شرح و تفسير : مشكل خود را با خدا بگو

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
پیام امام امیرالمومنین(ع) جلد 15
گفتار حكيمانه 428گفتار حكيمانه 427
شرح و تفسير
مشكل خود را با خدا بگو

امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه در واقع به مؤمنان توصيه مى كند كه مشكلات و گرفتارى هاى خود را تنها با برادران مؤمن خود در ميان نهند نه با دشمنان و كافران. مى فرمايد: «كسى كه مشكل و نياز خود را نزد مؤمنى بازگو كند گويا نزد خدا بازگو كرده و كسى كه آن را نزد كافرى بازگو كند گويى از خدا شكايت كرده است»; (مَنْ شَكَا الْحَاجَةَ إِلَى مُؤْمِن، فَكَأَنَّهُ شَكَاهَا إِلَى اللّهِ; وَ مَنْ شَكَاهَا إِلَى كَافِر، فَكَأَنَّمَا شَكَااللّهَ).
تفاوت «شَكَاهَا إِلَى اللَّهِ» و «شَكَاهَا اللَّهِ» در اين است كه در اولى انسان، گرفتارى خود را در پيشگاه خدا شرح مى دهد و از او تقاضاى حل مشكل مى كند كه امرى است بسيار پسنديده ولى در دومى از خداوند شكايت و گله مى كند كه چرا چنين نكرد و چنان نكرد، و اين امرى است بسيار زشت و ناپسند كه انسان از پروردگارى كه اين همه نعمت براى او آفريده است شكايت كند.
روشن است كسى كه نزد برادر ايمانى خود مى رود و از گرفتارى ها و مشكلات خويش سخن مى گويد هرگز تعبيراتى را كه دليل بر ناشكرى و ناسپاسى باشد به كار نمى برد بلكه هدفش اين است كه با طرح مشكل خود از آن برادر كمك بطلبد و پناه بردن برادران ايمانى به يكديگر در مشكلات، كار خلافى نيست بلكه مفهوم تعاون و همكارى همين است كه هر كس در مشكلات به يارى ديگرى برخيزد. امروز اين برادر از آن برادر كمك مى طلبد، فردا به عكس.
البته بازگو كردن گرفتارى ها و مشكلات ممكن است براى كمك طلبيدن نباشد بلكه به عنوان درددل براى كسب آرامش باشد اما تعبير به «حاجة» نشان مى دهد كه منظور امام(عليه السلام) بازگو كردن براى حل مشكل است.
در داستان يعقوب و يوسف(عليهما السلام) مى خوانيم كه يعقوب(عليه السلام) به فرزندانش گفت: «(قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّى وَحُزْنِى إِلَى اللهِ); گفت: «من غم و اندوهم را تنها به خدا مى گويم (و شكايت نزد او مى برم)!».[1]
اين آيه شريفه نشان مى دهد كه واژه «شكايت» در ادبيات عرب به معناى ابراز ناراحتى و گله نيست و هرگز يعقوب(عليه السلام) در برابر خداوند گله نكرد بلكه مشكلات و گرفتارى هاى خود را بازگو نمود و لذا به دنبال آن مى گويد: من از خدا چيزهايى مى دانم كه شما نمى دانيد (وَأَعْلَمُ مِنَ اللهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ).
به همين دليل خداوند دعاى او را مستجاب كرد و طولى نكشيد كه حاجت او را برآورد و دوران فراق او پايان يافت.
ولى اگر انسان مؤمنى نزد دشمنان اسلام حاجت خود را بازگو كند و يا درددل نمايد قطعاً كلمات ديگرى را به كار مى برد كه خوشايند نيست و از اين گذشته دشمن را خوشحال مى كند و اى بسا دشمن سنگدل لب به ملامت او بگشايد و مشكلات را ناشى از مسلمان بودن او بداند. به همين دليل امام(عليه السلام) مى فرمايد: چنين كسى گويا شكايت خدا را نزد آن فرد بى ايمان كرده است.
در تأييد اين گفتار حكيمانه در حكمت 66 آمده است: «فَوْتُ الْحَاجَةِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِهَا إِلَى غَيرِ أَهْلِهَا; از دست رفتن حاجت، بهتر از طلب كردن آن از نامردان است».
مرحوم كلينى در روضه كافى در حديثى از امام صادق(عليه السلام) چنين نقل مى كند كه به بعضى از شيعيانش فرمود: «إِذَا نَزَلَتْ بِكَ نَازِلَةٌ فَلاَ تَشْكُهَا إِلَى أَحَد مِنْ أَهْلِ الْخِلاَفِ وَ لَكِنِ اذْكُرْهَا لِبَعْضِ إِخْوَانِكَ فَإِنَّكَ لَنْ تُعْدَمَ خَصْلَةً مِنْ أَرْبَعِ خِصَال إِمَّا كِفَايةً بِمَال وَ إِمَّا مَعُونَةً بِجَاه أَوْ دَعْوَةً فَتُسْتَجَابُ أَوْ مَشُورَةً بِرَأْى; هنگامى كه مشكلى براى تو پيش مى آيد نزد هيچ يك از مخالفان بازگو مكن بلكه نزد بعضى از برادران دينى ات بازگو كن زيرا يكى از چهار چيز عايد تو مى شود: يا با مال خويش تو را كمك مى كند يا از موقعيت خويش به نفع تو استفاده مى نمايد يا دعايى در حق تو كرده و مستجاب مى شود و يا مشورت مفيدى در اختيار تو مى گذارد».[2]
-----------------------------------------
[1]. يوسف، آيه 86 .
[2]. كافى، ج 8، ص 170، ح 192.
گفتار حكيمانه 428گفتار حكيمانه 427
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma