واجب: هر امرى که انجام آن از نظر شرع الزامى و اجبارى است.
واجب تخییرى: واجب بودن یکى از دو یا چند چیز.
واجب عینى: واجبى که برهر فردى با قطع نظر از دیگران واجب است مانند نماز و روزه.
واجب کفایى: واجبى که اگر به حد کافى کسانى نسبت به آن اقدام نمایند از دیگران ساقط شود مانند غسل و سایر تجهیزات میت که بر همه واجب است ولى وقتى که یک نفر یا عده اى اقدام کنند، از دیگران ساقط مى شود.
واجب مُوَسَّع: واجبى است که وقت انجام آن وسیع است مانند نماز ظهر و عصر که از ظهر تا غروب وقت دارد.
واجب مُضَیَّق: واجبى است که داراى وقت مشخص و محدود است مانند روزه گرفتن در ماه رمضان.
وُرّاث: کسانى که ارث مى برند.
واقف: وقف کننده.
وثیقه: سپرده، گرویى.
وَدى: رطوبتى که گاهى پس از خروج بول مشاهده مى شود.
وَذى: رطوبتى که گاهى پس از خروج منى مشاهده مى شود.
وصى: کسى که مسئول انجام وصیتى شود.
وصیت: سفارش، توصیه هایى که انسان براى کارهاى پس از مرگش به دیگرى مى کند.
وطى: پایمال کردن و گاه کنایه از عمل جنسى است.
وکیل: نماینده، کسى که از طرف شخصى اختیار انجام کارى را داشته باشد.
ولى (یا قیم): کسى که به دستور شارع مقدس، سرپرست دیگرى است مانند پدر و پدر بزرگ و مجتهد جامع الشرایط.