احکام عقد دائم

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
استفتائات جلد 3
ازدواج موقّتزنانى که ازدواج با آنها حرام است

1ـ مهریّه

سؤال 649ـ در بعضى ازدواجها مهریّه هاى سنگینى در نظر گرفته مى شود، که عندالمطالبه نیز است. در حالى که مرد 500 هزار تومان هم ندارد. ولى براى این که ازدواج سر بگیرد، مثلا 20 میلیون تومان مهر تعیین شده را مى پذیرد، و شاید در طول عمر خود به این مبلغ دست نیابد، و از اوّل نیز محرز است که در صورت مطالبه، قادر بر پرداخت مهریّه نخواهد بود. این نوع ازدواج ها شرعاً چه حکمى دارد؟

جواب: این گونه مهریّه ها با چنان قرائنى که ذکر شد جدّى نیست. و جمله عند المطالبه را باید حمل بر عند القدرة و الاستطاعة کرد. بنابراین، به اجرا گذاشتن این گونه مهریّه ها در صورت عدم قدرت جایز نمى باشد.

سؤال 650ـ بکارت دخترى در اثر تصادف زایل شده است. آیا ارش البکاره گرفته مى شود، یا مهرالمثل؟

جواب: باید مهر المثل بپردازد.

سؤال 651ـ شخصى ازدواج مى کند، و در حین اجراى عقد عالماً و عامداً مهریّه اى معیّن مى کنند، که زوج فعلا توانایى پرداخت آن را به هیچ وجه ندارد، و ممکن است مدّت طولانى هم نتواند آن را بپردازد. عرفاً هم این گونه مهریّه ها را در ذمّه زوج نسیه حساب مى کنند، و زوجه هم در موقع اجراى عقد قصد مطالبه ندارد. آیا این گونه مهریّه ها در شرع مقدّس حالّ است، یا مؤجّل؟

جواب: در فرض سؤال این گونه مهریّه ها مؤجّل است.

سؤال 652ـ در مواردى که مهر المثل واجب مى شود، آیا حدّاقل یا حدّاکثرى وجود دارد؟

جواب: ظاهر این است که در مهر المثل حدّ معینى نیست، والاّ مهر المثل صدق نمى کند، و روایاتى که خلاف آن را بگوید ظاهراً معمول بهاى اصحاب نیست.

سؤال 653ـ مرسوم است که در موقع ازدواج و در زمان عقد مهریّه را دو قسمت مى کنند; یک قسمت را به عنوان کمک به تهیّه جهیزیّه اخذ مى کنند، و ما بقى در ذمّه زوج مى ماند. لکن در تمام دادگاهها با استناد به مادّه 1085 قانون مدنى که مى گوید: «زن مى تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاى وظایفى که در مقابل شوهر دارد امتناع کند، مشروط بر این که مهر او حالّ باشد. و این امتناع مسقط حقّ نفقه نخواهد شد.» تمسّک کرده، تمام مهریّه ها را حالّ حساب مى کنند. نظر حضرتعالى در این مورد چیست؟

جواب: مهریّه در صورتى که قید و شرطى نداشته باشد حالّ است; ولى گاهى قرائنى وجود دارد که مهریّه نسیه است. مثلا مهریّه سنگین است، و مى دانیم شوهر یک جوان کارگر، یا یک جوان دانشجوست، و چیزى ندارد که فوراً بدهد. در این گونه موارد مهریّه حال نیست، و زوجه نمى تواند آن را مطالبه کند. همچنین اگر مهریّه را دو بخش کنند; نقد و نسیه. در این جا تنها نقد را مى تواند مطالبه کند.

سؤال 654ـ دخترى، با جانبازى که قادر بر نزدیکى نیست، ازدواج مى کند. یک هفته پس از تلقیح، کارشان به طلاق مى کشد; در این مورد لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:

1ـ مهریّه دختر نصف است، یا تمام؟

جواب: در صورتى که تلقیح بوسیله شوهر انجام نشده باشد، مهریّه کامل نمى شود.

2ـ آیا براى ازدواج مجدّد، باز هم اجازه پدر لازم است؟

جواب: پس از وضع حمل، اجازه پدر لازم نیست.

3ـ آیا این دختر نیاز به عدّه دارد؟ مدّت عدّه وى چقدر است؟

جواب: عدّه او وضع حمل است.

4ـ آیا مى تواند با پدر آن جانباز ازدواج کند؟

جواب: جایز نیست.

5ـ اگر زنى با چنان جانبازى ازدواج کند و پس از تلقیح جدا شود، دخترش مى تواند با جانباز ازدواج کند؟

جواب: در صورتى که دخول از سوى جانباز حاصل نشده باشد، اشکالى ندارد.

سؤال 655ـ اگر زنى قبل از عقد مهریّه خویش را چه در نکاح دائم یا موقّت ببخشد، آیا مى توان صیغه عقد را بدون مهریّه خواند؟

جواب: در عقد موقّت لازم است مدّت و مهریّه هر دو معلوم باشد، امّا در عقد دائم قرار ندادن مهریّه ضررى نمى زند و عقد صحیح است. و بخشیدن مهریّه قبل از عقد معنا ندارد.

سؤال 656ـ در صورتى که زوجه دائمى شخصى، با مرد اجنبى فرار نموده و از کشور خارج شود. آیا زن مى تواند شخصاً، یا با اعطاى وکالت به غیر، نسبت به دریافت مهر خود اقدام قانونى نماید؟ آیا چنین زنى مستحقّ دریافت مهریّه مى باشد؟

جواب: با توجّه به این که مهریّه مربوط به سابق است حقّ گرفتن آن را دارد; ولى هر دو نفر از نظر قضایى قابل تعقیب هستند، و از نظر اسلام مجازاتشان شدید است.

سؤال 657ـ اگر مردى در شب زفاف، به علّت عنن، یا عامدا، به وسیله انگشت، یا شىء مناسب دیگرى غیر از آلت رجولیّت، بکارت همسرش را زایل نماید، بفرمایید: اوّلا: آیا این عمل تعزیر دارد؟ ثانیاً: آیا این عمل در حکم دخول، و زوجه مستحقّ کلّ مهر است؟

جواب: در صورت عدم رضایت زوجه، تعزیر دارد. و زوجه مستحقّ کلّ مهر است.

سؤال 658ـ در صورت مطالبه مهریّه از سوى زوجه قبل از عروسى، و عدم پرداخت آن از طرف زوج، بفرمایید:

الف) آیا زوجه مى تواند، تا زمان پرداخت مهریّه از رفتن به خانه زوج خوددارى کند؟

ب) در صورت خوددارى از رفتن به خانه شوهر، آیا استحقاق نفقه دارد؟

ج) آیا اعسار و عدم اعسار زوجه تأثیرى در حکم مسأله دارد؟

د) آیا آگاهى یا عدم آگاهى زوجه در هنگام عقد نسبت به عدم توانایى زوج در پرداخت مهریه، تأثیرى در حکم مسأله دارد؟

جواب الف تا د: زن نمى تواند رفتن به خانه شوهر را مشروط به دریافت مهریّه کند; ولى مى تواند قبل از دریافت مهریّه تمکین نکند. مشروط بر این که قبلا از اعسار زوج خبر نداشته باشد. و در فرض اعسار، اگر از سوى حاکم شرع قسط بندى شود، و شروع به پرداختن اقساط کند، زن باید تمکین کند.

جواب: هدف از ازدواج، همان گونه که قرآن مى گوید، آن است که زن و مرد در کنار یکدیگر زندگى آرامى داشته باشند (لتسکنوا الیها) و این هدف بدون زندگى مشترک حاصل نمى شود. و زندگى توأم با تجرّد موجب بدبختى وانواع مشکلات و بیمارى هاست، ولى زن نباید به صورت برده مرد درآید. و اگر کارهاى خانه را انجام مى دهد، باید با میل و رضایتش باشد. البتّه تقسیم کار بر اساس رضایت طرفین کار بسیار خوبى است.

سؤال 660ـ عدم تمکین زن، در صورت امتناع مرد از پرداخت نفقه، چه حکمى دارد؟

جواب: احتیاط واجب آن است که زن از تمکین خوددارى نکند; ولى مى تواند با اجازه حاکم شرع از اموال او به مقدار نفقه خود بردارد.

3ـ اطاعت از شوهر

سؤال 661ـ اگر مرد راضى نباشد که همسرش با مانتو در جامعه ظاهر شود، و از او بخواهد که با چادر بیرون رود، و زن امتناع نماید، چه حکمى دارد؟

جواب: مرد نمى تواند زن را به پوشش خاصّى مجبور کند، مگر این که حجاب اسلامى با آن پوشش مراعات نگردد. و مانتو در صورتى که تنگ و چسبان نباشد، و تمام بدن زن به جز گردى صورت و دستها تا مچ را بپوشاند، حجاب اسلامى محسوب مى شود; هر چند چادر حجاب برتر است.

4ـ مسکن

سؤال 662ـ در صورتى که حقّ اختیار سکنى در قباله ثبتى کاملا به زوجه تفویض شده باشد، آیا این حق علاوه بر شهر، شامل محل و منطقه محلّ سکونت نیز مى شود؟ با توجّه به این که زوج و زوجه هر دو اهل و ساکن یک شهر بوده، و در زمان عقد نیز قصد زندگى در همان شهر را داشته اند، پاسخ سؤال را مرقوم فرمایید.

جواب: معمولا هنگامى که مى گویند اختیار سکنى با زن است، اشاره به شهر مى باشد، مگر این که عبارت قباله دلالت بر بیشتر از این داشته باشد. و در صورت شک، تنها اختیار شهر با زوجه خواهد بود.

سؤال 663ـ زوجه باکره اى که تمکین را به وصول مهریّه عندالمطالبه اش موکول نموده، (و مطابق عرف هنوز در عقد است، و در منزل پدرش به سر مى برد) آیا مى تواند از سکنى در منزلى که زوج معیّن کرده خوددارى کند؟ و اگر چنین کند، آیا ناشزه محسوب مى شود، و حقّ نفقه ندارد؟

جواب: تا زمانى که طبق عرف عروسى نکرده، حقّ امتناع دارد.

سؤال 664ـ اگر زوجه رفتن به خانه شوهر را منوط به دریافت اجناس مورد توافق (غیر از مهریه) نماید، و زوج از تحویل آن امتناع ورزد، بفرمایید:

الف) آیا زوجه چنین حقّى دارد؟

ب) در صورت خوددارى از رفتن به خانه شوهر، آیا استحقاق نفقه دارد؟

جواب: هرگاه شرایط مذکور در ضمن عقد، نه به عنوان مهریّه، مطرح شده باشد، زوجه حق ندارد رفتن خود را به خانه شوهر منوط به آن کند، هر چند حقّ مطالبه و الزام به آن را دارد.

 

5ـ اجرة المثل

سؤال 665ـ زنى حقّ الزّحمه و اجرة المثل کارهایى که در ایّام زناشویى در منزل شوهرش انجام داده را مطالبه کرده، ولى شوهر ادّعا دارد که همسرش کارها را به قصد تبرّع انجام داده است. در فرض مذکور قول کدام یک مقدّم، و بیّنه بر عهده چه کسى است؟

جواب: در محیط هایى که عرف و عادت بر آن است که زن به قصد تبرّع این کارها را انجام مى دهد، ادّعاى زن برخلاف آن مسموع نیست. مگر این که ثابت کند به شوهرش اعلام کرده قصد تبرّع ندارد، و شوهرش نیز پذیرفته باشد.

سؤال 666ـ همسر سابقم بعد از چندین سال زندگى و على رغم دریافت نفقه، به عناوین مختلف، موجبات اذیّت و آزار بنده را فراهم مى نمود، و خودش نیز تقاضاى طلاق خلع کرد. بعد از جارى شدن طلاق، کلّیّه حقوق خود را از بنده دریافت نمود، و طلاهایى را که براى ایشان خریده بودم، به یغما برد، (اکنون در حدود دو میلیون تومان ارزش دارد،) و بنده را از خانه بیرون و مدّت دو سال و اندى خانه بنده را غصب نموده است. ایشان ملتزم به دین مقدّس اسلام نبوده، و بدون اجازه از خانه خارج شده، و از اداى وظایف خانوادگى شانه خالى مى کرده، و اکنون اجرت المثل چندین ساله را از بنده مطالبه مى نمایند. آیا اجرة المثل به ایشان تعلّق مى گیرد؟

جواب: زن به غیر از نفقه و مهریّه، حقّ دیگرى به نام اجرة المثل ندارد. مگر این که از اوّل ازدواج شرط کند که کارهاى منزل را مجّانى انجام نمى دهد. و در صورتى که چنین شرطى نکرده و عادت، و رسم محیط هم تبرّع در این امور است، حقّى ندارد.

ازدواج موقّتزنانى که ازدواج با آنها حرام است
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma