درس اوّل: بحث امامت از کى آغاز شد؟

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
50 درس اصول عقائد برای جوانان
درس دوّم: فلسفه وجود امام(علیه السلام)درس دهم: خاتمیّت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم)

 

مى دانیم بعد از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) مسلمانان به دو گروه تقسیم شدند:

عدّه اى معتقد بودند پیامبر(صلى الله علیه وآله) جانشینى براى خود تعیین نکرده، و این امر را بر عهده امّت گذارده که آنها بنشینند و از میان خود رهبرى برگزینند - این گروه را «اهل سنّت» مى نامند.

گروه دیگرى معتقد بودند که جانشین پیامبر(صلى الله علیه وآله) همچون خود او باید معصوم از خطا و گناه باشد و داراى علم وافرى که بتواند رهبرى معنوى و مادى مردم را بر عهده بگیرد و اساس اسلام را حفظ کند و تداوم بخشد.

آنها معتقد بودند تعیین چنین کسى تنها از سوى خدا و به وسیله پیامبر(صلى الله علیه وآله)امکان پذیر است، و پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) این کار را کرده، و على(علیه السلام) را به عنوان جانشین خود برگزیده است.

این گروه را «امامیّه» یا «شیعه» مى نامند.

هدف ما در این بحث هاى فشرده این است که این مسئله را طبق دلائل عقلى و تاریخى و آیات قرآن، و سنّت پیامبر پى گیرى کنیم; ولى قبل از ورود در این بحث اشاره به چند نکته را ضرورى مى دانیم:

 

1- آیا این بحث اختلاف انگیز است؟

بعضى تا سخن از مسئله امامت به میان مى آید فوراً مى گویند امروز روز این حرف ها نیست!

امروز روز وحدت مسلمین است، و گفتوگو از جانشین پیامبر(صلى الله علیه وآله)مایه تفرقه و پراکندگى است!

ما امروز دشمنان مشترکى داریم که باید به فکر آنها باشیم: صهیونیسم و استعمار غرب و شرق، و بنابراین، این مسائل اختلافى را باید کنار بگذاریم; ولى این طرز تفکّر مسلماً اشتباه است زیرا:

اولا: آنچه مایه اختلاف و پراکندگى است جرّ و بحث هاى تعصب آمیز و غیر منطقى، و پرخاشگرى هاى کینه توزانه است. ولى بحث هاى منطقى و مستدل و دور از تعصّب و لجاجت و پرخاشگرى، در محیطى صمیمانه و دوستانه، نه تنها تفرقه انگیز نیست، بلکه فاصله ها را کم مى کند، و نقاط مشترک را تقویت مى نماید.

من در سفرهاى خود به حجاز براى زیارت خانه خدا کراراً بحث هایى با علما و دانشمندان اهل سنّت داشته ام، هم ما و هم آنها احساس مى کردیم این بحث ها نه تنها سوءِ اثرى در مناسبات ما ندارد; بلکه باعث تفاهم و خوش بینى بیشتر مى شود، فاصله ها را کمتر مى کند و کینه هاى احتمالى را از سینه ها مى شوید.

مهم این است که در این بحث ها روشن مى شود ما با یکدیگر نقطه هاى مشترک فراوانى داریم که مى توانیم در برابر دشمنان مشترک، روى آن تکیه و تأکید کنیم.

 

اهل سنّت خود به چهار مذهب تقسیم مى شوند (حنفى ها، حنبلى ها، شافعى ها و مالکى ها) وجود این چهار گروه سبب تفرقه آنها نشده، و هنگامى که آنها حداقل فقه شیعه را به عنوان مذهب فقهى پنجم پذیرا گردند، بسیارى از مشکلات و پراکندگى ها برطرف مى شود، همان گونه که در این اواخر مفتى بزرگ اهل سنت، رئیس دانشگاه الازهر مصر «شیخ شلتوت» گام مؤثرى برداشت و رسمیّت فقه شیعه را در میان اهل سنّت اعلام داشت، از این طریق کمک مؤثّرى به تفاهم اسلامى کرد و روابط دوستانه اى میان او و مرحوم «آیة الله بروجردى» مرجع بزرگ عالم تشیّع برقرار شد.

ثانیاً: ما معتقدیم تبلور اسلام بیش از هر مذهبى در مذهب شیعه است، و در عین این که به تمام مذاهب اسلامى احترام مى گذاریم معتقدیم مذهب شیعه بهتر مى تواند اسلام راستین را در تمام ابعادش معرفى کند، و مسائل مربوط به حکومت اسلامى را حل نماید.

چرا این مکتب را با دلیل و منطق به فرزندان خود نیاموزیم؟! و اگر این کار را نکنیم مسلماً به آنها خیانت کرده ایم.

ما یقین داریم قطعاً پیامبر جانشینى براى خود تعیین کرده، چه اشکالى دارد این بحث را از طریق منطق و استدلال تعقیب کنیم؟

ولى باید در این بحث ها به دقّت مراقب باشیم که عواطف مذهبى دیگران را جریحه دار نکنیم.

ثالثاً: دشمنان اسلام براى برهم زدن اساس وحدت مسلمین آن قدر دروغ و تهمت به شیعیان در نزد سنّیان، و آن قدر دروغ و تهمت به سنّیان در نزد شیعیان بسته اند، که در پاره اى از کشورها به کلّى آنها را از هم دور ساخته اند.

هنگامى که ما مسئله امامت را به روشى که در بالا گفتیم مطرح کنیم و نقاطى را که شیعه بر آن تأکید دارد با دلایلى از کتاب و سنّت روشن سازیم، معلوم مى گردد که این تبلیغات دروغ بوده، و دشمنان مشترک ما دست به سمپاشى زده اند.

به عنوان مثال فراموش نمى کنم که در یکى از سفرهاى حجاز با یکى از رجال دینى درجه اوّل عربستان سعودى ملاقات و بحث داشتیم، او اظهار مى داشت که من شنیده ام شیعه ها قرآنى غیر از قرآن ما دارند.

من خیلى تعجّب کردم و به او گفتم: برادر تحقیق این امر خیلى ساده است!

من از شما دعوت مى کنم که شخصاً یا نماینده شما با ما بیایید تا بعد از «مراسم عمره» بدون هیچ اطّلاع قبلى به ایران باز گردیم، در تمام خیابان ها و کوچه ها مسجد وجود دارد، و در هر مسجدى تعداد زیادى قرآن است، به علاوه در خانه همه مسلمانان قرآن وجود دارد، به هر مسجدى که شما خواستید مى رویم، و یا در هر خانه اى را که مایل بودید مى زنیم، و قرآن را از آنها مطالبه مى کنیم تا معلوم شود قرآن ما و شما حتّى در یک کلمه و حتّى یک نقطه اختلاف ندارد (بسیارى از قرآن هایى که ما از آن استفاده مى کنیم عیناً چاپ حجاز و مصر و سایر کشورهاى اسلامى است).

بدون شک این گفتوگوى دوستانه و کاملا مستدل، سمپاشى عجیبى را که در ذهن یکى از رجال معروف آنها کرده بودند، برچید.

منظور این است که بحث هاى مربوط به امامت - به گونه اى که در بالا گفتیم - وحدت جامعه اسلامى را تحکیم مى بخشد و به روشن شدن حقایق و کم شدن فاصله ها کمک مى کند.

* * *

 

2- امامت چیست؟

«امام» چنان که از عنوانش پیداست، به معنى پیشوا و رهبر مسلمانان است، و در اصول عقاید شیعه «امام معصوم» به کسى گفته مى شود که در همه چیز جانشین پیامبر است، با این تفاوت که پیامبر مؤسّس مکتب مى باشد، و امام حافظ و پاسدار مکتب است، بر پیامبر(صلى الله علیه وآله)وحى نازل مى گردد ولى بر امام نه، او تعلیماتش را از پیامبر(صلى الله علیه وآله)مى گیرد، و داراى علم فوق العاده اى است.

از نظر شیعه، امام معصوم تنها به معنى رهبر حکومت اسلامى نیست، بلکه رهبرىِ معنوى و مادى، ظاهرى و باطنى، و خلاصه رهبرى همه جانبه جامعه اسلامى را بر عهده دارد، او پاسدارى عقاید و احکام اسلامى را - بدون هیچ گونه اشتباه و انحراف - بر عهده دارد و او بنده برگزیده خدا است.

ولى اهل سنت امامت را چنین تفسیر نمى کنند، آنها تنها به معنى رئیس حکومت جامعه اسلامى مى دانند، و به تعبیر دیگر، زمانداران را در هر عصر و زمان، خلفاى پیامبر و ائمه مسلمین مى شمرند!

 

البته در بحث هاى آینده ثاب خواهیم کرد که در هر عصر و زمان باید یک نماینده الهى، پیامبر یا امام معصومى در روى زمین باشد. تا آیین حق را پاسدارى کند، و حق طلبان را رهبرى نماید، و اگر روزى به عللى از نظر مردم پنهان گردد، نمایندگانى از سوى او عهده دار تبلیغ احکام و تشکیل حکومت مى گردند.

* * *

 

فکر کنید و پاسخ دهید

1- منطق کسانى که مى گویند امروز روز بحث از امامت نیست، چیست؟

2- در برابر این منطق چند پاسخ مستدل براى لزوم این بحث داریم؟

3- چگونه دشمنان اسلام در میان مسلمین تفرقه افکندند، و راه پر کردن این شکاف ها چیست؟

4- آیا نمونه هایى از تفرقه افکنى دشمنان را به خاطر دارید؟

5- معنى «امامت» در مکتب شیعه و تفاوت آن با امامت در مکتب اهل سنت، چیست؟

درس دوّم: فلسفه وجود امام(علیه السلام)درس دهم: خاتمیّت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم)
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma