21قدرت مسلمانان و عدم تشبه به کفّار

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
گفتار معصومین(علیهم السلام) ج2
22 یک درس بزرگ اجتماعى20جاذبه و دافعه

از امام(علیه السلام) درباره این گفتار پیامبر(صلى الله علیه وآله) سؤال شد که حضرت فرمودند: «غَیّرُوا الشَّیْبَ، وَلا تَشَّبَهُوا بِالْیَهُودِ فَقالَ(علیه السلام): إنَّما قالَ(صلى الله علیه وآله) ذلِکَ والدّینُ قُلٌّ، فَأَمَّا الآنَ وَقَدِ اتَّسَعَ نِطاقُهُ، وَضَرَبَ بِجِرانِهِ، فَامْرُؤٌ وَمَا اخْتارَ; موهاى سفید را تغییر دهید (رنگ کنید) و خود را شبیه یهود نکنید. امام(علیه السلام)فرمود: این سخن را پیامبر(صلى الله علیه وآله) زمانى فرمود که پیروان اسلام اندک بودند، امّا امروز که اسلام گسترش یافته، و نظام اسلامى استوار شده، هر کسى هر چه را دوست دارد انجام دهد».(1)

راوى از یک طرف این روایت را از رسول خدا شنیده از طرف دیگر مى بیند که امام(علیه السلام) موهایش را تغییر نداده، لذا این سؤال برایش مطرح شد و امام هم جواب دادند.

از این روایت سه نکته استفاده مى شود:

1. مسلمانان علاوه بر اینکه از نظر معنوى قوى هستند، باید تظاهر به قدرت کنند. چرا که اگر مسلمانان اندک باشند، دشمن احساس قدرت مى کند و براى مسلمانان خطرناک است و این حدیث شاهد است بر اینکه مسلمانانى که به ظاهر پیرند و موى آنها سفید است با خضاب کردن، خود را جوان نشان بدهند تا دشمن احساس رعب و وحشت بکند.

نمونه این قدرت نمایى در تاریخ فراوان است که یک مورد را ذکر مى کنیم:

«عمرةُ القضاء» که هم عبادت بود و هم نمایش قدرت; این همان عمره اى است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) سال بعد از حدیبیه یعنى در ذى القعده سال هفتم هجرت به اتّفاق یارانش انجام داد، و نامگذارى آن به این نام به خاطر آن است که در حقیقت قضاى سال قبل محسوب مى شد. طبق یکى از مواد قرارداد حدیبیه، برنامه این بود که مسلمانان در سال آینده مراسم عمره و زیارت خانه خدا را آزادانه انجام دهند، ولى بیش از سه روز در مکّه توقّف نکنند، و در این مدّت سران قریش و مشرکان سرشناس مکّه از شهر خارج شوند، در بعضى از تواریخ آمده که پیامبر(صلى الله علیه وآله) با یارانش محرم شدند، و با شترهاى قربانى حرکت کردند، و تا نزدیکى «ظهران» رسیدند، در این هنگام پیامبر اکرم یکى از یارانش را به نام «محمد بن مسلمه» با مقدار قابل ملاحظه اى اسب هاى سوارى، و اسلحه پیشاپیش خود فرستاد، هنگامى که مشرکان این برنامه را ملاحظه کردند به شدت ترسیدند، و گمان کردند که حضرت مى خواهد با آنها نبرد کند و قرارداد ده ساله خود را نقض کند، این خبر را به اهل مکّه دادند، اما هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) نزدیک مکّه رسید، دستور داد تیرها و نیزه ها و سلاح هاى دیگر را به سرزمینى به نام «یاجج» منتقل سازند، و خود و یارانش تنها با شمشیر آن هم غلاف کرده، وارد مکّه شوند. اهل مکّه هنگامى که این عمل را دیدند خوشحال شدند که به وعده وفا شده (گویا اقدام پیامبر(صلى الله علیه وآله) هشدارى بود براى مشرکان که اگر بخواهند نقض عهد کنند آنها قدرت مقابله با آن را دارند).

رؤساى مکّه از مکّه خارج شدند تا این منظره را که براى آنها دلخراش بود نبینند، ولى بقیه اهل مکّه از مردان و زنان و کودکان در مسیر راه، و در پشت بام ها، و در اطراف خانه خدا جمع شده بودند تا مسلمانان و مراسم عمره آنها را ببینند. پیامبر(صلى الله علیه وآله)با ابهّت خاص وارد مکّه شد، و شتران قربانى فراوانى همراه داشت، با نهایت محبّت و ادب با اهل مکّه رفتار کرد و دستور داد مسلمانان به هنگام طواف با سرعت حرکت کنند و احرام را کمى کنار بزنند، تا شانه هاى نیرومند و ستبر آنها آشکار گردد، و این صحنه در روح و فکر مردم مکّه به عنوان دلیل زنده اى از قدرت و قوّت و رشادت مسلمانان اثر گذارد.

این عمره هم عبادت بود و هم نمایش قدرت و بذر فتح مکّه که در سال بعد رخ داد در همان ایّام پاشیده شد و زمینه را براى تسلیم مکّیان در برابر اسلام فراهم ساخت.(2)

این دویدن و نشان دادن شانه ها معنایش قدرت نمایى است. و این راهپیمایى ها و نمازجمعه ها از همین مقوله است.

2. نکته دوم اینکه قوانین و دستورات اسلام بعضى مقطعى است و بعضى دائمى امّا اصل در احکام این است که ابدى باشد و مقطعى بودن آن دلیل مى خواهد. یک نمونه مقطعى بودن دستورات، همین حدیث مورد بحث است.

3. نکته سوم مسأله عدم تشبّه به کفّار است; روایات داریم که خود را شبیه به دشمن نکنید، بعضى مطلق است و بعضى مصداق مشخص مى کند که غذاى آنها را نخورید و لباسى که آنها مى پوشند نپوشید; یعنى یک مسلمان باید سعى کند که در همه چیز استقلال داشته باشد و الا اگر در بعضى موارد وابسته باشد این باعث مى شود که با آمدن کفّار در جامعه اسلامى، فرهنگ آنها هم وارد جامعه شود و جامعه اسلامى را از داخل تهى کند.


1. نهج البلاغه، حکمت 17.
2. تفسیر نمونه، ج 22، ذیل آیه 27 سوره فتح.

 

22 یک درس بزرگ اجتماعى20جاذبه و دافعه
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma