3ـ پیدایش منظومه شمسى

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
معراج، شقّ القمر، عبادت در قطبین
از نظر تاریخ2ـ شهابها

طبق عقیده «لاپلاس» و بسیارى دیگر از دانشمندان فلکى پیدایش منظومه شمسى نتیجه وقوع یک «انشقاق» عظیم است که در کره خورشید رخ داده است، چه این که همه این سیارات و مرکز آن که خورشید مى باشد در آغاز توده واحدى بوده اند و سپس هر یک تدریجاً از آن جدا گردیده است.

منتها در این که عامل این جدائى و انشقاق چه بوده؟ در میان دانشمندان فلکى اختلاف نظر است.

«لاپلاس» عامل این جدائى را نیروى «گریز از مرکز» در مناطق استوائى خورشید مى داند، به این معنى که در آن هنگام که خورشید توده گاز سوزانى بود و به دور خود گردش مى کرد، سرعت این گردش در منطقه استوائى آن طبعاً بیش از سایر نقاط بود و همین سرعت گردش نیروى گریزى بیش از نیروى جاذبه در آن قسمت به وجود آورد و سبب شد که قطعاتى از آن جدا گردیده در فضا پراکنده شوند و به دور مرکز اصلى به گردش درآیند. ولى تحقیقات جمعى از دانشمندان که پس از لاپلاس روى کار آمدند منتهى به فرضیه دیگرى شده که عامل این جدائى را وقوع جزر و مدهاى شدید در سطح خورشید بر اثر عبور یک ستاره عظیم از نزدیکى آن مى داند.

به این معنى که در میلیاردها سال پیش مسیر یکى از کرات عظیم آسمان از نزدیکى کره خورشید اتفاق مى افتد و سطح کره خورشید تحت تأثیر جاذبه شدید آن قرار مى گیرد و جزرو مدهاى عظیمى همچون امواجى که بر اثر سقوط قطعه سنگ عظیمى در یک اقیانوس به وجود مى آید در سطح خورشید ظاهر مى گردد، بر اثر آن قطعاتى از آن، یکى پس از دیگرى به خارج پرتاب شده، به دور کره اصلى به گردش در مى آیند.

طرفداران این فرضیه گویا حرکت وضعى خورشید را در آن روز کافى براى توجیه فرار قطعاتى از آن نمى دانند، ناچار دست به سوى این فرضیه دراز کرده اند.

در هر حال جدا شدن کرات منظومه شمسى از کره خورشید طبق هر دو نظریه مسلم است، تنها تفاوت در عامل اصلى این جدائى مى باشد، بنابراین، هر دو در این قسمت مشترکند که امکان وقوع انشقاق و تجزیه را در کرات منظومه شمسى به روشنى پذیرفته اند.

از مجموع بیانات فوق نتیجه مى گیریم که اصل وقوع انشقاق در کرات آسمانى ـ مخصوصاً منظومه شمسى ـ امر محالى نیست که علم آن را انکار کند; بلکه اساس هیئت جدید در بسیارى از موارد بر آن نهاده شده است.

ولى بدیهى است این امر در هر یک از کرات صورت گیرد نیاز به نیروى عظیمى دارد که در پاره اى از موارد (طبق فرضیه هاى موجود) شناخته شده، مانند عامل جدائى سیارات منظومه شمسى از خورشید، و در پاره اى از موارد شناخته نشده و همچنان به صورت مرموز باقى مانده است، مانند انفجار کره اى که در مدار میان مریخ و مشترى در گردش بوده و به «آستروئیدها» و شبه سیارات کوچک تقسیم شده است.

در مورد شق القمر نیز مسلماً عامل مرموزى در کار بوده که توانسته است چنان اثرى را از خود بگذارد و با توجه به این که هر کس مسئله شق القمر را عنوان نموده نقش استمداد پیامبر «ص» را از نیروى مافوق طبیعى و غیر عادى مؤثر دانسته، روشن مى شود که هیچ کس نخواسته است ادعا کند که پیامبر تنها با همین نیروى عادى بشرى این کار را انجام داده است تا علم، حاضر به پذیرفتن آن نباشد، بنابراین از این نظر هم چیزى برخلاف علم نخواهد بود.

تنها یک مسئله باقى مى ماند و آن مسئله التیام کامل اجزاء قمر پس از انشقاق مى باشد. این موضوع در کرات منظومه شمسى نیز نظائرى دارد چه این که مى دانیم بسیارى از ستاره هاى دنباله دار که نخست از خورشید جدا شده اند و در مدار خاصى دور آن در گردشند نظر به این که مدار بیضى مانند آنها به دور خورشید چنان است که در یک رأس این بیضى، بسیار به خورشید نزدیک مى شود، گاهى تحت تأثیر جاذبه عظیم خورشید واقع گردیده به سوى آن جذب شده و براى همیشه به مادر خود مى پیوندند.

این هم نیازمند به تذکر نیست که اگر عامل جدائى شدید نباشد و انشقاق به صورت فوق العاده اى که موجب پراکندگى کامل اجزاء باشد صورت نگیرد بازگشت قطعات جدا شده و التیام آنها به صورت اول تحت تأثیر جاذبه همان اجزاء کاملا قابل توجیه است.

زیرا مى دانیم هر دو جسم یکدیگر را طبق فرمول معروف نیوتن جذب مى کنند و هر قدر فاصله آنها کمتر، و یا جرم آنها بیشتر باشد اثر این جاذبه زیادتر خواهد بود(1).

بنابراین با کم بودن فاصله خیلى زود به هم نزدیک و پیوسته خواهند شد، و این ایراد نیز حل خواهد گردید.

این از نظر هیئت جدید، اما از نظر هیئت قدیم و امتناع خرق و التیام در افلاک نه گانه و اجرام فلکى از نظر این که اصل آن امروز ابطال شده نیازى به بحث درباره آن نمى بینیم.

از مجموع بیانات فوق چنین نتیجه مى گیریم که در حادثه شق القمر مطلبى که علم آن را محال بشمرد دیده نمى شود.


1. قانون معروف نیوتن مى گوید: «هر دو جسم یکدیگر را به نسبت مستقیم جرمها و به نسبت معکوس مجذور فاصله جذب مى نمایند».

 

 

از نظر تاریخ2ـ شهابها
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma