در اینجا سؤالى مطرح است و آن این که: در آیات مورد بحث خواندیم: إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعاء عَرِیض: «هنگامى که به انسان شرّ و ناراحتى برسد، دعاى عریض و مستمر دارد».
ولى در آیه 83 «اسراء» آمده است: وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ کانَ یَؤُساً: «هنگامى که بدى به او برسد مأیوس مى شود» (همین مضمون در آیات مورد بحث نیز آمده بود).
سؤال این است: «دعاى مستمر» و کثیر، دلیل بر امیدوارى است، در حالى که در آیه دیگر، مى گوید: او نومید مى شود.
بعضى از مفسران، در پاسخ این سؤال، مردم را به دو گروه تقسیم کرده اند: گروهى که به هنگام سختى ها به کلى مأیوس مى شوند، و گروهى که اصرار در دعا و جزع و فزع دارند.(1)
بعضى دیگر گفته اند: منظور از یأس، نومیدى از اسباب عادى است، و این منافات با تقاضاى از خداوند و دعا کردن ندارد.(2)
این احتمال نیز وجود دارد که، منظور از: «ذُو دُعاء عَرِیض» تقاضاى از خداوند نیست، بلکه جزع و فزع فراوان است، شاهد این سخن آیه 19 و 20 سوره «معارج» است که مى فرماید: إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً * إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً: «انسان حریص آفریده شده * هنگامى که ناراحتى به او رسد بسیار جزع و فزع مى کند».
یا این که این دو حالت در دو مرحله به این گونه افراد کم ظرفیت دست مى دهد، در ابتداء شروع به دعا و تقاضاى زیاد از پیر و پیغمبر مى کنند، و فریاد و جزع و فزع سر مى دهند، اما چیزى نمى گذرد که حالت یأس سراسر وجود آنها را فرا گرفته مأیوس و خاموش مى شوند.
* * *