(مقدّمه:) از احاديث معتبر و فراوان استفاده مىشود كه پوشيدن لباس تميز و
خوب
و آراستن و زينت كردن مناسب خويش، در صورتى كه هزينه آن از راه حلال به دست آمده و
در
شأن انسان باشد، مستحب و موجب خشنودى پروردگار عالميان است. امّا اگر از راه حلال
ممكن نباشد بايد به قدر امكان بسنده كرد، تا زيادهخواهىهاى پوشاك مانع بندگى
و عبادت نشود و چنانچه خداوند متعال درهاى روزى را بر كسى گشود، هم خود او از آن به
شايستگى بهره برد و هم ديگران را در آن سهيم كند و اگر بر او تنگ گرفت، قناعت پيشه
سازد و خود را به حرام و حتّى اموال مشتبه آلوده نكند. (به رواياتى در اين زمينه
توجّه فرماييد:)
اظهار نعمتهاى پروردگار
1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هرگاه خداوند نعمتى به بنده خود دهد
و آثار آن نعمت بر آن بنده آشكار شود، او ذاكر (وشاكر) نعمت پروردگار و دوست
خداوند ناميده مىشود،امّا اگر آثارنعمت در (گفتار وكردار) او ظاهر نشود، دشمن خدا
و تكذيبكننده نعمت پروردگار شمرده خواهد شد».[1]
2. در حديثى ديگر فرمود: «هرگاه خداوند نعمتى به بندهاش كرامت كند،دوست دارد اثر آن نعمت را بر او ببيند».[2]
3. نيز در سخنى فرمود: «خداوند متعال زينت و اظهار و ابراز نعمت را دوست دارد و از ترك
زينت و اظهار فقر و بدحالى بيزار است. دوست دارد آثار نعمت را در بندهاش ببيند. (مثل
اينكه) لباس خود را خوشبو سازد، از منزلش به خوبى نگهدارى كند، خانهاش را جاروب
كرده، آن را تميز نگاه دارد و حتّى روشن كردن خانه پيش از غروب آفتاب[3] ، فقر را
زايل مىكند و بر روزى مىافزايد».[4]
خود را براى خودىها بياراييد
از امير مؤمنان على عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «همانگونه كه به هنگام ملاقات با
غريبهها خود را مىآراييد تا شما را در بهترين حال ببينند، براى برادران مؤمن نيز
خود را بياراييد».[5]
لباس خوب از مال حلال
يوسف بن ابراهيم، از راويان حديث، مىگويد: خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم در حالى كه
لباسهايى خوب (از خز)[6] پوشيده بودم. پرسيدم: نظرتان در مورد
اين لباسها چيست؟ فرمود: اشكالى ندارد زيرا امام حسين عليه السلام به هنگام شهادت از همين
لباس بر تن داشت و هنگامى كه حضرت على عليه السلام به عبداللّه بن عبّاس
مأموريّت داد تا با خوارج نهروان مذاكره كند، بهترين لباسها را پوشيد و با بهترين
عطرها خود را خوشبو ساخت و بر بهترين اسبان سوار شد و رو به آنها رفت. خوارج چون او
را در آن حال ديدند، گفتند: تو از بهترين مردمانى، پس چرا لباس جبّاران بر تن دارى
و بر مركب آنان سوار شدهاى؟ ابن عبّاس آيه زير را تلاوت كرد: (قُلْ مَنْ حَرَّمَ
زِينَةَ اللَّهِ الَّتِى أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ):
«بگو : چه كسى زينتهاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده و روزىهاى پاكيزه را
حرام كرده است؟»[7] (و آنها جوابى در برابر او نداشتند).
سپس امام صادق عليه السلام به يوسف بن ابراهيم فرمود: لباسهاى خوب و ارزشمند بپوش و خود را
پيرايش كن كه خداوند زيباست و زيبايىها را دوست مىدارد؛ البتّه مشروط بر آنكه از
راه حلال به دست آمده باشد (و در حدّ اسراف نباشد)».[8]
لباس زيرين ورويين
در روايتى معتبر آمده است كه روزى سفيان ثورى از سران متصوّفه به مسجدالحرام رفت.
امام صادق عليه السلام را ديد كه در گوشهاى از مسجد نشسته و لباسهايى زيبا و ارزشمند بر تن
دارد. با خود گفت: به خدا سوگند بايد به نزدش بروم و او را به خاطر اين لباسها
سرزنش كنم. سپس خدمت حضرت رسيد و با سخنى اعتراضآميز عرض كرد: اى فرزند رسول خدا،
به خدا قسم پيامبر و هيچيك از پدرانت چنين لباسى نپوشيدهاند.
امام فرمود: «حضرت رسول صلی الله عليه و آله در روزگارى زندگى مىكرد كه عموم مردم در فقر وتنگدستى به
سر مىبردند (وبه همين علّت چنين لباسهايى نمىپوشيد)، امّا امروز وضعيّت مالىشان بهتر است و سزاوارترين مردم به استفاده از
نعمتهاى پروردگار، انسانهاى نيكوكار و پرهيزگاران هستند». سپس آيه 32 سوره اعراف
را كه در روايت پيشين گذشت، تلاوت كرد. آنگاه فرمود : «ما سزاوارترين مردم براى
استفاده از نعمتهاى پروردگار هستيم». و در ادامه فرمود: «اى ثورى، اين جامه رويين
را كه مىبينى براى (حفظ آبرو در برابر) مردم پوشيدهام»، سپس دامن لباس را بالا زد
و لباس زيرين را كه لباس بسيار ساده و كمارزش بود به وى نشان داد وفرمود: «اين لباس
را براى خود پوشيدهام». بعد حضرت لباس رويين سفيان ثورى را بالا زد و او لباس زيبا
و ارزشمندى در زير و لباس ساده و كمارزشى روى آن پوشيده بود! حضرت فرمود: «ثورى، لباس
زيرين را براى لذّت نفس و لباس رويين را براى فريب دادن مردم پوشيدهاى».[9]
آراسته بودن در بيرون خانه
در روايتى معتبر مىخوانيم كه امام رضا عليه السلام در فصل تابستان بر روى حصير و در زمستان بر
روى پلاس[10] مىنشست و در خانه لباس گشاد مىپوشيد، امّا در
بيرون خانه و در برابر مردم، آراسته ظاهر مىشد.[11]
فلسفه سختىهاى دنيا
از حضرت على عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «خداوند متعال بر اثر علاقهاى كه به برخى
بندگانش دارد، دنيا را بر آنها تنگ گرفته و محبّت دنيا را از دل آنها برداشته است.
از اين رو آنان بر تنگى خوردنىها و آشاميدنىها
و سختىهاى دنيا شكيبايى ورزيده و به جهان آخرت و آنچه از كرامت ابدى كه نزد خداست
مشتاق و راغباند و جان خود را در راه رضاى خدايشان بر كف گرفته و سرانجام به شهادت
مىرسند و هنگام كوچيدن به جهان ديگر، خداوند از آنان خشنود است. چنين بندگانى نيك
مىدانند كه مرگ دامنگير همه مىشود (و بايد دنيا و هر آنچه را در آن است بگذارند
و بگذرند)؛ به همين علّت، به فكر تهيّه زاد و توشه براى جهان ديگرند. آنها به فكر
گردآورى طلا و نقره نيستند، لباسهاى ساده مىپوشند و بيش از ضرورت و نياز غذا
نمىخورند و اضافه بر آن را در راه خدا هزينه مىكنند، تا توشه آخرتشان باشد. آنان
براى جلب رضاى خدا، با انسانهاى خوب دست دوستى داده و با دشمنان خدا قطع رابطه
مىكنند. اين بندگان خوب خدا، چراغهاى هدايت و غرق در نعمتهاى جهان آخرتند».[12]
يادآورى :بسيارى از روايات مناسب اين فصل را در كتاب عينالحياة آوردهام.[13]
[1] . كافى، ج 6، ص 438، ح 2؛ ميزان الحكمة، ج 10، باب 3911، ح 20431. [2] . كافى، ج 6، ص 43، ح 1 و4؛ مكارم الأخلاق، ص 98. [3] . البتّه اين بخش از روايت مربوط به زمانهاى گذشته است كه مردم از نعمت برق محروم بودند ولازم بودپيش از تاريكى هوا وسايل روشنكننده را آماده سازند. [4] . مكارم الأخلاق، ص 41؛ ميزان الحكمة، ج 10، باب 3911، ح 20433. [5] . كافى، ج 6، ص 439، ح 10؛ مكارم الأخلاق، ص 98. [6] . خز، پوست حيواناتى است كه موهايى بلند ونرم ولطيف وپرپشت دارند. برخى حيوانات غير اهلى نيز خزدارند. چنين حيواناتى در زمانهاى گذشته فراوان بود ولى امروزه بر اثر صيد بىرويّه، كمياب يا ناياب است. [7] . سوره اعراف، آيه 32. [8] . كافى، ج 6، ص 442، ح 8؛ بحارالأنوار، ج 65، ص 125. [9] . كافى، ج 6، ص 442، ح 7؛ دعائم الاسلام، ج 2، ص 151، ح 544. [10] . گليم، فرشى از پشم (كه) به رنگهاى مختلف مىبافند وپرز ندارد (فرهنگ عميد). [11] . عيون اخبار الرّضا، ج 2، باب 44، ح 1؛ مكارم الأخلاق، ص 117. [12] . معانى الأخبار، ص 199؛ امالى طوسى، ج 2، ص 51. [13] . عين الحياة، ص 286، لمعه ششم.