3 ـ آیات «آفاقى» و «انفسى»

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
تفسیر نمونه جلد 20
سوره شـــورى 2 ـ حقیقت احاطه خداوند به همه چیز


ما هر چه را بتوانیم انکار کنیم، نمى توانیم وجود یک نظام حساب شده شگفت انگیز را در عالم هستى، در اطراف خود، و در وجود خودمان، انکار کنیم، گاه یک دانشمند، در تمام عمرش به مطالعه ساختمان و اسرار چشم، یا مغز، یا قلب، مى پردازد، و کتاب هاى زیادى که درباره هر یک از اینها نوشته شده، مطالعه مى کند، و باز هم معترف است که هنوز اسرار ناگشوده درباره این موضوعات فراوان است.
وانگهى، نباید فراموش کرد که، علوم دانشمندان امروز، محصول مطالعات متراکم میلیون ها دانشمند، در طول تاریخ بشر است.
و به این ترتیب، در همه جا و بر هر چه بنگریم، آثار علم و قدرت بى پایانى را در ماوراى آنها مى بینیم، و هر گیاهى که از زمین روید، «وَحْدَهُ لاشَرِیْکَ لَهُ» گوید، و دل هر ذره اى را که بشکافیم، آفتابى در میان آن مى بینیم.
بد نیست، از موضوعات مهم و پیچیده جهان چشم بر بندیم، و به موضوعات ساده و به اصطلاح پیش پا افتاده، رو آوریم تا ببینیم همانها نیز دلائل روشنى براى اثبات وجود آن مبدأ بزرگند.
در اینجا دو مثال مى آوریم:
 1 ـ حتماً مى دانید، در کف پاى هر انسانى گود مخصوصى است که به هیچ وجه، چیز مهمى به نظر نمى رسد، اما وقتى مى شنویم که در معاینات مخصوص سربازى، جوانانى را که ندرتاً فاقد این گودى کف پا، هستند از سربازى معاف مى کنند و یا به کارهاى دفترى مى گمارند، متوجه مى شویم که همین موضوع بسیار ساده، چه نقشى حساسى در وجود انسان دارد، که با نداشتن آن به هنگام ایستادن، زود خسته مى شود، و به هنگام راه رفتن، توانائى لازم براى سربازى را ندارد، اینجا است که اعتراف مى کنیم، همه چیز در عالم حساب شده است حتى گودى کف پا.
2 ـ در درون چشم و دهان انسان، چشمه هاى جوشانى است که دقیقاً تنظیم شده، و از روزنه بسیار ظریف و باریکى، در تمام طول عمر و بدون وقفه، دو مایه کاملاً مختلف روان است، که اگر نمى بود نه انسان قدرت دیدن داشت، و نه توانائى بر سخن گفتن و جویدن و بلعیدن غذا، و به تعبیر دیگر، بدون این دو موضوع ظاهراً کوچک، زندگى براى انسان غیر ممکن است.
اگر سطح چشم، دائماً مرطوب نباشد گردش حدقه سخت آزار دهنده و غیر ممکن است، و برخورد پلک ها با سطح چشم، آن را مى خراشد، بلکه آن را از حرکت باز مى دارد!
اگر زبان و گلو و دهان، مرطوب نباشد، نه سخن گفتن ممکن است، و نه فروبردن غذا، تجربه کرده اید که وقتى کمى دهان و گلوى انسان خشک مى شود حرف زدن، و حتى تنفس و غذا خوردن براى او چقدر مشکل مى شود؟ چه رسد به این که به کلى این آب قطع گردد.
درون بینى نیز، باید دائماً مرطوب باشد، تا برخورد مداوم هوا و عبور آن به آسانى صورت گیرد.
جالب این که از روزنه باریکى که، فاضلاب چشم محسوب مى شود، آبى که از غده هاى اشکى مى جوشد، سرازیر بینى مى شود و آن را مرطوب نگه مى دارد، اگر یک روز این روزنه بسیار ظریف و باریک بسته شود ـ چنان که در بعضى از بیماران مى بینیم ـ دائماً سیلابى از آب چشم، بر صورت جارى است و منظره زننده و وضع مزاحمى دارد.
و اگر تناسب چشمه هاى اشک، با کشش این روزنه ها، نیز به هم خورد باز همین موضوع تکرار مى شود.
در مورد غده هاى بزاقى دهان نیز، مسأله همین است کمبود آن، زبان و دهان و گلو را خشک، و فزونى آن مزاحم سخن گفتن، و موجب جریان آب از دهان به خارج است.
ترکیب آب چشم، که طعم شورى دارد، چنان است که بافت هاى ظریف چشم را کاملاً حفظ مى کند، و به هنگام نشستن گرد و غبار و اشیاء دیگر بر چشم، به طور خودکار فوران مى یابد، و موجود مزاحم را به بیرون پرتاب مى کند.
اما ترکیب آب دهان، طعم دیگرى ندارد، تا طعم غذاها حفظ شود و املاحى در آن وجود دارد که عامل بسیار مؤثرى براى هضم غذا است.
اگر در جنبه هاى فیزیکى و شیمیائى، این دو چشمه جوشان، و نظام دقیق و حساب شده و ظرافت ها و منافع و برکات آن بیندیشیم، یقین خواهیم کرد که، نمى تواند عامل تصادف کور و کر، به وجود آورنده آن باشد، مطالعه همین یک آیه انفسى به ظاهر کوچک، کافى است که براى ما تبیین کند: او حق است «سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِى الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ».
امام صادق(علیه السلام) در حدیث معروف «توحید مفضل» که پر است از ذکر آیات آفاقى و انفسى پروردگار، در اشاره کوتاه و پر معنى به این مطلب مى فرماید: أَىْ  ُ! تَأَمَّلِ الرِّیْقَ وَ ما فِیْهِ مِنَ الْمَنَْفَعِة، فَإِنَّهُ جُعِلَ یَجْرِی جَرْیاناً دائِماً إِلَى الْفَمِ، لِیَبُلَّ الْحَلْقَ وَ اللَّهْواةَ فَلایَجُفَّ، فَإِنَّ هذِهِ الْمَواضِعَ لَوْ جُعِلَتْ کَذلِکَ کانَ فِیْهِ هَلاکُ الاِنْسانِ، ثُمَّ کانَ لایَسْتَطِیْعُ أَنْ یُسِیْغَ طَعاماً إِذا لَمْ یَکُنْ فِى الْفَمِ بَلَّةٌ تَنْفُذُهُ، تَشْهَدُ بِذلِکَ الْمُشاهَدَةُ: «اى مفضل! در آب دهان و منافعى که در آن وجود دارد، بیندیش، این آب به طور دائم به سوى دهان، سرازیر است تا حلق و زبان کوچک را (که نقش مهمى در بلع غذا دارد) مرطوب نگهدارد، و خشک نشود; چرا که اگر این اعضاء خشک شوند، انسان هلاک مى شود، و اصولاً هنگامى که در دهان رطوبتى نباشد، نمى تواند غذائى فرو برد تجربه و مشاهده گواه بر این معنى است».(1)
از جسم انسان که بگذریم، روح او کانون عجائبى است که همه دانشمندان را حیران کرده، و از این آیات بینات، هزاران هزار، در عالم هستى وجود دارد که همه گواهى مى دهند «أَنَّهُ الْحَقُّ».
اینجاست که بى اختیار، با سیّد الشهداء حضرت امام حسین(علیه السلام) هم صدا شده مى گوئیم عَمِیَتْ عَیْنٌ لاتَراکَ: «خداوندا! کور باد چشمى که تو را نبیند»!.
 
آمِیْنَ یا رَبَّ العالَمِیْنَ
 
پایان سوره فصلت
12 / ربیع الاول / 1405
15 / 9 / 1363

* * *


1ـ «بحار الانوار»، جلد 3، صفحه 77.
سوره شـــورى 2 ـ حقیقت احاطه خداوند به همه چیز
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma