سایر اوصاف مسیح

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
تفسیر نمونه جلد 02
1 ـ آیا معجزات مسیح عجیب است؟سوره آل عمران / آیه 48 - 49


به دنبال صفات چهارگانه اى که در آیات قبل براى حضرت مسیح(علیه السلام) بیان شد، (آبرومند در دنیا و آخرت بودن، از مقربان بودن، سخن گفتن در گاهواره و از صالحان بودن) به دو وصف دیگر از اوصاف آن پیامبر بزرگ که هر کدام نیز ترکیبى از مجموعه اوصاف مهمى است، اشاره مى کند.
در آغاز، مى فرماید: «خداوند به او کتاب و دانش و تورات و انجیل مى آموزد» (وَ یُعَلِّمُهُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ).
نخست، به تعلیم کتاب و حکمت و دانش به طور کلى اشاره مى کند و بعد دو مصداق روشن این کتاب و حکمت، یعنى تورات و انجیل را بیان مى نماید.
بدیهى است افرادى که به عنوان رهبر جامعه بشریت از سوى خداوند تعیین مى شوند، باید در درجه اول از علم و دانش کافى برخوردار باشند و آئین و قوانین زنده و سازنده اى با خود بیاورند.
و در درجه بعد، دلایل و اسناد روشنى براى ارتباط خود با خدا ارائه دهند و با این دو وسیله، مأموریت هدایت مردم را تکمیل و تثبیت کنند، در آیات فوق به این دو معنى اشاره شده است.
در آیه اول سخن از علم و دانش و کتاب آسمانى حضرت مسیح(علیه السلام) است.
و در آیه دوم اشاره به معجزات متعدد او است.

* * *

در آیه بعد مى فرماید: «و (خداوند) او را رسول و فرستاده اى به سوى بنى اسرائیل قرار مى دهد» (وَ رَسُولاً إِلى بَنی إِسْرائیلَ).(1)
ممکن است از این جمله در ابتدا چنین استفاده شود که: مأموریت حضرت مسیح(علیه السلام) تنها دعوت بنى اسرائیل بوده است، همانها که در آن زمان گرفتار انواع خرافات، آلودگى هاى اخلاقى، عقیدتى و اختلافات شدید شده بودند و این با اولوا العزم بودن حضرت مسیح(علیه السلام) منافات ندارد; زیرا پیامبر اولوا العزم، کسى است که داراى آئین جدید باشد، خواه مأموریت او جهانى باشد یا نباشد (در تفسیر «نور الثقلین» نیز روایتى درباره منحصر بودن مأموریت حضرت مسیح(علیه السلام) به بنى اسرائیل نقل شده است).(2)
ولى بعضى از مفسران گفته اند: دعوت حضرت مسیح(علیه السلام) جهانى بوده نه منحصر به بنى اسرائیل، هر چند بنى اسرائیل در صف اول کسانى که او مأموریت هدایت آنها را داشت، قرار گرفته بودند.
مرحوم «علامه مجلسى» در «بحار الانوار»، اخبارى در تفسیر اولوا العزم نقل مى کند که: مفهوم آنها جهانى بودن دعوت این پیامبران است.(3)
پس از آن مى افزاید: او مأمور بود به آنها بگوید: «من نشانه اى از سوى پروردگارتان براى شما آورده ام» (أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَة مِنْ رَبِّکُمْ).(4)
نه یک نشانه، بلکه نشانه هاى متعدد (بنابراین تنوین در اینجا براى بیان عظمت این نشانه است نه بیان وحدت).
و ادامه مى دهد: «من از گِل چیزى به شکل پرنده مى سازم، سپس در آن مى دمم و به فرمان خدا پرنده اى مى گردد» (أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللّهِ).
از آنجا که دعوت انبیاء، در حقیقت به سوى حیات و زندگى حقیقى است در آیه فوق هنگام شرح معجزات حضرت مسیح(علیه السلام)، نخست، اشاره به ایجاد حیات و زندگى در موجودات بى جان به فرمان خدا مى کند.
مسأله ایجاد حیات در موجودات جهان، هر گاه به صورت تدریجى باشد چیز عجیبى نیست; زیرا مى دانیم همه موجودات زنده کنونى از همین آب و خاک به وجود آمده اند.
معجزه آن است که خداوند همان عوامل را که طى هزاران یا میلیون ها سال رخ داده یک جا جمع کند و به سرعت، مجسمه کوچکى به شکل پرنده، مبدل به موجود زنده اى شود، و این مى تواند نشانه اى از صدق دعوى آورنده آن در مورد ارتباط با جهان ماوراء طبیعت و قدرت بى پایان پروردگار باشد.
آن گاه به بیان دومین معجزه یعنى درمان بیمارى هاى صَعْبُ العَلاج یا غیر قابل علاج ـ از طرق عادى ـ پرداخته: مى گوید: «من کور مادرزاد و مبتلا به برص (پیسى) را بهبودى مى بخشم» (وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ).(5)
شک نیست که این موضوعات مخصوصاً براى پزشکان و دانشمندان آن زمان معجزات غیر قابل انکارى بوده است.
در سومین مرحله، اشاره به معجزه دیگرى مى کند و آن این که: «من مردگان را به فرمان خدا زنده مى کنم» (وَ أُحْیِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللّهِ).
چیزى که در هر عصر و زمانى جزء معجزات و کارهاى خارق العاده است.
و در مرحله چهارم موضوع خبر دادن از اسرار نهانى مردم را مطرح مى کند; زیرا هر کس معمولاً در زندگى فردى و شخصى خود، اسرارى دارد که دیگران از آن آگاه نیستند.
اگر کسى بدون هیچ سابقه اى مثلاً از غذاهایى که اشخاص خورده اند یا آنچه را که ذخیره کرده اند دقیقاً خبر دهد، دلیل بر این است که از یک منبع غیبى الهام گرفته است، مسیح(علیه السلام) مى گوید: «من شما را از آنچه مى خورید و در خانه ها ذخیره مى کنید خبر مى دهم» (وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فی بُیُوتِکُمْ).
و در پایان به تمام این چهار معجزه اشاره کرده، مى گوید: «مسلماً در اینها نشانه اى است براى شما اگر ایمان داشته باشید» و در جستجوى حقیقت باشید (إِنَّ فی ذلِکَ لآَیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ).

* * *


1 ـ در این جمله، فعلى در تقدیر است، مانند: «یَجْعَلُهُ». احتمالات دیگرى نیز در این تقدیر داده شده است.
2 ـ «نور الثقلین»، جلد 1، صفحه 343، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، 1412 هـ ق ـ تفسیر «صافى»، جلد 1، صفحه 337 ـ «قصص الانبیاء» جزایرى، صفحه 8 و 410، کتابخانه آیت اللّه مرعشى نجفى، 1404 هـ ق ـ «بحار الانوار»، جلد 11، صفحه 52 و جلد 14، صفحه 250 ـ «کمال الدین»، جلد 1، صفحه 220، دار الکتب الاسلامیة، 1395 هـ ق.
3 ـ «بحار الانوار»، جلد 11، صفحه 28، 32 و 33 به بعد ـ «کافى»، جلد 1، صفحه 175 و 224 و جلد 2، صفحه 17، دار الکتب الاسلامیة.
4 ـ در اینجا نیز جمله اى محذوف است و در تقدیر چنین مى باشد: «کَلَّمَهُمْ بِأَنِّى».
5 ـ «أَکْمَه» را بعضى به معنى نابینا تفسیر کرده اند، و بعضى به معنى شخصى که در شب نمى بیند، ولى بیشتر مفسران و اهل لغت آن را به معنى کور مادرزاد گرفته اند و بعضى از این فراتر رفته به معنى کسى که اصلاً محل چشم او صاف و خالى از هرگونه اثر چشم است دانسته اند.
1 ـ آیا معجزات مسیح عجیب است؟سوره آل عمران / آیه 48 - 49
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma