16. آیا سلّول زنده ساخته شده است؟

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
پاسخ به پرسش های مذهبی
17. آیا قلب مرکز ادراکات است؟15. مکتب یوگا چیست؟

سؤال: آیا دانشمندان امروز موفّق شده اند «سلّول زنده» بسازند و اگر موفّق شده اند، آیا این موفّقیّت مى تواند مقدّمه ساختن یک بشر کامل در خارج از رحم مادر (که طریق طبیعى به وجود آمدن انسان است) بشود؟
اگر دانشمندان روزى بتوانند بشر کامل بسازند این موفّقیّت با این اصل که «حیات و زندگى همه زندگان در دست خداوند است» چگونه سازگار خواهد بود؟!
 
پاسخ: با وجود کوششها و تحقیقات دامنه دار و آزمایشهاى وسیعى که دانشمندان براى پى بردن به اسرار حیات و ساختن واحد زنده، یعنى «سلول» تاکنون به عمل آورده اند; هنوز اسرار حیات و دقایق «ساختمان سلّول» به درستى معلوم نگشته است.
وضع سلّولـ مخصوصاً از نظر وظایف خاصّ هر قسمت از سلّول ـ در به وجود آمدن و رشد حیات بسیار پیچیده و مرموز است و تا امروز این وظائف پیچیده به درستى آشکار نشده است.
دانشمندان با همه این کوششها تاکنون موفّق به ساختن سلّول زنده نشده اند; ولى نظر به پیشرفتهایى که در زیست شناسى هر روز به عمل مى آید، ساختن سلّول زنده را کار محال و غیر ممکنى نمى دانند و هم اکنون با تمام نیرو مى کوشند تا به این هدف نائل شوند.
ساختن انسان در خارج رحم از طریق پرورش دادن سلول زنده اى که به دست بشر ساخته شده، از نظر علمى چنان پیچیده و مشکل است که اظهار نظر درباره امکان آن از نظر دانشمندان ارزش علمى ندارد; ساختن یک انسان موقوف بر این است که اوّل بتوانند «اسپر ماتوزوئید» و «اوول» را که دو سلّول اصلى تشکیل دهنده یک انسان هستند بطور مصنوعى بسازند; در حالى که این دو، سلّولهاى ساده اى نیستند و نظر به تشکیلات خاص و بسیار پیچیده «ژنها و کروموزومها» که در این سلّول وجود دارند و صفات و خلق و خوى انسانیّت و به اصطلاح امتیازات یک انسان بر جانداران دیگر، بطور وراثت در آنها مکنون است، ساختن اسپرماتوزوئید و اوول تقریباً غیر ممکن به نظر مى رسد; زیرا ساختن یک سلول زنده ساده غیر از ساختن سلّولى است که ده ها امتیازات بدنى و روحى یک انسان را در خود داشته باشد و پس از تکامل، یک انسان عادّى بشود!
بنابراین، جواب این سؤال که آیا بشر تاکنون موفّق به ساختن سلّول زنده شده، فعلا منفى است.
ولى در هر حال، آنچه مهّم است این است که اگر فرضاً دانشمندان روزى بتوانند «نطفه انسان» را بطور مصنوعى بسازند و از آن انسان کاملى به وجود آورند، تازه این کار اصلا منافاتى با این اصل که «حیات در دست خداوند است» نخواهد داشت.
توضیح این که: منظور از جمله «حیات در دست خداوند است» این است که «حیات» یک پدیده غیر مادّى و نمود خاصّى از هستى است که هستى خود را مانند همه موجودات مادّى و غیر مادّى جهان از خداوند مى گیرد; خداوند است که در جهان هستى نمودى به صورت «حیات» پدید مى آورد.
آفرینش حیات مخصوص خداوند است، چنان که خلق هر موجود مادّى و غیرمادّى دیگر هم به دست خداوند است، همان طور که هیچ دانشمندى نمى تواند به یک قطعه از مادّه هستى ببخشد نمى تواند به حیات هم هستى ببخشد، پس در هر کجا که «حیاتى» هست آن حیات را خدا داده و او آفریده است و معناى مخصوص بودن حیات به خداوند جز این نیست.
روى این حساب، اگر دانشمندان روزى سلّول زنده بسازند کارى جز فراهم نمودن مقدّمات پیدایش حیات در آن سلول نکرده اند; آنها مواد معیّنى را به نسبتى خاص و در شرایط خاصّى ترکیب مى کنند و مى بینند «حیات» به آنها قدم گذاشت; امّااین خاصیّت را چه کسى به آن مواد بخشیده است؟ مسلّماً کسى جز خدا نخواهد بود.
بدین ترتیب، اگر انسانى هم ساخته شود، حیات خود را در تمام مراحل هستى از خدا مى گیرد و در هر حال آنچه که به دست دانشمندان آماده شده، جز فراهم شدن شرایط براى پیدایش حیات از طرف خدا نبوده است.
به عبارت دیگر: ایجاد سلّول زنده به وسیله دانشمندان (اگر فرضاً در آینده چنین چیزى عملى شود) شبیه به مونتاژ کردن قطعات مختلف اتومبیلهایى است که از خارج وارد مى گردد. بدیهى است سازنده این اتومبیلها مونتاژگران نیستند، بلکه آنها هستند که قطعات آن را با کیفیّت مخصوص ساخته و پرداخته اند. (دقّت کنید).

 

17. آیا قلب مرکز ادراکات است؟15. مکتب یوگا چیست؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma