زیارت حضرت اباالفضل، عبّاس بن على(علیهما السلام):

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
مفاتیح نوین
زیارات مخصوصه امام حسین(علیه السلام) از نزدیکزیارت هفتم: (زیارت وارث)

«ابن قولویه» در کتاب «کامل الزیارات» به سند معتبر از ابوحمزه ثمالى از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده که فرمود: وقتى اراده زیارت قبر حضرت عباس(علیه السلام) را نمودى، بر دَرِ حرم آن حضرت مى ایستى و مى گویى:

سَلامُ اللهِ وَسَلامُ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ وَاَنْبِیآئِهِ الْمُرْسَلینَ، وَعِبادِهِ

سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّبش و پیمبران فرستاده اش و بندگان

الصّالِحینَ، وَجَمیعِ الشُّهَدآءِ وَالصِّدّیقینَ، وَالزَّاکِیاتُ الطَّیِّباتُ، فیـما

شایسته اش و تمام شهیدان و راستگویان و درودهاى پاکیزه و پاک در هر

تَغْتَدى وَتَرُوحُ، عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، اَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلیمِ

بامداد و پسین بر تو اى فرزند امیر مؤمنان گواهى دهم برایت که تو تسلیم بودى

وَالتَّصْدیقِ، وَالْوَفآءِ وَالنَّصیحَةِ، لِخَلَفِ النَّبِىِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

و تصدیق نمودى و وفا و خیرخواهى کردى نسبت به (حضرت ابا عبدالله) یادگار پیامبر صلى الله علیه و آله

الْمُرْسَلِ، وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ، وَالدَّلیلِ الْعالِمِ، وَالْوَصِّىِ الْمُبَلِّغِ، وَالْمَظْلُومِ

(آن پیامبر) مرسل و نوه برگزیده (آن حضرت) و راهنماى دانشمند و وصیّى که رساننده احکام خدا بود و آن ستمدیده اى

الْمُهْتَضَمِ، فَجَزاکَ اللهُ عَنْ رَسُولِهِ وَعَنْ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَعَنِ الْحَسَنِ

که حقّش پایمال شد پس خداوند پاداشت دهد از جانب رسولش و از امیر مؤمنان و از حسن

وَالْحُسَیْنِ، صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِمْ، اَفْضَلَ الْجَزآءِ بِما صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ

و حسین درودهاى خدا بر ایشان بهترین پاداشها را بخاطر آن بردباریت و پاداش خوبى

وَاَعَنْتَ، فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، لَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّکَ،

و کمکى که کردى و چه نیکوست سرانجام خانه ات خدا لعنت کند کسى که تو را کشت و خدا لعنت کند کسى که جهل ورزید درباره حقّ تو

وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِکَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ حالَ بَیْنَکَ وَبَیْنَ مآءِ الْفُراتِ، اَشْهَدُ

و سبک شمرد حرمت تو را و خدا لعنت کند کسى که حایل شد میان تو و میان آب فرات گواهى دهم

اَنَّکَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَاَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ لَکُمْ ما وَعَدَکُمْ، جِئْتُکَ یَابْنَ اَمیرِ

که براستى تو مظلوم کشته شدى و براستى که خدا وفا کند به وعده اى که به شما داده آمده ام به درگاهت اى پسر امیر

الْمُؤْمِنینَ، وَافِداً اِلَیْکُمْ، وَقَلْبى مُسَلِّمٌ لَکُمْ، وَ اَنَا لَکُمْ تابِعٌ، وَنُصْرَتى لَکُمْ

مؤمنان و واردم بر شما و دلم تسلیم شما هست و خودم نیز پیرو شمایم و یاریم براى شما

مُعَدَّةٌ، حَتّى یَحْکُمَ اللهُ وَهُوَ خَیْرُ الْحاکِمینَ، فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ،

آماده است تا هنگامى که خدا حکم کند و او بهترین حکم کنندگان است و من طرفدار شما و با شما هستم نه با دشمن شما

اِنّى بِکُمْ وَبِإِیابِکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ، وَبِمَنْ خالَفَکُمْ وَقَتَلَکُمْ مِنَ الْکافِرینَ،

و من نسبت به شما و به بازگشتتان (در زمان رجعت) ایمان دارم و نسبت به هر کس که با شما مخالفت کرده و شما را کشته کافر و منکرم،

قَتَلَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ بِالاَْیْدى وَ الاَْلْسُنِ

بکشد خدا مردمى را که شما را کشتند بدست و زبان

سپس داخل حرم مقدّس مى شوى و مى گویى:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ، اَلْمُطیعُ للهِِ وَلِرَسُولِهِ،

سلام بر تو اى بنده شایسته پیرو خدا و رسولش

وَلاَِمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَالْحَسَنِ والْحُسَیْنِ، صَلَّى اللهُ عَلَیْهِمْ وَسَلَّمَ، اَلسَّلامُ

و پیرو امیرمؤمنان و حسن و حسین درود خدا و سلامش بر ایشان باد سلام

عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ [وَمَغْفِرَتُهُ](1) وَرِضْوانُهُ، وَعَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ،

بر تو و رحمت خدا و برکاتش و آمرزش و خشنودیش و بر روح تو و بدنت

اَشْهَدُ و اُشْهِدُ اللهَ اَنَّکَ مَضَیْتَ عَلى ما مَضى عَلَیْهِ الْبَدْرِیُّونَ،

گواهى دهم و خدا را نیز به گواهى گیرم که براستى تو برفتى به همان راهى که رفتند بدان راه جنگجویان بدر

وَالْمُجاهِدُونَ فى سَبیلِ اللهِ، اَلْمُناصِحُونَ لَهُ فى جِهادِ اَعْدآئِهِ،

و پیکار کنندگان در راه خدا و خیرخواهان او در پیکار با دشمنانش

اَلْمُبالِغُونَ فى نُصْرَةِ اَوْلِیآئِهِ، اَلذّآبُّونَ عَنْ اَحِبّآئِهِ، فَجَزاکَ اللهُ اَفْضَلَ

و کوشایان در یارى دوستانش و دفاع کنندگان از دوستانش پس خداوند پاداشت دهد به بهترین

الْجَزآءِ، وَاَکْثَرَ الْجَزآءِ، وَاَوْفَرَ الْجَزآءِ، وَاَوْفى جَزآءِ اَحَد مِمَّنْ وَفى

پاداش و بیشترین پاداش و شایان ترین پاداش و کامل ترین پاداشى که به هر یک از کسانى دهند که به بیعت

بِبَیْعَتِهِ، وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ، وَاَطاعَ وُلاةَ اَمْرِهِ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ بالَغْتَ فِى

با او وفا کرد و دعوتش را پذیرفت و پیروى کرد از کار دارانش گواهى دهم که تو براستى کوشش خود را در

النَّصیحَةِ، وَاَعْطَیْتَ غایَةَ الْمَجْهُودِ، فَبَعَثَکَ اللهُ فِى الشُّهَدآءِ، وَجَعَلَ

خیرخواهى کردى و نهایت تلاش خود را در این راه مبذول داشتى خدایت در زمره شهیدان برانگیزد و

رُوحَکَ مَعَ اَرْواحِ الشُّهَدآءِ(2)، وَاَعْطاکَ مِنْ جِنانِهِ اَفْسَحَها مَنْزِلاً،وَاَفْضَلَها

روح تو را با ارواح نیکبختان قرار دهد و عطا کند بر تو از بهشت خویش فراخترین منزل و بهترین

غُرَفاً، وَرَفَعَ ذِکْرَکَ فى عِلِّیّینَ، وَحَشَرَکَ مَعَ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَ،

غرفه ها را و بالا برد نام تو را در بالاترین جایگاهها و محشورت سازد با پیمبران و راستگویان

وَالشُّهَدآءِ وَالصّالِحینَ، وَحَسُنَ اُولـئِکَ رَفیقاً، اَشْهَدُ اَنَّکَ لَمْ تَهِنْ وَلَمْ

و شهیدان و شایستگان و آنها نیکو رفیقانى هستند گواهى دهم که براستى تو سستى نکردى و سر

تَنْکُلْ، وَاَنَّکَ مَضَیْتَ عَلى بَصیرَة مِنْ اَمْرِکَ، مُقْتَدِیاً بِالصّالِحینَ، وَمُتَّبِعاً

نتافتى و به راهى که رفتى از روى بصیرت و بینایى کامل رفتى اقتدا به مردم شایسته کردى و پیروى

لِلنَّبِیّینَ، فَجَمَعَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکَ، وَبَیْنَ رَسُولِهِ وَاَوْلِیآئِهِ فى

از پیمبران نمودى پس خداوند گرد آورد میان ما و تو و رسولش و دوستانش در

مَنازِلِ الْمُخْبِتینَ، فَاِنَّهُ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ.(3)

جایگاههاى فروتنان (حق) زیرا که او مهربانترین مهربانان است.

چند تذکّر:

1ـ از عبارت «شیخ طوسى» در «تهذیب» به دست مى آید که خوب است این زیارت را در پشت سر قبر، رو به قبله بخواند.(4)

2ـ «شیخ مفید» وعدّه اى دیگر مى گویند: پس از زیارت فوق به بالاسرآن حضرت مى روىو دو رکعت نماز مى خوانى و پس از آن، باز هم هر چه خواهى نماز بجاى مى آورى و خدا را بسیار مى خوانى وسپس مى گویى:

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،وَلا تَدَعْ لى فى هذَا الْمَکانِ الْمُکَرَّمِ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و وامگذار براى من در این مکان گرامى

وَالْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ، ذَنْباً اِلاَّ غَفَرْتَهُ، وَلا هَمّاً اِلاَّ فَرَّجْتَهُ، وَلا کَرْباً اِلاَّ

و زیارتگاه بزرگ گناهى جز آن که بیامرزیش و نه اندوهى جز آن که برطرف کنى و نه مشکلى جز آن که

کَشَفْتَهُ، وَلا مَرَضاً اِلاَّ شَفَیْتَهُ، وَلا عَیْباً اِلاَّ سَتَرْتَهُ، وَلارِزْقاً اِلاَّ بَسَطْتَهُ،

رفع نمایى و نه بیمارى جز آن که بهبودیش دهى و نه عیبى جز آن که بپوشانیش و نه روزى جز آن که وسیعش کنى

وَلا خَوْفاً اِلاَّ آمَنْتَهُ، وَلا شَمْلاً اِلاَّ جَمَعْتَهُ، وَلاغآئِباً اِلاَّ حَفِظْتَهُ وَاَدَّیْتَهُ،

و نه ترسى جز آن که ایمنى بخشى و نه پراکندگى جز آن که گردآورى و نه شخص دور از نظرى را جز آن که نگاهداریش کنى و ادایش کنى

وَلاحاجَةً مِنْ حَوآئِجِ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، لَکَ فیها رِضِىً وَلِىَ فیها صَلاحٌ

و نه حاجتى از حاجتهاى دنیا و آخرت که خشنودى تو و صلاح من در آن باشد

اِلاَّ قَضَیْتَها، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

جز آن که برآورى آن را اى مهربانترین مهربانان

آنگاه پایین پاى آن حضرت رو به ضریح مى ایستى و مى گویى:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ ابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلام

سلام بر تو اى اباالفضل العباس فرزند امیر مؤمنان سلام

عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَوَّلِ الْقَوْمِ اِسْلاماً،

بر تو اى فرزند آقاى اوصیا سلام بر تو اى فرزند نخستین مردمى که مسلمان شد

وَاَقْدَمِهِمْ ایماناً، وَاَقْوَمِهِمْ بِدینِ اللهِ، وَاَحْوَطِهِمْ عَلَى الاِْسْلامِ، اَشْهَدُ لَقَدْ

و جلوترین کسى که ایمان آورد و محکمترین مردم نسبت به دین خدا و با احتیاط ترین افراد درباره اسلام گواهى دهم که

نَصَحْتَ للهِِ وَلِرَسُولِهِ وَلاَِخیکَ، فَنِعْمَ الاَْخُ الْمُواسى، فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً

تو بخوبى خیرخواهى کردى درباره خدا و رسولش و درباره برادرت پس چه نیکو برادر همدردى بودى خدا لعنت کند مردمى که

قَتَلَتْکَ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً ظَلَمَتْکَ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْکَ الْمَحارِمَ،

تو را کشتند و خدا لعنت کند مردمى که به تو ستم کردند و خدا لعنت کند مردمى که حرمت تو را حلال شمردند (و پایمال کردند)

وَانْتَهَکَتْ فِیکَ حُرْمَةَ الاِْسْلامِ، فَنِعْمَ الصّابِرُ الْمُجاهِدُ الْمُحامِى النّاصِرُ،

و دریدند (نسبت به تو) حرمت اسلام را و تو چه نیکو شکیباى مجاهد و حامى و یاورى بودى

وَالاَْخُ الدّافِعُ عَنْ اَخیهِ، اَلْمُجیبُ اِلى طـاعَةِ رَبِّهِ، اَلرّاغِبُ فیما زَهِدَ فیهِ

و (چه خوب) برادرى که مدافع از برادرش بود و پاسخ دهنده اطاعت پروردگارش و مشتاق بودى بدانچه کناره گیرى کردند از آن

غَیْرُهُ مِنَ الثَّوابِ الْجَزیلِ، وَالثَّنآءِ الْجَمیلِ، فَاَلْحَقَکَ اللهُ بِدَرَجَةِ آبآئِکَ

دیگران از آن نیک پاداش بسیار و ستایش زیبا و ملحقت ساخت خداوند به درجه پدرانت

فى دار النَّعیمِ، اَللّـهُمَّ اِنّى تَعَرَّضْتُ لِزِیارَةِ اَوْلِیآئِکَ رَغْبَةً فى ثَوابِکَ،

در بهشتهاى پرنعمت خدایا من اقدام به زیارت دوستانت کردم بخاطر اشتیاقى که در پاداش نیک تو دارم

وَرَجآءً لِمَغْفِرَتِکَ وَجَزیلِ اِحْسانِکَ،فَاَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ

و به امید آمرزشت و بسیارى احسانت پس از تو خواهم که اولاً درود فرستى بر محمّد و آل

الطّاهِرینَ، وَاَنْ تَجْعَلَ رِزْقى بِهِمْ دآرّاً، وَعَیْشى بِهِمْ قآرّاً، وَزِیارَتى بِهِمْ

پاکش و دیگر آن که روزیم را بواسطه ایشان ریزان گردانى و خوشیم را بدانها ثابت و زیارتم را بخاطر آنها

مَقْبُولَةً، وَحَیاتى بِهِمْ طَیِّبَةً، وَاَدْرِجْنى اِدْراجَ الْمُکْرَمینَ، وَاجْعَلْنى مِمَّنْ

پذیرفته و زندگیم را بدیشان دل پسند کنى و مرا در زمره گرامیان درج کنى و قرارم دهى از کسانى که

یَنْقَلِبُ مِنْ زِیارَةِ مَشاهِدِ اَحِبّآئِکَ مُنْجِحاً، قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرانَ الذُّنُوبِ،

چون از زیارت زیارتگاه دوستانت باز گردد رستگار و کامیاب باشد چنانکه مستوجب شده باشد آمرزش گناهان

وَسَتْرَ الْعُیُوبِ، وَکَشْفَ الْکُرُوبِ، اِنَّکَ اَهْلُ التَّقْوى وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ.(5)

و پوشیدن عیبها و برطرف شدن گرفتاریهایش را که براستى تو شایسته هستى پرهیزکارى (از تو) را و اهل آمرزشى.

3ـ براى وداع با آن بزرگوار «ابن قولویه» از ابوحمزه ثمالى نقل مى کند که امام صادق(علیه السلام) فرمود: هنگام وداع با عبّاس(علیه السلام) بگو:

اَسْتَوْدِعُکَ اللهَ وَاَسْتَرْعیکَ، وَاَقْرَءُ عَلَیْکَ السَّلامَ، آمَنّا بِاللهِ وَبِرَسُولِهِ

به خدا مى سپارمت و توجه و مراعات کردنت را خواهانم و سلام بر تو مى فرستم ایمان داریم به خدا و رسولش

وَبِکِتابِهِ، وَبِما جاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللهِ، اَللّـهُمَّ اکْتُبْنا مَعَ الشّاهِدینَ، اَللّـهُمَّ لا

و به کتابش و بدانچه او از نزد خدا آورده است خدایا بنویس نام ما را با گواهان خدایا مگردان

تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَةِ قَبْرِ ابْنِ اَخى نَبِیّکَ، صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،

این زیارت را آخرین بار زیارتم از قبر فرزند برادر پیغمبرت که درود تو بر او و آلش باد ـ

وَارْزُقْنى زِیارَتَهُ اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى، وَاحْشُرْنى مَعَهُ وَ مَعَ آبآئِهِ فِى الْجِنانِ،

و روزى من کن زیارتش را همیشه تا زنده ام دارى و محشورم کن با او و با پدرانش در بهشت

وَعَرِّفْ بَیْنى وَبَیْنَهُ وَبَیْنَ رَسُولِکَ وَاَوْلِیآئِکَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد

و شناسایى بر قرار کن میان من و او و پیامبرت و دوستانت خدایا درود فرست بر محمّد

وَآلِ مُحَمَّد، وَتَوَفَّنى عَلَى الاْیمانِ بِکَ، وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِکَ، وَالْوِلایَةِ

و آل محمّد و بمیرانم بر ایمان بخودت و تصدیق به پیامبرت و بر ولایت

لِعَلىِّ بْنِ اَبیطـالِب، وَالاَْئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ، وَالْبَرآئَةِ مِنْ

علىّ بن ابیطالب و امامان از فرزندانش (علیهم السلام) و بیزارى از

عَدُوِّهِمْ، فَاِنّى قَدْ رَضیتُ بِذلِکَ یا رَبِّ.

دشمنانشان زیرا که من اى پروردگار مهربان به همین خشنودم.

سپس براى خود و والدین خود و مؤمنین و مسلمین هر دعایى را که خواستى بکن.(6)

4ـ در عظمت و مقام حضرت عبّاس(علیه السلام) همین بس که امام سجّاد (سلام الله علیه) فرمود: «خدا رحمت کند عباس را که برادرش را بر خود مقدّم داشت و جان خویش را فداى حضرتش نمود، به گونه اى که در یارى او دو دستش را قطع کردند، و خداى سبحان در عوض آن، دو بال به او عنایت فرمود که مانند جعفر بن ابى طالب (جعفر طیّار) در بهشت پرواز مى کند و از براى عبّاس در نزد خدا روز قیامت منزلت و مقامى است که جمیع شهدا به آن غبطه مى خورند (و آرزوى مقام او را مى نمایند)».(7)

5ـ در تاریخ، عمر آن حضرت در وقت شهادت، 34 سال نقل شده است(8) و نیز آمده است که مادرش امّ البنین در بیرون مدینه در قبرستان بقیع، چنان در ماتم عبّاس و برادرانش نُدبه و گریه مى کرد که هر عابر و شاهدى گریان مى شد، حتّى بزرگترین دشمن خاندان نبوّت «مروان بن الحکم» وقتى از کنار امّ البنین گذشت در اثر گریه او گریست.(9) این اشعار در مرثیه عباس و برادرانش از ام البنین نقل شده:

یا مَنْ رَاَى الْعَبّاسَ کَرَّ عَلى جَماهیرِ النَّقَدِ

وَوَراهُ مِنْ اَبْنآءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْث ذى لَبَد

اى که دیدى عبّاس را حمله مى کرد بر توده هاى فرومایه

و پشت سرش فرزندان حیدر بودند چون شیران یال دار

اُنْبِئْتُ اَنَّ ابْنى اُصیبَ بِرَاْسِهِ مَقْطُوعَ یَد

وَیْلى عَلى شِبْلى اَمالَ بِرَاْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ

شنیده ام که پسرم را در وقتى که دستش بریده بود به سرش زده اند

واى بر من که شیربچه ام را عمود زدند

لَوْ کانَ سَیْفُکَ فى یَدَیْکَ لَما دَنى مِنْهُ اَحَدٌ(10)

اگر شمشیر در دستش بود کسى جرأت نداشت به او نزدیک شود

و نیز این ابیات منسوب به آن بانوى مخدّره است:

لا تَدْعُوَنّى وَیْکِ اُمَّ الْبَنینَ

تُذَکِّرینى بِلُیُوثِ الْعَرینِ

واى بر تو دیگر مرا مادر پسران مخوان

که به یاد شیران بیشه ام مى اندازى

کانَتْ بَنُونَ لِىَ اُدْعى بِهِمْ

وَالْیَوْمَ اَصْبَحْتُ وَلا مِنْ بَنینَ

پسرانى داشتم که بدان جهت مرا به این نام مى خواندند

ولى امروز دیگر پسرانى ندارم

اَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِالرُّبى

قَدْ واصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتینِ

چهار پسر چون بازهاى کوهسار

که با قطع شاهرگشان از جهان رفتند

تَنازَعَ الْخِرْصانُ اَشْلائَهُمْ

فَکُلُّهُمْ اَمْسى صَریعاً طَعینِ

نیزه ها بر روى پیکرشان ستیزه داشتند

و همگى با تن مجروح به خاک افتادند

یا لَیْتَ شِعْرى اَکَما اَخْبَرُوا

بِاَنَّ عَبّاساً قَطیعُ الْیَمینِ(11)

اى کاش مى دانستم که آیا راست است

که دست راست عبّاس جدا گشته است

6ـ «سیّد بن طاووس» در کتاب «اقبال» زیارتى را از ناحیه مقدّسه حضرت حجّت (سلام الله علیه) براى على اکبر(علیه السلام) و سایر شهداى کربلا با ذکر نام و بعضى از خصوصیّات تک تک آنها ذکر کرده که علاقه مندان براى اطّلاع، مى توانند به اقبال، یا بحارالانوار رجوع کنند.(12)

 


1 این کلمه در بحار آمده است.
2. در بحار «ارواح السُّعداءِ» آمده است.
3. کامل الزیارات، باب 85، صفحه 256، حدیث 1 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 277، حدیث 1 .
4. تهذیب، جلد 6، صفحه 66 .
5. مزار مفید، صفحه 123 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 218. (با اندکى تفاوت)
6. کامل الزیارات، باب 86، صفحه 258، حدیث 1.
7. خصال، جلد 1، صفحه 68، حدیث 101.
8. اعلام الورى، صفحه 203.
9. بحارالانوار، جلد 45، صفحه 40.
10. مقتل ابومخنف، صفحه 181.
11. همان مدرک.
12. اقبال، صفحه 573 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 269.
زیارات مخصوصه امام حسین(علیه السلام) از نزدیکزیارت هفتم: (زیارت وارث)
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma