یک بحث پیچیده همراه با سؤالات گوناگون

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
معراج، شقّ القمر، عبادت در قطبین
قرآن و معراجچرا این همه سؤال مى کنیم؟

* یک بحث پیچیده همراه با سؤالات گوناگون.

* عقیده معراج در میان سایر ادیان.

* قرآن درباره معراج چه مى گوید؟

کمتر کسى است که سخنى درباره «معراج» پیامبر (ص) نشنیده باشد، و درباره صحت این قضیه و سپس در مورد جزئیات آن از خود «سؤالاتى» نکرده باشد.

گاهى این سؤالات براى عده اى همچنان بدون جواب مى ماند و توضیحات کافى و قانع کننده اى براى آن نمى یابند، بعضى آن را جزو خرافات حساب مى کنند، و عده اى هم با سکوت آمیخته با تردید به آن مى نگردند.

منظور این است (بخواست خداوند) در این بحث به این پرسشها جوابهاى صریح و روشنى داده شود، و سؤال کنندگان از هرگونه تردید و شک بیرون آیند.

مجموع سؤالات اساسى که در این بحث ممکن است مطرح شود چند موضوع است:

1- آیا راستى در قرآن مجید، و روایات معتبر، و گفته هاى دانشمندان بزرگ اسلام مدرک روشنى بر مسئله معراج وجود دارد؟ یا اینکه این مسئله تنها در کتابها و روایات ضعیفى مطرح شده است که از نظر بحثهاى علمى و منطقى فاقد ارزش است؟

2- اگر چنین موضوعى با مدارک قطعى ثابت شده، آیا منظور این است که پیغمبر اسلام (ص) با همین بدن مادى یک سیر دامنه دار فضائى در آسمانها انجام داده؟ یا این جریان در عالم «رؤیا و خواب» اتفاق افتاده است؟ و بعبارت دیگر، آیا معراج «روحانى» بوده است یا «جسمانى»؟(1)

3- اگر پیامبر دست به چنین سیر آسمانى زده با چه وسائلى بوده است، با این که حتى وسائل فعلى مسافرتهاى فضائى در آن موقع وجود نداشته؟

و از این گذشته اگر قبول کنیم پیغمبر اسلام مسافرت به تمام نقاط آسمان بیکران کرده یک مشکل بزرگ از نظر «زمان» پیش مى آید، زیرا زمان لازم براى این کار آنقدر زیاد است که نه تنها با آنچه درباره معراج پیامبر مى گویند تطبیق نمى کند، بلکه با تمام عمر پیغمبر اسلام هم میسر نیست.

چون بالاترین سرعتهاى ممکن در جهان ماده از نظر «علم امروز» سرعت سیر «نور» است که در هر ثانیه تقریباً 300 هزار کیلومتر راه را طى مى کند و اگر (فرضاً) کسى با مرکبى که سرعت آن معادل سرعت سیر نور است به آسمانها پرواز کند، تنها براى رسیدن به نزدیکترین ستارگان ثوابت یعنى ستارگان بیرون منظومه شمسى (توجه داشته باشید سیارت منظومه شمسى، نسبت به فواصل فضائى، فاصله زیادى از ما ندارد) چهار سال و چند ماه طول خواهد کشید.(2) و اگر مثلا بخواهد به ستاره «شعراى یمانى» که از نظر فاصله با زمین در مرتبه هفتم قرار دارد، برسد این مسافرت تقریباً 9 سال به طول مى انجامد(3). و البته ستارگانى هستند که براى رسیدن به آنها صدها، هزاران، بلکه میلیونها سال، با چنان مرکبى یعنى مرکبى به سرعت سیر نور، وقت لازم است.

تازه همانطور که اشاره شد به دست آوردن مرکبى با سرعت سیر نور فرضیه اى بیش نیست، زیرا طبق تحقیقات دانشمندان (مخصوصاً اینشتین) اگر جسمى در فضا با این سرعت حرکت کند آنقدر کوچک مى شود که «جرم» آن به صفر خواهد رسید و بعبارت دیگر از «ماده» به «انرژى» تبدیل مى شود!

4- از همه اینها گذشته سؤال دیگرى پیش مى آید که منظور از سیر پیغمبر به آسمانها، با اینهمه دردسرى که مسافرتهاى فضائى دارد، چه بوده است؟

آیا منظور بار یافتن به بارگاه خدا بوده، آیا خداوند بارگاه و دم دستگاهى دارد؟ مگر او جسم است و محل و مکانى دارد؟ با این که همه مى دانیم او در همه جا هست و سراسر جهان پهناور مرکز فرمانروائى اوست، او به بندگان خود از همه چیز نزدیکتر است، او هرگز از ما دور نخواهد شد که کسى بخواهد در آسمانها به جستجوى او برخیزد.

اینها مهمترین سؤالاتى است که در مسئله «معراج» مطرح مى شود و باید پاسخ قانع کننده علمى آنها را دریافت.

***

ولى پیش از آن که شروع به بررسى این سؤالات و پاسخ آنها کنیم اجازه بدهید ببینیم آیا گفتگوى «معراج» در میان پیروان ادیان دیگر نیز بوده یا مسلمانان نخستین کسانى هستند که در این باره گفتگو کرده اند؟

مطالعه عهدین نشان مى دهد که مسیحیان «معراج» را درباره مسیح بصورت عجیبى معتقدند، آنها مى گویند:

«در مورد عیسى مسیح چیز غریبى اتفاق افتاد، زیرا پس از این که مرده بود و دفن شده بود! مطابق پیشگوئى خودش از مردگان برخاست، در روز یکشنبه که سومین روز پس از مصلوب شدن و دفنش بود، از «قبر» بیرون آمد و بر شاگردانش ظاهر شد، و در مدت چهل روز اشخاص زیادى او را زنده دیده و با او صحبت کردند، آنگاه در حضور شاگردانش به آسمان «صعود» کرد، او اکنون در آنجا در نزد «خداى پدر!» زیست مى کند(4)».

همانطور که ملاحظه مى کنید مسیحیان معراج مسیح را به صورت عجیبى یعنى پس از کشته شدن و دفن شدن و سپس زنده گشتن و چهل روز در میان مردم زندگى کردن مى دانند آن هم یک معراج ابدى!

البته منظور از نقل گفتار بالا این نیست که آنچه آنها گفته اند ما تصدیق کنیم، بلکه منظور این است که طرز تفکر و عقیده مسیحیان را درباره عیسى مسیح از نظر بگذرانیم.


1. تذکر این نکته لازم است که براى معراج روحانى معنى معقولى جز مسئله خواب یا حالتى «شبیه خواب» نمى توان پیدا کرد چون اگر معراج روحانى به معنى جدائى مطلق روح از بدن باشد چیزى جز مرگ نخواهد بود.
2. این ستاره ستاره اى است به نام «پروگیسما» در صورت فلکى «قنطورس».
3. ستاره شعراى یمانى درخشنده ترین ستارگان آسمان است و لذا شناختن آن به آسانى ممکن مى باشد.
4. براى توضیح بیشتر این مطلب به انجیل «مرقس» باب 6 و انجیل «لوقا» باب 24 و انجیل «یوحنا» باب 21 مى توانید مراجعه فرمائید، ولى عبارت فوق عیناً از یکى از انتشارات اخیر مسیحیین به نام «اسم او عجیب خواهد بود» نقل شده است
قرآن و معراجچرا این همه سؤال مى کنیم؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma