سؤال 454. شخصى، از دخترى، که در افغانستان بسر مى برد، براى پسرش، که در ایران است، خواستگارى مى کند، دختر راضى مى شود مشروط بر این که تعریف و توصیف هایى که پدر داماد از پسرش کرده مطابق با واقع باشد، پس از آن که دختر به ایران مى آید متوجّه مى شود آن توصیفها کاملاً دروغ بوده و پدر و مادر پسر، عکس شخص دیگرى را به عنوان عکس فرزندشان به دختر نشان داده اند! آیا عقدى که خوانده شده صحیح است؟
جواب: در فرض مسأله دختر حقّ فسخ دارد.
سؤال 455. زوجه اى در دوران عقد متوجّه بیمارى روحى و عصبى صعب العلاجى در شوهرش مى شود، بگونه اى که عوارض بیمارى (شوک هاى عصبى، ضعف شدید جسمى، بى ثباتى شخصیتى، نابینایى موقّت، غش و مانند آن) زندگى را براى وى مخاطره آمیز ساخته است. نظر به ترس و نگرانى زوجه از زندگى مشترک، و ضرورت درمان چند ساله، و نبودن عزم جدّى بر معالجه از سوى زوج و خانواده اش، آیا زوجه حقّ فسخ دارد؟ حکم مهریه و نفقه چیست؟
جواب: در صورتى که قبلاً زوج و کسان او اظهار داشته اند که از سلامت کامل برخوردار است، زوجه مى تواند به عنوان تدلیس، نکاح را فسخ کند، در غیر این صورت هرگاه ثابت شود زندگى با آن مرد مستلزم عسر و حرج شدید است حقّ دارد از حاکم شرع تقاضاى طلاق کند، و طلاق در این صورت جنبه خلع خواهد داشت که معمولاً با بذل مهریه انجام مى شود; مگر این که با زوجه توافق دیگرى شود.
سؤال 456. هر گاه شخصى به خواستگارى دخترى برود و بگوید: «همسر و فرزندى ندارم». و دختر با این شرط آماده ازدواج با او شود، و بعد از عقد معلوم شود که مرد دروغ گفته است، آیا زن حقّ فسخ دارد؟
جواب: در تمام مواردى که مرد یا زن اظهار صفاتى کنند که موجب کمال باشد و یا حتّى موجب کمال نباشد، ولى رضایت طرف مقابل به خاطر وجود آن صفات باشد، و بعداً کشف خلاف گردد، در تمام این موارد طرفى که اغفال شده خیار فسخ دارد، و مى تواند بدون طلاق عقد نکاح را بر هم بزند.
سؤال 457. والدینم مرا بالاجبار به عقد شخصى در آوردند، شوهرم پس از مدّتى مانع انجام فرائض دینى ام شد، و معلوم گشت که او شیعه نیست، و حتّى مرا در صورت باقى ماندن بر مذهبم تهدید به مرگ کرد، تکلیف من چیست؟
جواب: در فرض مسأله شما مى توانید به دادگاه شکایت کنید، اگر او از کارش دست بر نداشت و حاضر به طلاق نشد، حاکم شرع مى تواند شما را طلاق دهد. و اگر ازدواج شما بالاجبار بوده از اوّل باطل بوده است، و احتیاج به طلاق ندارد. و اگر شما راضى به ازدواج شده اید، در حالى که او خود را به عنوان شیعه معرّفى کرده و از مذهب او آگاه نبوده اید، حقّ فسخ دارید و نیازى به طلاق نیست.
سؤال 458. اگر زن بعد از عقد بفهمد که شوهرش معتاد است، آیا مى تواند عقد را فسخ کند؟ تکلیف مهریه چه خواهد شد؟
جواب: اگر زن در موقع عقد شرط کند که هر گاه شوهرش معتاد به موادّ مخدّر گردد، اختیار طلاق با او باشد، این شرط باطل است; ولى هر گاه شرط کند که او از طرف شوهرش وکیل باشد که هر گاه این کار را انجام دهد خود را مطلّقه کند، این وکالت صحیح است، و در چنین صورتى حق دارد خود را طلاق دهد.
سؤال 459. اگر زوجه، یا بستگان زوجه، در ازدواج تدلیس کنند و پس از روشن شدن مسأله، نکاح (بعد از نزدیکى) فسخ شود، آیا زوج باید مهر زن را بدهد؟ اگر قبلاً پرداخت کرده باشد، مى تواند باز پس بگیرد؟
جواب: زوج باید تمام مهر را بدهد و مى تواند به مُدلّس رجوع کند.