2. آیا قوانین ثابت با نیازهاى متغیر انسان ها مى سازد؟

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
پیام قرآن جلد 08
3. آیا انسان ها از فیض ارتباط با عالم غیب باید محروم شوند؟!1. آیا سیر تکاملى انسان با مسأله خاتمیت سازگار است؟

گذشته از مسأله سیر تکاملى بشر که در سؤال اول مطرح بود، سؤال دیگرى نیز در اینجا عنوان مى شود و آن این که مى دانیم مقتضیات زمان ها و مکان ها متفاوتند و به تعبیر دیگر نیازهاى انسان دائماً در تغییر است، در حالى که شریعت خاتم، قوانین ثابتى دارد; آیا این قوانین ثابت مى تواند پاسخگوى نیازهاى متغیر انسان در طول زمان باشد؟

این سؤال را نیز با توجه به نکته زیر مى توان به خوبى پاسخ گفت و آن این که: اگر تمام قوانین اسلام جنبه جزئى داشت، و براى هر موضوعى، حکمى کاملا مشخص و جزئى تعیین کرده بود جاى این سؤال بود اما با توجه به این که در دستورات اسلام یک سلسله اصول کلى و بسیار وسیع و گسترده وجود دارد که مى تواند بر نیازهاى متغیّر منطبق شود و پاسخگوى آنها باشد دیگر جائى براى این ایراد نیست.

فى المثل، با گذشت زمان یک سلسله قراردادهاى جدید و روابط حقوقى در میان انسانها پیدا مى شود که در عصر نزول قرآن هرگز وجود نداشت; مثلا در آن زمان چیزى به نام بیمه با شاخه هاى متعددش به هیچ وجه موجود نبود(1) و همچنین انواع شرکت هایى که در عصر و زمان ما بر حسب احتیاجات روز به وجود آمده، ولى با این حال یک اصل کلى در اسلام داریم که در آغاز سوره مائده به عنوان لزوم وفاى به عهد و عقد آمده است: (یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اَوْفُوا بِالْعُقْودِ): «اى کسانى که ایمان آورده اید! به قراردهاى خود وفا کنید» و همه این قراردادها را مى تواند زیر پوشش خود قرار دهد.

البته قیود و شروطى نیز به صورت کلى براى این اصل کلى در اسلام آمده است که آنها را نیز باید در نظر گرفت. بنابراین قانون کلى در این زمینه ثابت است هر چند مصداق هاى آن در تغییرند و هر روز ممکن است مصداق جدیدى براى آن پیدا شود.

مثال دیگر این که: ما قانون مسلمى در اسلام داریم به نام قانون لاضرر که به وسیله آن مى توان هر حکمى را که سرچشمه ضرر و زیانى در جامعه اسلامى گردد محدود ساخت و بسیارى از نیازها را از این طریق برطرف نمود.

گذشته از این، مسأله لزوم حفظ نظام جامعه و وجوب مقدمه واجب و مسأله تقدیم اهمّ بر مهمّ نیز مى تواند در موارد بسیار گسترده اى حلاّل مشکلات گردد.

علاوه بر همه اینها، اختیاراتى که به حکومت اسلامى از طریق ولایت فقیه واگذار شده، به او امکانات وسیعى براى گشودن مشکل ها در چارچوب اصول کلى اسلام مى دهد.

البته بیان هر یک از این امور مخصوصاً با توجه به مفتوح بودن باب اجتهاد (اجتهاد به معناى استنباط احکام الهى از مدارک اسلامى) نیاز به بحث فراوانى دارد که پرداختن به آن ما را از هدف دور مى سازد ولى با این حال آنچه در اینجا بطور اشاره آوردیم مى تواند پاسخگوى اشکال فوق باشد.


1. البته در اسلام موضوعاتى شبیه به بیمه در محدوده خاصى وجود دارد مانند: مسأله ضَمان جَریرَه: (تعلق دیه خطاى محض به عاقله) ولى همان گونه که گفتیم اینها فقط شباهتى به این مسأله دارند.

 

3. آیا انسان ها از فیض ارتباط با عالم غیب باید محروم شوند؟!1. آیا سیر تکاملى انسان با مسأله خاتمیت سازگار است؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma