رشوه خوارى، بلاى بزرگ جامعه ها!

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
تفسیر نمونه جلد 02
سوره بقره / آیه 189 خطوط اصلى اقتصاد اسلامى


یکى از بلاهاى بزرگى که از قدیم ترین زمان ها دامنگیر بشر شده و امروز با شدت بیشتر، ادامه دارد، بلاى رشوه خوارى است که یکى از بزرگترین موانع اجراى عدالت اجتماعى بوده و هست، و سبب مى شود: قوانین، که قاعدتاً باید حافظ منافع طبقات ضعیف باشد، به سود مظالم طبقات نیرومند که باید قانون آنها را محدود کند به کار بیفتد.
زیرا زورمندان و اقویا، همواره قادرند با نیروى خود، از منافع خویش دفاع کنند، و این ضعفا هستند که باید منافع و حقوق آنها در پناه قانون حفظ شود، بدیهى است: اگر باب رشوه گشوده شود، قوانین درست نتیجه معکوس خواهد داد، زیرا اقویا هستند که قدرت بر پرداختن رشوه دارند و در نتیجه قوانین، بازیچه تازه اى در دست آنها براى ادامه ظلم، ستم و تجاوز به حقوق ضعفا خواهد شد.
به همین دلیل، در هر اجتماعى، رشوه نفوذ کند، شیرازه زندگى آنها از هم مى پاشد و ظلم، فساد، بى عدالتى و تبعیض در همه سازمان هاى آنها نفوذ مى کند و از قانون عدالت جز نامى باقى نخواهد ماند، لذا در اسلام مسأله رشوه خوارى با شدت هر چه تمام تر، مورد تقبیح قرار گرفته، محکوم شده و یکى از گناهان کبیره محسوب مى شود.
ولى قابل توجه این است که: زشتى رشوه سبب مى شود این هدف شوم در لابلاى عبارات و عناوین فریبنده دیگر انجام گیرد و رشوه خوار و رشوه دهنده از نام هایى مانند: هدیه، تعارف، حق و حساب، حق الزحمه و انعام استفاده کنند، اما روشن است: این تغییر نام ها به هیچ وجه تغییرى در ماهیت آن نمى دهد و در هر صورت، پولى که از این طریق گرفته مى شود حرام و نامشروع است.
در «نهج البلاغه» در داستان هدیه آوردن «اشعث بن قیس» مى خوانیم: او براى پیروزى بر طرف دعواى خود در محکمه عدل على(علیه السلام) متوسل به رشوه شد و شبانه ظرفى پر از حلواى لذیذ به در خانه على(علیه السلام) آورد و نام آن را هدیه گذاشت على(علیه السلام) بر آشفت و فرمود:
هَبِلَتْکَ الْهَبُولُ أَ عَنْ دِینِ اللّهِ أَتَیْتَنِی لِتَخْدَعَنِی؟... وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقالِیْمَ السَّبْعَةَ بِما تَحْتَ أَفْلاکِها عَلى أَنْ أَعْصِیَ اللّهَ فِی نَمْلَة أَسْلُبُها جُلْبَ شَعِیرَة ما فَعَلْتُهُ وَ إِنَّ دُنْیاکُمْ عِنْدِی لاَ َهْوَنُ مِنْ وَرَقَة فِی فَمِ جَرادَة تَقْضَمُها ما لِعَلِیّ وَ لِنَعِیم یَفْنى وَ لَذَّة لا تَبْقى:
«سوگواران بر عزایت اشک بریزند، آیا با این عنوان آمده اى که مرا فریب دهى و از آئین حق باز دارى؟... به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمان هاى آنها است به من دهند که پوست جوى را از دهان مورچه اى به ظلم بگیرم هرگز نخواهم کرد، دنیاى شما از برگ جویده اى در دهان ملخى براى من کم ارزش تر است على(علیه السلام) را با نعمت هاى فانى و لذت هاى زودگذر چه کار؟...».(1)
اسلام رشوه را در هر شکل و قیافه اى محکوم کرده است، در تاریخ زندگى پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: به او خبر دادند: یکى از فرماندارانش رشوه اى در شکل هدیه پذیرفته، حضرت بر آشفت و به او فرمود: کَیْفَ تَأْخُذُ ما لَیْسَ لَکَ بِحَقٍّ؟!: «چرا آنچه حق تو نیست مى گیرى»؟!
او در پاسخ با معذرت خواهى گفت: لَقَدْ کانَتْ هَدِیَّةً یا رَسُولَ اللّهِ: «آنچه گرفتم هدیه بود اى پیامبر خدا»!
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: أَ رَأیْتَ لَوْ قَعَدَ أَحَدُکُمْ فِى دارِهِ وَ لَمْ نُوَلِّهِ عَمَلاً أَ کانَ النّاسُ یَهْدُونَهُ شَیْئاً؟:
«اگر شما در خانه بنشینید و از طرف من فرماندار محلى نباشید آیا مردم به شما هدیه اى مى دهند»؟
سپس دستور داد: هدیه را گرفتند و در بیت المال قرار دادند و وى را از کار برکنار کرد.(2)
اسلام حتى براى این که قاضى گرفتار رشوه هاى مخفى و ناپیدا نشود، دستور مى دهد: قاضى نباید شخصاً به بازار برود مبادا تخفیف قیمت ها به طور ناخودآگاه روى قاضى اثر بگذارد و در قضاوت، جانبدارىِ تخفیف دهنده را بکند، چه خوب است مسلمانان از کتاب آسمانى خود الهام بگیرند و همه چیز خود را در پاى بت رشوه خوارى قربانى نکنند!.
مسأله رشوه در اسلام به قدرى مهم است که امام صادق(علیه السلام) درباره آن مى فرماید: وَ أَمَّا الرِّشا فِی الْحُکْمِ فَهُوَ الْکُفْرُ بِاللّهِ الْعَظِیمِ: «اما رشوه در قضاوت، کفر به خداوند بزرگ است».(3)
و در حدیث معروفى که از رسول خدا نقل شده چنین مى خوانیم: لَعَنَ اللّهُ الرّاشِیَ وَ الْمُرْتَشِیَ وَ الْماشِیَ بَیْنَهُما: «خداوند گیرنده و دهنده رشوه و آن کس که واسطه میان آن دو است را از رحمت خود دور گرداند».(4)

* * *


1 ـ «نهج البلاغه»، خطبه 224 ـ «بحار الانوار»، جلد 41، صفحه 162، حدیث 57، و جلد 72، صفحه 359، حدیث 76 ـ «امالى شیخ صدوق»، صفحه 622، با اندکى تفاوت (انتشارات کتابخانه اسلامیة).
2 ـ «الامام على»(علیه السلام)، جلد 1، صفحات 155 ـ 156.
3 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 12، حدیث 2، باب 5 از ابواب ما یُکْتَسَبُ بِهِ (جلد 17، صفحه 92،
احادیث 22057 و 22058، و صفحات 94، 95 و 96، چاپ آل البیت) ـ «کافى»، جلد 5، صفحه 126، حدیث 1، و صفحه 127، حدیث 3 (دار الکتب الاسلامیة) ـ «بحار الانوار»، جلد 100، صفحات 43، 52 و 53، و جلد 101، صفحات 273 و 274.
4 ـ «بحار الانوار»، جلد 101، صفحه 274، احادیث 9 و 11، باب الرِّشا فِى الحُکْمِ وَ أَنواعِهِ ـ «مستدرک الوسائل»، جلد 17، صفحه 355، حدیث 21565 ـ 8 (چاپ آل البیت) ـ «جامع الأخبار»، صفحه 156 (انتشارات رضى).
سوره بقره / آیه 189 خطوط اصلى اقتصاد اسلامى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma