2ـ زیارت اربعین (بیستم صفر)

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
مفاتیح نوین
3ـ زیارت مشترکه شب و روز اوّل رجب، شب و روز نیمه رجب و شب و روز نیمه شعبان1ـ زیارت عاشورا

مطابق روایت «شیخ طوسى» در «تهذیب» و «مصباح المتهجّد»، از امام حسن عسکرى(علیه السلام) زیارت اربعین یکى از علامات مؤمن به حساب آمده است. مى فرماید: «علامات مؤمن پنج چیز است: 51 رکعت نماز گزاردن (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله) در هر شب و روز، و زیارت اربعین و انگشتر در دست راست کردن و بر خاک سجده نمودن و بلند گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم (در نمازها)».(1)

اشاره به این که از ویژگى هاى شیعیان اهل بیت(علیهم السلام) این پنج چیز است و انتخاب زیارت اربعین احتمالا به خاطر آن است که زیارت شهداى کربلا از روز اربعین آغاز شد و در این روز، در زمان ما آن چنان انبوهى از جمعیّت عاشقان و دلدادگان امام حسین(علیه السلام) در کربلا جمع مى شوند که در هیچ موقع از سال ـ حتّى عاشورا ـ چنان جمعیّت عظیمى دیده نمى شود.

زیارت اربعین به دو صورت نقل شده است:

زیارت اوّل: «شیخ طوسى» از «صفوان جمّال» روایت مى کند که گفت: مولایم امام صادق(علیه السلام) در ارتباط با زیارت اربعین به من فرمود: هنگامى که روز، بالا آمد خطاب به امام حسین(علیه السلام) مى گویى:

اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللهِ وَحَبیبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللهِ وَنَجیبِهِ، اَلسَّلامُ

سلام بر ولى خدا و دوست او سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او سلام

عَلى صَفِىِّ اللهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ، اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ،

بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر حسین مظلوم و شهید

اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ، وَقَتیلِ الْعَبَراتِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّکَ،

سلام بر آن بزرگوارى که به گرفتارى ها اسیر بود و کشته اشکِ روان گردید خدایا من براستى گواهى دهم که آن حضرت ولىّ (و نماینده) تو

وَابْنُ وَلِیِّکَ، وَصَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ، اَلْفآئِزُ بِکَرامَتِکَ، اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ،

و فرزند ولىّ تو بود و برگزیده ات و فرزند برگزیده ات بود که کامیاب شد به بزرگداشت تو، گرامیش کردى بوسیله شهادت

وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ، وَاجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ، وَ

و مخصوصش داشتى به سعادت و برگزیدى او را به پاکزادى و قرارش دادى یکى از آقایان (بزرگ) و

قآئِداً مِنَ الْقادَةِ، وَذآئِداً مِنْ الْذادَةِ، وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاَْنْبِیآءِ، وَجَعَلْتَهُ

از رهروان پیشرو و یکى از کسانى که از حق دفاع کردند و میراث هاى پیمبران را به او دادى و از اوصیایى که

حُجَّةً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الأَْوْصِیآءِ، فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَمَنَحَ النُّصْحَ، وَبَذَلَ

حجّت تو بر خلقت هستند قرارش دادى او نیز در دعوت مردم جاى عذر و بهانه اى (براى کسى) نگذارد و بى دریغ خیرخواهى کرد و جان خود را

مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ، وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ، وَقَدْ تَوازَرَ

در راه تو داد تا برهاند بندگانت را از جهالت و نادانى و سرگردانى گمراهى و چنان شد که همدست شدند

عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا، وَباعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الأَْدْنى، وَشَرى آخِرَتَهُ

بر علیه آن حضرت کسانى که دنیا فریبشان داد و فروختند بهره (سعادت خود را) به بهاى پست ناچیزى و بداد آخرتش را

بِالثَّمَنِ الاَْوْکَسِ، وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّى فى هَواهُ، وَاَسْخَطَکَ(1) وَاَسْخَطَ

در مقابل بهایى بى مقدار و بزرگى کردند و خود را در چاه هوا و هوس سرنگون کردند، و تو و پیامبرت را

نَبِیَّکَ، وَاَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ، وَحَمَلَةَ الاَْوْزارِ

به خشم آوردند و پیروى کردند از میان بندگانت آنانى را که اهل دو دستگى و نفاق بودند و کسانى را که بارهاى سنگین گناه بدوش مى کشیدند

الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ، فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً، حَتّى سُفِکَ فى

و بدین جهت مستوجب دوزخ گشته بودند آن حضرت (که چنان دید) با شکیبایى و پاداش جویى با آنها جهاد کرد تا خونش در راه

طاعَتِکَ دَمُهُ، وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ، اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً

پیروى تو ریخت و حریم مقدّسش شکسته شد خدایا آنان را لعنت کن به لعنتى وبال دار و عذابشان کن به عذابى

اَلیماً، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الاَْوْصِیآءِ،

دردناک سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصیا

اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ، عِشْتَ سَعیداً، وَمَضَیْتَ حَمیداً، وَمِتَّ

گواهى دهم که براستى تو امانت دار خدا و فرزند امانت دار اویى سعادتمند زیستى و ستوده از دنیا رفتى و گم گشته

فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً، وَاَشْهَدُ اَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ، وَمُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ،

و ستمدیده و شهید درگذشتى و نیز گواهى دهم که خدا براستى وفا کند بدان وعده اى که به تو داده و به هلاکت رساند هرکه را که دست از یاریت برداشت

وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللهِ، وَجاهَدْتَ فى سَبیلِهِ

و عذاب کند کسى که تو را کشت و گواهم دهم که تو بخوبى وفا کردى به عهد خدا و جهاد کردى در راه او

حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً

تا مرگت فرا رسید خدا لعنت کند کسى که تو را کشت و خدا لعنت کند کسى که به تو ستم کرد و خدا لعنت کند مردمى که

سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنّى وَلِىٌّ لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوٌّ

شنیدند جریان کشتن و ستم تو را و بدان راضى بودند خدایا من تو را گواه مى گیرم که من دوست دارم هر که او را دوست دارد و دشمنم

لِمَنْ عاداهُ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللهِ، اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً

با هر که او را دشمن دارد پدرم و مادرم بفدایت اى فرزند رسول خدا گواهى دهم که تو براستى نورى بودى

فىِ الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ، وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ(3)، لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ

در پشت پدرانى بلند مرتبه و رَحِمهایى پاکیزه که آلوده ات نکرد اوضاع زمان جاهلیّت

بِاَنْجاسِها، وَلَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعآئِمِ

به آلودگیهایش و دربرت نکرد از لباس هاى چرکینش و گواهى دهم که براستى تو از پایه هاى

الدّینِ، وَاَرْکانِ الْمُسْلِمینَ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ الاِْمامُ الْبَرُّ

دین و ستونهاى محکم مسلمانان و پناهگاه مردمان با ایمانى و گواهى دهم که تو براستى پیشواى نیکوکار

التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ، اَلْهادِى الْمَهْدِىُّ، وَاَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ

با تقوا و پسندیده و پاکیزه و راهنماى راه یافته اى و گواهى دهم که همانا امامان از فرزندانت روح و حقیقت تقوا

التَّقْوى، وَ اَعْلامُ الْهُدى، وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقى، وَ الْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا،

و نشانه هاى هدایت و رشته هاى محکم (حق و فضیلت) و حجت هایى بر مردم دنیا هستند

وَاَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ، وَ بِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ، بِشَرایِعِ دینى وَخَواتیمِ عَمَلى،

و گواهى دهم که من به شما ایمان دارم و به بازگشتتان یقین دارم با قوانین دینم و عواقب کردارم

وَقَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ، وَاَمْرى لاَِمْرِکُمْ مُتَّبِـعٌ، وَنُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّةٌ، حَتّى

و دلم تسلیم دل شماست و کارم پیرو کار شماست و یاریم برایتان آماده است تا آن که

یَاْذَنَ اللهُ لَکُمْ، فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ، صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ، وَعلى

خدا در ظهورتان اجازه دهد پس با شمایم نه با دشمنان شما درودهاى خدا بر شما و بر

اَرْواحِکُمْ وَاَجْسادِکُمْ، وَشاهِدِکُمْ وَغآئِبِکُمْ، وَظاهِرِکُمْ وَباطِنِکُمْ، آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.

روانهاى شما و پیکرهایتان و حاضرتان و غایبتان و آشکارتان و نهانتان آمین اى پروردگار جهانیان.

آنگاه دو رکعت نماز مى خوانى و دعا مى کنى به آنچه خواهى، سپس برمى گردى.(4)

زیارت دوم: مرحوم «علاّمه مجلسى» از «سیّد بن طاووس» نقل مى کند که یکى از دوستان جابر بن عبدالله به نام عطا (عطیّه) مى گوید: روز بیستم ماه صفر با جابر بن عبدالله انصارى بودم، وقتى به «کربلا» رسیدیم در آب فرات غسل کرد و پیراهن پاک و تمیزى که با خود داشت پوشید و به من گفت: آیا از بوى خوش چیزى به همراه دارى؟ گفتم: آرى! قدرى از آن بر سر و بدن پاشید و پا برهنه روانه شد، تا به مزار حضرت رسید، نزد سر مبارک امام حسین(علیه السلام) ایستاد و سه مرتبه الله اکبر گفت و افتاد و بى هوش شد. وقتى به هوش آمد شنیدم که گفت «اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا آلَ الله...»(5) که عیناً همان زیارت نیمه رجب است که خواهد آمد (صفحه 644).

 

 


1 مصباح المتهجّد، صفحه 787 و تهذیب، جلد 6، صفحه 52، حدیث 37.
2. در تهذیب کلمه «اسخطک» نیامده، ولى در مصباح المتهجّد آمده است.
3. در تهذیب و مصباح المتهجّد به جاى «المطهرة» الطاهرة آمده است.
4. تهذیب، جلد 6، صفحه 113، حدیث 17 و مصباح المتهجّد، صفحه 788 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 331، حدیث 2.
5. بحارالانوار، جلد 98، صفحه 329، حدیث 1.
3ـ زیارت مشترکه شب و روز اوّل رجب، شب و روز نیمه رجب و شب و روز نیمه شعبان1ـ زیارت عاشورا
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma