اعمال مشترک این ماه

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
مفاتیح نوین
شب اوّل ماه:فضیلت ماه شعبان

1ـ روزه; درباره روزه مستحبّى در این ماه بسیار تأکید شده است. رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) این ماه را روزه مى گرفت و آن را به ماه مبارک رمضان وصل مى کرد.(1)

روایات فراوانى درباره روزه ماه شعبان وارد شده است که مختصرى از آنها را نقل مى کنیم:

الف) رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: «شعبان ماه من است و رمضان ماه خداست; هر کس یک روز از ماه مرا روزه بدارد، من در قیامت شفیع او خواهم بود و هر کس، دو روز از آن را روزه بگیرد، خداوند گناهان گذشته اش را مى آمرزد و هر کس که سه روز روزه بدارد، به او گفته مى شود (از گناهان پاک شده اى) اعمالت را از ابتدا شروع کن».(2)

ب) از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که چون ماه شعبان داخل مى شد، امام زین العابدین(علیه السلام) اصحاب خود را جمع مى کرد و مى فرمود: اى یاران من! مى دانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى فرمود: شعبان ماه من است پس براى محبّت به پیامبر(صلى الله علیه وآله)، و براى تقرّب به پروردگار خود، این ماه را روزه بدارید، به حقّ آن خدایى که جان على بن الحسین(علیهما السلام) در دست اوست سوگند یاد مى کنم که از پدرم حسین بن على(علیهما السلام) شنیدم فرمود: از امیرمؤمنان(علیه السلام) شنیدم که: هر کس ماه شعبان را براى محبّت به پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) و تقرّب به خداوند روزه بگیرد، خداوند او را دوست مى دارد و به کرامت خویش در روز قیامت نزدیک مى کند، و بهشت را بر او واجب مى گرداند.(3)

ج) صفوان جمّال مى گوید: امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: کسانى را که در اطراف و نواحى تو هستند به روزه در ماه شعبان وادار کن! گفتم: فدایت شوم آیا در فضیلت آن چیز مهمّى وجود دارد؟ فرمود: آرى، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هنگامى که هلال ماه شعبان را مى دید، فرمان مى داد که منادى در مدینه ندا دهد و بگوید: اى اهل یثرب! من فرستاده خدا به سوى شمایم; آگاه باشید که شعبان ماه من است، پس خداوند رحمت کند کسى را که یارى کند مرا بر این ماه (یعنى آن را روزه بدارد) سپس امام(علیه السلام) در ادامه فرمود: امیر مؤمنان على(علیه السلام) مى فرمود: از زمانى که این سخن را از منادى رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) شنیدم، هرگز روزه ماه شعبان از من فوت نشد و تا زمانى که زنده ام نیز از من فوت نخواهد شد ان شاءاللّه.(4) (البتّه آنها که نمى توانند همه ماه را روزه بگیرند، خوب است هر مقدار را که مى توانند، روزه بگیرند).

2ـ طبق روایت امام صادق(علیه السلام) هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ.(5)

3ـ هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، اَلْحَىُّ الْقَیُّومُ، وَ اَتـُوبُ اِلَیْهِ.(6)

از روایات استفاده مى شود که بهترین ذکرها در این ماه استغفار است و هر کس هر روز از این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند، مثل آن است که در ماههاى دیگر هفتادهزار مرتبه استغفار کرده است.(7)

4ـ صدقه دادن و کمک به نیازمندان در این ماه فضیلت فراوان دارد. راوى مى گوید: به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: یابن رسول اللّه! بهترین اعمال در این ماه کدام است؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار. هر کس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند متعال، صدقه او را پرورش مى دهد همچنان که شما شتربچّه اى را پرورش مى دهید، و در قیامت به صاحبش مى رسد، در حالى که به اندازه کوه اُحُد بزرگ شده باشد!(8)

در روایت دیگرى از امام رضا(علیه السلام) آمده است که صدقه در این ماه سبب نجات از آتش دوزخ است.(9)

5ـ صلوات بر پیامبر و آلش(علیهم السلام) در این ماه ثواب زیادى دارد. در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: شعبان ماه من است، در این ماه بر من و آل من، بسیار صلوات بفرستید.(10)

6ـ در تمام این ماه، هزار بار بگوید: لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ، وَ لانَعْبُدُ اِلاَّ اِیّاهُ، مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ، وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ. در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)آمده است: کسى که چنین کند; در قیامت در حالى از قبرش خارج مى شود که چهره اش مثل ماه شب بدر (شب چهاردهم) مى درخشد.(11)

7ـ در هر پنجشنبه ماه شعبان، دو رکعت نماز بگزارد; در هر رکعت بعد از سوره «حمد» صد مرتبه، سوره «توحید» را بخواند و پس از سلام، صد بار صلوات بفرستد. در روایتى که امیر مؤمنان(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل کرده، آمده است که هر کس این نماز را بگزارد خداوند هر حاجتى از حاجت هاى دینى و دنیوى که داشته باشد، برآورده سازد و هر کس آن روز را روزه بدارد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام کند.

در همین روایت، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: در هر روز پنجشنبه از ماه شعبان، آسمانها را زینت مى کنند، و فرشتگان عرض مى کنند: خداوندا! روزه دارانِ این ماه را بیامرز و دعایشان را مستجاب گردان!(12)

8ـ در هر روز از ماه شعبان در وقت ظهر و در شب نیمه آن، این صلوات را که از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده بخواند:

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ،

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد درخت نبوت و جایگاه رسالت

وَمُخْتَلَفِ الْمَلائِکَةِ، وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ، وَاَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى

و محل رفت و آمد فرشتگان و معدن دانش و خاندان وحى خدایا درود فرست بر

مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَها،

محمّد و آل محمّد کشتى جارى در اقیانوسهاى بیکران ایمن شود هر که سوار آن کشتى گردد

وَیَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا، اَلْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ، وَاللاّزِمُ

و غرق شود کسى که آن را واگذارد، هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسى که از ایشان عقب ماند به نابودى گراید

لَهُمْ لاحِقٌ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلْکَهْفِ الْحَصینِ،

ولى ملازم ایشان به حق خواهد رسید خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد آن پناه گاه محکم

وَغِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ، وَمَلْجَأِ الْهارِبینَ، وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ،

و فریادرس بیچاره درمانده و پناه گریختگان و دستاویز محکم براى وسیله جویان

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، صَلاةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً، وَلِحَقِّ

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد درود بسیارى که موجب خشنودى ایشان گردد و حق

مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اَدآءً وَقَضآءً، بِحَوْل مِنْکَ وَقُوَّة یا رَبَّ الْعالَمینَ، اَللّهُمَّ

محمّد و آل محمّد اداء گشته و انجام وظیفه ما شده باشد به جنبش و نیروى تو اى پروردگار جهانیان خدایا

صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلطَّیِّبینَ الاَْبْرارِ الاَْخْیارِ، اَلَّذینَ اَوْجَبْتَ

درود فرست بر محمّد و آل محمّد آن پاکان نیکوکار برگزیده آن کسانى که

حُقُوقَهُمْ، وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلایَتَهُمْ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ

حقوقشان را واجب کردى و اطاعت و دوستیشان را فرض نمودى خدایا درود فرست برمحمّد و آل

مُحَمَّد، وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِکَ، وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِکَ، وَارْزُقْنى مُواساةَ

محمّد و آباد کن دل مرا به اطاعت خود و به وسیله نافرمانیت رسوایم مکن و روزى من گردان که

مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ، بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِکَ، وَنَشَرْتَ عَلَىَّ

کمک مالى دهم بر کسى که روزیت را بر او تنگ کردى بوسیله آنچه بر من فراخ گرداندى از فضل خویش و گستردى بر من

مِنْ عَدْلِکَ، وَاَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّکَ، وَهذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ، شَعْبانُ

از عدل خویش و مرا در زیر سایه ات زنده داشتى و این ماه پیمبرت و آقاى رسولانت ماه شعبان است که

الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ، اَلَّذى کانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ

اطراف آن را به رحمت و خشنودى خود پوشاندى آن ماهى که رسول خدا صلى اللّه

عَلَیْهِ وَالِه وَسَلَّمَ، یَدْاَبُ فى صِیامِهِ وَقِیامِهِ، فى لَیالیهِ وَاَیّامِهِ، بُخُوعاً لَکَ

علیه و آله و سلم کوشش بسیار داشت در روزهو شب زنده داریش هم در شبها و هم در روزهایش بخاطر فروتنى

فى اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ حِمامِهِ، اَللّـهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ

در برابر تو در مورد گرامى داشتن و بزرگداشتنش هم چنان تا هنگام مرگش خدایا پس ما را کمک ده تا

بِسُنَّتِهِ فیهِ، وَنَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ، اَللّـهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً،

روش او را در این ماه پیروى کنیم و به شفاعتى که نزد اوست برسیم خدایا قرار ده او را براى من شفیعى پذیرفته

وَطَریقاً اِلَیْکَ مَهْیَعاً، وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً، حَتّى اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى

و راهى بسویت که همواره باشد و مرا پیرو او گردان تا به جایى که در روز قیامت تو را در

راضِیاً، وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً، قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ،

حالى دیدار کنم که از من خشنود باشى و گناهانم را نادیده گیرىو براى من واجب کرده باشى از جانب خود رحمت و خشنودى را و

وَاَنْـزَلْتَنى دارَ الْقَـرارِ، وَ مَحَـلَّ الاَْخْیـارِ.(13)

مرا در خانه همیشگى (بهشت جاویدان) و منزلگاه نیکان فرود آرى.

 

9ـ مناجات شعبانیّه

به گفته عالم بزرگوار مرحوم «سیّد بن طاووس» در کتاب «اقبال» این مناجات را امیرمؤمنان على(علیه السلام) و فرزندانش ـ علیهم آلاف التحیّة و السلام ـ در ماه شعبان مى خواندند.

از این تعبیر به خوبى روشن مى شود که این مناجات اهمیّت فراوان دارد که همه ائمّه معصومین(علیهم السلام) بر آن مداومت داشتند و مطالعه محتواى آن نیز گواه بر اهمیّت فوق العاده آن است و در واقع یک دوره عرفان اسلامى در بالاترین سطح در آن منعکس شده و اگر انسان مفاهیم این مناجات عظیم را در درون قلب و جان خود پیاده کند، مقامات طولانى سیر و سلوک الى الله را پیموده است.

آنچه مهم است دقّت در بندبند این مناجات و تعبیرات لطیف و عالى آن و سپس هماهنگ ساختن روح و فکر با این تعبیرات است.

از خدا مى خواهیم که همه ما را اهل این مناجات قرار دهد و از متخلّقان آن سازد.

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُکَ، وَاسْمَعْ

خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و بشنو دعایم را هنگامى که تو را خوانم و بشنو

نِدائى اِذا نادَیْتُکَ، وَاَقْبِلْ عَلىَّ اِذا ناجَیْتُکَ، فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ، وَوَقَفْتُ بَیْنَ

صدایم را هر گاه تو را صدا زنم و رو به من کن هرگاه با تو راز گویم زیرا من به سوى تو گریختم و پیش رویت

یَدَیْکَ مُسْتَکیناً لَکَ، مُتَضرِّعاً اِلَیْکَ، راجِیاً لِما لَدَیْکَ ثَوابى، وَتَعْلَمُ ما فى

ایستادم در حال بیچارگى و فروتنى به درگاهت و امیدوارم ثوابم را که در پیش توست و تو آنچه را من در دل دارم مى دانى

نَفْسى، وَتَخْبُرُ حاجَتى، وَتَعْرِفُ ضَمیرى، وَلا یَخْفى عَلَیْکَ اَمْرُ مُنْقَلَبى

و حاجتم را آگاهى و از نهادم باخبرى و سرانجام کار و سرمنزل من بر تو روشن است

وَمَثْواىَ، وَما اُریدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقى، واَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتى، وَاَرْجُوهُ

و نیز آنچه را مى خواهم از گفتارم بدان لب گشایم و آن طلبى را که مى خواهم به زبان آرم و امید آن را

لِعاقِبَتى(14)، وَقَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَىَّ یا سَیِّدى فیما یَکُونُ مِنّى اِلى آخِرِ

براى سرانجام کارم دارم، اى آقاى من مقدّرات تو بر من جارى گشته در آنچه از من تا آخر

عُمْرى، مِنْ سَریرَتى وَعَلانِیَتى، وَبِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتى وَنَقْصى،

عمر سر زند چه از کارهاى پنهانم و چه آشکارم و بدست توست نه به دست دیگرى کم و زیاد شدن

وَنَفْعى وَضَرّى، اِلهى اِنْ حَرَمْتَنى فَمَنْ ذَا الَّذى یَرْزُقُنى، وَاِنْ خَذَلْتَنى

و سود و زیان من خدایا اگر توام محروم کنى پس کیست که روزیم دهد و اگر تو خوارم کنى

فَمَنْ ذَا الَّذى یَنْصُرُنى، اِلـهى اَعُوذُ بِکَ مِنَ غَضَبِکَ وَحُلُولِ سَخَطِکَ،

پس کیست که یاریم دهد خدایا پناه برم به تو از خشمت و فرو ریختن عذابت

اِلـهى اِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَاْهِل لِرَحْمَتِکَ، فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلىَّ بِفَضْلِ

خدایا اگر من شایستگى رحمت تو را ندارم ولى تو شایسته آنى که از زیاده بخششت به من احسان کنى

سِعَتِکَ، اِلهى کَاَنّى بِنَفْسى واقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ، وَقَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَکُّلى

خدایا خود را چنان مى نگرم که گویا در برابرت ایستاده و آن توکل نیکویى که

عَلَیْکَ، فَقُلْتَ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَتَغَمَّدْتَنى بِعَفْوِکَ، اِلـهى اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلى

بر تو دارم بر سر من سایه افکنده و تو نیز آنچه را شایسته آنى درباره من فرموده و مرا در سراپرده عفو خویش پوشانده اى خدایا اگر بگذرى پس کیست که

مِنْکَ بِذلِکَ، وَاِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلى وَلَمْ یُدْنِنى مِنْکَ عَمَلى، فَقَدْ جَعَلْتُ

از تو بدین کار سزاوارتر باشد و اگر مرگم نزدیک شده و عملم مرا به تو نزدیک نکرده من به ناچار

الاِْقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتى، اِلـهى قَدْ جُرْتُ عَلى نَفْسى فِى النَّظَرِ لَها،

اقرار مى دهم اقرار به گناه را وسیله خویش به درگاهت خدایا من بر خویشتن ستم کردم در آن توجهى که بدان کردم

فَلَهَاالْوَیْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها، اِلـهى لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَىَّ اَیّامَ حَیاتى، فَلا تَقْطَعْ

پس واى بر او اگر نیامرزیش خدایا پیوسته در دوران زندگى نیکى تو بر من مى رسد پس

بِرَّکَ عَنّى فى مَماتى، اِلـهى کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لى بَعْدَ مَماتى،

نیکیت را در هنگام مرگ نیز از من مگیر خدایا من چگونه مأیوس شوم از این که پس از مرگ مورد حسن نظر تو واقع گردم

وَاَنْتَ لَمْ تُوَلِّنى اِلاَّ الْجَمیلَ فى حَیاتى، اِلـهى تَوَلَّ مِنْ اَمْرى ما اَنْتَ

در صورتى که در دوران زندگیم جز به نیکى سرپرستیم نکردى خدایا سرپرستى کن کار مرا چنانچه تو

اَهْلُهُ، وَعُدْ عَلَىَّ بِفَضْلِکَ عَلى مُذْنِب قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ، اِلهى قَدْ سَتَرْتَ

شایسته آنى و توجه کن بر من به فضل خویش که همچون گنهکارى هستم که نادانیش سراپا او را فراگرفته خدایا براستى تو

عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْیا، وَ اَ نَا اَحْوَجُ اِلى سَتْرِها عَلَىَّ مِنْکَ فى الاُْخْرى،

گناهانى را در دنیا بر من پوشاندى که من به پوشاندن آنها در آخرت محتاج ترم (در دنیا پوشاندى)

اِلهى قَدْ اَحْسَنْتَ اِلَىَّ اِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَِحَد مِنْ عِبادِکَ الصّالِحینَ،

با این که آشکارش نکردى براى هیچ یک از بندگان شایسته ات

فَلاتَفْضَحْنى یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى رُؤُسِ الاَْشْهادِ، اِلـهى جُودُکَ بَسَطَ اَمَلى،

اى خدا پس در روز قیامت در برابر دیدگان مردم مرا رسوا مکن خدایا جود و بخششت آرزویم را گستاخ کرده

وَعَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلى، اِلـهى فَسُرَّنى بِلِقآئِکَ یَوْمَ تَقْضى فیهِ بَیْنَ

و گذشت تو برتر است از عمل من خدایا مرا در آن روزى که میان بندگانت داورى کنى به دیدارت مسرور ساز

عِبادِکَ، اِلـهى إِعْتِذارى اِلَیْکَ اِعْتِذارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ،

خدایا عذرخواهى من به درگاهت عذرخواهى کسى است که بى نیازنشده از پذیرفتن عذرش

فَاقْبَلْ عُذْرى یا اَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْهِ الْمُسیئُونَ، اِلـهى لا تَرُدَّ حاجَتى،

پس عذر مرا بپذیر اى بزرگوارترین کسى که گنهکاران به درگاهش معذرت خواهى کنند خدایا حاجتم را بازمگردان

وَلا تُخَیِّبْ طَمَعى، وَلا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجآئى وَاَمَلى، اِلـهى لَوْ اَرَدْتَ

و طمعم را به نومیدى مکشان و امید و آرزویم را از درگاهت قطع مفرما خدایا اگر خوارى

هَوانى لَمْ تَهْدِنى، وَلَوْ اَرَدْتَ فَضیحَتى لَمْ تُعافِنى، اِلـهى ما اَظُنُّکَ تَرُدُّنى

مرا خواسته بودى راهنماییم نمى کردى و اگر رسواییم را مى خواستى تندرستیم نمى دادى خدایا گمان ندارم که مرا بازگردانى

فى حاجَة قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرى فى طَلَبِها مِنْکَ، اِلـهى فَلَکَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً

در مورد حاجتى که عمر خویش را در خواستن آن از تو سپرى کردم خدایا ستایش خاص توست ستایش ابدى

دآئِماً سَرْمَداً، یَزیدُ وَلا یَبیدُ، کَما تُحِبُّ وَتَرْضى، اِلـهى اِنْ اَخَذْتَنى

جاویدان همیشگى که فزون شود ولى کم نگردد بدان نحو که دوست دارى و خشنود شوى خدایا اگر مرا

بِجُرْمى اَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ، وَاِنْ اَخَذْتَنى بِذُنُوبى اَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ، وَاِنْ

به جنایتم مأخوذ دارى من هم تو را به عفوت بگیرم و اگر به گناهم بگیرى من هم تو را به آمرزشت بگیرم و اگر به

اَدْخَلْتَنىِ النّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَها اَنّى اُحِبُّکَ، اِلـهى اِنْ کانَ صَغُرَ فى جَنْبِ

دوزخم ببرى بدوزخیان اعلام مى کنم که من تو را دوست دارم خدایا اگر عمل من در جنب

طاعَتِکَ عَمَلى، فَقَدْ کَبُرَ فى جَنْبِ رَجآئِکَ اَمَلى، اِلـهى کَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ

اطاعت تو کوچک است ولى آرزویم در کنار امید تو بزرگ است خدایا چگونه من از

عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوماً، وَ قَدْ کانَ حُسْنُ ظَنّى بِجُودِکَ اَنْ تَقْلِبَنى

پیش تو محروم برگردم با این که چنان حسن ظنى من به جود و بخششت داشتم که مرا مورد رحمت خویش قرار داده

بِالنَّجاةِ مَرْحُوماً، اِلـهى وَ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرى فى شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ،

با نجات بازم خواهى گرداند خدایا من عمرم را در حرص غفلت از تو سپرى کردم و

وَاَبْلَیْتُ شَبابى فى سَکْرَةِ التَّباعُدِ مِنْکَ، اِلـهى فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّامَ اغْتِرارى

جوانیم را در مستى دورى از تواز بین بردم و از این رو خدایا بیدار نشدم در آن روزگارى

بِکَ، وَرُکُونى اِلى سَبیلِ سَخَطِکَ، اِلهى وَاَ نَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ، قائِمٌ بَیْنَ

که به کرم تو مغرور بودم و به راه خشم تو متمایل گشته بودم خدایا من بنده تو و فرزند بنده توام که در برابرت ایستاده

یَدَیْکَ، مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ اِلَیْکَ، اِلـهى اَنـَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ

وبه وسیله کرم تو به درگاهت توسل جویم خدایا من بنده اى هستم که مى خواهم از آلودگى آنچه بدان با تو

اُواجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائى مِنْ نَظَرِکَ، وَاَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ، اِذِ الْعَفْوُ

روبه رو شدم از بى حیایى خودم در پیش روى تو خود را پاک سازم و از تو گذشت مى خواهم زیرا گذشت

نَعْتٌ لِکَرَمِکَ، اِلـهى لَمْ یَکُنْ لى حَوْلٌ فَانْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ اِلاَّ فى

وصف شناساى کرم توست خدایا من آن نیرویى که بتوانم بوسیله آن خود را از نافرمانیت منتقل سازم ندارم مگر در آن

وَقْت اَیْقَظْتَنى لِمَحَبَّتِکَ، وَکَما اَرَدْتَ اَنْ اَکُونَ کُنْتُ، فَشَکَرْتُکَ بِاِدْخالى

وقت که تو براى دوستیت بیدارم کنى و آن طور که خواهى باشم پس تو را سپاس گویم که مرا

فى کَرَمِکَ، وَلِتَطْهیرِ قَلْبى مِنْ اَوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ، اِلـهى اُنْظُرْ اِلَىَّ نَظَرَ

در کرم خویش داخل کردى و دلم را از چرکیهاى بى خبرى و غفلت از خویش پاکیزه ساختى خدایا به من بنگر نگریستن

مَنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ، وَاسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَاَطاعَکَ، یا قَریبَاً لا یَبْعُدُ عَنِ

کسى که او را خوانده اى و او پاسخت داده و به یارى خویش به کارش واداشته اى و فرمانبریت کرده اى نزدیکى که دور نگردى

المُغْتَرِّ بِهِ، وَیا جَواداً لایَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ، اِلـهى هَبْ لى قَلْباً یُدْنیهِ

از آن کس که بدو مغرور گشته و اى بخشنده اى که بخل نورزد از آن کس که امید نیکیش داردخدایا دلى به من بده که

مِنْکَ شَوْقُهُ، وَلِساناً یُرْفَعُ اِلَیْکَ صِدْقُهُ، وَنَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ، اِلـهى إنَّ

اشتیاقش به تو موجب نزدیکیش به تو گردد و زبانى که صدق گفتارش بسوى تو بالا آید و نظر حقیقت بینى که همان حقیقتش او را به تو نزدیک گرداند خدایا

مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُول، وَمَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُول، وَمَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیْهِ

کسى که بوسیله تو شناخته شد گمنام نیست و کسى که به تو پناهنده شد خوار نیست و کسى که تو بسویش رو کنى

غَیْرُ مَمْلُوک، اِلهى اِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنیرٌ، وَاِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ

بنده دیگرى نخواهد بود خدایا براستى هرکس به تو راه جوید راهش روشن است و هر که به تو پناه جوید

لَمُسْتَجیرٌ، وَقَدْ لُذْتُ بِکَ یا اِلـهى، فَلا تُخَیِّبْ ظَنّى مِنْ رَحْمَتِکَ، وَلا

پناه دارد و من اى خدا به تو پناه آورده ام پس گمانى را که به رحمتت دارم نومید مکن و

تَحْجُبْنى عَنْ رَاْفَتِکَ، اِلـهى اَقِمْنى فى اَهْلِ وِلایَتِکَ مُقامَ مَنْ رَجَا

از مهر خویش منعم مکن خدایا جاى مرا در میان دوستدارانت جاى آن دسته از ایشان قرار ده که امید

الزِّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ، اِلـهى وَاَلْهِمْنى وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلى ذِکْرِکَ، وَهِمَّتى فى

افزایش دوستیت را دارند خدایادر دلم انداز شیدایى و شیفتگى ذکر خود را پیاپى و همتم را در

رَوْحِ نَجاحِ اَسْمآئِکَ وَمَحَلِّ قُدْسِکَ، اِلـهى بِکَ عَلَیْکَ اِلاَّ اَلْحَقْتَنى بِمَحَلِّ

نشاط فیروز شدن اسمائت و محل قدست قرار ده خدایا به حق خودت بر خودت سوگند که

اَهْلِ طاعَتِکَ، وَالْمَثْوَى الصّالِحِ مِنْ مَرْضاتِکَ، فَاِنّى لا اَقْدِرُ لِنَفْسى

مرا به محل فرمانبرداریت و جایگاه شایسته اى از مقام خشنودیت برسانى زیرا که من قادر بر دفع چیزى از خود نیستم

دَفْعاً، وَلا اَمْلِکُ لَها نَفْعاً، اِلـهى اَ نَا عَبْدُکَ الضَّعیفُ الْمُذْنِبُ، وَمَمْلُوکُکَ

و مالک سودى هم برایش نیستم خدایا من بنده ناتوان گنهکار تو و مملوک زارى و توبه کننده به درگاهت هستم

الْمُنیبُ(15)، فَلا تَجْعَلْنى مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ، وَحَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ

پس مرا در زمره کسانى که روى از آنها گرداندى و غفلتشان مانع از

عَفْوِکَ، اِلهى هَبْ لى کَمالَ الاِْنْقِطاعِ اِلَیْکَ، وَاَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیآءِ

گذشت تو گشته قرارم مده خدایا بریدن کاملى از خلق بسوى خود به من عنایت کن و دیده هاى دلمان را به

نَظَرِها اِلَیْکَ، حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ، فَتَصِلَ اِلى مَعْدِنِ

نور توجهشان به سوى خود روشن گردان تا دیده هاى دل پرده هاى نور را پاره کند و به مخزن اصلى بزرگى و

الْعَظَمَةِ، وَتَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ، اِلـهى وَاجْعَلْنى مِمَّنْ نادَیْتَهُ

عظمت برسد و ارواح ما آویخته به عزت مقدست گردد خدایا قرارم ده از کسانى که او را خواندى و

فَاَجابَکَ، وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ، فَناجَیْتَهُ سِرّاً، وَعَمِلَ لَکَ جَهْراً،

پاسخت داد و در معرض توجه قرارش دادى و او در برابر جلال تو مدهوش گشت و از این رو در پنهانى با او به راز گویى پرداختى ولى او آشکارا برایت کار کرد

اِلـهى لَمْ اُسَلِّطْ عَلى حُسْنِ ظَنّى قُنُوطَ الاَْیاسِ، وَلاَ انْقَطَعَ رَجآئى مِنْ

خدایا به خوش بینى من ناامیدى را مسلط مکن و امیدم را که به کرم نیکویت دارم قطع مکن

جَمیلِ کَرَمِکَ، اِلـهى اِنْ کانَتِ الْخَطایا قَدْ اَسْقَطَتْنى لَدَیْکَ، فَاصْفَحْ عَنّى

خدایا اگر خطاهایم مرا از نظرت انداخته پس بدان اعتماد خوبى که به تو

بِحُسْنِ تَوَکُّلى عَلَیْکَ، اِلـهى اِنْ حَطَّتْنِى الذُّنُوبُ مِنْ مَکارِمِ لُطْفِکَ، فَقَدْ

دارم از من درگذر خدایا اگر گناهانم بواسطه بزرگواریهاى لطفت مرا بى مقدار ساخته ولى در

نَبَّهَنِى الْیَقینُ اِلى کَرَمِ عَطْفِکَ، اِلـهى اِنْ اَنامَتْنِى الْغَفْلَةُ عَـنِ الاِْسْتِـعْدادِ

عوض یقین به بزرگ توجه تو مرا هوشیار کرده خدایا اگربى خبرى از آماده شدن براى دیدارت مرا به خواب

لِلِقآئِکَ، فَقَدْ نَبَّهَتْنِى الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلائِـکَ، اِلـهى اِنْ دَعانى اِلَى النّارِ

فرو برده ولى در عوض معرفت به بزرگ نعمتهایت مرا بیدار کرده خدایا اگر بزرگ کیفرت مرا به دوزخ مى خواند

عَظِیمُ عِقابِکَ، فَقَدْ دَعانى اِلَى الْجَنَّةِ جَزیلُ ثَوابِکَ، اِلـهى فَلَکَ اَسْئَلُ،

ولى در مقابل پاداش فراوانت مرا به بهشت دعوت مى کند خدایا پس از تو خواهم

وَاِلَیْکَ اَبْتَهِلُ وَاَرْغَبُ، اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ

و بسوى تو زارى کنم و بگرایم و از تو خواهم که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد

تَجْعَلَنى مِمَّنْ یُدیمُ ذِکْرَکَ، وَلا یَنْقُضُ عَهْدَکَ، وَلایَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ، وَلا

و مرا از کسانى قرارم دهى که پیوسته به یاد تواند و پیمانت را نمى شکنند و از شکر تو غافل نشوند

یَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ، اِلـهى وَاَلْحِقْنى بِنُورِ عِزِّکَ الاَْبْهَجِ، فَاَکُونَ لَکَ عارِفاً،

و دستور تو را سبک نشمارند خدایابرسان مرا به نور درخشان عزتت تا عارف به ذاتت باشم

وَعَنْ سِواکَ مُنْحَرِفاً، وَمِنْکَ خآئِفاً مُراقِباً، یا ذَا الْجَلالِ وَالاِْکْرامِ، وَصَلَّى

و از غیر تو روگردان باشم و از تو ترسان و نگران باشم اى صاحب جلالت و بزرگوارى و درود

اللهُ عَلى مُحَمَّد رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ، وَسَلَّـمَ تَسْلیماً کَثیـراً.(16)

خدا بر محمّد پیامبرش و بر آل پاکش باد و سلام بسیار بر ایشان باد.

این مناجات از مناجات هاى پرارزش ائمّه(علیهم السلام) است و داراى مضامین عالیه اى است که در هر وقت حضور قلبى باشد، خواندن آن و فکر کردن در مفاهیم آن، مناسب است.

 


1. اقبال، صفحه 684.
2. همان مدرک.
3. زاد المعاد، صفحه 47.
4. اقبال، صفحه 683 و مصباح المتهجّد، صفحه 825.
5. زادالمعاد، صفحه 49.
6. همان مدرک.
7. همان مدرک.
8. اقبال، صفحه 685.
9. زاد المعاد، صفحه 47.
10. همان مدرک، صفحه 49.
11. اقبال، صفحه 685.
12. همان مدرک، صفحه 688.
13. مصباح المتهجّد، صفحه 828 و اقبال، صفحه 687 (با اندکى تفاوت).
14. در اقبال «لعافیتى» آمده است.
15. در نسخه اقبال، «اَلْمَعیبُ» آمده است.
16. اقبال، صفحه 685 و بحارالانوار، جلد 91، صفحه 97 (با اندکى تفاوت).
شب اوّل ماه:فضیلت ماه شعبان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma