عیوبى که به خاطر آن مى توان عقد را فسخ کرد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
رساله احکام بانوان
محارم و عدّه اى از کسانى که ازدواج با آنها جایز نیستشرایط مجاز و غیرمجاز در عقد نکاح

مسأله 473: زن مى تواند در چند صورت عقد را به هم بزند:

1ـ دیوانه بودن شوهر 2ـ نداشتن آلت مردى 3ـ ناتوانى از نزدیکى جنسى

4ـ بیضه هاى او را کشیده باشند.

مسأله 474: هرگاه به خاطر ناتوانى مرد از نزدیکى، زن عقد را بر هم زند، شوهر باید نصف مهریّه او را بپردازد، ولى اگر به خاطر یکى دیگر از عیبهایى که گفته شد مرد یا زن عقد را به هم بزند، اگر با هم نزدیکى نکرده باشند چیزى بر مرد نیست و اگر کرده باشند، بنابر احتیاط واجب باید مرد تمام مهر را بپردازد.

سؤال 475: شوهرم پزشک محترمى بود; ولى متأسّفانه پس از چند سال زندگى مشترک، مبتلا به جنون شد. اختلال حواسّ او را به دادگاه اعلام کردم و پزشک قانونى نیز آن را تأیید کرده است. در صورتى که محجور شود نکاح خود به خود فسخ مى شود، یا جهت فسخ نکاح باید به حاکم شرع مراجعه کنم؟

جواب : زن مى تواند صیغه فسخ را جارى کند و احتیاط آن است که آن را به اطّلاع حاکم شرع برساند.

سؤال 476: اگر زن و شوهرى قبل از ازدواج و نزدیکى، یا بعد از ازدواج و دخول، به مرض جنون ادوارى مبتلا شوند، آیا حقّ فسخ نکاح را دارند؟

جواب : احتیاط آن است که به فسخ قناعت نشود، زوج از طلاق استفاده نماید و زن هم، در صورت موافقت زوج، از خلع استفاده کند.

سؤال 477: اگر مردى قبل از ازدواج از نزدیکى عاجز باشد و زن بعد از مراسم عروسى بفهمد و فوراً عقد را بر هم نزند و از شوهر جدا نشود; ولى راضى به عقد نباشد، آیا در این صورت زن مى تواند بدون طلاق شوهر کند؟

جواب : در این موارد، زن باید به حاکم شرع مراجعه کند و حاکم یک سال به مرد مهلت مى دهد، اگر درمان شد ازدواج باقى است، در غیر این صورت زن مى تواند نکاح را فسخ کند و احتیاج به طلاق نیست و به فرض که مرد بعد از آن هم خوب شود قابل بازگشت نیست; مگر به ازدواج جدید.

سؤال 478: اینجانبه مدّت دو سال و نیم است که به عقد دائم فردى درآمده ام که به علّت ناتوانى جسمى قادر به تصاحب بنده نبوده و هنوز هم باکره مى باشم. لطفاً در این خصوص به سؤالات زیر پاسخ دهید:

الف: آیا این مورد، از موارد فسخ است؟

ب: آیا شرعاً مستحقّ نفقه مى باشم؟

ج: سایر حقوقى که به بنده تعلّق مى گیرد چیست؟

جواب : در صورتى که به عیب او رضایت نداده باشید، حقّ فسخ دارید و چنانچه حکم را نمى دانسته اید و فسخ نکرده اید و آماده تمکین بوده اید، حقّ نفقه دارید و در صورت جدا شدن با فسخ، هرگاه عروسى نشده باشد، حقّ نصف مهر را دارید.

سؤال 479: اگر در مدّت یک سال مهلت به فرد عنین، زوجه از تمکین خوددارى کند، آیا بعد از اتمام مدّت، زوجه حقّ فسخ دارد؟

جواب : چنانچه درمان او نیاز به همبستر شدن با زوجه دارد، در صورت عدم تمکین زوجه، باید مدّت تمکین تجدید شود.

سؤال 480: زوجه مدّعى ناتوانى جنسى زوج است، ولى زوج براى نفى ادّعاى زوجه حاضر نیست اعمالى از قبیل معاینه دکترهاى عدول و مجامعت با زوجه را انجام دهد و نفقه زوجه را نیز نمى پردازد، حکم شرعى این زوجین را بیان فرمائید.

جواب : اگر زوج نسبت به ترک انفاق، اصرار داشته باشد و حاضر به انجام وظیفه شرعى نشود، حاکم شرع مى تواند زوجه را مطلّقه سازد و یا حقّ او را از زوج بگیرد و نسبت به اتّهام عنین بودن، اگر این امر از ابتداى زوجیّت بوده و زوج حاضر به آزمایش نشود و بر آن اصرار ورزد، باز حاکم شرع مى تواند زوجه را مطلّقه سازد. ضمناً توجّه داشته باشید هر گاه ثابت شود زوج عنین است، باید یک سال مهلت داد، اگر بیمارى او خوب نشد زوجه حقّ فسخ دارد و مى تواند نصف مهر خود را بگیرد.

سؤال 481: با توجّه به پیشرفت علوم پزشکى، در صورتى که با آزمایشات متعدّد اطمینان حاصل شود که زوج عنین است، آیا باز هم یک سال مهلت دادن لازم است؟

جواب : آرى لازم است و باید به او فرصت معالجه داد.

سؤال 482: زنى پس از سالها ازدواج بچّه دار نشده است، دکتر تشخیص داده که عیب از مرد مى باشد، اکنون زن مى گوید: «شوهرم فاقد بیضه است» و بدین جهت بچّه دار نشده است، آیا زن مى تواند عقد را فسخ کند؟

جواب : در صورتى که آگاهى بر این امر نداشته، مى تواند فسخ کند; مگر این که بعد از آگاه شدن راضى شده و با او زندگى کرده باشد.

سؤال 483: شخصى، از دخترى، که در افغانستان بسر مى برد، براى پسرش، که در ایران است، خواستگارى مى کند، دختر راضى مى شود مشروط بر این که تعریف و توصیف هایى که پدر داماد از پسرش کرده مطابق با واقع باشد، پس از آن که دختر به ایران مى آید متوجّه مى شود آن توصیفها کاملا دروغ بوده و پدر و مادر پسر، عکس شخصى دیگر را به عنوان عکس فرزندشان به دختر نشان داده اند! آیا عقدى که خوانده شده صحیح است؟

جواب : در فرض مسأله دختر حقّ فسخ دارد.

سؤال 484: زوجه اى در دوران عقد متوجّه بیمارى روحى و عصبى صعب العلاجى در شوهرش مى شود، بگونه اى که عوارض بیمارى (شوک هاى عصبى، ضعف شدید جسمى، بى ثباتى شخصیّتى، نا بینایى موقّت، غش و مانند آن) زندگى را براى وى مخاطره آمیز ساخته است. نظر به ترس و نگرانى زوجه از زندگى مشترک و ضرورت درمان چند ساله و نبودن عزم جدّى بر معالجه از سوى زوج و خانواده اش، آیا زوجه حقّ فسخ دارد؟ حکم مهریّه و نفقه چیست؟

جواب : در صورتى که قبلا زوج و کسان او اظهار داشته اند که از سلامت کامل برخوردار است، زوجه مى تواند به عنوان تدلیس، نکاح را فسخ کند، در غیر این صورت هر گاه ثابت شود زندگى با آن مرد مستلزم عسر و حرج شدید است حقّ دارد از حاکم شرع تقاضاى طلاق کند و طلاق در این صورت جنبه خلع خواهد داشت که معمولا با بذل مهریّه انجام مى شود; مگر این که با زوجه توافق دیگرى شود.

سؤال 485: هر گاه شخصى به خواستگارى دخترى برود و بگوید: «همسر و فرزندى ندارم» و دختر با این شرط آماده ازدواج با او شود و بعد از عقد معلوم شود که مرد دروغ گفته است، آیا زن حقّ فسخ دارد؟

جواب : در تمام مواردى که مرد یا زن اظهار صفاتى کنند که موجب کمال باشد و یا حتّى موجب کمال نباشد، ولى رضایت طرف مقابل به خاطر وجود آن صفات باشد و بعداً کشف خلاف گردد، در تمام این موارد طرفى که اغفال شده خیار فسخ دارد و مى تواند بدون طلاق عقد نکاح را بر هم بزند.

سؤال 486: زوج در موقع ازدواج، با اشتغال زوجه در خارج از منزل موافقت کرده و متعهّد شده که ممانعت نکند، حال پس از گذشت چند سال از ازدواج و اشتغال زوجه، زوج مانع ادامه کار او شده است، آیا زن در اینجا حقّ فسخ دارد؟

جواب : آرى، اگر شوهر تخلّف از شرط کند، زوجه مى تواند نکاح را فسخ کند.

سؤال 487: والدینم مرا بالاجبار به عقد شخصى در آوردند، شوهرم پس از مدّتى مانع انجام فرائض دینى ام شد و معلوم گشت که او شیعه نیست و حتّى مرا در صورت باقى ماندن بر مذهبم تهدید به مرگ کرد، تکلیف من چیست؟

جواب : در فرض مسأله شما مى توانید به دادگاه شکایت کنید، اگر او از کارش دست بر نداشت و حاضر به طلاق نشد، حاکم شرع مى تواند شما را طلاق دهد. و اگر ازدواج شما بالاجبار بوده از اوّل باطل بوده است و احتیاج به طلاق ندارد و اگر شما راضى به ازدواج شده اید، در حالى که او خود را به عنوان شیعه معرّفى کرده و از مذهب او آگاه نبوده اید، حقّ فسخ دارید و نیازى به طلاق نیست.

سؤال 488: اگر زن بعد از عقد بفهمد که شوهرش معتاد است، آیا مى تواند عقد را فسخ کند؟ تکلیف مهریّه چه خواهد شد؟

جواب : اگر زن در موقع عقد شرط کند که هر گاه شوهرش مثلا مسافرت نماید، یا معتاد به موادّ مخدّر گردد، یا خرجى او را ندهد، اختیار طلاق با او باشد، این شرط باطل است; ولى هر گاه شرط کند که او از طرف شوهرش وکیل باشد که هر گاه این کارها را انجام دهد خود را مطلّقه کند، این وکالت صحیح است و در چنین صورتى حق دارد خود را طلاق دهد.

سؤال 489: اگر زن بعد از ازدواج بفهمد شوهرش مسلمان نیست، حکمش چیست؟

جواب : نمى تواند با او زندگى کند و ازدواجش باطل است.

مسأله 490: هر گاه مرد بعد از عقد بفهمد که زن او یکى از هفت عیب زیر را دارد مى تواند عقد را فسخ کند: 1ـ دیوانگى 2ـ بیمارى خوره 3ـ برص (پیسى) 4ـ کور بودن 5ـ شل بودن، بطورى که آشکار باشد. 6ـ إفضا شدن (یعنى راه بول و حیض او، یا راه حیض و غائط او، یکى شده باشد و بطور کلى پارگى طورى باشد که قابل استفاده براى آمیزش جنسى نباشد) 7ـ گوشت، یا استخوان، یا غدهّ اى در او باشد که مانع نزدیکى شود.

سؤال 491: چنانچه مردى، پس از گذشت دو سال از زندگى مشترک زناشوئى متوجّه شود که همسرش در طول دو سال گذشته با خدعه، بیمارى هاى خویش را، که فلج مثانه و اگزیما بوده و از کودکى به آن مبتلا مى باشد، از شوهر پنهان نموده، در حالى که به هنگام عقد خود را سالم معرّفى کرده است، در فرض سؤال، آیا مرد حقّ فسخ نکاح را دارد؟

جواب : در فرض مسأله اگر مرد بعد از اطّلاع رضایت به این ازدواج نداده حقّ فسخ دارد، و ضرر و زیانهائى را که بر او وارد شده مى تواند از کسانى که تدلیس کرده اند بگیرد.

سؤال 492: پس از ازدواج معلوم شد که در قسمتهاى بالاى پاى زوجه آثار سوختگى قدیمى بطور ضعیف بجا مانده است و از طرفى پرده بکارت از نوع گوشتى و بسیار ضخیم است که عمل دخول بدون اقدام به عمل جرّاحى ممکن نیست; در حالى که قبل از ازدواج در خصوص سلامتى زوجه، هیچ مذاکره اى انجام نشده است، آیا در این مورد، مرد حقّ فسخ دارد؟

جواب : در صورتى که با جرّاحى معمولى مشکل حل شود و عوارض خاصّى نداشته باشد، این مقدار عیب باعث فسخ نمى شود.

سؤال 493: اگر تدلیس کننده خود زن باشد و شوهر پس از آگاهى از وجود عیب، نکاح را فسخ کند، موردى که داراى بیمارى روانى، سر گیجه، استفراغ، تشنّج، پرخاشگرى و حالتهاى غیر عادى، که ناشى از بیمارى روانى غیر قابل علاج باشد و پزشکان متخصّص و شاهدان عینى تصدیق نموده اند، آیا چنین فسخى صحیح است؟

جواب : هرگاه زن و کسان او طورى وانمود کنند که زن سالم است و در واقع سلامت زن به صورت شرط در ضمن عقد درآید و بعداً کشف خلاف شود، شوهر مى تواند عقد را فسخ کند و اگر دخول نکرده، مهرى براى زن نیست و اگر قبل از آگاهى بر عیب دخول کرده است تمام مهر بر او لازم است و مى تواند آن را از تدلیس کننده بگیرد و اگر تدلیس کننده زن باشد مهر او ساقط است.

سؤال 494: آیا بیمارى ایدز، در هر یک از زن و شوهر، از عیوب موجب فسخ است؟

جواب : اگر به گواهى اهل اطّلاع این بیمارى در مرحله اى باشد که موجب سرایت و خطر گردد و شوهر حاضر به طلاق دادن نباشد، زن مى تواند طلاق خود را به وسیله حاکم شرع بگیرد و مرد نیز در این گونه موارد مى تواند زن را طلاق دهد.

سؤال 495: دخترى را به ازدواج پسرم در آورده ام و عروسى هم کرده اند، حال معلوم شده که دختر مدّتهاست به بیمارى صرع (غش) مبتلا است، خود دختر و دکترش هم تصدیق نموده اند، ولى پدر و مادرش این مطلب را پنهان کرده اند، حتّى دختر مى گوید: «مى خواستم بگویم، امّا والدینم مانع شدند» تکلیف عقد و مهریّه چیست؟

جواب : بیمارى صرع موجب خیار فسخ در عقد نکاح نیست و اگر بخواهد دختر را طلاق دهد، چنانچه عروسى نموده باید تمام مهر را بپردازد; ولى اگر در مذاکرات قبل از عقد یا به هنگام اجراى صیغه عقد، شرط سلامت کرده باشند، شوهر خیار فسخ دارد.

سؤال 496: آیا نبودن بکارت در دختر، باعث جواز فسخ عقد مى شود؟ معنى فسخ چیست؟

جواب : در صورتى که شرط بکارت کرده باشد حقّ فسخ دارد و معمولا در محیطهاى ما، شرط بکارت به عنوان یک شرط ضمنى و از پیش توافق شده مى باشد و معنى فسخ این است که بگوید: «من عقد را فسخ کردم، یا به هم زدم» و به هر زبانى کافى است.

سؤال 497: در صورتى که داماد بخاطر عدم بکارت، نکاح را فسخ کند، چه مقدار از مهریّه را باید بپردازد؟ در صورت تدلیس از چه کسى مى تواند بگیرد؟

جواب : در صورت شرط بکارت، یا هر شرط کمال و عدم نقص ـ خواه به صورت ذکر در عقد باشد، یا قبل از آن ـ چنانچه خلاف آن ثابت شود حقّ فسخ دارد و هر گاه دخول حاصل نشده باشد، مهریّه بکلّى ساقط است و اگر حاصل شده باشد، مهر المسمّى پرداخته مى شود، سپس از کسى که تدلیس کرده مى گیرد.

سؤال 498: اگر زوجه، یا بستگان زوجه، در ازدواج تدلیس کنند و پس از روشن شدن مسأله، نکاح (بعد از نزدیکى) فسخ شود، آیا زوج باید مهر زن را بدهد؟ اگر قبلا پرداخت کرده باشد، مى تواند باز پس بگیرد؟

جواب : زوج باید تمام مهر را بدهد و مى تواند به مُدلّس رجوع کند.

سؤال 499: مواردى که مرد حقّ فسخ دارد، مانند بیمارى برص (ویتیلیگو)، نقص مادر زادى، افضاء، موانع مقاربت (مانع استخوانى، یا پرده پوستى و مانند آن) همگى امروزه با درمان قابل رفع مى باشد. حال چنانچه مردى پس از ازدواج متوجّه موارد مذکور گردد، آیا باز هم اختیار بر هم زدن عقد را دارد؟ چنانچه نیاز به درمان باشد، آیا درمان و هزینه آن، بر عهده زن و خانواده اوست، یا بر عهده شوهر مى باشد؟

جواب : هر گاه به سهولت قابل معالجه بوده باشد وزن با هزینه خود اقدام به درمان نماید، خیار فسخ جارى نیست.

مسأله 500: هر گاه مرد، یا زن، به واسطه یکى از عیوبى که گفته شد، عقد را به هم زنند، احتیاجى به طلاق نیست، همان فسخ کافى است.

محارم و عدّه اى از کسانى که ازدواج با آنها جایز نیستشرایط مجاز و غیرمجاز در عقد نکاح
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma