درباره شأن نزول آیه اول، گفته اند: گروهى از یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) خدمتش آمده، عرض کردند: حکم شراب و قمار که عقل را زائل و مال را تباه مى کند، بیان فرما!
آیه نخست نازل شد و به آنها پاسخ داد.(1)
و در شأن نزول آیه دوم، در تفسیر «قمى» از امام صادق(علیه السلام) و در «مجمع البیان» از «ابن عباس» چنین نقل شده است:
هنگامى که آیه: وَ لاتَقْرَبُوا مالَ الْیَتیمِ إِلاّ بِالَّتی هِیَ أَحْسَن: «و به مال یتیم جز به بهترین طریق نزدیک نشوید».(2)
و آیه: إِنَّ الَّذینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعیراً: «کسانى که اموال یتیمان را از روى ظلم و ستم مى خورند، تنها آتش مى خورند و به زودى به آتش سوزانى مى سوزند»(3) نازل شد، که در آن از نزدیک شدن به اموال و دارایى یتیمان مگر در صورتى که براى آنان نفعى داشته باشد، و نیز از خوردن اموال آنان نهى شد، مردمى که یتیمى در خانه داشتند، از کفالت وى فاصله گرفتند و او را به حال خود گذاشتند، و حتى گروهى آنان را از خانه خود بیرون کردند، و آنها که بیرون نکردند، در خانه براى آنان وضعى به وجود آورده بودند، که کمتر از بیرون کردن نبود; زیرا غذاى او را که از مال خودش تهیه مى شد، با غذاى خود مخلوط نمى کردند، و حتى جداگانه براى آنان غذا مى پختند و پس از آن که آن یتیم در گوشه اى از اطاق، غذاى مخصوص خویش را مى خورد، زیادى آن را اگر اضافه مى آمد، براى او ذخیره مى کردند تا دفعه بعد بخورد، و اگر فاسد مى شد به دور مى ریختند.
همه این کارها براى آن بود که گرفتار مسئولیت خوردن مال یتیم نشده باشند، این عمل هم براى سرپرستان و هم براى یتیمان، مشکلات فراوانى به بار مى آورد، به دنبال این جریان آنها خدمت پیامبر رسیده و از این طرز عمل سؤال کردند، در پاسخ آنها این آیه نازل شد.(4)
* * *