر علیه مادر و خواهر و برادرش کرده است، بفرمایید آیا غیر از وارث مسلمان بقیّه ورثه هم ارث مى برند؟

جواب: در فرض مسأله تنها وارث مسلمان از او ارث مى برد ولى اگر مسائل اخلاقى را در این گونه موارد رعایت کنند بهتر است.

سؤال 1144 ـ شخصى دو سال قبل از فوتش، با وجود مرضى که منجر به فوت او شده است، جمیع مایملک خود را به همسرش فروخته است که بالتّبع ورثه شرعى او از ارث محروم شده اند، آیا این معامله صحّت شرعى دارد؟ در فرض مذکور اگر معامله صورى بوده باشد صحیح است یا خیر؟ اگر در فرض مذکور احتمال اجبار در معامله باشد حکم آن چیست؟ اگر در فرض مذکور احتمال قصد ضرر زدن به ورثه باشد حکم آن چیست؟

جواب: هرگاه معامله به صورت ظاهر، جدّى و اختیارى بوده نافذ است مگر آن که خلاف آن ثابت شود و چون در مرض موت بوده، احتیاط آن است که فقط در یک سوّم آن عمل شود و در بقیّه، با ورثه مصالحه گردد.

سؤال 1145 ـ پدر این جانبان و همسر این جانبه مرحوم بهرام که داراى دین زرتشتى بوده است حدود پنج سال قبل از فوتش با یک خانم مسلمان ازدواج انقطاعى نموده است که در صیغه نامه مذکور خود را مسلمان معرفى کرده است و ثمره این وصلت موقّت دو فرزند مى باشد، لیکن چون ما از مراتب مسلمان شدن احتمالى وى و همچنین از ازدواج موقّت مشارٌالیه هیچ اطّلاعى نداشتیم و او را هیچ وقت در حال انجام فرایض دین مقدّس اسلام ندیده بودیم و خود وى نیز در این مورد هیچ گونه صحبتى با ما یا با دیگران نکرده بود، لذا هنگامى که وى فوت نمود او را به عنوان یک انسان زرتشتى و طبق آداب و رسوم دین زرتشتى در گورستان زرتشتیان دفن نمودیم که همسر به اصطلاح صیغه اى وى و دو فرزندش در تمام مراحل و در کلیّه مراسم اعمّ از خاکسپارى متوفى و مراسم عزادارى وى شرکت داشتند و هیچ گونه اشاره اى به مسلمان بودن خود یا مسلمان شدن آن مرحوم و ازدواج موقّت وى ننمودند تا این که بعداً این جانبان از ماجراى ازدواج انقطاعى آنان و مفاد صیغه نامه مزبور که در آن دین آن مرحوم اسلام قید شده است با اطّلاع گشتیم که موضوع را با یکى از همسایگان خود که فردى است مسلمان و مطالعات و تحقیقات و تجربیاتى در امور حقوقى و فقه اسلامى دارد در میان گذاشتیم، وى ضمن برشمارى مزایا و محاسن فراوان دین مقدّس اسلام و حقانیّت و برترى دین مبین اسلام بر سایر ادیان و این که اسلام کاملترین و بهترین و آخرین دین الهى مى باشد این جانبان را به مسلمان شدن تشویق و دعوت نمود که سرانجام با ارشاد و راهنمایى ها و کوشش بى دریغ وى به فراگیرى و آموزش فرایض به دین مقدّس اسلام مشرّف گردیدیم و رسماً مسلمان و شیعه اثنى عشرى شدیم، با توجّه به مراتب فوق و همچنین با توجّه به این که دلایل و مدارک مستندى که دال بر این باشد که آن مرحوم مسلمان شده باشد وجود ندارد تقاضامندیم به سؤالات زیر پاسخ دهید:

الف) آیا آن مرحوم مسلمان بوده است؟

ب) آیا ازدواج انقطاعى آن مرحوم با خانم مسلمان شرعاً صحیح بوده است؟

ج) آیا دو فرزندى که از این وصلت به وجود آمده است مشروع هستند و از ما ترک آن مرحوم ارث مى برند؟

د) با وجودى که تا کنون دیون متوفى ادا نشده و ماترک آن مرحوم تقسیم نشده است و در ضمن تا کنون حکم قطعى حصر وراثت صادر نشده، آیا این جانبان که مسلمان شده ایم جزء ورثه آن مرحوم محسوب مى گردیم و از ما ترک وى ارث مى بریم؟

جواب: الف) اگر اظهار اسلام کرده محکوم به احکام اسلام است هر چند در عبادات و انجام وظایف دینى کوتاهى داشته است.

ب) به حسب ظاهر صحیح بوده است.

ج) فرزندان مزبور مشروع هستند و از او ارث مى برند.

د) در فرض مسأله که ارث هنوز تقسیم نشده و شما مسلمان شده اید، طبق قانون ارث اسلامى ارث مى برید.

سؤال 1146 ـ ما دو برادر هستیم و باغى از پدر به ما ارث رسیده است که نصف آن حقّ من بوده و نصف دیگرش حقّ برادرم مى باشد اکنون من قصد فروش حقّ خود را دارم، ابتدا به برادرم و سپس به همسایه بغل دستى خود نیز گفته ام و آنها از خریدن این ملک صرف نظر کرده اند. اکنون مى خواهم به شخص دیگرى بفروشم ولى برادرم مانع مى شود و مى گوید: بیا دوباره زمین را تقسیم کنیم، در حالى که 25 سال از تقسیم اوّلیه که با رضایت انجام شده است مى گذرد و علّت جلوگیرى ایشان این است درختى است که ریشه و تنه آن در ملک برادرم مى باشد امّا اکثر شاخه و برگهاى آن در ملک من است و مانع از تابش نور خورشید بر زمین من مى باشد تکلیف ما چیست؟

جواب: در فرض سؤال شما مى توانید زمین خود را بفروشید و چنانچه قبلا تقسیم صورت گرفته، تقسیم مجدّد لازم نیست واگر شاخ و برگ درخت زمین مجاور مزاحم زمین شماست مى توانید از آن جلوگیرى کنید.

سؤال 1147 ـ پدر و پسرى همزمان با هم در اثر یک سانحه تصادف به رحمت حق پیوسته اند. پدر داراى سه فرزند دیگر نیز مى باشد، از طرف دیگر پسر که همراه پدر مرده است نیز داراى چهار فرزند مى باشد، آیا از ارث پدر بزرگ به این فرزندان یتیم چیزى مى رسد؟

جواب: باید فرض کنیم که پدر قبلا فوت کرده و سهمیه اى از او به این فرزند رسیده است و سهمیّه او منتقل به یتیمان او مى شود و باز فرض مى کنیم که پسر قبلا فوت کرده و از اموالى که قبلا داشته است سهمى به پدر و سهمى به فرزندان او مى رسد، خلاصه این که هرکدام از اموال دیگرى طبق قانون ارث سهمى مى برند و آن سهم منتقل به ورثه آنها مى شود.

سؤال 1148 ـ یک نفر با سه بچه اش در یک شب، در اثر گازگرفتگى زغال فوت کرده اند و معلوم نیست کدام مقدّم و کدام مؤخّر فوت کرده اند، قابل توجّه این که بچه ها مالى ندارند و وارث پدر فعلا یک زن و پدر و مادر او مى باشند، کیفیّت تقسیم ارث را بیان فرمایید؟

جواب: سهم فرزندان از مال پدر برداشته مى شود و به ورثه آنها مى رسد و بقیّه به باقى ورثه پدر مى رسد.

سؤال 1149 ـ لطفاً در روایت زیر:

قال الشعبى: «ما رایت افرض من علىٍّ ولا احسب منه و قد سئل عنه علیه السلام و هو على المنبر یخطب، عن رجل مات و ترک امراته و ابوین و ابنتین، کم نصیب المرئة؟ فقال ـ علیه السلام ـ صار ثُمنهاً تسعاً فلقّبت بالمسئله المنبریه شرح ذلک: للابوین السدسان و للبنتین الثلثان و للمراه الثمن عالت الفریضه فکان لها 3 من 24 ثمنها فلما صارت الى 27 صار ثمنها تسعا فان ثلاثه من 27 تسعها و یبقى 24 للابنتین 16 و 8 للابوین سواء» جمله عالت الفریضه را توضیح دهید.

جواب: منظور این است که سهم زوجه اى که شوهرش داراى فرزند است بنابر حکم اولى یک هشتم مى باشد ولى هنگامى که با سهام والدین و بنتین در کنار هم قرار مى گیرد اگر مجموع سهم آنها را با هم جمع کنیم 27 سهم مى شود (هرگاه مال را 24 سهم کنید 16 سهم ثلثین مى باشد و 8 سهم سدسین است و 3 سهم ثمن مى باشد و مجموع 16 و 8 و 3 مى شود 27 سهم) هرگاه سه سهم را از بیست و هفت سهم بردارید معادل یک نهم مى شود، تفسیر حدیث چنین است، ولى از نظر مبانى فقهى با توجّه به سایر احادیث، این مسأله قابل گفتگوست.

فصل چهلم: امر به معروف و نهى از منکر   ارث زوجین
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma