عاشورا حماسه بزرگ تاریخ

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
عاشورا: ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها
سخن آغازین مقدمه چاپ پنجم

مراسم عزادارى عاشوراى حسینى که هر سال باشکوه تر و فراگیرتر از سال قبل، در میان «اشک و آه» عاشقان مکتب سالار شهیدان برگزار مى شود، نباید ما را از روح حماسى آن غافل سازد.

اگر یک نگاه اجمالى ـ ولى با دقّت ـ به تاریخ کربلا از روز نخست تا امروز بیفکنیم، شاهد تغییر فاحشى در برداشت هاى پیرامون این مکتب از این تاریخ خواهیم بود.

در آغاز، عاشورا به صورت یک حماسه ظهور کرد; سپس فقط به صورت یک حادثه غم انگیز توأم با اشک و آه درآمد، و در قرن اخیر بار دیگر چهره آغازین خود را بازیافت، یعنى در میان سیل اشک و آه عاشقان مکتب حسینى، روح حماسى خود را نیز آشکار ساخت و توده هاى مسلمین را به حرکت درآورد.

شعارهاى انقلابى «هیهات منّا الذلّة» و «إنّ الحیاة عقیدة و جهاد» که برگرفته از تاریخ کربلا بود، در کنار اشعار پر اشک و آه محتشم:

در بارگاه قدس که جاى ملال نیست *** سرهاى قدسیان همه بر زانوى غم است

جنّ و ملک بر آدمیان نوحه مى کنند *** گویا عزاى اشرف اولاد آدم است

چرخشى را در افکار خطبا و شعرا و مدّاحان پدید آورد و ضمن عزادارى با ارزش سنّتى ـ که هرگز نباید فراموش شود ـ ابعاد حماسه کربلا نیز تشریح گردید. این حماسه مخصوصاً در انقلاب اسلامى و برنامه هاى حزب الله جنوب لبنان و اخیراً در عاشوراها و اربعین هاى عراق نقش بسیار مؤثّرى ایفا کرد، و نداى «کلّ أرض، أرض کربلا» و «کلّ یوم عاشورا» در فضاى کشورهاى اسلامى طنین انداز شد.

آرى! به حق عاشورا یک حماسه بود، زیرا آن روز که امام حسین(علیه السلام) مى خواست مکه را به قصد عراق ترک گوید، فرمود:

«مَنْ کَانَ فِینا باذِلا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلى لِقاءِ اللهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا; هر کس آماده جانبازى و شهادت و لقاءالله است، با من حرکت کند».(1)

در نزدیکى کربلا تأکید دیگرى بر آن نهاد و فرمود:

«اَلا وَ إِنَّ الدَّعِىَّ ابْنَ الدَّعِیِّ قَدْ تَرَکَنی بَیْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ، هَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة; ناپاک زاده، فرزند ناپاک زاده مرا در میان شمشیر و ذلّت مخیّر ساخته، به استقبال شمشیرها مى روم و هرگز تن به ذلّت نمى دهم».(2)

و یاران حسین(علیه السلام) در شب عاشورا این سند را امضا کرده و گفتند: اگر یک بار نه، هفتادبار،بلکه هزاربار کشته شویم و زنده شویم،بازهم دست ازیارى تو برنمى داریم.(3)

فرزند شجاع آن حضرت(علیه السلام)، على اکبر(علیه السلام) در مسیر کربلا با جمله «اِذَنْ لا نُبالی بِالْمَوْتِ; چون برحق هستیم از شهادت باک نداریم»(4)، بر این حماسه صحّه نهاد.

یاران آن حضرت هر کدام در رجزهایشان در صحنه قتال عاشورا، روح تسلیم ناپذیرى خود را در برابر دشمن، در قالب الفاظ ریختند و دشمن را در شگفتى فرو بردند.

خواهرش زینب کبرى(علیها السلام) در کنار پیکر خونین برادر زانو زد و پیکر خونین را با دو دست خود از زمین بلند کرد و گفت: «خداوندا این قربانى را از ما، (خاندان پیامبرت) قبول فرما!».(5)

در خطبه آتشین شیر زنِ میدانِ کربلا در کوفه، با صراحت آمده است : «گریه مى کنید و ناله سر مى دهید، بخدا بسیار بگریید و کمتر بخندید، لکّه ننگى بر دامان شما نشست که با هیچ آبى پاک نمى شود. شما چگونه اجازه دادید سلاله پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)وپناهگاه شما در مشکلات کشته شود و چراغ فروزان جامعه شما را خاموش کنند؟!»(6)

و در پاسخ ابن زیاد، آن مرد سفّاک بى رحم و خطرناک، با یک دنیا شجاعت فرمود: «ما رَأَیْتُ إِلاّ جَمیلا ; جز خوبى (و شجاعت و عظمت) در کربلا ندیدم». «هؤُلاءِ قَوْمٌ کَتَبَ اللهُ عَلَیْهِمُ الْقَتْلَ، فَبَرزُوا إلى مَضَاجِعِهِمْ...; آنها گروهى بودند که شهادت در سرنوشت شان رقم زده شده بود و به آرامگاه ابدى خود شتافتند و به زودى در دادگاه عدل الهى در برابر آنها ظاهر خواهى شد».(7)

و در خطبه آتشین دیگرش در شام در برابر یزید گفت: «اگر حوادث سخت روزگار، مرا در شرایطى قرار داد که مجبور شوم با تو صحبت کنم، من تو را موجودى کوچک و بى مقدار مى دانم و در خور هر گونه توبیخ و سرزنش...  . آنچه در توان دارى انجام ده ; ولى هرگز نمى توانى نور ما را خاموش کنى و آثار ما را محو نمایى!».(8)

و سخنان فراموش نشدنى که در خطبه هاى امام سجّاد(علیه السلام) در شام و در نزدیکى مدینه آمده است، هر کدام بیانگر روح حماسى این واقعه بزرگ تاریخ است.

در طول تاریخ نیز، بسیارى از شعراى اهل البیت(علیهم السلام) کوشیدند تا روح حماسى عاشورا را در اشعار خود زنده نگه دارند.

دعبل، شاعر شجاع و با صفا، قصیده معروف خود را با این بیت آغاز کرد:

مَدارِسُ آیات خَلَتْ مِنْ تَلاوَة *** وَ مَنْزِلُ وَحْى مُقْفِرِ الْعَرَصاتِ

«خانه هاى شما اى آل محمد(صلى الله علیه وآله) مدارس آیات خدا بود که دشمنان نور تلاوت قرآن را در آن خاموش کردند و محلّ نزول وحى الهى بود که اکنون از همه چیز تهى گشته است».(9)

شعراى معاصر ما نیز رنگ و آب تازه اى به آن بخشیدند و با اشعارى از این دست راه شعراى اهل البیت(علیهم السلام) را ادامه دادند:

إنْ کَانَ دینُ مُحَمَّد لَمْ یَسْتَقِمْ *** إِلاَّ بِقَتْلی یا سُیُوفُ خُذینی

«اگر دین محمّد جز با شهادت من (و رسوایى دشمن) استوار نمى شود، اى شمشیرها به سراغ من آیید».(10)

یا به گفته شاعرى دیگر، به عنوان زبان حال سالار شهیدان کربلا:

قِفْ دُونَ رَأْیِکَ فی الْحَیاةِ مُجاهِداً *** إِنَّ الْحَیاةَ عَقیدَةٌ وَ جِهادٌ

«براى حفظ مکتب و عقیده خود در زندگى بایست و جهاد کن که زندگى حقیقى چیزى جز عقیده و جهاد نیست». (البتّه مخاطب مسلمانان و پیروان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) هستند).

امروز دشمنان اسلام براى محو و نابودى این آیین پاک که مزاحم منافع نامشروع آنهاست، مى کوشند مراسم عزاى حسینى را از محتوا خالى کنند و روح حماسى آن را بگیرند و درس هایى که در جاى جاى این حماسه بزرگ تاریخى نهفته است، به فراموشى بسپارند.

بر خطباى آگاه، مدّاحان با هدف، نویسندگان شجاع و بیدار لازم است که در حفظ محتواى این حماسه بزرگ تاریخ بکوشند و از آن براى نجات ملّت هاى مظلوم جهان عموماً و مسلمین ستمدیده خصوصاً بهترین درس ها را بگیرند.

 

 


1 . بحارالانوار، ج 44، ص 367 .
2 . احتجاج طبرسى، ج 2، ص 24 .
3 . رجوع کنید به: ناسخ التواریخ، ج 2، ص 180 .
4 . بحارالانوار، ج 44، ص 367 .
5 . مقتل الحسین مقرّم، ص 307 .
6 . رجوع کنید به: بحارالانوار، ج 45، ص 109 و 165 .
7 . همان مدرک، ص 116 .
8 . رجوع کنید به: همان مدرک، ص 133-135 .
9 . بحارالانوار، ج 49، ص 147 .
10 . اعیان الشیعة، ج 1، ص 581. این بیت، از یک قصیده طولانى است که شاعر و خطیب کربلا، مرحوم شیخ محسن ابوالحبّ (متوفّاى 1305 ق) سروده است (تراث کربلا، سلمان هادى الطعمة، ص 86).

 

 

 

سخن آغازین مقدمه چاپ پنجم
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma