زیارت اوّل:

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
مفاتیح نوین
زیارت دوم:کیفیّت زیارت حضرت رضا(علیه السلام):

زیارت مشهور آن جناب است که در کتب معتبرى مانند «کامل الزیارات» و «عیون اخبارالرضا» و «مصباح الزائر» نقل شده و از عبارت «کامل الزیارات» به دست مى آید که این زیارت از یکى از ائمّه(علیهم السلام) روایت شده است.(1)

در کتاب هاى فوق، این زیارت با اندکى اختلاف نسبت به یکدیگر نقل شده است، و ما این زیارت را بر اساس نسخه متداول نقل مى کنیم:

پیش از آن که از منزل خارج شوى غسل مى کنى و در هنگام غسل چنین مى گویى:

 اَللّـهُمَّ طَهِّرْنى وَطَهِّرْ لى قَلْبى، وَاشْرَحْ لى صَدْرى، وَاَجْرِ عَلى لِسانى

خدایا پاکم کن و پاک کن دلم را و بگشا سینه ام را و مدح و ثناى خود را بر

مِدْحَتَکَ، وَالثَّنآءَ عَلَیْکَ، فَاِنَّهُ لا قُوَّةَ اِلاَّ بِکَ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْهُ لى طَهُوراً وَشِفآءً

زبانم جارى کن زیرا که نیرویى نیست جز بوسیله تو خدایا این غسل را برایم پاک کننده و درمان (دردهایم) قرار ده

و به هنگام بیرون رفتن مى گویى:

بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ اِلَى اللهِ، وَ اِلَى ابْنِ

به نام خدا و به (یارى) خدا و بسوى خدا و بسوى فرزند

رَسُولِ اللهِ، حَسْبِىَ اللهُ، تَوَکَّلْتُ عَلَى اللهِ، اَللّهُمَّ اِلَیْکَ تَوَجَّهْتُ، وَ اِلَیْکَ

رسول خدا بس است مرا خدا و توکل کردم بر خدا، خدایا به درگاه تو رو کنم و به سوى تو

قَصَدْتُ، وَ ما عِنْدَکَ اَرَدْتُ

آهنگ دارم و آنچه در پیش تو است (از فضل و احسان) مى خواهم

هنگامى که از خانه بیرون مى روى بر در خانه خود بایست و بگو:

اَللّـهُمَّ اِلَیْکَ وَجَّهْتُ وَجْهى، وَ عَلَیْکَ خَلَّفْتُ اَهْلى وَ مالى وَ ما خَوَّلْتَنى،

خدایا رویم را بدرگاه تو کردم و به امید تو جا گذاشتم خانواده و داراییم و نیز آنچه را تو به من ارزانى داشتى

وَ بِکَ وَثِقْتُ، فَلا تُخَیِّبْنى، یا مَنْ لا یُخَیِّبُ مَنْ اَرادَهُ، وَلا یُضَیِّعُ مَنْ

و به تو اعتماد کردم پس نومیدم مکن اى که نومید نکند هر که او را قصد کند و تباه نسازد

حَفِظَهُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ احْفَظْنى بِحِفْظِکَ، فَاِنَّهُ لا یَضیعُ مَنْ حَفِظْتَ

هر که را نگهدارى کند درود فرست بر محمّد و آل محمّد و نگهداریم کن به نگهدارى خود که براستى تو ضایع نکنى هر که را نگهدارى کنى

سپس هنگامى که به سلامت به مقصد رسیدى و خواستى به زیارت بروى، مجدّداً غسل مى کنى و مى گویى:

اَللّهُمَّ طَهِّرْنى وَطَهِّرْ لى قَلْبى، وَاشْرَحْ لى صَدْرى،

خدایا پاکم کن و پاک کن دلم را و بگشا سینه ام را و مدح

وَاَجْرِ عَلى لِسانى مِدْحَتَکَ وَ مَحَبَّتَکَ وَ الثَّنآءَ عَلَیْکَ، فَاِنَّهُ لا قُوَّةَ اِلاَّ بِکَ،

و دوستى و ثناى خود را بر زبانم جارى کن که براستى نیرویى نیست جز به تو و

وَقَدْ عَلِمْتُ اَنَّ قِوامَ دینىِ اَلتَّسْلیمُ لاَِمْرِکَ،وَالاِْتِّباعُ لِسُنَّةِ نَبِیِّکَ،وَالشَّهاَدَةُ

این را بخوبى دانسته ام که آنچه موجب ماندن و قوام دین من است همان تسلیم در برابر فرمان تو و متابعت از سنّت پیامبرت و گواهى دادن

عَلى جَمیعِ خَلْقِکَ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْهُ لى شِفآءً وَ نُوراً، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ.

به این مطلب براى همه خلق توست خدایا این غسل را براى من شفا و نورى قرار ده که تو بر هر چیز توانایى

آنگاه پاکیزه ترین لباس هاى خود را مى پوشى و به آرامى و وقار و با گام هاى کوتاه در حال گفتن

اَللهُ اَکْبَرُ و لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ و سُبْحانَ اللهِ و الْحَمْدُللهِِ

خدا بزرگتر است معبودى جز خدا نیست، منزه است خدا، ستایش خاص خداست

به سوى حرم حرکت مى کنى، و هنگام ورود به آن روضه مقدس مى گویى:

بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ، وَعَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى

به نام خدا و به (یارى) خدا و بر کیش ر سول خدا صلى

اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَ اَشْهَدُ اَنَّ

الله علیه و آله گواهى دهم که معبودى نیست جز خداى یگانه اى که شریک ندارد و گواهى دهم که همانا

مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَاَنَّ عَلِیّاً وَلِىُّ اللهِ

محمّد بنده و رسول او است و على ولى (و نماینده) خداست

سپس در مقابل قبر آن حضرت پشت به قبله مى ایستى و چنین مى گویى:

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَاَشْهَدُ

گواهى دهم که معبودى جز خداى یگانه نیست که شریک ندارد و گواهى دهم

اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَاَنَّهُ سَیِّدُ الاَْوَّلینَ وَالاْخِرینَ، وَاَنَّهُ سَیِّدُ

که همانا محمّد بنده و رسول اوست و او آقاى اوّلین و آخرین است و اوست آقاى

الاَْنْبِیآءِ وَالْمُرْسَلینَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ نَبِیِّکَ،

پیمبران و رسولان خدایا درود فرست بر محمّد بنده و رسول و پیامبر و بزرگ

وَسَیِّدِ خَلْقِکَ اَجْمَعینَ، صَلاةً لا یَقْوى عَلى اِحْصآئِها غَیْرُکَ، اَللّـهُمَّ

و آقاى آفریدگانت همگى درودى که نیروى شماره آن را کسى جز تونداشته باشد خدایا

صَلِّ عَلى اَمیرِ الْمُؤمِنینَ عَلِىِّ بْنِ اَبیطالِب، عَبْدِکَ وَ اَخى رَسُولِکَ، اَلَّذِى

درود فرست بر امیر مؤمنان على بن ابى طالب بنده و برادر رسولت آن بزرگوارى که

انْتَجَبْتَهُ بِعِلْمِکَ، وَ جَعَلْتَهُ هادِیاً لِمَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِکَ، وَالدَّلیلَ عَلى مَنْ

او را برگزیدى به علم خود و راهنماییش کردى براى هر که خواستى از خلق خود و دلیلش ساختى بر آن کس که

بَعَثْتَهُ بِرِسالاتِکَ، وَدَیّانَ الدّینِ بِعَدْلِکَ، وَفَصْلَ قَضآئِکَ بَیْنَ خَلْقِکَ،

برانگیختى او را به رسالت هاى خود و داور دین قرارش دادى از روى عدالت و فیصله دهنده حکم خود گرداندى او را در میان خلقت

وَالْمُهَیْمِنَ عَلى ذلِکَ کُلِّهِ، وَالسَّلامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَللّـهُمَّ

و مسلطش کردى بر همه اینها و سلام باد بر او و رحمت خدا و برکاتش خدایا

صَلِّ عَلى فاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ، وَزَوْجَةِ وَلِیِّکَ، وَاُمِّ السِّبْطَیْنِ الْحَسَنِ

درود فرست بر فاطمه دختر پیامبرت و همسر ولى و نماینده ات و مادر دو سبط (این امّت) حسن

وَالْحُسَیْنِ، سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، اَلطُّهْرَةِ الطّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ، اَلتَّقِیَّةِ

و حسین دو آقاى جوانان اهل بهشت آن بانوى پاک پاکیزه طاهره پرهیزکار

النَّقِیَّةِ، اَلرَّضِیَّةِ الزَّکِیَّةِ، سَیِّدَةِ نِسآءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعینَ، صَلاةً لا یَقْوى

زبده پسندیده تزکیه شده بانوى زنان اهل بهشت همه شان درودى بر او فرست که کسى

عَلى اِحْصآئِها غَیْرُکَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سِبْطَىْ نَبِیِّکَ،

نیروى شماره اش را جز تو نداشته باشد خدایا درود فرست بر حسن و حسین دو نوه پیغمبرت

وَسَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، اَلْقآئِمَیْنِ فى خَلْقِکَ، وَالدَّلیلَیْنِ عَلى مَنْ

و دو آقاى جوانان اهل بهشت که بپا خواستند در میان خلقت و دو نشانه بر آن کس که

بَعَثْتَ بِرِسالاتِکَ، وَدَیّانَىِ الدّینِ بِعَدْلِکَ، وَفَصْلَىْ قَضآئِکَ بَیْنَ خَلْقِکَ،

او را به رسالات خود مبعوث داشتى و دو داور در دینت از روى عدل تو و دو فیصله دهنده حکم تو در میان خلقت

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، عَبْدِکَ الْقآئِمِ فى خَلْقِکَ، وَالدَّلیلِ

خدایا درود فرست بر على بن الحسین بنده ات که قیام کرد در میان خلق تو و دلیل بود

عَلى مَنْ بَعَثْتَ بِرِسالاتِکَ، وَدَیّانِ الدّینِ بِعَدْلِکَ، وَفَصْلِ قَضآئِکَ بَیْنَ

بر آن کس که به رسالت مبعوثش داشتى و داور در دین بود به عدل و داد تو و فیصله دهنده حکم تو بود در میان

خَلْقِکَ، سَیِّدِ الْعابِدینَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ، عَبْدِکَ

خلقت آقاى عبادت کنندگان خدایا درود فرست بر محمّد بن على بنده ات

وَخَلیفَتِکَ فى اَرْضِکَ، باقِرِ عِلْمِ النَّبِیّینَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد

و جانشینت در روى زمین شکافنده علم پیمبران خدایا درود فرست بر جعفر بن محمّد

الصّادِقِ، عَبْدِکَ وَوَلِىِّ دینِکَ، وَ حُجَّتِکَ عَلى خَلْقِکَ اَجْمَعینَ، اَلصّادِقِ

صادق بنده و سرپرست دینت و حجّت تو بر همه خلقت آن امام راستگوى

الْبآرِّ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُوسَى بْنِ جَعْفَر، عَبْدِکَ الصّالِحِ، وَلِسانِکَ فى

نیکوکار خدایا درود فرست بر موسى بن جعفر بنده شایسته ات و زبان گویاى تو در

خَلْقِکَ، وَالنّاطِقِ بِحُکْمِکَ، وَالْحُجَّةِ عَلى بَرِیَّتِکَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلىِّ

میان خلقت آن که به حکم تو گویا بود و حجّتى بر خلق تو بود خدایا درود فرست بر على

بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضى، عَبْدِکَ وَ وَلِىِّ دینِکَ، اَلْقآئِمِ بِعَدْلِکَ، وَالدّاعى

بن موسى الرضا آن آقاى پسندیده و بنده تو و سرپرست دینت و قیام کننده به عدل و داد تو و دعوت کننده

اِلى دینِکَ وَدینِ آبائِهِ الصّادِقینَ، صَلاةً لا یَقْوى عَلى اِحْصائِها غَیْرُکَ،

به آیین تو و آیین پدران راستگویش درودى فرست که نیروى شماره اش را کسى جز تو نداشته باشد

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلىٍّ، عَبْدِکَ وَ وَلِیِّکَ الْقآئِمِ بِاَمْرِکَ، وَالدّاعى

خدایا درود فرست بر محمّد بن على بنده ونماینده ات که قیام کرد به فرمان تو و دعوت کرد

اِلى سَبیلِکَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلىِّ بْنِ مُحَمَّد، عَبْدِکَ وَ وَلِىِّ دینِکَ،

به راه تو خدایا درود فرست بر على بن محمّد بنده تو و سرپرست آیین تو

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ، اَلْعامِلِ بِاَمْرِکَ، اَلْقآئِمِ فى خَلْقِکَ،

خدایا درود فرست بر حسن بن على آن بزرگوارى که به دستورت عمل کرد و در میان خلقت بپاخواست

وَحُجَّتِکَ الْمُؤَدّى عَنْ نَبِیِّکَ، وَشاهِدِکَ عَلى خَلْقِکَ، اَلْمَخْصُوصِ

و آن حجّت عالى مقام تو که پرداخت (آنچه را بعهده داشت) از طرف پیامبرت و گواه تو بر خلقت آن که مخصوص گشت

بِکَرامَتِکَ، اَلدّاعى اِلى طاعَتِکَ، وَطاعَةِ رَسُولِکَ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ

به کرامتت و دعوت کننده بود بسوى فرمانبردارى تو و فرمانبردارى رسول تو و درودهاى تو بر

اَجْمَعینَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى حُجَّتِکَ وَ وَلِیِّکَ الْقآئِمِ فى خَلْقِکَ، صَلاةً

همگى ایشان باد خدایا درود فرست بر حجّتت و نماینده ات که قیام کننده است در میان خلق تو درودى

تآمَّةً نامِیَةً باقِیَةً، تُعَجِّلُ بِها فَرَجَهُ، وَتَنْصُرُهُ بِها، وَتَجْعَلُنا مَعَهُ فِى الدُّنْیا

کامل و روینده و ماندنى که شتاب کنى بدان وسیله در فرج او و بدان یاریش کنى و قرار دهى ما را با آن حضرت در دنیا

وَالاْخِرَةِ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِحُبِّهِمْ، وَاُوالى وَلِیَّهُمْ، وَاُعادى

و آخرت خدایا من تقرّب جویم به درگاه تو بوسیله دوستى ایشان و دوست دارم دوستشان را و دشمن دارم

عَدُوَّهُمْ، فَارْزُقْنى بِهِمْ خَیْرَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاصْرِفْ عَنّى بِهِمْ شَرَّ الدُّنْیا

دشمنشان را پس روزى من گردان بوسیله ایشان خوبى دنیا و آخرت را و بگردان از من به برکت ایشان شرّ دنیا

والاْخِرَةِ، وَاَهْوالَ یَوْمِ الْقِیامَةِ

و آخرت و دهشت هاى قیامت را

آنگاه نزد سر مبارک آن حضرت مى نشینى و مى گویى:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِىَّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ

سلام بر تو اى ولى خدا سلام بر تو اى حجّت خدا سلام بر تو اى نور

اللهِ فى ظُلُماتِ الاَْرْضِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَمُودَ الدّینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

خدا در تاریکى هاى زمین سلام بر تو اى استوانه دین سلام بر تو اى

وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوح نَبِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

وارث حضرت آدم برگزیده خدا سلام بر تو اى وارث نوح پیغمبر خدا سلام بر تو

یا وارِثَ اِبْراهیمَ خَلیلِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ اِسْماعیلَ ذَبیحِ اللهِ،

اى وارث ابراهیم خلیل خدا سلام برتو اى وارث اسماعیل قربانى خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُوسى کَلیمِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عیسى

سلام بر تو اى وارث موسى هم سخن خدا سلام بر تو اى وارث عیسى

رُوحِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُحَمَّد رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

روح خدا سلام بر تو اى وارث محمّد رسول خدا سلام بر تو اى

وارِثَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِىٍّ وَلِىِّ اللهِ، وَوَصِىِّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ،

وارث امیر مؤمنان على(ع) ولى خدا و وصىّ رسول پروردگار جهانیان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ الْحَسَنِ

سلام بر تو اى وارث فاطمه زهرا سلام بر تو اى وارث حسن

وَالْحُسَیْنِ، سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الجَنَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عَلىِّ بْنِ

و حسین دو آقاى جوانان اهل بهشت سلام بر تو اى وارث على بن

الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعابِدینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ باقِرِ عِلْمِ

الحسین سیّد و زینت عبادت کنندگان سلام بر تو اى وارث محمّد بن على شکافنده علم

الاَْوَّلینَ وَالاْخِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد الصّادِقِ

اوّلین و آخرین سلام بر تو اى وارث جعفر بن محمّد آن راستگوى

الْبآرِّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا

نیکوکار سلام بر تو اى وارث موسى بن جعفر سلام بر تو اى

الصِّدّیقُ الشَّهیدُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِىُّ الْبآرُّ التَّقِىُّ، اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ

راستى پیشه شهید سلام بر تو اى وصى نیک رفتار با تقوا گواهى دهم که براستى تو

اَقَمْتَ الصَّلاةَ وَآتَیْتَ الزَّکاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ،

برپا داشتى نماز را و بدادى زکات را و امر کردى به معروف (کار نیک) و نهى کردى از کار زشت

وَعَبَدْتَ اللهَ مُخْلِصاً حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْحَسَنِ

و پرستش کردى خدا را از روى اخلاص تا مرگت فرا رسید سلام بر تو اى ابا الحسن

وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ * سپس مى گویى: اَللّـهُمَّ اِلَیْکَ صَمَدْتُ مِنْ اَرْضى،

و رحمت خدا و برکاتش * * * * * * * خدایا به آهنگ دربار تو کوچ کردم از سرزمینم

وَقَطَعْتُ الْبِلادَ رَجاءَ رَحْمَتِکَ فَلا تُخَیِّبْنى، وَلا تَرُدَّنى بِغَیْرِ قَضآءِ

به امید رحمت تو شهرها را درنوردیدم پس نومیدم مکن و بازم مگردان بدون برآوردن

حاجَتى، وَارْحَمْ تَقَلُّبى عَلى قَبْرِ ابْنِ اَخى رَسُولِکَ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ

حاجتم و رحم کن به این رفت و آمد و روى آوردنم بر سَرِ قبر برادر زاده پیغمبرت که درودهاى تو بر او

وَآلِهِ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى یا مَوْلاىَ، اَتَیْتُکَ زآئِراً وافِداً عآئِذاً

و آلش باد پدر و مادرم به فدایت اى سرور من آمده ام براى زیارتت و واردم بر تو و پناهنده ام به تو

مِمّا جَنَیْتُ عَلى نَفْسى، وَاحْتَطَبْتُ عَلى ظَهْرى، فَکُنْ لى شافِعاً اِلَى اللهِ

از آن جنایاتى که بر خود کردم و بار گناهى که بر دوش کشیدم پس تو شفیع من باش در پیشگاه خداوند

یَوْمَ فَقْرى وَفاقَتى،فَلَکَ عِنْدَاللهِ مَقامٌ مَحْمُودٌ، وَاَنْتَ عِنْدَهُ وَجیهٌ

در روز نیاز و نداریم زیرا که تو در پیشگاه خداوند مقامى شایسته دارى و در نزد او آبرومندى

آنگاه دست راست را بلند مى کنى و مى گویى:

اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِحُبِّهِمْ وَبِوِلایَتِهِمْ،

خدایا من به تو تقرّب جویم بوسیله دوستى و ولایت این خاندان

اَتَوَلّى آخِرَهُمْ بِما تَوَلَّیْتُ بِهِ اَوَّلَهُمْ، وَاَبْرَءُ مِنْ کُلِّ وَلیجَة دُونَهُمْ، اَللّهُمَّ

دوست دارم آخرین آنها را به همان نحو که دوست داشتم اوّلین نفرشان را و بیزارى جویم از هر همدمى غیر از ایشان خدایا

الْعَنِ الَّذینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَکَ، وَاتَّهَمُوا نَبیَّکَ، وَ جَحَدُوا بِآیاتِکَ، وَ سَخِرُوا

لعنت کن کسانى که دگرگون کردند نعمت تو را و متّهم کردند (در امر خلافت) پیامبرت را و منکر شدند آیات تو را و به مسخره گرفتند

بِاِمامِکَ، وَ حَمَلُوا النّاسَ عَلى اَکْتافِ آلِ مُحَمَّد، اَللّـهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ

امام تو را و سوار کردند مردم را بر دوش آل محمّد (و بر علیه آنان تحریکشان کردند) خدایا من به تو تقرّب جویم

بِاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ، وَ الْبَرآئَةِ مِنْهُمْ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ یا رَحْمنُ

بوسیله لعنت کردن بر ایشان و بیزارى جستن از آنها در دنیا و آخرت اى خداى بخشاینده

سپس به پایین پاى آن حضرت برمى گردى و مى گویى:

صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْحَسَنِ، صَلَّى اللهُ عَلى

درود خدا بر تو اى ابا الحسن، درود خدا بر

رُوحِکَ وَ بَدَنِکَ، صَبَرْتَ وَ اَنْتَ الصّادِقُ الْمُصَدَّقُ، قَتَلَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ

روان تو و بر پیکرت باد بردبارى کردى با این که تو راستگویى بودى تصدیق شده خدا بکشد کسانى که تو را کشتند

بِالاَْیْدى وَ الاَْلْسُنِ.

بدست و زبان.

آنگاه بر قاتلان امیرمؤمنان و حسن و حسین و جمیع اهل بیت رسول خدا(علیهم السلام) لعن مى کنى، سپس به بالاى سر حضرت برمى گردى و دو رکعت نماز مى خوانى، در رکعت اوّل پس از حمد، سوره «یس» و در رکعت دوم سوره «الرحمن» را تلاوت مى کنى و در دعا و تضرّع، تلاش و همّت به خرج مى دهى و براى پدر و مادر و برادران دینى،زیاد دعا مى کنى. (البتّه انجام این امور در مواقعى است که ازدحام جمعیّت نباشد و گرنه مى توان در گوشه اى ایستاد و تمام زیارت را خواند).(1)

یادآورى:

الف) براى فرستادن لعن بر قاتلان ائمّه(علیهم السلام) اگر عبارت ذیل را که به گفته محدّث قمى(ره) از بعضى دعاها گرفته شده است(2)، بخواند شاید مناسب تر باشد:

اَللّـهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَقَتَلَةَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ،

خدایا لعنت کن کُشندگان امیر مؤمنان را و کشندگان حسن و حسین علیهم السلام را

وَقَتَلَةَ اَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکَ، اَللّهُمَّ الْعَنْ اَعْدآءَ آلِ مُحَمَّد وَقَتَلَتَهُمْ، وَزِدْهُمْ

و کشندگان خاندان پیامبرت را خدایا لعنت کن دشمنان آل محمّد و کشندگانشان را و بیفزا بر آنها

عَذاباً فَوْقَ الْعَذابِ، وَهَواناً فَوْقَ هَوان، وَذُلاّ فَوْقَ ذُلٍّ، وَخِزْیاً فَوْقَ

عذابى روى عذابى و خوارى بر روى خوارى و زبونى بر روى زبونى و رسوایى بر روى

خِزْى، اَللّـهُمَّ دُعَّهُمْ اِلَى النّارِ دَعّاً، وَاَرْکِسْهُمْ فى اَلیمِ عَذابِکَ رَکْساً،

رسوایى خدایا بیفکن آنها را بدوزخ به سختى و سرنگونشان کن در عذاب دردناک یک باره

وَاحْشُرْهُمْ وَاَتْباعَهُمْ اِلى جَهَنَّمَ زُمَراً.

و آنان را با پیروانشان گروه گروه بسوى جهنم محشور فرما.

ب) «علاّمه مجلسى»(رحمه الله) از «شیخ مفید»(رحمه الله) نقل کرده که مستحب است زائر محترم بعد از زیارت حضرت رضا(علیه السلام)، این دعا را بخواند:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ یا اَللهُ الدّآئِمُ فى مُلْکِهِ، اَلْقآئِمُ فى عِزِّهِ، اَلْمُطاعُ فى

خدایا از تو خواهم اى خدایى که فرمانرواییش همیشگى و عزّتش پایدار است و در سلطنتش (همه موجودات) فرمانبردار

سُلْطانِهِ، اَلْمُتَفَرِّدُ فى کِبْرِیائِهِ، اَلْمُتَوَحِّدُ فى دَیْمُومِیَّةِ بَقآئِهِ، اَلْعادِلُ فى

اویند، یکتا است در عظمت و بزرگوارى و یگانه است در بقاى همیشگى در میان مخلوقاتش به عدالت رفتار کند

بَرِیَّتِهِ، اَلْعالِمُ فى قَضِیَّتِهِ، اَلْکَریمُ فى تَأْخیرِ عُقُوبَتِهِ، اِلهى حاجاتى

و داناست در قضاوت و بزرگوار است در پس انداختن کیفر، خدایا حاجت هاى من

مَصْرُوفَةٌ اِلَیْکَ، وَآمالى مَوْقُوفَةٌ لَدَیْکَ، وَکُلَّما وَفَّقْتَنى مِنْ خَیْر فَاَنْتَ

بسوى تو بازگردد و آرزوهایم در پیشگاه تو باز ایستاده و هرگاه مرا به کار نیکى موفق کرده اى

دَلیلى عَلَیْهِ، وَطَریقى اِلَیْهِ، یا قَدیراً لا تَؤُدُهُ الْمَطالِبُ، یا مَلِیّاً یَلْجَأُ اِلَیْهِ

راهنماى من بر آن کار و طریق من بسوى آن تو بودى اى توانایى که (زیادى) خواسته ها درمانده اش نکند اى دارایى که به او پناه آرد

کُلُّ راغِب، مازِلْتُ مَصْحُوباً مِنْکَ بِالنِّعَمِ جارِیاً عَلى عاداتِ الاِْحْسانِ

هر مشتاق، همواره با نعمت هاى تو قرین بوده ام و بر شیوه هاى احسان

وَالْکَرَمِ، اَسْئَلُکَ بِالْقُدْرَةِ النّافِذَةِ فى جَمیعِ الاَْشْیآءِ، وَقَضآئِکَ الْمُبْرَمِ

و کرمت (که نسبت به من داشتى) گام بر مى داشتم از تو خواهم بدان نیروى نافذت در همه چیزها و بدان حکم مسلّمت

الَّذى تَحْجُبُهُ بِاَیْسَرِ الدُّعآءِ، وَبِالنَّظْرَةِ الَّتى نَظَـرْتَ بِها اِلَى الْجِبالِ

که با کوچکترین درخواستى آن را جلوگیرى کنى و بدان نظرى که از روى عنایت به کوه ها کردى

فَتَشامَخَتْ، وَ اِلَى الاَْرَضینَ فَتَسَطَّحَتْ، وَ اِلَى السَّمواتِ فَارْتَفَعَتْ،

و آنها بلندى گرفتند و به زمینها افکندى هموار شدند و به آسمان ها نگریستى و آنها مرتفع گشتند و

وَاِلَى الْبِحارِ فَتَفَجَّرَتْ، یا مَنْ جَلَّ عَنْ اَدَواتِ لَحَظاتِ الْبَشَرِ،وَلَطُفَ عَنْ

به دریاها آن نظر را کردى آنها روان گردیدند اى که والاترى از ابزار و آلات دید بشر و لطیف ترى از

دَقآئِقِ خَطَراتِ الْفِکَرِ، لا تُحْمَدُ یا سَیِّدى اِلاَّ بِتَوْفیق مِنْکَ یَقْتَضى

ریزه کارى هایى که در افکار خطور کند ستایش نشوى اى آقاى من جز به توفیق خودت که خود آن نیز موجب

حَمْداً، وَلا تُشْکَرُ عَلى اَصْغَرِ مِنَّة اِلاَّ اسْتَوْجَبْتَ بِها شُکْراً، فَمَتى

ستایش دیگرى است و سپاسگزاریت نشود بر کوچکترین نعمتى جز آن که سزاوار گردى بدان سپاسگزارى دیگرى را

تُحْصى نَعْمآؤُکَ یا اِلهى، وَتُجازى آلاؤُکَ یا مَوْلاىَ، وَتُکافَئُ صَنایِعُکَ

پس چه زمان نعمتهایت بشماره در آید اى معبود من و سپاسگزارى شود به عطاهایت اى سرور من و پاداش داده شود به داده هایت

یا سَیِّدى، وَمِنْ نِعَمِکَ یَحْمَدُ الْحامِدُونَ، وَمِنْ شُکْرِکَ یَشْکُرُ الشّاکِرُونَ،

اى آقاى من و آن هم از نعمت هاى توست که ستایشت کنند ستایش کنندگان و از سپاس توست که سپاسگزاریت کنند سپاسگزاران

وَاَنْتَ الْمُعْتَمَدُ لِلذُّنُوبِ فى عَفْوِکَ، وَالنّاشِرُ عَلَى الْخاطِئینَ جَناحَ

و تویى که مورد اعتمادى در گذشتت از گناهان و گستراننده بر خطاکاران بال هاى

سِتْرِکَ، وَاَنْتَ الْکاشِفُ لِلضُّرِّ بِیَدِکَ، فَکَمْ مِنْ سَیِّئَة اَخْفاها حِلْمُکَ حَتّى

پرده پوشیت را و تویى برطرف کننده سختى به قدرتت چه بسیار گناهى که پوشاند آن را بردباریت تا این که

دَخِلَتْ، وَحَسَنَة ضاعَفَها فَضْلُکَ حَتّى عَظُمَتْ عَلَیْها مُجازاتُکَ، جَلَلْتَ

از بین رفت و کار نیکى که چند برابرش کرد فضل تو تا بزرگ گردید براى آن پاداش تو،

اَنْ یُخافَ مِنْکَ اِلاَّ الْعَدْلُ، وَاَنْ یُرْجى مِنْکَ اِلاَّ الاِْحْسانُ وَالْفَضْلُ، فَامْنُنْ

تو برترى از آن که از تو بترسند جز ازعدالتت و از این که جز احسان و فضل چیز دیگرى از تو امید رود، منّت بنه

عَلَىَّ بِما اَوْجَبَهُ فَضْلُکَ، وَلا تَخْذُلْنى بِما یَحْکُمُ بِهِ عَدْلُکَ، سَیِّدى لَوْ

بر من بدانچه لازمه فضل توست و زبونم مکن بدانچه عدالتت بدان حکم کند اى آقاى من اگر

عَلِمَتِ الاَْرْضُ بِذُنُوبى لَساخَتْ بى، اَوِ الْجِبالُ لَهَدَّتْنى، اَوِ السَّماواتُ

براستى زمین از گناهان من آگاه بود حتماً مرا در خود فرو برده بود یا اگر کوه ها بدانها اطلاع داشت مرا درهم مى شکست یا اگر آسمانها

لاَخْتَطَفَتْنى، اَوِ الْبِحارُ لاََغْرَقَتْنى، سَیِّدى سَیِّدى سَیِّدى، مَـوْلاىَ

مى دانستند مرا ربوده بودند یا اگر دریاها مى دانست مرا در امواج خود غرق مى کرد اى آقاى من ... و اى مولا

مَـوْلاىَ مَـوْلاىَ، قَدْ تَکَرَّرَ وُقُوفى لِضِیافَتِکَ، فَلا تَحْرِمْنى ما وَعَدْتَ

و سرور من... براستى بارها شد که به مهمانیت آمدم پس محرومم مکن از آنچه به درخواست کنندگانت

الْمُتَعَرِّضینَ لِمَسْئَلَتِکَ، یا مَعْرُوفَ الْعارِفیِنَ، یا مَعْبُودَ الْعابِدینَ، یا

وعده فرمودى اى مورد شناسایى براى عارفان و اى معبود عبادت کنندگان و اى

مَشْکُورَ الشّاکِرینَ، یا جَلیسَ الذّاکِرینَ، یا مَحْمُودَ مَنْ حَمِدَهُ، یا

مورد سپاس سپاس گزاران و اى همنشین اهل ذکر اى ستوده ستایش کنندگان اى

مَوْجُودَ مَنْ طَلَبَهُ، یا مَوْصُوفَ مَنْ وَحَّدَهُ، یا مَحْبُوبَ مَنْ اَحَبَّهُ، یا غَوْثَ

حاضر نزد آن کس که تو را جوید اى توصیف شده کسى که بیگانگى او را بپرستد اى محبوب دوستدارش اى فریادرس

مَنْ اَرادَهُ، یا مَقْصُودَ مَنْ اَنابَ اِلَیْهِ، یا مَنْ لا یَعْلَمُ الْغَیْبَ اِلاَّ هُوَ، یا مَنْ لا

هر که آهنگش کند اى مقصد کسى که بسویش بازگردد اى که نداند غیب را جز او اى که

یَصْرِفُ السُّوءَ اِلاَّ هُوَ، یا مَنْ لا یُدَبِّرُ الاَْمْرَ اِلاَّ هُوَ، یا مَنْ لا یَغْفِرُ الذَّنْبَ

نگرداند بدى (و بلا) را جز او اى که تدبیر کار را نکند

اِلاَّ هُوَ، یا مَنْ لا یَخْلُقُ الْخَلْقَ اِلاَّ هُوَ، یا مَنْ لا یُنَزِّلُ الْغَیْثَ اِلاَّ هُوَ، صَلِّ

جز او اى که نیامرزد گناه را جز او اى که نیافریند خلق را جز او اى که فرو نفرستد باران را جز او درود

عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاغْفِرْ لى یا خَیْرَ الْغافِرینَ، رَبِّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ

فرست بر محمّد و آل محمّد و بیامرز مرا اى بهترین آمرزندگان پروردگارا از تو آمرزش خواهم

اسْتِغْفارَ حَیآء، وَاَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ رَجآء، وَاَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ اِنابَة،

آمرزش شرمسارى و حیا و از تو آمرزش خواهم آمرزش امیدوارى و از تو آمرزش خواهم آمرزش توبه جویى

وَاَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ رَغْبَة،وَاَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ رَهْبَة،وَاَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ

و بازگشت و از تو آمرزش خواهم آمرزش از روى اشتیاق و از تو آمرزش خواهم آمرزش از روى بیم و هراس و از تو آمرزش خواهم آمرزش از روى

طاعَة، وَاَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ ایمان، وَاَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ اِقْرار، وَاَسْتَغْفِرُکَ

طاعت و فرمانبردارى و از تو آمرزش خواهم آمرزش از روى ایمان و از توآمرزش خواهم از روى اقرار (بگناه) و از تو آمرزش خواهم آمرزش

اسْتِغْفارَ اِخْلاص، وَاَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ تَقْوى، وَاَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ

از روى اخلاص و از تو آمرزش خواهم آمرزش تقوا و پرهیزکارى و از تو آمرزش خواهم آمرزش از روى

تَوَکُّل، وَاَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ ذِلَّة، وَاَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفارَ عامِل لَکَ، هارِب

توکّل و از تو آمرزش خواهم آمرزش از روى خوارى و از تو آمرزش خواهم آمرزش کسى که برایت کار کرده و از (ترس) تو بسوى

مِنْکَ اِلَیْکَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَتُبْ عَلَىَّ وَ عَلى والِدَىَّ بِما

خودت گریخته پس درود فرست بر محمّد و آل محمّد و توجه کن بر من و بر پدر و مادرم بدانچه

تُبْتَ وَتَتُوبُ عَلى جَمیعِ خَلْقِکَ، یا اَرْحَـمَ الرّاحِمینَ، یا مَنْ یُسَمّى

توجه کرده و بازگردى بر همه خلق خود اى مهربانترین مهربانان اى که نامور گشتى

بِالْغَفُورِ الرَّحیمِ، یا مَنْ یُسَمّى بِالْغَفُورِ الرَّحیمِ، یا مَنْ یُسَمّى بِالْغَفُورِ

به آمرزنده مهربان اى که نامور گشتى به آمرزنده مهربان اى که نامور گشتى به آمرزنده

الرَّحیمِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،وَاقْبَلْ تَوْبَتى،وَ زَکِّ عَمَلى،وَاشْکُرْ

مهربان درود فرست بر محمّد و آل محمّد و بپذیر توبه ام را و پاک کن کردارم را و قدردانى کن

سَعْیى، وَارْحَمْ ضَراعَتى، وَلاتَحْجُبْ صَوْتى، وَلا تُخَیِّبْ مَسْئَلَتى، یا

از سعى و کوششم و رحم کن به تضرّع و زاریم و در پرده (بى توجهى خود) قرار مده آوازم را و نومید مکن درخواستم را اى

غَوْثَ الْمُسْتَغیثینَ، وَاَبْلِغْ اَئِمَّتى سَلامى وَدُعآئى، وَشَفِّعْهُمْ فى جَمیعِ

فریادرس فریادخواهان و برسان به امامان و پیشوایانم سلام و دعاى مرا و شفیع ساز آنها را براى من در تمام

ما سَئَلْتُکَ، وَاَوْصِلْ هَدِیَّتى اِلَیْهِمْ کَما یَنْبَغى لَهُمْ، وَزِدْهُمْ مِنْ ذلِکَ ما

آنچه از تو درخواست کردم و برسان هدیه مرا به ایشان بدان سان که شایسته مقام آنهاست و بیفزا براى آنها آنچه را

یَنْبَغى لَکَ بِاَضْعاف لا یُحْصیها غَیْرُکَ، وَلا حَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ الْعَلِىِّ

تو سزاوار آنى به چندین برابر که شماره اش نتواند جز تو و جنبش و نیرویى نیست جز به خداى

الْعَظیمِ، وَصَلَّى اللهُ عَلى اَطْیَبِ الْمُرْسَلینَ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرینَ.(4)

والاى بزرگ و درود خدا بر پاکیزه ترین فرستادگان محمّد و آل پاکش.

 


1 کامل الزیارات، باب 102، صفحه 309، حدیث 2.
2. عیون اخبار الرضا، جلد 2، صفحه 267، حدیث 1 و کامل الزیارات، باب 102، صفحه 309، حدیث 2 و مصباح الزائر، صفحه 389 .
3. رجوع کنید به: بحارالانوار، جلد 30، صفحه 393 .
4. بحارالانوار، جلد 99، صفحه 57.
زیارت دوم:کیفیّت زیارت حضرت رضا(علیه السلام):
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma