نعمت هاى دوازده گانه بهشتى!

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
آیات ولایت در قرآن
شراب طهور چیست؟مقایسه پاداش هاى دنیا و آخرت!

1. آرامش ـ «فَوَقاهُمُ اللهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ وَ لَقّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً» ـ اوّلین نعمتى که نصیب آنان مى شود، نعمت آرامش است. خداوند مشکلات قیامت را از آن ها برطرف مى نماید و آن ها را غرق در خوشحالى و سرور مى کند. این که نعمت آرامش را به عنوان اوّلین نعمت مطرح مى کند، معلوم مى شود آرامش نعمت گرانسنگى است و حقیقتاً هم چنین است. آرامش در دنیا و آخرت از بزرگترین و مهمترین نعمت هاست. کسانى هستند که در دنیا از انواع امکانات برخوردار هستند، ولى آرامش ندارند; تمام امکانات و نعمت ها، براى چنین انسان هایى وسیله عذاب و زجر و شکنجه مى شود. و لهذا بسیارى از ثروتمندان دست به خودکشى مى زنند. مى گویند که در یکى از شهرهاى آمریکا جنگلى وجود دارد به نام جنگل خودکشى! که بیشترین مشترى آن جنگل، انسان هاى ثروتمندى هستند که در دنیا به غیر از آرامش همه چیز دارند! در مقابل انسان هایى را مى بینیم که با کمترین امکانات و داشتن حدّاقلّ نیازهاى ضرورى و اوّلیّه زندگى، آسوده ترین و راحت ترین زندگى را دارند، چون در آرامش هستند.

اگر بپرسید این نعمت باارزش و بزرگ را چگونه مى توان به دست آورد؟

مى گوییم: خداوند در آیه 82 سوره انعام، نعمت امنیّت و آرامش را در دسترس افراد باایمان مى داند:

اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا ایمانَهُمْ بِظُلْم اُولَئِکَ لَهُمْ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ

(آرى)، آن ها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنى و آرامش تنها از آنِ آن هاست، و آن ها هدایت یافتگانند.

و در آیه 28 سوره رعد یاد خداوند و غافل نشدن از آن، منبع دائمى فیض و برکت و آسایش، و مایه آرامش و امنیّت بیان شده است.

 2 . باغ هاى بهشتى ـ «وَ جَزائُهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَریراً» ـ یکى دیگر از پاداش هاى ابرار، باغ هایى از بهشت است، که همه چیز آن با باغ هاى دنیا متفاوت مى باشد. باغ هایى که همواره آب از زیر درختانش جارى است; باغ هایى که خزانى ندارد و در تمام فصول میوه دارد; درختانى که لازم نیست بهشتیان متحمّل زحمت چیدن میوه هاى آن شوند، بلکه هر زمان که اراده کنند شاخه هاى درختان میوه نزد آنان حاضر مى شود.

 3. آرامش و آسایش ـ «مُتَّکِئینَ فیها عَلَى الْأَرائِکِ» ـ «ارائک» جمع «اریکه» در اصل تختى است که در حجله براى عروس مى گذارند; سپس به تمام تخت هاى زیبا اطلاق شده است. بهشتیان در باغ هاى بهشتى بر تخت هاى زیبایى تکیه مى زنند و از نعمت هاى بهشتى استفاده مى نمایند. تعبیر به «متّکئین» تعبیر ظریف و زیبایى است، زیرا انسان وقتى در آرامش باشد و خیالى آسوده داشته باشد، راحت تکیه مى زند، ولى اگر مضطرب و نگران باشد نمى تواند راحت بنشیند و تکیه بزند، بلکه مرتّب این پا و آن پا مى شود.

 4. فضایى معتدل و هوایى لذّت بخش ـ «لا یَرَوْنَ فیها شَمْساً وَ لا زَمْهَریراً» ـ هواى بهشت بسیار معتدل است; در آن جا نه از آفتاب داغ خبرى است، تا نیاز به وسایل خنک کننده باشد، و نه سرماى شدیدى است، تا نیاز به وسایل گرم کننده باشد; بلکه همواره هواى بهارى، و همراه با نسیم روح نواز فصل بهار مى باشد. بدون شک در چنین هواى معتدلى، تکیه زدن بر متّکاها، بر روى تخت هاى زیباى بهشتى، در زیر درختان پر از میوه، لذّتى وصف ناشدنى دارد.

سؤال : در این آیات وجود خورشید و آفتاب در بهشت نفى شده است، ولى در آیات بعد، از سایه درختان بهشتى سخن به میان آمده است. اگر آفتابى در بهشت وجود ندارد، چگونه سایه درختان مورد بحث قرار گرفته است، آیا این آیات با هم تناقض ندارند؟

پاسخ : اوّلا: قرآن نمى گوید: «در بهشت آفتاب وجود ندارد» بلکه مى فرماید آفتاب قابل رؤیت نیست، یعنى درختان بهشتى آن قدر متراکم و انبوه هستند که بهشتیان از لابه لاى این درختان آفتاب را نمى بینند.

ثانیاً: منظور از این که مى فرماید: «لا یَرَوْنَ فیها شَمْساً» این است که آفتاب داغ و آزاردهنده اى وجود ندارد، امّا وجود آفتاب معتدل را نفى نمى کند. بنابراین، تناقضى در آیات فوق به چشم نمى خورد.

 5 . سایه ها و میوه ها ـ «وَ دانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلیلا» ـ سایه هاى درختان بهشتى بر بهشتیان فروافتاده و چیدن میوه هایش بسیار آسان است; به گونه اى که ـ همان طور که گذشت ـ بهشتیان متحمّل هیچ زحمتى براى چیدن میوه نمى شوند.

 6 . خدمتکاران جوان آماده به خدمت ـ «وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ» ـ هرگاه بهشتیان چیزى لازم داشته باشند، خدمتکاران جوان بسیار زیبایى در خدمت آن ها هستند که همچون مرواریدهاى پراکنده اند. نیازى نیست این خدمتکارها را صدا کنند; زیرا همواره در خدمتگزارى حاضرند.

 7 . لباس هاى فوق العاده زیبا ـ «عالِیَهُمْ ثِیَابُ سُنْدُس خُضْرٌ وَ اِسْتَبْرَقٌ» ـ انواع لباس هاى زیبا براى بهشتیان آماده است; هم ابریشم نازک و هم ابریشم ضخیم. حتّى لباس هایى که در دنیا بر مردان حرام بوده، استفاده از آن لباس ها در آخرت مجاز است.

8 . زینت آلات(1) ـ «وَ حُلُّوا اَساوِرَ مِنْ فِضِّة» ـ استفاده از هر نوع زینتى براى آن ها جایز است; بدین جهت دست هاى بهشتیان با دستبندهایى از نقره تزیین شده است.

 9 . وسایل پذیرایى در حدّ اعلى ـ «وَ یُطافُ عَلَیْهِمْ بِآنِیَة مِنْ فِضَّة وَ اَکْواب کانَتْ قَوارِیراً» ـ نوع ظرفى که انسان غذا را در آن میل مى کند بسیار مهمّ است. اگر بهترین غذا را در ظرفى آلوده و نامناسب بریزند، اشتهاى انسان از بین مى رود; ولى بالعکس، اگر غذاى معمولى را در ظرفى زیبا و تمیز و مناسب بریزند، اشتهاى آدمى دوچندان مى شود. بدین جهت انواع ظرف هاى ریز و درشت و زیبا و زینتى، که جنس آن از نقره است، در اختیار بهشتیان قرار مى گیرد. البتّه نقره آن جهان غیر از نقره دنیاست. آن ظروف نقره همچون بلور شفّاف است!

 10. انواع نعمت ها ـ «وَ اِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعیماً» ـ هنگامى که وارد بهشت مى شوند و به نعمت هایى که در اختیار آنان نهاده نشده مى نگرند، مشاهده مى کنند انواع نعمت ها، که قابل توصیف نیست، در اختیار بهشتیان نهاده شده است.

 11 . مالکیّت بزرگ ـ «وَ مُلْکاً کَبِیراً» ـ بهشتیان از نظر خدمه و امکانات و جایگاه، بقدرى امکانات دارند که گویا هر یک از آن ها براى خود کشورى مستقل و حکومتى جداگانه دارد.

 12 . انواع شراب هاى بهشتى ـ یکى از نعمت هایى که خداوند بطور مکرّر در قرآن به بهشتیان وعد داده، انواع شراب هاى بهشتى است. شراب هایى که نه تنها عقل و هوش انسان را نمى رباید. بلکه شور و نشاط و آرامش مى آورد. در آیات سوره دهر از سه نوع شراب سخن به میان است:

الف ـ شراب کافور ـ «اِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْس کانَ مِزجُها کافُوراً» ـ ابرار و نیکان در بهشت از شرابى مى نوشند که با عطر خوش کافور آمیخته شده است. کافور در زبان فارسى به همان مادّه ضد عفونى کننده اى گفته مى شود که یکى از غسل هاى میّت را با آبى که با آن مخلوط شده انجام مى دهند، تا جسد میّت ضدّعفونى گردد، ولى در لغت عرب معناى وسیع ترى دارد و به هر چیز معطّر و خوش بویى اطلاق مى گردد; بنابراین، منظور از شراب کافور، شرابى است که عطر مخصوصى دارد، به حدّى که وقتى بهشتیان از آن مى نوشند از عطرش هم لذّت مى برند.

ب ـ شراب زنجبیل ـ «وَ یُسْقَوْنَ فیها کَأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلا» ـ زنجبیل در لغت عرب، هم بر معناى معروفش استعمال مى شود و هم به معناى عطر خاصّى مى باشد، ولى در این جا به معناى دوم است. بهشتیان از شرابى که آمیخته با عطر زنجبیل است، نوشانیده مى شوند.

ج ـ شراب طهور ـ «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً» ـ سومین شرابى که بهشتیان از آن استفاده مى کنند، شراب طهور است. خداوند خود این شراب را به بهشتیان مى نوشاند.

تعبیراتى که در مورد شراب هاى سه گانه آمده قابل دقّت است; در مورد شراب کافور تعبیر به «یشربون» شده است; یعنى بهشتیان با دست خود این نوع شراب را مى نوشند. و در مورد شراب زنجبیل تعبیر به «یسقون» شده است; یعنى خدمه بهشتى این شراب را به بهشتیان مى نوشانند. و در مورد شراب طهور تعبیر به «سقاهم ربهم» شده است; یعنى خداوند متعال، خود این شراب را به بهشتیان مى نوشاند!


1 . اسلام استفاده از زینت را منع نمى نماید، بلکه از اسراف و زیاده روى در آن جلوگیرى مى کند. قرآن مجید نه تنها از این کار جلوگیرى نمى کند، بلکه به هنگام تشرّف به مساجد دستور مى دهد از لباس هاى تمیز و زینت آلات مُجاز استفاده شود و استحباب عطر زدن به هنگام رفتن به سوى مسجد بدین جهت است.

 

 

 

شراب طهور چیست؟مقایسه پاداش هاى دنیا و آخرت!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma