اعمال ستُون هفتم (مقام ابراهیم خلیل(علیه السلام))

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
مفاتیح نوین
اعمال ستون پنجم (مقام جبرئیل(علیه السلام))اعمال دکَّة القضا و بیت الطَّشت

در فضیلت این ستون احادیث بسیارى وارد شده، از آن جمله:

1ـ «شیخ کلینى» به سند معتبر روایت کرده که امیرمؤمنان(علیه السلام) رو به این ستون نماز مى خواند و نزدیک آن مى ایستاد.(1)

2ـ در روایت معتبر دیگرى وارد شده که هر شب شصت هزار فرشته از آسمان نازل مى شوند و نزد ستون هفتم نماز مى گزارند.(2)

3ـ در حدیث معتبر سوّمى از امام صادق(علیه السلام) منقول است که ستون هفتم مقام حضرت ابراهیم(علیه السلام) است.(3)

4ـ «شیخ کلینى» در «کافى» به سند صحیح از ابواسماعیل سرّاج روایت کرده که معاویة بن وَهَب دست مرا گرفت و گفت: ابوحمزه ثمالى دست مرا گرفت و گفت: اصبغ بن نباته دست مرا گرفت و ستون هفتم را به من نشان داد و گفت: که این ستون، مقام امیرمؤمنان(علیه السلام) است که نزد آن نماز مى خواند و امام حسن(علیه السلام) در نزد ستون پنجم نماز بجا مى آورد و هرزمان امیرمؤمنان(علیه السلام) حضور نداشت امام حسن(علیه السلام) در جاى آن حضرت، نماز مى خواند.(4)

در هر حال مقابل این ستون رو به قبله مى ایستى و مى گویى:

بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ، وَعَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ، صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَلا اِلـهَ اِلاَّ

بنام خدا و به ذات خدا و برکیش رسول خدا درود خدا بر او و آلش و معبودى نیست جز

اللهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى اَبینا آدَمَ وَاُمِّنا حَوّآءَ، اَلسَّلامُ عَلى

خدا محمّد رسول خداست سلام بر پدر ما آدم و مادرمان حوّا سلام بر

هابیلَ الْمَقْتُولِ ظُلْماً وَ عُدْواناً عَلى مَواهِبِ اللهِ وَرِضْوانِهِ، اَلسَّلامُ عَلى

هابیل که از روى ستم و دشمنى کشته شد بر بخششهاى خدا و خشنودیش سلام بر

شَیْث صَفْوَةِ اللهِ الْمُخْتارِ الاَْمینِ، وَعَلَى الصَّفْوَةِ الصّادِقینَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ

شیث برگزیده خدا و انتخاب شده امین او و به برگزیدگان راستگوى از نژاد

الطَّیِّبینَ، اَوَّلِهِمْ وَآخِرِهِمْ، اَلسَّلامُ عَلى اِبْرهیمَ وَ اِسْمعیلَ، وَاِسْحقَ

پاکش نخستشان و پایانشان سلام بر ابراهیم و اسماعیل، و اسحاق

وَیَعْقُوبَ، وَ عَلى ذُرِّیَّتِهِمُ الْمُخْتارینَ، اَلسَّلامُ عَلى مُوسى کَلیمِ اللهِ،

و یعقوب و بر نسل برگزیده ایشان، سلام و درود بر موسى کلیم خدا

اَلسَّلامُ عَلى عیسى رُوحِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللهِ خاتَمِ

سلام بر عیسى روح خدا سلام بر محمّد بن عبدالله خاتم

النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلى عَلِىٍّ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَذُرِّیَّتِهِ الطَّیّبینَ، وَ رَحْمَةُ اللهِ

پیمبران سلام بر امیر مؤمنان و نژاد پاکیزه اش و رحمت خدا

وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ فِى الاَْوَّلینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ فِى الاْخِرینَ،

و برکاتش سلام بر شما در زمره پیشینیان سلام بر شما در زمره پسینیان

اَلسَّلامُ عَلى فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، اَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ الْهادینَ، شُهَدآءِ اللهِ

سلام بر فاطمه زهرا سلام بر پیشوایان راهنما که گواهان خدایند

عَلى خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَى الرَّقیبِ الشّاهِدِ عَلَى الاُْمَمِ للهِِ رَبِّ الْعالَمینَ.

بر خلق او سلام بر نگهبان و گواه بر امّتها از جانب خدا پروردگار جهانیان.

بعد از آن نزد آن ستون، چهار رکعت نماز مى خوانى در رکعت اوّل حمد و اِنّا اَنْزَلْناهُ و در رکعت دوم حمد و قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ و در رکعت سوم و چهارم نیز به همین گونه عمل مى کنى و چون نماز به پایان رسید پس از تسبیح حضرت زهرا(علیها السلام) بگو:

اَللّـهُمَّ اِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ، فَاِنّى قَدْ اَطَعْتُکَ فِى الاْیمانِ مِنّى بِکَ مَنّاً

خدایا اگر من نافرمانیت کردم پس (در عوض) فرمانبرداریت کردم در ایمان به تو از روى منّتى که

مِنْکَ عَلَىَّ، لا مَنّاً مِنّى عَلَیْکَ، وَاَطَعْتُکَ فى اَحَبِّ الاَْشْیآءِ لَکَ لَمْ اَتَّخِذْ

تو بر من گذاردى نه این که منّتى باشد از من بر تو و فرمانبرداریت کردم در محبوبترین چیزها پیش تو که نگرفتم

لَکَ وَلَداً، وَلَمْ اَدْعُ لَکَ شَریکاً، وَقَدْ عَصَیْتُکَ فى اَشْیآءَ کَثیرَة عَلى غَیْرِ

برایت فرزندى و نخواندم براى تو شریکى و نافرمانیت کردم در جاهاى بسیارى که البتّه از روى سرکشى و عنادورزى بود

وَجْهِ الْمُکابَرَةِ لَکَ، وَلاَ الْخُرُوجِ عَنْ عُبُودِیَّتِکَ، وَلاَ الْجُحُودِ لِرُبُوبِیَّتِکَ،

و نه از باب بیرون رفتن از تحت بندگیت و نه بخاطر انکار پروردگاریت بوده

وَلکِنِ اتَّبَعْتُ هَواىَ، وَاَزَلَّنِى الشَّیْطانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ عَلَىَّ وَالْبَیانِ، فَاِنْ

بلکه پیروى هواى نفسم را کردم و شیطان هم مرا بلغزاند پس از دلیل و بیانى که بر من داشتى اکنون

تُعَذِّبْنى فَبِذُنُوبى غَیْرُ ظالِم لى، وَاِنْ تَعْفُ عَنّى وَتَرْحَمْنى فَبِجُودِکَ

اگر کیفرم کنى بواسطه گناهانم مى باشد و تو ستمى به من نکرده اى و اگر بگذرى و به من ترحّم کنى آنهم

وَکَرَمِکَ یا کَریمُ، اَللّـهُمَّ اِنَّ ذُنُوبى لَمْ یَبْقَ لَها اِلاَّ رَجآءُ عَفْوِکَ، وَقَدْ

بواسطه جود و بزرگوارى توست اى خداى کریم خدایا براستى براى گناهانم چیزى نمانده جز همان امید گذشت تو و

قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمانِ، فَاَ نَا اَسْئَلُکَ اللّهُمَّ ما لا اَسْتَوْجِبُهُ، وَاَطْلُبُ مِنْکَ ما

من پیش داشته ام ابزار محرومیّت را پس از تو خواهم خدایا آنچه را مستحقش نیستم و طلب کنم از تو چیزى را

لا اَسْتَحِقُّهُ، اَللّـهُمَّ اِنْ تُعَذِّبْنى فَبِذُنُوبى، وَلَمْ تَظْلِمْنى شَیْئاً، وَاِنْ تَغْفِرْ لى،

که سزاوارش نباشم خدایا اگر عذابم کنى بخاطر گناهانم هست و تو هیچگونه ستمى به من روا نداشته اى و اگر بیامرزیم

فَخَیْرُ راحِم اَنْتَ یا سَیِّدى، اَللّهُمَّ اَنْتَ اَنْتَ، وَ اَ نَا اَ نَا، اَنْتَ الْعَوّادُ

تو بهترین مهرورزانى اى آقاى من، خدایا تو همانى و من همان، تویى که همیشه بازگردى

بِالْمَغْفِرَةِ، وَ اَ نَا الْعَوّادُ بِالذُّنُوبِ، وَاَنْتَ الْمُتَفَضِّلُ بِالْحِلْمِ، وَ اَ نَا الْعَوّادُ

به آمرزش و منم که همواره بازگردم به گناه تویى بخشاینده به بردبارى و منم بازگردنده

بِالْجَهْلِ، اَللّـهُمَّ فَاِنّى اَسْئَلُکَ یا کَنْزَ الضُّعَفاءِ، یا عَظیمَ الرَّجآءِ، یا مُنْقِذَ

به نادانى خدایا از تو خواهم اى گنج ناتوانان اى بزرگ مایه امید اى نجات دهنده

الْغَرْقى، یا مُنْجِىَ الْهَلْکى، یا مُمیتَ الاَْحْیآءِ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، اَنْتَ اللهُ

غریقان و اى نجات بخش هالکان اى میراننده زندگان و اى زنده کننده مردگان تویى خدایى

لا اِلـهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَنْتَ الَّذى سَجَدَ لَکَ شُعاعُ الشَّمْسِ وَدَوِىُّ الْمآءِ،

که معبودى جز تو نیست تویى که سجده کرد برایت تابش خورشید و بانگ آب

وَحَفیفُ الشَّجَرِ، وَنُورُ الْقَمَرِ، وَظُلْمَةُ اللَّیْلِ وَضَوْءُ النَّهارِ، وَخَفَقانُ

و صداى مخصوص بهم خوردن درخت و نور ماه و تاریکى شب و روشنایى روز و صداى بال

الطَّیْرِ، فَاَسْئَلُکَ اللّهُمَّ یا عَظیمُ بِحَقِّکَ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ الصّادِقینَ، وَبِحَقِّ

پرنده پس از تو خواهم اى خداى بزرگ به حقّى که بر محمّد و آل راستگویش دارى و به حقّى که

مُحَمَّد وَآلِهِ الصّادِقینَ عَلَیْکَ، وَبِحَقِّکَ عَلى عَلِىٍّ، وَبِحَقِّ عَلِىٍّ عَلَیْکَ،

محمّد و آل راستگویش بر تو دارند و به حقّ تو بر على و به حقّ على بر تو

وَبِحَقِّکَ عَلى فاطِمَةَ، وَبِحَقِّ فاطِمَةَ عَلَیْکَ، وَبِحَقِّکَ عَلَى الْحَسَنِ، وَ

و به حقّ تو بر فاطمه و به حقّ فاطمه بر تو و به حقّ تو بر حسن و

بِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَیْکَ، وَبِحَقِّکَ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَبِحَقِّ الْحُسَیْنِ عَلَیْکَ، فَاِنَّ

به حقّ حسن بر تو و به حقّ تو برحسین و به حقّ حسین بر تو چون که بطور

حُقُوقَهُمْ عَلَیْکَ مِنْ اَفْضَلِ اِنْعامِکَ عَلَیْهِمْ، وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکَ عِنْدَهُمْ،

مسلّم حقوق تو بر ایشان از برترین نعمت بخشى تو بر ایشان است و به حقّ آن شأن و منزلتى که تو در پیش ایشان دارى

وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَهُمْ عِنْدَکَ، صَلِّ عَلَیْهِمْ یا رَبِّ صَلاةً دائِمَةً مُنْتَهى

و بدان منزلتى که آنها در پیش تو دارند که درود فرست بر ایشان پروردگارا درودى همیشگى تا آخرین سرحدّ

رِضاکَ، وَاغْفِرْ لى بِهِمُ الذُّنُوبَ الَّتى بَیْنى وَبَیْنَکَ، وَأرْضِ عَنِّى خَلْقَکَ، وَ

خشنودیت و بوسیله ایشان بیامرز برایم گناهانى را که میان من و توست و خلق خود را از من خشنود ساز

اَتْمِمْ عَلَىَّ نِعْمَتَکَ، کَما اَتْمَمْتَها عَلى آبائى مِنْ قَبْلُ، وَلا تَجْعَلْ لاَِحَد مِنَ

و نعمتت را بر من تمام کن چنانچه بر پدران پیشین من تمام کردى و قرار مده براى هیچ یک

الْمَخْلُوقینَ عَلَىَّ فیهَا امْتِناناً، وَامْنُنْ عَلَىَّ کَما مَنَنْتَ عَلى آبائى مِنْ

از آفریدگانت بر من در این باره منّتى و منّت نِه بر من چنانچه از پیش بر پدران من منّت نهادى

قَبْلُ، یا کهیعص، اَللّـهُمَّ کَما صَلَّیْتَ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ، فَاسْتَجِبْ لى

اى «کهیعص» خدایا چنانچه درود فرستى بر محمّد وآلش پس دعاى مرا در آنچه از تو درخواست

دُعآئى فیـما سَئَلْتُ، یا کَریمُ یا کَریمُ یا کَریمُ *

کردم مستجاب گردان اى کریم اى بزرگوار اى کریم

سپس به سجده برو ودر سجده بگو:

یا مَنْ یَقْدِرُ عَلى حَوآئِجِ السّآئِلینَ، وَیَعْلَمُ ما فى ضَمیرِ الصّامِتینَ، یا

اى که توانایى دارى بر (قضاى) حاجتهاى خواستاران و بدانى آنچه هست در نهاد خاموشان اى

مَنْ لایَحْتاجُ اِلَى التَّفْسیرِ، یا مَنْ یَعْلَمُ خائِنَةَ الاَْعْیُنِ وَما تُخْفِى

که نیازى ندارد به شرح و بیان اى که مى داند بهم خوردن چشمان و هر آنچه را سینه ها پنهان کند

الصُّدُورُ، یا مَنْ اَنْزَلَ الْعَذابَ عَلى قَوْمِ یُونُسَ وَهُوَ یُریدُ اَنْ یُعَذِّبَهُمْ،

اى که فرو فرستاد بر قوم یونس عذاب را و قصد فرموده بود که عذابشان کند

فَدَعَوْهُ وَتَضَرَّعُوا اِلَیْهِ فَکَشَفَ عَنْهُمُ الْعَذابَ، وَمَتَّعَهُمْ اِلى حین، قَدْ تَرى

ولى آنان دعا کرده و بدرگاهش تضرّع و زارى کردند و او عذاب را از ایشان برطرف کرد و تازمانى از زندگى بهره مندشان کرد (خدایا) مکانم را

مَکانى، وَتَسْمَعُ دُعآئى، وَتَعْلَمُ سِرّى وَعَلانِیَتى وَحالى، صَلِّ عَلى

مى بینى و دعایم بشنوى و نهان و عیانم و حال و وضعم را دانى درود فرست بر

مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاکْفِنى ما اَهَمَّنى مِنْ اَمْرِ دینى وَدُنْیاىَ وَآخِرَتى*

محمّد و آل محمّد و کفایت کن آنچه مرا به اندوه واداشته از کار دین و دنیا و آخرتم

آنگاه هفتاد مرتبه بگو:

یا سَیِّدى

اى آقاى من

سپس سر از سجده بردار و بگو:

یا رَبِّ اَسْئَلُکَ بَرَکةَ هذَا الْمَوْضِعِ وَبَرَکَةَ اَهْلِهِ،

پروردگارا از تو خواهم برکت این جایگاه و برکت اهل آن را

وَاَسْئَلُکَ اَنْ تَرْزُقَنى مِنْ رِزْقِکَ رِزْقاً حَلالاً طَیِّباً،

و از تو خواهم که روزى من کنى از روزى خود روزى حلال پاکیزه اى

تَسُوقُهُ اِلَىَّ بِحَوْلِکَ وَقُوَّتِکَ، وَ اَ نَا خآئِضٌ فى عافِیَة یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.(1)

که بکشانى آن را بسوى من به جنبش و نیروى خودت در حالى که فرو رفته باشم در تندرستى کامل اى مهربانترین مهربانان.

یادآورى: در حدیثى از ابوحمزه ثمالى نقل شده: روزى در مسجد کوفه نشسته بودم که شخص خوشرو، خوشبو و پاک جامه اى وارد مسجد شد و نزد ستون هفتم ایستاد و براى نماز تکبیر گفت، تکبیرى که از شنیدن آن، مو بر بدن من راست شد، آنگاه چهار رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) بجاى آورد و این دعا را خواند:

اِلهى اِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ، فَقَدْ اَطَعْتُکَ فى اَحَبِّ الاَْشْیآءِ اِلَیْکَ، لَمْ

خدایا اگر من تو را نافرمانى کردم ولى (در عوض) در محبوبترین چیزها بدرگاهت فرمانبردارى کردم

اَتَّخِذْ لَکَ وَلَداً، وَلَمْ اَدْعُ لَکَ شَریکاً، وَقَدْ عَصیتُکَ فى اَشْیآءَ کَثیرَة عَلى

نگرفتم برایت فرزندى و نخواندم برایت شریکى و در بسیارى از چیزها نیز نافرمانیت کردم

غَیْرِ وَجْهِ الْمُکابَرَةِ لَکَ، وَلاَ الاِْسْتِکْبارِ عَنْ عِبادَتِکَ، وَلاَ الْجُحُودِ

اما نه از راه سرکشى و طرفیت با تو و نه بواسطه کبرورزى از پرستشت و نه از روى انکار

لِرُبُوبِیَّتِکَ، وَلاَ الْخُرُوجِ عَنِ الْعُبُودِیَّةِ لَکَ، وَلکِنِ اتَّبَعْتُ هَواىَ، وَ اَزَلَّنِى

پروردگاریت و نه بخاطر بیرون رفتن از بندگیت ولى پیروى کردم هواى نفسم را و بلغزاند مرا

الشَّیْطانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ وَالْبَیانِ، فَاِنْ تُعَذِّبْنى فَبِذُنُوبى غَیْرُ ظالِم اَنْتَ لى،

شیطان پس از برقرارى حجّت و بیان اکنون اگر عذابم کنى بواسطه گناهان خود من است بدون آن که تو به من ستم کرده باشى

وَاِنْ تَعْفُ عَنّى وَتَرْحَمْنى فَبِجُودِکَ وَکَرَمِکَ یا کَریمُ.

و اگر از من بگذرى و به من رحم کنى آن هم بواسطه جود و بزرگوارى توست اى بزرگوار.

سپس به سجده رفت و مکرّر «یا کَریمُ» گفت. آنگاه چنین گفت: یا مَنْ یَقْدِرُ عَلى حَوائِجِ السّائِلینَ... تا آخر دعایى که در صفحه قبل آمد (و به آخرتى ختم مى شود). آنگاه هفتاد مرتبه یا سیّدى گفت. هنگامى که سر از سجده برداشت خوب نگاه کردم دیدم حضرت امام زین العابدین(علیه السلام) است، دست راستش را بوسیدم و عرض کردم براى چه این جا آمدید؟ فرمود: براى همین اعمال که دیدید.(6)

 


1 کافى، جلد 3، صفحه 493، حدیث 4.
2. همان مدرک، حدیث 5
3. همان مدرک، حدیث 7.
4. همان مدرک، حدیث 8.
5. مصباح الزائر، صفحه 80-83 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 412.
6. بحارالانوار، جلد 97، صفحه 388، حدیث 12.
اعمال ستون پنجم (مقام جبرئیل(علیه السلام))اعمال دکَّة القضا و بیت الطَّشت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma