د ـ پرسش ها پیرامون حدیث منزلت

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
تفسیر نمونه جلد 06
سوره اعراف / آیه 143 ج ـ محتواى حدیث منزلت


جمعى از متعصبان ایرادهائى به حدیث فوق دارند که قسمتى از آن به قدرى سُست است که به راستى شایسته طرح نیست تنها با شنیدن بعضى از این گونه ایرادات باید اظهار تأسف کرد که:
چرا پیش داورى هاى حساب نشده به عده اى اجازه نمى دهد حقایق روشن را بپذیرند، ولى قسمتى از آنها که قابل طرح و گفتگو است، ذیلاً از نظر مى گذرانیم:
ایراد اول ـ محدودیت حکم حدیث
این حدیث تنها یک حکم محدود و خصوصى را بیان مى کند; زیرا در غزوه «تبوک» وارد شده، آن هم به هنگامى که على(علیه السلام) از ماندن در «مدینه» در میان زنان و کودکان ناراحت بود و پیامبر(صلى الله علیه وآله)براى دلدارى او این جمله را بیان کرد.
بنابراین منظور این بوده که: تنها تو بر این گروه زنان و کودکان حکومت و رهبرى دارى!!
پاسخ این ایراد از بحث هاى گذشته به خوبى روشن شد که بر خلاف تصور این ایرادکنندگان حدیث مزبور، در یک واقعه و تنها در واقعه «تبوک» صادر نشده، بلکه در موارد متعددى، به عنوان یک قانون کلّى ذکر شده است که ما هفت مورد آن را با ذکر اسنادش از کتب دانشمندان اهل تسنن در بحث هاى گذشته آوردیم.
از این گذشته، ماندن على(علیه السلام)در «مدینه» یک کار ساده به منظور نگهدارى زنان و کودکان نبود، بلکه اگر هدف این بود، از بسیارى از افراد دیگر این کار ساخته بود و پیامبر(صلى الله علیه وآله) بزرگ ترین قهرمان شجاع سپاهش را براى هدف کوچکى، آن هم در زمانى که به مبارزه یک امپراطورى بزرگ (امپراطورى روم شرقى) مى رفت، نمى گذاشت.
پیدا است هدف این بوده که: در غیبت طولانى او دشمنان فراوانى که در اطراف «مدینه» بودند و منافقانى که در خود «مدینه» وجود داشتند از فرصت براى در هم کوبیدن «مدینه»، کانون اسلام، استفاده نکنند، تنها کسى که مى توانست این مرکز حساس را حفظ و نگهدارى کند، على(علیه السلام) بود.
ایراد دوم ـ هارون در زمان موسى از دنیا رفت
مى دانیم ـ و در تواریخ مشهور آمده است ـ که «هارون» در زمان خود موسى(علیه السلام) از دنیا رفت، بنابراین تشبیه به هارون، اثبات نمى کند که على (علیه السلام)بعد از پیامبر(صلى الله علیه وآله)جانشین او باشد.
شاید این مهم ترین ایرادى است که به این حدیث شده است، ولى جمله «إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدِى» پاسخ این ایراد را به خوبى مى دهد; زیرا اگر گفتار پیامبر(صلى الله علیه وآله) که مى گوید: تو به منزله هارون نسبت به من هستى، مخصوص به زمان حیات پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود، جمله «إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدِى» هیچ لزومى نداشت; زیرا وقتى سخن مخصوص زمان حیات پیامبر(صلى الله علیه وآله) باشد، درباره بعد از او سخن گفتن، کاملاً نامناسب است (و به اصطلاح این استثناء جنبه منقطع پیدا مى کند که بر خلاف ظاهر کلام مى باشد).
بنابراین، وجود این استثناء به خوبى نشان مى دهد که: گفتار پیامبر(صلى الله علیه وآله) ناظر به زمان بعد از مرگ او نیز بوده است، منتها براى این که اشتباه نشود و کسانى على(علیه السلام) را به نبوت بعد از پیامبر(صلى الله علیه وآله) بر نگزینند، مى فرماید:
تو همه این مقام ها را دارى، ولى بعد از من پیامبر نخواهى بود، بر این اساس، مفهوم کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) این مى شود که تو تمام مقامات هارون را دارى، نه تنها در حیات من، بعد از وفات من هم این مقامات ادامه خواهد یافت (جز مقام نبوت).
و به این ترتیب، روشن مى شود: تشبیه على(علیه السلام) به هارون از نظر مقامات است، نه از نظر مدت ادامه این مقامات، هارون(علیه السلام) نیز اگر زنده مى ماند مسلماً هم مقام جانشینى موسى را داشت و هم مقام نبوت را.
و با توجه به این که: هارون طبق صریح قرآن، هم مقام وزارت و معاونت موسى(علیه السلام) را داشت، هم شریک در رهبرى (تحت نظر موسى)، و هم پیامبر بود، تمام این مقامات به جز نبوت براى على(علیه السلام) ثابت مى گردد، حتى بعد از وفات پیامبر(صلى الله علیه وآله) به گواهى جمله «إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدِى».
ایراد سوم ـ آیا دو رهبر در یک زمان ممکن است؟
ایراد دیگرى که در این زمینه شده است این است که: لازمه استدلال به این حدیث، آن است که على(علیه السلام)حتى در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) منصب ولایت و رهبرى امت را داشته است، در حالى که دو امام و دو رهبر در عصر واحد ممکن نیست؟
ولى با توجه به یک نکته پاسخ این ایراد نیز معلوم مى شود و آن این که:
بدون شک هارون نیز در عصر موسى(علیه السلام) مقام رهبرى بنى اسرائیل را داشت، ولى نه یک رهبر مستقل، بلکه رهبرى که زیر نظر موسى(علیه السلام)انجام وظیفه مى کرد، على(علیه السلام)نیز در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله)معاون او در مسأله رهبرى امت اسلام بود، بنابراین بعد از وفات او رهبر مستقل محسوب خواهد گشت.
در هر حال حدیث منزلت که از نظر اسناد از محکم ترین روایات اسلامى است که در کتب تمام گروه هاى مسلمین بدون استثناء آمده است از نظر دلالت نیز براى اهل انصاف در زمینه افضلیت على(علیه السلام) نسبت به تمام امت، و همچنین جانشینى بلا فصل او نسبت به پیامبر(صلى الله علیه وآله) روشن است.
ولى عجیب این است که بعضى نه تنها دلالت حدیث را بر خلافت نپذیرفتند، که گفته اند: کمترین فضیلتى را نیز براى على(علیه السلام) ثابت نمى نماید و این به راستى حیرت آور است؟!!

* * *

 

سوره اعراف / آیه 143 ج ـ محتواى حدیث منزلت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma