1ـ زیارت عاشورا

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
مفاتیح نوین
2ـ زیارت اربعین (بیستم صفر)زیارات مخصوصه امام حسین(علیه السلام) از نزدیک

براى روز عاشورا زیارات متعدّدى نقل شده که در بخش هاى آینده این کتاب (بخش اعمال ماه ها) به مناسبت بیانِ اعمالِ روز دهم ماه محرّم (روز عاشورا) بعضى از این زیارات ذکر خواهد شد. در این بخش (بخش زیارات) نیز به تناسب فصل زیارات مخصوصه امام حسین(علیه السلام) به بعضى زیارات دیگر اشاره مى شود،لیکن قبل از بیان این زیارت،شایسته است به اهمّیّت و آثار فراوانى که زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) از نزدیک، یا دور در این روز غم انگیز و حزن آفرین دارد، اشاره گردد:

1ـ جابر جعفى مى گوید: روز عاشورا بر امام صادق(علیه السلام) وارد شدم، به من فرمود: «کسى که شب عاشورا نزد قبر امام حسین(علیه السلام) بیتوته کند، روز قیامت در حالى که به خونش آغشته است و گویا با امام حسین(علیه السلام) در یک میدان شهید شده، محشور مى شود».(1)

2ـ کسى که روز عاشورا امام حسین(علیه السلام) را زیارت کند بهشت بر او واجب مى شود.(2)

3ـ کسى که روز عاشورا نزد قبر امام حسین(علیه السلام) به یاد آن حضرت، زوّارش را سیراب کند مثل کسى است که به لشکر امام حسین آب داده و در آن میدان حاضر بوده است.(3)

یادآورى: جناب علقمه، از تکلیف کسانى که توفیق زیارت امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا براى آنان فراهم نیست سؤال مى کند که به ضمیمه جواب امام(علیه السلام) در قسمت «زیارت امام حسین(علیه السلام) از راه دور» خواهد آمد; إن شاءالله. (صفحه 432)

 

سند زیارت معروف عاشورا:

جناب علقمه از امام باقر(علیه السلام) زیارتى را نقل مى کند که هر جا از زیارت عاشورا و آثار و برکات آن چیزى گفته شده و یا مى شود، مقصود همین زیارت است. این زیارت که مى توان از دور و نزدیک آن را خواند از آثار و برکات فوق العاده اى برخوردار است که ما براى نشان دادن اهمّیّت آن نکاتى را مورد اشاره قرار مى دهیم:

الف) سند این روایت اختصاص به علقمه ندارد بلکه به سه طریق دیگر نیز نقل شده است:

1ـ محمد بن اسماعیل از صالح بن عقبه از مالک جهنى از امام باقر(علیه السلام).(4)

2ـ محمد بن اسماعیل از صالح بن عقبه از پدرش از امام باقر(علیه السلام).(5)

3ـ روایت معروف صفوان از امام صادق(علیه السلام).(6)

البتّه لازم به ذکر است، در اسنادى که به امام باقر(علیه السلام) منتهى مى شود زیارت عاشورا بدون دعا نقل شده است; امّا در سند صفوان که به امام صادق(علیه السلام) منتهى مى شود، دعایى نیز براى بعد از زیارت ذکر شده که ـ همان گونه که گذشت ـ به اشتباه به نام «دعاى علقمه» مشهور شده است در حالى که صحیح این بود که به «دعاى صفوان» نامگذارى مى شد.

ب) در فضیلت این زیارت همین بس که بر خلاف سایر زیارات که از معصومین(علیهم السلام) نقل شده، این زیارت به شکل حدیث قدسى روایت شده است، یعنى ائمّه هدى(علیهم السلام) آن را از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند که جبرئیل امین آن را از سوى خداوند براى او آورده است.

اضافه بر این که طبق روایتى از امام صادق(علیه السلام)، آن حضرت و اجداد معصومش(علیهم السلام) ضمانت کرده اند هر کس این زیارت را و دعاى بعد از آن را بخواند، زیارتش مقبول درگاه خداوند و دعایش مستجاب و اهل بهشت خواهد بود و حتّى شفاعتش در حقّ دیگران پذیرفته خواهد شد.(7)

ج) این که مشاهده مى شود بعضى از متدیّنین و عاشقان امام حسین(علیه السلام)، هر روز این زیارت را مى خوانند و بر مداومت بر آن اصرار مىورزند بى جهت نیست; چون «ابن قولویه» در پایان روایت علقمه، از خود علقمه نقل مى کند که امام باقر(علیه السلام) فرمود: «اگر توان دارى که هر روز امام حسین(علیه السلام) را با این زیارت، زیارت کنى، چنین کن که تمام آنچه از ثواب گفته شد برایت نوشته مى شود ان شاءالله تعالى».(8)

البتّه با توجّه به این که در روایت علقمه، دعاى بعد از زیارت، وجود ندارد لذا از سنگینى مداومت بر این زیارت، کاسته مى شود.

د) از بعضى از قضایا نیز به دست مى آید که ادامه دادن بر این زیارات، آثار و برکات ویژه اى را به دنبال دارد، حتّى سبب مى شود که دوستان و همسایگان چنین کسى، مشمول برکات و نتایج آن گردند و الطاف الهى شامل حال آنها شود.

هـ) قابل توجّه این که در پایان این روایت آمده است: «اى صفوان! هرگاه حاجتى به تو روى آورد با این زیارت در هر مکانى که هستى زیارت کن و این دعا را بخوان و حاجتت را بخواه که از جانب خدا برآورده خواهد شدوخداوند از وعده جود و بخششى که به رسولش داد تخلّف نمى کند و الحمدلله».(9)

خلاصه هر قدر در فضیلت این زیارت گفته شود کم است، ولى نباید فراموش کرد که شرطِ گرفتن نتیجه آن است که محتواى زیارت را درک کند و در مسیر آن حرکت نماید.

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ، [اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

سلام بر تو اى ابا عبدالله سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو

یا خِیَرَةَ اللهِ وَابْنَ خِیَرَتِهِ](10)، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَابْنَ سَیِّدِ

اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو اى فرزند امیر مؤمنان و فرزند آقاى

الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ

اوصیا سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانیان سلام

عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى

بر تو اى که خدا خونخواهیش کندو فرزند چنین کسى و اى کشته اى که انتقام کشته گانت نگرفتى سلام بر تو و بر

الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ

روان هایى که فرود آمدند به آستانت، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من برجایم

وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاللهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ

و برجاست شب و روز اى ابا عبدالله براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت

الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلى جَمیعِ اَهْلِ الاِْسْلامِ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ

مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام و گران و عظیم گشت

مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ، عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ، فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً

مصیبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمان ها پس خدا لعنت کند مردمى را که

اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ

ریختند شالوده ستم و بیدادگرى را بر شما خاندان و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را

عَنْ مَقامِکُمْ، وَاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللهُ فیها، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً

از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هایى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود و خدا لعنت کند مردمى که

قَتَلَتْکُمْ، وَلَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ

شما را کشتند و خدا لعنت کند آنان که تهیه اسباب کردند براى آنها تا توانستند با شما بجنگند بیزارى جویم بسوى خدا

وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَمِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَاَوْلِیآئِهِم، یا اَباعَبْدِاللهِ اِنّى سِلْمٌ

و بسوى شما از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان اى اباعبدالله من تسلیمم

لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ، وَلَعَنَ اللهُ آلَ زِیاد

و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت و خدا لعنت کند خاندان زیاد

وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اللهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً، وَلَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ اللهُ

و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى امیه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زیاد) را و خدا لعنت کند

عُمَرَ بْنَ سَعْد، وَلَعَنَ اللهُ شِمْراً، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ

عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسب ها را زین کردند و دهنه زدند و به راه افتادند

لِقِتالِکَ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى، لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَ

براى پیکار با تو پدر و مادرم بفدایت که براستى بزرگ شد مصیبت تو بر من پس مى خواهم از آن خدایى که گرامى داشت

مَقامَکَ وَاَکْرَمَنى بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمام مَنْصُور مِنْ اَهْلِ

مقام تو را و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزیم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام یارى شده از خاندان

بَیْتِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ

محمّد صلى الله علیه و آله خدایا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند بوسیله حسین

عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، یا اَبا عَبْدِاللهِ، اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللهِ وَاِلى

علیه السلام در دنیا و آخرت اى ابا عبدالله من تقرّب جویم به درگاه خدا و پیشگاه

رَسُولِهِ، وَاِلى اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ اِلى فاطِمَةَ، وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ

رسولش و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و شما

بِمُوالاتِکَ، وَبِالْبَرآئَةِ [مِمَّنْ قاتَلَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ، وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ

بوسیله دوستى تو و بوسیله بیزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و جنگ با تو را برپا کرد و به بیزارى جستن از کسى که

اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ، وَاَبْرَءُ اِلَى اللهِ وَ اِلى رَسُولِهِ](11) مِمَّنْ

شالوده ستم و ظلم بر شما را ریخت و بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که

اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ، وَبَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ، وَجَرى فى ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ،

پى ریزى کرد شالوده این کار را و پایه گذارى کرد بر آن بنیانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما

وَعلى اَشْیاعِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ، ثُمَّ اِلَیْکُمْ

و بر پیروان شما بیزارى جویم بدرگاه خدا و به پیشگاه شما از ایشان و تقرّب جویم بسوى خدا سپس به شما

بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ وَلِیِّکُمْ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ وَالنّاصِبینَ لَکُمُ

بوسیله دوستیتان و دوستى دوستان شما و به بیزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان)

الْحَرْبَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ، اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ،

جنگ با شما و به بیزارى از یاران و پیروانشان من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است

وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، وَوَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ، فَاَسْئَلُ

و در جنگم با کسى که با شما در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد و درخواست کنم

اللهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ، وَرَزَقَنِى الْبَرآئَةَ مِنْ

از خدایى که مرا گرامى داشت بوسیله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزیم کند بیزارى جستن از

اَعْدآئِکُمْ، اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ

دشمنانتان را به این که قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پیش شما

قَدَمَ صِدْق فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ

گام راست و درستى (و ثبات قدمى) در دنیا و آخرت و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسندیده شما

عِنْدَاللهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمام هُدىً ظاهِر ناطِق بِالْحَقِّ

در پیش خدا و روزیم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشکار گویاى به حق

مِنْکُمْ(12)، وَاَسْئَلُ اللهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ، اَنْ یُعْطِیَنى

که از شما (خاندان) است واز خدا خواهم به حقّ شما و بدان منزلتى که شما نزد او دارید که عطا کند به من

بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ، مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَاَعْظَمَ

بوسیله مصیبتى که از ناحیه شما به من رسیده بهترین پاداشى را که مى دهد به یک مصیبت زده از مصیبتى که دیده براستى چه مصیبت بزرگى و چه

رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ، وَفى جَمیعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى

داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمین خدایا چنانم کن

فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْ

در این جا که ایستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحیه تو درود و رحمت و آمرزشى خدایا قرار ده

مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتى مَماتَ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،

زندگیم را زندگى محمّد و آل محمّد و مرگم را مرگ محمّد و آل محمّد

اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ، وَابْنُ آکِلَةِ الاَْکبادِ، اَللَّعینُ ابْنُ

خدایا این روز روزى است که مبارک و میمون دانستند آن را بنى امیه و پسر آن زن جگرخوار (معاویه) آن ملعون پسر

اللَّعینِ، عَلى لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، فى کُلِّ مَوْطِن

ملعون (که لعن شده) بر زبان تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او و آلش باد در هر جا

وَمَوْقِف وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ

و هر مکانى که توقّف کرد در آن مکان پیامبرت صلى الله علیه و آله خدایا لعنت کن ابوسفیان

وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ، عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ، وَهذا یَوْمٌ

و معاویه و یزید بن معاویه را که لعنت بر ایشان باد از جانب تو براى همیشه و این روز روزى است که

فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیاد وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِ، اَللّـهُمَّ

شادمان شدند به این روز دودمان زیاد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان حضرت حسین صلوات الله علیه را خدایا

فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا

پس چندین برابر کن بر آنها لعنت خود و عذاب دردناک را خدایا من تقرّب جویم بسوى تو در این

الْیَوْمِ، وَفى مَوْقِفى هذا وَاَیّامِ حَیاتى، بِالْبَرآئَةِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ،

روز و در این جایى که هستم و در تمام دوران زندگیم به بیزارى جستن از اینها و لعنت فرستادن بر ایشان

وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ

و بوسیله دوست داشتن پیامبرت و خاندان پیامبرت که بر او و بر ایشان سلام باد

* سپس صد مرتبه مى گویى:

اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَآخِرَ تابِع لَهُ عَلى

خدایا لعنت کن نخستین ستمگرى را که بزور گرفت حق محمّد و آل محمّد را و آخرین کسى که او را در این زور و ستم

ذلِکَ، اَللّـهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ

پیروى کرد خدایا لعنت کن بر گروهى که پیکار کردند با حسین(علیه السلام) و همراهى کردند و پیمان بستند

وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً

و از هم پیروى کردند براى کشتن آن حضرت خدایا لعنت کن همه آنها را

آنگاه صد مرتبه مى گویى:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ

سلام بر تو اى ابا عبدالله و بر روانهایى که فرود آمدند به آستانت، بر تو از جانب من سلام

اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى

خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپاست شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من

لِزِیارَتِکُمْ(13)، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ

از شما سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر فرزندان

الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ * سپس مى گویى: اَللّـهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ

حسین و بر اصحاب و یاران حسین * * * * * خدایا مخصوص گردان

ظالِم بِاللَّعْنِ مِنّى، وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ، اَللّهُمَّ الْعَنْ

نخستین ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اوّلى را و سپس دوّمى و سوّمى و چهارمى را خدایا لعنت کن

یَزیدَ خامِساً، وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللهِ بْنَ زِیاد وَابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْد

یزید را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبیدالله پسر زیاد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد

وَ شِمْراً،وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیاد وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ(14)

و شمر و دودمان ابوسفیان و دودمان زیاد و دودمان مروان را تا روز قیامت

آنگاه به سجده مى روى و مى گویى:

اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ

خدایا مخصوص توست ستایش سپاسگزاران تو بر مصیبت زدگى آنها،

اَلْحَمْدُ للهِِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى،اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ،

ستایش خداى را بر بزرگى مصیبتم خدایا روزیم گردان شفاعت حسین(علیه السلام) را در روز ورود (به صحراى قیامت)

وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ، اَلَّذینَ

و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت با حسین(علیه السلام) و یاران حسین آنان که

بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ.(15)

بى دریغ دادند جان خود را در راه حسین علیه السلام.

 

یادآورى:

1ـ از روایت علقمه از امام باقر(علیه السلام) استفاده مى شود که این زیارت براى دور و نزدیک هر دو وارد شده است و خوب است در ابتدا سلامى به حضرت دهند و دو رکعت نماز بخوانند و سپس شروع به خواندن زیارت کنند.(16)

2ـ کسانى که موفّق به گفتن صد مرتبه لعن و سلام نباشند، مى توانند به یک مرتبه (به قصد رجا) قناعت کنند و در روایتى از امام هادى(علیه السلام) در مورد چنین اشخاصى آمده است که هر کس لعن و سلام زیارت عاشورا را یک بار بخواند و پس از لعن نود و نه بار بگوید: «اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعاً» و پس از سلام نیز نود و نه بار بگوید: «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلَى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَى اَوْلاَدِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» کفایت مى کند.(17)

3ـ در فصل زیارات امیرمؤمنان(علیه السلام) (پاورقى زیارت صفوان، زیارت سوم از زیارت مطلقه) گذشت که آنچه به عنوان دعاى علقمه بعد از زیارت عاشورا معروف شده، جایگاه اصلى اش آنجاست لذا از این جا حذف شده و به آن جا منتقل گردیده است، (رجوع شود به : پاورقى صفحه 275). گرچه بر اساس روایت صفوان از امام صادق(علیه السلام) هر جا که زیارت عاشورا خوانده شود، مى توان این دعا را نیز پس از آن خواند.(18)

 

 


1 کامل الزیارات، باب 71، صفحه 173، حدیث 1.
2. همان مدرک، صفحه 174، حدیث 2.
3. همان مدرک، حدیث 5 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 15، حدیث 14.
4. کامل الزیارات، باب 71، حدیث 7 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 290، حدیث 1 .
5. بحارالانوار، جلد 98، صفحه 293، حدیث 2 .
6. همان مدرک، صفحه 296-300 .
7. بحارالانوار، جلد 98، صفحه 300 و مصباح المتهجّد، صفحه 781.
8. کامل الزیارات، باب 71، صفحه 179، قسمت پایانى حدیث 9.
9. بحارالانوار، جلد 98، صفحه 300.
10. آنچه داخل پرانتز آمده، در مصباح المتهجّد نیامده است، ولى در بعضى از نسخه ها آمده است.
11. متن داخل پرانتز در بعضى از نسخه هاى مصباح شیخ طوسى نیامده است.
12. در مصباح المتهجّد «طلب ثارکم مع امام مهدى ظاهر ناطق منکم» آمده و عبارت بالا در مزار کبیر آمده است.
13. در مصباح المتهجّد «لزیارتک» آمده است.
14. بعضى مى گویند: جمله هاى «أوّلا ثمّ الثّانى و الثّالث و الرّابع» در نسخه خطّى مصباح المتهجّد، مربوط به اوائل قرن ششم (سال 502)، موجود در کتابخانه آستان قدس رضوى و نسخه مصباح الصغیر شیخ (که برگزیده مصباح المتهجّد است) و مربوط به قرن ششم و آن هم در آستان قدس موجود است، وجود ندارد. ولى باید توجّه داشت که جمله هاى فوق در چند نسخه مهم و معتبر دیگر مصباح المتهجّد و مصباح الصغیر موجود است:
1ـ نسخه قدیمى و خطّى مصباح المتهجّد که تاریخش به زمان شیخ طوسى (قرن پنجم) بر مى گردد و در کتابخانه مرحوم آیة الله بروجردى در قم موجود است.
2ـ نسخه ابن ابى الجود که در کتابخانه مرحوم آیة الله مرعشى (به شماره 6837) موجود است; وى مى نویسد: این نسخه را با نسخه اى که در اختیار نوه ابن شهر آشوب بوده، مقابله کردم و نوه ابن شهر آشوب گفته است که من از جدّم (ابن شهر آشوب) شنیدم که این نسخه اى است که آن را بر شیخ طوسى خوانده ام. در این نسخه نیز جملات فوق موجود است.
3ـ مرحوم سیّد بن طاووس نیز در مصباح الزائر این زیارت را به کیفیّت فوق نقل کرده است و پس از آنکه مى گوید: این دو فقره اخیر زیارت که مشتمل بر صد لعن و صد سلام است را در مصباح کبیر (مصباح المتهجّد، در نسخه موجود نزد من) نیافتم، مى افزاید: ولى من آن را از مصباح الصغیر شیخ (که برگرفته از مصباح کبیر است) نقل مى کنم. (مصباح الزائر، صفحه 278)
در نقل سیّد از مصباح الصغیر نیز، جمله هاى فوق آمده است.
بنابراین، در بسیارى از نسخه هاى قدیمى مصباح المتهجّد و برخى از نسخه هاى مصباح الصغیر جمله هاى فوق موجود است و اگر در برخى دیگر از نسخه ها نیست، ممکن است به شرایط زمانى عرضه این زیارت برگردد.
علاوه برآنکه در بحار الانوار (جلد 98، صفحه 296) همین فقرات و جمله ها موجود است و ایشان نیز مستقیماً از مصباح المتهجّد نقل مى کند و این نشان مى دهد در نسخه موجود نزد علاّمه مجلسى نیز، جمله هاى فوق وجود داشت.
و اگر در کامل الزیارات جمله هاى فوق به طور دقیق نیامده، مشکلى ایجاد نمى کند، چرا که نقل ابن قولویه در کامل الزیارات در بخش هاى دیگر زیارت عاشورا نیز با نقل مصباح المتهجّد اندکى متفاوت است و تنها در جمله هاى مورد بحث نیست.
15. مصباح المتهجّد، صفحه 773. رجوع شود به: کامل الزیارات، باب 71، صفحه 176، حدیث 8 و مزار کبیر، صفحه 480 (با اندکى تفاوت).
16. مصباح المتهجّد، صفحه 773 و کامل الزیارات، صفحه 175.
17. رجوع شود به: الذریعه، جلد 15، صفحه 29; کتاب «ربع قرن مع العلامة الأمینى»، صفحه 231 و ادب الزائر، نوشته علامه امینى، صفحه 127.
برخى ها چنین تصور کرده اند که یک بار لعن و سلام را بگوید، سپس به دنبال هر کدام از لعن و سلام اضافه کند «تِسْعاً وَ تِسْعینَ مَرَّةً» و همین کفایت مى کند، در حالى که ظاهر روایت همان است که در بالا ذکر شد.
18. رجوع شود به : بحارالانوار، جلد 97، صفحه 311.
2ـ زیارت اربعین (بیستم صفر)زیارات مخصوصه امام حسین(علیه السلام) از نزدیک
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma