در منابع مختلف اسلامى آمده است مرد عربى خدمت پیامبر (صلى الله علیه وآله) آمد و عرض کرد: «علِّمنى ممّا علّمک اللّه»: «از آنچه خدا به تو آموخته به من بیاموز». پیامبر (صلى الله علیه وآله) او را به یکى از یارانش سپرد تا آیات قرآن را به او تعلیم دهد، او سوره (إِذَا زُلْزِلَتْ الاَْرْضُ) را تا آخر به او تعلیم داد، آن مرد از جا برخاست و گفت: «همین مرا کافى است»!
و در روایت دیگرى آمده است که گفت: «تَکْفینى هذه الآیَةُ»: «یعنى همین آیه آخر سوره (فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَه...) مرا کفایت مى کند» (مرد عرب خداحافظى کرد و رفت).
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) فرمود: «او را به حال خود واگذارید که مرد فقیهى شد» و روایت دیگرى آمده است که فرمود: «اِنْصَرَفَ الرَّجُلُ و هُوَ فقیهٌ»: «او فقیه شد و بازگشت»!(1)