5 ـ کشتن شیعیان به بهانه هاى گوناگون

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
عاشورا: ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها
شهادت حُجر بن عدى(1)4 ـ به شهادت رساندن امام حسن مجتبى(علیه السلام)

معاویه بعد از تثبیت قدرت خویش و پس از مسموم ساختن امام مجتبى(علیه السلام)برخلاف مفاد صلح نامه(1) و بر خلاف تمام اصول انسانى و دینى به کشتار وسیع شیعیان امیرالمؤمنین على(علیه السلام) دست زد; تا با از میان برداشتن مخالفان، راه را براى خودکامگى هایش هموارتر سازد.

ابن ابى الحدید با اشاره به این دوران مى نویسد: «فشارها بر شیعیان ادامه داشت، تا آنگاه که امام حسن(علیه السلام) به شهادت رسید; پس از آن، سختى ها و فشارها بر شیعیان افزایش یافت، به گونه اى که هر شیعه، از کشته شدن و یا تبعید و آواره شدن بیمناک بود».(2)

امام باقر(علیه السلام) با اشاره به فضاى تاریک و وحشت بار عصر معاویه مى فرماید:

«وَ کَانَ عِظَمُ ذلِکَ وَ کِبَرُهُ زَمَنَ مُعاوِیَةَ بَعْدَ مَوْتِ الْحَسَنِ(علیه السلام) فَقُتِلَتْ شِیعَتُنابِکُلِّ بَلْدَة وَ قُطِّعَتِ الاَْیْدِی وَ الاَْرْجُلُ عَلَى الظِّنَّةِ وَ کَانَ مَنْ یُذْکَرُ بِحُبِّنَا وَ الاِْنْقِطاعِ إِلَیْنَا سُجِنَ أَوْ نُهِبَ مَالُهُ أَوْ هُدِّمَتْ دارُهُ; بیشترین وبزرگترین فشارها بر شیعیان در عصر معاویه، پس از شهادت امام حسن(علیه السلام)بود. در آن زمان در هر شهرى شیعیان ما کشته مى شدند و دست ها و پاهایشان با اندک گمان و بهانه اى قطع مى شد. شدّت سخت گیرى به حدّى بود که اگر کسى از دوستى ما یاد مى کرد، زندانى مى شد و اموالش مصادره مى گردید و یا خانه اش ویران مى گشت».(3)

در این هنگام، معاویه فرماندارى کوفه را به «زیاد بن ابیه»(4) سپرد; وى که شیعیان على(علیه السلام) را به خوبى مى شناخت، به تعقیب آنان پرداخت و بسیارى از افرادسرشناس و مؤثّر از دوستان على(علیه السلام) را به قتل رساند. شدت سخت گیرى و جنایت «زیاد» را ابن ابى الحدید معتزلى این گونه ترسیم مى کند:

«زیاد، شیعیان على(علیه السلام) را زیر هر سنگ و کلوخى (در هرمکانى) یافت به قتل رساند; آنها را دچار ترس و وحشت ساخت و دست و پاى آنان را قطع کرد و چشم هاى آنها را از حدقه بیرون آورد، آنان را به دار آویخت و گروهى از آنان را از سرزمین عراق آواره ساخت، تا جایى که هیچ فرد سرشناسى از شیعیان در عراق نماند».(5)

جنایات «زیاد» در نامه امام حسین(علیه السلام) به معاویه نیز آمده است; در بخشى از نامه آن حضرت مى خوانیم:

«ثُمَّ سَلَّطْتَهُ عَلى اَهْلِ الاِْسْلامِ، یَقْتُلُهُمْ وَ یَقْطَعُ أَیْدِیَهُمْ وَ أَرْجُلَهُمْ مِنْ خِلاف، وَ یُصَلِّبُهُمْ عَلى جُذُوعِ النَّخْلِ; آنگاه زیاد را بر مسلمانان مسلّط ساختى و او نیز آنان را به قتل مى رساند و دست و پاى آنان را به عکس یکدیگر (به طرز وحشتناک) قطع مى کند و آنان را بر دار اعدام مى آویزد».(6)

 


1. در یکى از بندهاى صلح نامه آمده بود: «وَ أَنْ یُؤَمَنَّ شِیعَتَهُ، وَلاَ یَتَعَرَّضَ لاَِحَد مِنْهُمْ; امنیّت شیعیان على(علیه السلام) را تضمین کند و متعرّض احدى از آنان نشود». (مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 38 و ارشاد مفید، ص 355).
2. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 11، ص 46.
3. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 11، ص 43 و بحارالانوار، ج 44، ص 68.
4. شرح حال «زیاد» پیش از این گذشت.
5. فَقَتَلَهُمْ تَحْتَ کُلِّ حَجَر وَ مَدَر، وَ أَخَافَهُمْ، وَ قَطَعَ الاَْیْدِی وَ الاَْرْجُلَ، وَ سَمَلَ الْعُیُونَ وَ صَلَبَهُمْ عَلَى جُذُوعِ النَّخْلِ، وَ طَرَدَهُمْ وَ شَرَّدَهُمْ عَنِ الْعِراقِ; فَلَمْ یَبْقِ بِهَا مَعْرُوفٌ مِنْهُمْ (همان مدرک، ص 44). محقّق ارجمند جناب شیخ باقر قرشى مى نویسد: زیاد قصد کرد کوفه را از شیعیان خالى کند و شوکت آنان را در هم بشکند; از این رو، پنجاه هزار تن از شیعیان کوفه (و عراق) را آواره منطقه خراسان کرد، و البتّه همین جمعیّت موجب نشر تشیّع در آن منطقه و تشکیل گروه هاى مقاومت و مبارزه علیه امویان شد. (حیاة الامام الحسین بن على(علیه السلام)، ج 2، ص 178).
6. الامامة و السیاسة، ج 1، ص 203 و بحارالانوار، ج 44، ص 213.
 

 

شهادت حُجر بن عدى(1)4 ـ به شهادت رساندن امام حسن مجتبى(علیه السلام)
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma