شرح و تفسير: عدالت برتر است يا جود و بخشش؟

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
پیام امام امیرالمومنین(ع) جلد 15
گفتار حكيمانه 438شرح و تفسير: معرف كريمان
شرح و تفسير
عدالت برتر است يا جود و بخشش؟

اين گفتار حكيمانه و بسيار پرمعنا در پاسخ به سؤالى كه از امام(عليه السلام) پرسيده شد مطرح گرديد. سؤال كردند: «از اين دو كدام برترند: عدالت يا جود؟»; (وَسُئِلَ(عليه السلام)أَيُّهُمَا أَفْضَلُ الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ).
شايد اين سؤال به دنبال گفتگويى بوده كه در ميان بعضى از اصحاب آن حضرت واقع شده است. بعضى جود را مهمتر مى دانستند و بعضى عدل را; قضاوت و داورى را خدمت امام(عليه السلام) آوردند و امام(عليه السلام) جواب بسيار جامع و حساب شده اى داد، فرمود: «عدل، هرچيزى را در جاى خود قرار مى دهد ولى جود و بخشش آن را از مسيرش فراتر مى برد، (اضافه بر اين) عدالت، قانونى است همگانى ولى جود و بخشش جنبه خصوصى دارد بنابراين، عدل، شريف تر و برتر است»; (فَقال(عليه السلام): العَدْلُ يَضَعُ الاُْمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَالْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا، و الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ، وَالْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ، فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَأَفْضَلُهُمَا).
در واقع امام(عليه السلام) به دو نكته اساسى اشاره فرموده است: نخست اين كه نتيجه عدالت اين است كه هر كسى در جامعه به حق خويش برسد و هرچيز در جاى خود باشد. اصولاً بعضى عدالت را چنين معنا كرده اند: «وضع الشىء فى موضعه; هرچيز را در جاى خود قرار دادن».
روشن است كه در اين صورت تمام افراد اجتماع به تلاش و كوشش برمى خيزند تا بتوانند حق عادلانه خود را بگيرند در نتيجه جامعه در سايه عدالت، شكوفا و فعال و مترقى مى شود.
اما جود و بخشش چنين نيست زيرا چيزى اضافه بر استحقاق افراد است كه البته در جاى خود بسيار خوب و شايسته است ولى اى بسا همين صفت خوب و شايسته سبب شود كه عده اى به تنبلى روى آورند و تلاش و كوشش را كم كنند و به انتظار جود و بخشش سخاوتمندان بنشينند.
سپس امام(عليه السلام) به نكته مهم ديگرى اشاره مى كند، مى فرمايد: عدالت امرى است فراگير كه تمام جامعه انسانى مى توانند از آن بهره مند گردند و در سايه آن به زندگى آبرومندى ادامه دهند در حالى كه جود و بخشش فراگير نيست و هميشه موضعى و محدود است و روشن است چيزى كه آثار مثبت آن همه افراد جامعه را فرامى گيرد از چيزى كه جنبه محدود دارد بهتر و اشرف و افضل است.
مرحوم علامه آيت الله مطهرى دراين باره سخنى دارد كه عيناً در ذيل مى آوريم: جود و ايثار را نمى توان مبناى اصلى زندگى عمومى قرار داد و بر اساس آن ها مقررات و قانون، وضع و آن را اجرا كرد. اگر جود و احسان و ايثار تحت قانون و مقررات لازم الاجراء درآيد ديگر جود و احسان و ايثار نام ندارد، به اصطلاح از وجودش عدمش لازم مى آيد. جود و ايثار وقتى جود و ايثار است كه هيچ قانون و مقررات حتمى و لازم الاجراء نداشته باشد و آدمى صرفاً به خاطر كرم و بزرگوارى و گذشت و نوع دوستى و بلكه حيات دوستى جود كند. بنابراين، عدل از جود افضل است... به علاوه همين جودها و احسان ها و ايثارهايى كه در مواقعى خوب و مفيد است و ازنظر جودكننده فضيلتى بسيار عالى است، ازنظر گيرنده فضيلت نيست، حساب او را هم بايد كرد، حساب اجتماع را هم بايد كرد; اگر رعايت موازنه اجتماعى نشود و حساب نكرده صورت بگيرد، همين فضيلت اخلاقى موجب بدبختى عمومى و خرابى اجتماع مى گردد. صدقات زياد و اوقاف زياد و حساب نكرده، نذورات زياد و حساب نكرده در هرجا كه وارد شده مانند سيل، جامعه را خراب كرده، روحيه ها را تنبل و كلاّش و فاسد الاخلاق بار آورده، لطمه ها و خساراتى وارد آورده است.[1]
قرآن مجيد نيز در آيه 90 سوره نحل اشاره پرمعنايى به اين موضوع دارد، مى فرمايد: «(إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ); خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزديكان فرمان مى دهد، و از فحشا و منكر و ستم نهى مى كند; خداوند به شما اندرز مى دهد، شايد متذكّر شويد!».
نخست به اصل عدالت به عنوان يك اصل فراگير اشاره مى كند و مسأله احسان را در درجه بعد قرار مى دهد، و از تعبير به (إِيتَاءِ ذِى الْقُرْبَى)فراگير نبودن آن روشن مى شود.
البته نمى توان انكار كرد كه در بعضى از مواقع مشكلاتى در جامعه پيدا مى شود كه اصل عدالت با تمام اهميتى كه در اداره جامعه بشرى بلكه در نظم تمام جهان آفرينش دارد به تنهايى كارساز نيست بلكه نياز به احسان و ايثار و جود دارد. مانند موارد بحرانى كه بيت المال جوابگوى نيازهاى مستمندان و دردمندان و آسيب ديدگان نيست و بايد افراد متمكن دست سخاوت را از آستين فتوت بيرون آورند و مشكلات را حل كنند.
البته جود و بخشش و احسان و انفاق به طور اصولى جزء واجبات نيست بلكه از مسائل مهم اخلاقى محسوب مى شود ولى ممكن است جامعه در شرايطى قرار گيرد كه جان عده اى با خطر جدى مواجه شود در اين زمان آن جود و احسان اخلاقى تبديل به يك واجب شرعى و انسانى مى شود و حتى حكومت اسلامى مى تواند مردم را به انجام آن مجبور سازد.
اين نكته نيز قابل توجه است كه ممكن است جود و احسان در موارد خاص از عدالت برتر باشد همان گونه كه قرآن درمورد قصاص مى گويد: (فَمَنْ عُفِىَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَىْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَان).[2]
در اين آيه به روشنى، عفو و احسان، برتر از اجراى عدالت بهوسيله قصاص شمرده شده است و درمورد بعضى از اختلافات خانوادگى و مهريه مى فرمايد: (وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى).[3]
نيز مى فرمايد: (وَجَزَاؤُا سَيِّئَة سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللهِ).[4]
در تمام اين آيات عفو و احسان، برتر از عدالت شمرده شده ولى اين ها در محدوده هاى خاصى صورت مى گيرد در حالى كه عدالت محدوده اى ندارد و تمام امور فردى و اجتماعى جامعه انسانى را دربر مى گيرد.
اين بحث را با روايتى از امام صادق(عليه السلام) درباره اهميت عدل پايان مى دهيم. «الْعَدْلُ أَحْلَى مِنَ الشَّهْدِ وَأَلْينُ مِنَ الزُّبْدِ وَ أَطْيبُ رِيحاً مِنَ الْمِسْكِ; عدل شيرين تر از عسل، نرم تر از كره و خوشبوتر از مشك است».[5]
--------------------------------------------
[1]. مجموعه آثار، عدالت ازنظر على(عليه السلام)، ج 25، ص 225.
[2]. بقره، آيه 178.
[3]. بقره، آيه 237 .
[4]. شورى، آيه 40 .
[5]. كافى، ج 2، ص 147، ح 15. 
گفتار حكيمانه 438شرح و تفسير: معرف كريمان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma