تفسیر نمونه / جلد بیستم

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
تفسیر نمونه جلد 20
سوره مؤمن/ آیه 1- 3


سوره هاى  مؤمن - فصلت - شورى


سوره مــؤمـن
این سوره، در «مکّه» نازل شده و داراى 85 آیه است

هدفهائى که در این تفسیر تعقیب مى شود

امروز چشم ها از سراسر جهان به اسلام دوخته شده، مى خواهند اسلام را از نو بشناسند...حتى خود مسلمانان!. و این به دلایل مختلفى است که از جمله «انقلاب اسلامى کشور ما» و «جنبش هاى اسلامى در نقاط مختلف دیگر جهان» را مى توان نام برد، که افکار همه، مخصوصاً نسل جوان را تشنه شناخت هر چه بیشتر اسلام ساخته است.
و براى شناخت اسلام هر کس مى داند نزدیک ترین راه و مطمئن ترین وسیله، غور و بررسى بیشتر در متن قرآن مجید کتاب بزرگ آسمانى ما است.
اما از سوى دیگر قرآن این کتاب عظیم و پرمحتوا، همانند کتب عادى، داراى یک بعد نیست، و به اصطلاح «بطون» مختلفى دارد، و در درون هر بطنى، بطن دیگر نهفته است.
و به تعبیر دیگر هر کس به مقدار عمق فکر خویش و به اندازه فهم و آگاهى و شایستگى اش از قرآن استفاده مى کند، بى آن که عمق کرانه هاى آن بر کسى ـ جز ائمه معصومین(علیهم السلام) ـ آشکار باشد، ولى مسلماً هیچ کس از کنار چشمه قرآن محروم باز نمى گردد!
با توجه به آنچه گفته شد نیاز به تفسیرهائى که مرکز پیوند افکار دانشمندان و محققان اسلامى است، و مى تواند راه گشاى اسرار مختلف قرآن گردد، کاملاً روشن است.
اما کدام تفسیر؟ و کدام مفسّر؟... آن تفسیر که آنچه قرآن مى گوید بازگو کند، نه آنچه خود مى خواهد و مى پسندد.
مفسّرى که خود را در اختیار قرآن بگذارد، و از مکتبش درس فرا گیرد نه آن کس که «نا آگاه» و یا «آگاهانه» با پیش داوریهایش مى کوشد در برابر قرآن «استاد» باشد و نه «شاگرد».
البته مفسران بزرگ و محققان عالى قدر اسلام از نخستین قرون اسلامى تا کنون تلاش ها و کوشش هاى بسیار ارزنده و شایان تقدیرى در این زمینه کرده اند و در عربى و فارسى و زبان هاى دیگر تفسیرهاى فراوانى نگاشته اند که در پرتو آن به گوشه اى از شگفتى هاى این کتاب بزرگ آسمانى مى توان راه یافت (شَکَرَ اللّهُ سَعْیَهُمْ).
ولى این نکته نیز قابل ملاحظه است که با گذشت زمان «مسائل تازه اى» براى مردم حق طلب و حقیقت جو مطرح مى شود، و «سؤالاتى» از برخورد و تضاد مکتب ها، و گاه از وسوسه هاى منافقان و مخالفان، و زمانى در چگونگى تطبیق تعلیمات این کتاب بزرگ و آسمانى بر نیازهاى زمان، پیش مى آید که باید تفسیرهاى امروز پاسخ گوى آنها باشند.
و از سوى دیگر تفسیرها همه نباید مجموعه اى از اقوال گوناگون و بحث هاى پیچیده و غیرقابل درک براى عموم باشد بلکه امروز تفسیرهائى لازم است که همچون خود قرآن جنبه همگانى داشته باشد و تمام قشرها اعم از «فضلاء» و «توده مردم» بتوانند از آن استفاده کنند (بى آن که از ارزش و عمق بحث ها کاسته شود).

* * *

توجه به این امور سبب شد که گروهى از ما بخواهند که به نوبه خود دست به تألیف تفسیرى بزنیم به این امید که این نیازها را برطرف سازد، و چون این کار سنگین بود جمعى از اهل فضل را که همسفران خوبى در این راه طولانى و پرفراز و نشیب بوده و هستند به کمک و همکارى دعوت شدند تا با تشریک مساعى این مشکل حل شود، این کار بحمد اللّه قرین موفقیت شد، و محصولى داد که با استقبال فوق العاده همه قشرها مواجه گردید، به طورى که در اکثر نقاط مردم در سطوح مختلف به این تفسیر روى آوردند و مجلدات آن که تا کنون به نوزده جلد رسیده (و این بیستمین جلد آن است) کراراً چاپ و منتشر شده است «و خدا را بر این موفقیت سپاس مى گوئیم».
 

* * *


در مقدمه این جلد لازم است نظر خوانندگان عزیز را به چند نکته جلب کنم:
1 ـ کراراً سؤال مى کنند مجموع این تفسیر در چند جلد تمام خواهد شد؟ در جواب باید بگویم: حدود بیست و پنج جلد.
2 ـ کراراً مى گویند چرا مجلدات تفسیر با فاصله زیاد زمانى منتشر مى شود؟
باید توجه داشت ما نهایت کوشش رادر سرعت بخشیدن به کار داریم و حتى در سفر وحضر، گاهى در تبعیدگاه، و گاهى در بستر بیمارى، آن را ادامه داده ایم، اما از آنجا که نمى توان نظم و عمق مباحث را فداى سرعت عمل نمود باید کارى کرد که میان این هر دو تا آنجا که ممکن است جمع شود، و از سوى دیگر مشکلات فوق العاده چاپ و تهیه کاغذ و مانند آن را (مخصوصاً در زمان جنگ) نباید از نظر دور داشت که آن هم یک عامل مهم تأخیر بوده است.
3 ـ گاهى مى پرسند اگر این تفسیر به قلم افراد مختلف تهیه گردد هماهنگ نمى تواند باشد.
در پاسخ مى گویم براى تأمین این هدف بنا بر این است که قلم تفسیر همه جا از اینجانب باشد، و دوستان در جمع آورى مطالب کمک کنند که آنها نیز هر کدام کار خود را قبلاً به طور انفرادى انجام مى دهند و یادداشت هاى لازم را تهیه مى کنند ولى بعداً در جلسات دسته جمعى که با هم داریم هماهنگى لازم ایجاد مى گردد تا هیچگونه نوسانى در بحث ها و طرح مسائل گوناگون و سبک تفسیر پیدا نشود و همه یک دست و یک پارچه و منسجم باشد. این تفسیر در زمانى رو به گسترش مى رود که حکومت جمهورى اسلامى بحمد اللّه به رهبرى امام خمینى(مدظله) بال و پر خود را بر این کشور اسلامى گشوده، و جنب و جوشى در سایر کشورهاى اسلامى براى تشکیل حکومت الهى به وجود آورده، و منافع ابرقدرت هاى شرق و غرب را سخت به مخاطره افکنده، به همین دلیل مردم جهان را جویاى توضیح بیشتر درباره اسلام و قرآن ساخته است و ما امیدواریم که این تفسیر کمکى به این خواسته عمومى کند، هم اکنون این تفسیر به همّت جمعى از دانشمندان به سه زبان معروف دنیا در دست ترجمه است:
1 ـ به زبان عربى که از جلد اول تا سوم ان شاء اللّه به زودى به زیر چاپ مى رود.
2 ـ به زبان اردو که تا کنون بیش از 15 جلد آن ترجمه شده و جلد اول چاپ شده است.
3 ـ به زبان ساحلى (زبانى که در ده کشور آفریقائى بیش از هشتاد میلیون نفر به آن تکلّم مى کنند).
از خدا مى خواهیم توفیق تکمیل این خدمت و هم چنین نشر آن را به زبان هاى دیگر و کمک به شناخت هر چه بیشتر اسلام در صف جهانى عنایت فرماید.

* * *

خداوندا! چشم ما را بینا و گوشمان را شنوا و فکرمان را صائب و کارساز فرما، تا بتوانیم به عمق تعلیمات کتابت راه یابیم و از آن چراغ پرفروغى براى خود و دیگران فراهم سازیم.
خداوندا! آتش هائى که دشمنان انقلاب ما خصوصاً، و دشمنان اسلام عموماً پیرامون ما برافروخته اند و فکر ما را دائماً به خود مشغول داشته است، در پرتو مجاهدت هاى پیگیر و سعى و تلاش بى امان این امت اسلامى، خاموش بگردان تا یک جا دل را به تو بندیم و در راه تو و خدمت به بندگان مستضعف تو گام برداریم.

قم حوزه علمیه ـ ناصر مکارم شیرازى
مهرماه 1364



محتواى سوره مؤمن

سوره «مؤمن»، نخستین سوره از «حوامیم» است (هفت سوره از قرآن با «حم» شروع مى شود و پشت سر هم قرار گرفته، همه از سوره هاى مکّى اند و به آنها «حوامیم» گفته مى شود).
طبیعت این سوره، همانند سایر سوره هاى مکّى، بحث از مسائل مختلف اعتقادى و مبانى و اصول دین است; چرا که نیاز مسلمانان در آن دوران بیش از همه، تقویت پایه هاى عقیدتى بود.

محتواى سوره

مجموعه اى از «قهر» و «لطف»، «انذار» و «بشارت» و مبارزه منطقى قاطع و کوبنده با جبّاران و مستکبران است، و لطف و مرحمت به مؤمنان حق طلب و حق جو.
ویژگى این سوره، فرازى است از داستان موسى(علیه السلام) و فرعون، مربوط به «مؤمن آل فرعون»، که تنها در همین سوره، مطرح شده و در جاى دیگرِ قرآن، نیست، داستانِ همان مردِ با ایمان و بسیار هوشیار و مدبرى که در زمره شخصیتهاى فرعونى بود، ولى در باطن به موسى(علیه السلام) ایمان آورد، و سنگر مطمئنى براى دفاع از موسى(علیه السلام) و آئینش بود، و به طورى که خواهیم دید در آن لحظاتى که موسى(علیه السلام) در خطرِ مرگ قرار گرفت، او با روشى بسیار زیرکانه و ظریف، به یارى او شتافت و او را از مرگ نجات داد!.
نام گذارى این سوره به سوره «مؤمن» نیز به همین خاطر است که شرح مجاهدت هاى او، قریب بیست آیه از این سوره، یعنى حدود یک چهارم از مجموع آیات این سوره را فرا گرفته است.
به نظر مى رسد، بیان حالِ «مؤمن آل فرعون» در این سوره، یک برنامه آموزشى حساب شده براى گروهى از مسلمانان «مکّه» بوده است که، در عین ایمان آوردن به پیامبر(صلى الله علیه وآله)، روابط دوستانه خود را ظاهراً با دشمنانِ سرسخت و لجوج حفظ مى کردند، تا سنگرى باشند براى روز خطر، و مى گویند: «ابو طالب» عموى پیامبر(صلى الله علیه وآله) در همین زمره بود، چنان که در روایات اسلامى، همین معنى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) روایت شده است.(1)
به هر حال، محتواى این سوره را مى توان در شش بخش خلاصه کرد:
بخش اول: که آغاز سوره را تشکیل مى دهد، توجهى است به خداوند و قسمتى از اسماء حسناى او، مخصوصاً آنچه خوف و رجاء را در دل ها برمى انگیزد، مانند «غافِرُ الذَّنْبِ وَ شَدِیْدُ الْعِقابِ».
بخش دوم: تهدیدهائى است نسبت به کافران جبّار، پیرامون عذابهاى این جهان، همانند آنچه اقوام سرکش پیشین به آن گرفتار شدند، و عذاب هاى قیامت با ذکر خصوصیات و جزئیات آن.
بخش سوم: پس از مطرح کردن داستان موسى(علیه السلام) و فرعون، سخن را به «مؤمن آل فرعون»، سوق مى دهد و بخش وسیعى از سوره را به شرحِ گفتگوهاى این مرد هوشمندِ شجاع، با فرعونیان اختصاص مى دهد.
بخش چهارم: باز مطلب را به صحنه هائى از قیامت مى کشاند، تا دلهاى خفتگان را بیدار کند.
در بخش پنجم: مسأله توحید و شرک را که مهم ترین مسأله زندگى انسان است به میان آورده، و قسمتى از نشانه هاى توحید و دلائل بطلان شرک را مطرح مى کند.
در بخش ششم: که آخرین بخش این سوره است: ضمن دعوت پیامبر(صلى الله علیه وآله)به صبر و شکیبائى خلاصه اى از آنچه در بخشهاى دیگر این سوره گذشت، از مسائل مربوط به مبدء و معاد و عبرت گرفتن از سرنوشت پیشینیان و تهدید مشرکان لجوج و ذکر گوشه اى از نعمتهاى الهى را بیان داشته و سوره را پایان مى دهد.
گفتیم: نام گذارى سوره به «مؤمن» به خاطر بخشى است که درباره «مؤمن آل فرعون» بیان مى کند، همانطور که نام گذارى آن به «غافر» به خاطر آغاز سومین آیه آن است.

* * *


1ـ «الغدیر»، جلد 8، صفحه 388.



فضیلت تلاوت این سوره

در روایات اسلامى، که از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و ائمه اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده، فضائل بسیارى براى سوره هاى «حم» عموماً و سوره «مؤمن» خصوصاً وارد شده است.
در قسمت اول، از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده که: اَلْحَوامِیمُ تاجُ الْقُرْآنِ: «سوره هاى (هفتگانه) «حم» تاج قرآن است»!.(1)
«ابن عباس» نیز سخنى دارد که احتمالاً آن را از پیامبر(صلى الله علیه وآله) یا على(علیه السلام) شنیده، مى گوید: لِکُلِّ شَىْء لُبابٌ وَ لُبابُ الْقُرْآنِ الْحَوامِیمُ: «هر چیزى مغزى دارد و مغز قرآن سوره هاى حامیم است».(2)
و در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: اَلْحَوامِیمُ رَیْحانُ الْقُرْآنِ، فَاِذا قَرَأتُمُوها فَاحْمَدُوا اللّهَ وَ اشْکُرُوهُ، بِحِفْظِها وَ تِلاوَتِها، وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَیَقُومُ یَقْرَأُ الْحَوامِیمَ فَیَخْرُجُ مِنْ ِفیهِ أَطْیَبُ مِنَ الْمُسْکِ الاَذْفَرِ وَ الْعَنْبَرِ وَ إِنَّ اللّهَ لَیَرْحَمُ بِالْنَّهارِ تالِیها وَ قارِئَها، وَ یَرْحَمُ جِیْرانَهُ وَ أَصْدِقائَهُ وَ مَعارِفَهُ وَ کُلَّ حَمِیم أَو قَرِیب لَهُ، وَ إِنَّهُ فِى الْقِیامَةِ یَسْتَغْفِرُ لَهُ الْعَرْشُ وَ الْکُرْسِىُ وَ مَلائِکَةُ اللّهِ الْمُقَرَّبُونَ: «سوره هاى حامیم گلهاى قرآن است هنگامى که آنها را تلاوت مى کنید، خدا را سپاس گوئید و با حفظ و تلاوت این سوره ها او را شکر گزارید، هر بنده اى که از خواب برخیزد و سوره هاى حامیم بخواند از دهانش (در قیامت) بوى عطر دل انگیزى بهتر از مشک و عنبر خارج مى شود، و خداوند خواننده این سوره ها را رحمت مى کند و نیز همسایگان و دوستان و آشنایان و تمام یاران نزدیک و دور او را مشمول رحمت خویش قرار مى دهد، و در قیامت عرش و کرسى و فرشتگان مقرّب خدا براى او استغفار مى کنند».(3)
در حدیث دیگرى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: اَلْحَوامِیْمُ سَبْعٌ وَ أَبْوابُ جَهَنَّمَ سَبْعٌ، تَجِىءُ کُلُّ حامِیم مِنْها فَتَقِفُ عَلى باب مِنْ هذِهِ الاَبْوابِ تَقُولُ اللّهُمَّ لاتُدْخِلْ مِنْ هذَا الْبابِ مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِى وَ یَقْرَأُنِى: «سوره هاى حامیم هفت سوره اند و درهاى جهنم نیز هفت در است، هر یک از حامیم ها مى آید و در مقابل یکى از این درها مى ایستد و مى گوید خداوندا کسى را که به من ایمان آورده و مرا خوانده از این در وارد مکن»!.(4)
و در قسمت دوم در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ حم الْمُؤْمِنَ لَمْ یَبْقَ رُوحُ نَبِىٍّ وَ لاصَدِیق وَ لامُؤْمِن إِلاّ صَلُّوا عَلَیْهِ وَ اسْتَغْفِرُوا لَهُ: «هرکس سوره «حامیم مؤمن» را بخواند، همه ارواح انبیاء و صدیقان و مؤمنان بر او درود مى فرستند و براى او استغفار مى کنند».(5)
روشن است این فضائل بزرگ، پیوندى با آن محتواى برجسته دارد، محتوائى که هر گاه در زندگى انسان در بعد «اعتقادى» و «عملى» او پیاده شود، بدون شک مستحق این فضائل عظیم است، و اگر در این روایات سخن از تلاوت به میان آمده، منظور تلاوتى است که مقدمه اى براى ایمان و عمل باشد.
تعبیر پر معنى که در یکى از روایات نبوى وارد شده و مى گوید: هرکس «حم» را بخواند و به آن ایمان داشته باشد، شاهد گویاى این گفتار است.

* * *

1و 2و 3 ـ «مجمع البیان» آغاز سوره مؤمن، (در بعضى از نسخ «تاج» و در بعضى از نسخ «دیباج» آمده است).
4 ـ «بیهقى» طبق نقل «روح المعانى»، جلد 4، صفحه 36.
5 ـ «مجمع البیان» آغاز سوره مؤمن، (در بعضى از نسخ «تاج» و در بعضى از نسخ «دیباج» آمده است).
سوره مؤمن/ آیه 1- 3
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma