پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در محیطى مبعوث به پیامبرى شد که از فرط جهل و نادانى و بى فرهنگى، معروف به محیط جاهلیّت بود.(1)جامعه حجاز (عربستان) از هر جهت فاسد بود; از نظر اعتقادى بت هایى را با دستان خود تراشیده و یا ساخته، و آن را عبادت و پرستش کرده، و به هنگام شدّت گرسنگى بتهایى که از خرما ساخته شده بود را مى خوردند! زندگى آنها آمیخته با انواع خرافات بود. خرافات در زندگى آنها غوغا مى کرد. از نظر اخلاقى به حدّى از انحطاط رسیده بودند که زنان بدکاره نه تنها از اعمال زشت خود شرم نکرده، و آن را مخفى نمى نمودند، بلکه بر بالاى در خانه خود پرچم مخصوص این کار را نصب مى کردند! خونریزى، قساوت قلب تا سر حدّ کشتن و زنده به گور کردن دختران، ریختن خون بى گناهان، مفاسد اقتصادى و اجتماعى کاملا مشهود و ملموس بود. پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)در چنین محیط فاسدى مبعوث شد و شروع به اصلاح تک تک مفاسد کرد. بت پرستان را به پرستش خداى یگانه و یکتا دعوت کرد. مفاسد اخلاقى را در زیر پرچم «بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْاَخْلاقِ»(2) از بین برد. با ظلم و خونریزى مبارزه کرد. جان انسانها را آن قدر ارزشمند کرد که براى کشتن یک انسان به صورت غیر عمد یکصد شتر دیه قرار داد(3)، در حالى که اگر کسى چهار پنج شتر داشت انسان ثروتمندى محسوب مى شد. تبعیض ها برچیده شد، و خلاصه همه چیز به نظم سابقش برگشت.