2 سیرى در تاریخچه حوزه علمیّه قم

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
همراه زائرین قم و جمکران
حدیث 1-10 1 نگاهى به تاریخچه قم

 
 
2
 
سیرى در تاریخچه حوزه علمیّه قم(1)
 
بدون تردید در جهان اسلام، به خصوص در تاریخ تشیّع، یکى از پدیده هاى مهم و بزرگى که نمى توان براى آن نظیرى یافت، پدیده «حوزه علمیّه قم» است که تاکنون منشأ آثار و برکات عظیم و بیشمارى گشته، و موجب تحوّلات علمى، فرهنگى و سیاسى ریشه دار و فراگیرى در سطح کشور و منطقه، بلکه تمام جهان شده است. لذا آشنایى با حوزه علمیّه قم
امرى لازم و ضرورى است و ثمرات و برکات بسیارى خواهد داشت.
ورود اشعریون و تولّد حوزه علمیّه
اشعرى ها اصالتاً اهل یمن بودند، نخستین کسى از آنها که به مدینه آمد و مسلمان شد «مالک بن عامر اشعرى» بود، که در اسلام داراى مقام ارجمندى گردید. یکى از فرزندان او به نام «سائب» از یاران خاص مختار بود و با او کشته شد.(2)
یکى دیگر از فرزندان او «عبدالله» نام داشت. عبدالله پسرى به نام «سعد» داشت، و سعد داراى دوازده (یا پانزده) پسر بود، و آنها از شاگردان امام صادق(علیه السلام) در کوفه بودند، بیش از صد نفر از فرزندان و نوه هاى آنها جزء راویان حدیث از امامان بودند، و همه آنها از رجال شیعه محسوب شده و به امامت ائمه اهل البیت(علیهم السلام)اعتقاد داشتند.(3)
یاقوت حموى در کتاب معجم البلدان، واژه قم، پنج نفر از پسران سعد بن مالک بن عامر اشعرى را نام مى برد که در اواخر قرن اوّل جزء هفده تن از علما و راویان حدیث بودند که در ماجراى شکست سپاه عبدالرحمن بن محمد بن اشعث در برابر سپاه حجاج وارد قم شدند. پس از ورود آنها به قم، رفته رفته برادران و پسرعموها و سایر بستگانشان به آنها پیوستند.
نویسنده کتاب «گنجینه دانشمندان» مى گوید: اغلب تاریخ نویسان قم نوشته اند که قم با ورود «اشعرى ها» دگرگون شد و مرکز علما و محدّثان و راویان و فقها گردید. گروهى از اشعرى ها که به قم آمدند از علماى تابعین بودند که در سپاه عبدالرحمان بن محمد بن اشعث با حجّاج مى جنگیدند.(4)
از مطالب فوق نتیجه مى گیریم که در اواخر قرن اوّل و اوایل قرن دوم زمینه مساعد و خوبى براى پى ریزى مرکزى علمى البتّه به صورت ابتدایى در قم بوجود آمد. زمینه اى که در آینده نه چندان دور حوزه علمیه فراگیر و پرتلاشى را نوید مى داد.
نویسنده کتاب گنجینه آثار قم معتقد است که «احوص بن سعد بن مالک اشعرى» در اوایل قرن دوم در سرزمین قم بر ضد خلفاى اموى شورید و آنجا را پایگاه شیعه امامیّه کرد و براى نخستین بار مکتب امامیّه توسّط عرب اشعرى در قم افتتاح شد به طورى که فقه شیعه به طور رسمى در آن تدریس مى شد و حتّى تربیت یافتگان این حوزه به سایر بلاد اسلامى نورافشانى مى کردند، که از جمله مى توان به «ابوعصیده احمد بن عبید بن ناصح بن بلنجر دیلمى» اشاره کرد که از قم به بغداد رفت و معلّم فرزندان متوکّل (دهمین خلیفه عبّاسى) شد و به فتواى او متوکّل، که به ساحت مقدس حضرت على(علیه السلام) و زهرا(علیها السلام) اسائه ادب کرده بود، کشته شد.(5)
 
ورود امام رضا(علیه السلام) به قم وگسترش حوزه قم در قرن سوم
مأمون (هفتمین خلیفه عبّاسى) در خراسان مى زیست. حضرت رضا(علیه السلام) را که در مدینه بود به خراسان طلبید و به حضرت نوشت که از راه کوفه و قم نیاید، بلکه از طریق بصره و اهواز و فارس به سمت خراسان حرکت کند.(6) ظاهراً هدف مأمون این بود که حضرت از کوفه و قم که مرکز عمده شیعیان آن روز بود عبور نکند تا مشکلى براى حکومت وقت حاصل نشود، ولى برخى شواهد تاریخى نشان مى دهد که حضرت از مسیر قم به خراسان رفت و مدّت کوتاهى در قم اقامت داشت.
ورود حضرت رضا(علیه السلام) در سال 200 هجرى به قم و استقبال گرم مردم از آن حضرت، بیانگر آن است که در اواخر قرن دوم وآغاز قرن سوم هجرى در قم زمینه هاى عمیق و وسیعى براى بروز فرهنگ تشیّع وفقه آل محمّد(صلى الله علیه وآله) وجود داشته، و چهره هاى برجسته اى را تربیت کرده که به آنها اشاره خواهد شد.
 
تأثیر ورود حضرت معصومه(علیها السلام) به قم و استحکام حوزه علمیّه
چنانکه قبلا اشاره شد در سال 201 هجرى قمرى حضرت معصومه(علیها السلام) به قصد دیدار برادر از مدینه به سوى خراسان حرکت کرد. هنگامى که به ساوه رسید بیمار و بسترى شد. آن حضرت که از وجود قم و سکونت شیعیان در آن اطلاع داشت به خادم مخصوصش فرمود: «مرا به قم ببرید» از سوى دیگر وقتى مردم قم خبر ورود آن حضرت به ساوه را شنیدند تصمیم گرفتند آن حضرت را به شهر خود دعوت کنند بدین جهت پسران و نوادگان سعد اشعرى به محضر آن حضرت رسیده و ایشان را به قم آورده و در کمال احترام از وى پذیرایى نمودند. هر چند آن حضرت متأسّفانه پس ازمدّت کوتاهى بدرود حیات گفتند،ولى ورود ایشان به قم، و مرقد مطهر او، و سپس ورود امامزادگان و راویان احادیث ودانشمندان کوفه ودیگر شهرها به قم، موجب تحوّلات تازه و مؤثّرى در استحکام و گسترش تشیّع گردید.
علاوه بر این، نقش بسزایى در تحکیم و گسترش حوزه علمیّه و رفتوآمد و ارتباط علما و راویان و شاگردان برجسته امامان(علیهم السلام) داشت.
 
چهره هاى برجسته حوزه علمیّه قم در قرون اوّل تا چهارم هجرى قمرى
از متون تاریخى مى توان استفاده کرد که بیش از صد نفر از علما و شاگردان امامان(علیهم السلام) که غالباً از آل اشعر بودند، حوزه علمیه قم را در قرن هاى اوّل و دوم و سوم و چهارم تشکیل مى دادند، که به نام تعدادى از آنها اشاره مى کنیم.
از علما و راویان حدیث قرن اوّل که در قم مى زیستند مى توان به «عبدالله بن سعد اشعرى»، «احوص بن سعد اشعرى»، «عبدالرحمن بن سعد اشعرى»، «اسحاق بن سعد اشعرى» و «نعیم بن سعد اشعرى» اشاره کرد.(7)
«عمران بن عبدالله بن سعد اشعرى» و برادرش «عیسى» که از شاگردان برازنده امام صادق(علیه السلام) بودند و در تعلیم و تعلّم فرهنگ و فقه شیعى در قم تلاش مستمر و وسیعى داشتند و در بازسازى حوزه علمى قم نقش بسزایى ایفا کردند را مى توان از علماى قرن دوم هجرى به شمار آورد.
در مورد علماى قرن سوم هجرى مى توان به «زکریّا بن آدم بن عبدالله اشعرى» که مرقد شریفش در قبرستان شیخان قم است و «احمد بن اسحاق بن عبدالله اشعرى» که وکیل امام حسن عسکرى(علیه السلام) در قم بود و «ابراهیم بن هاشم» که از اصحاب نزدیک امام جواد(علیه السلام) محسوب مى شد و بیش از شش هزار روایت از امامان معصوم(علیهم السلام) نقل کرده، و «سعد بن عبدالله اشعرى قمى» اشاره داشت.
علما و دانشمندان قمى در قرن چهارم فراوانند تا آنجا که نویسنده تاریخ قدیم قم که کتابش را در سال 378 هـ .ق نوشته مى نویسد: «تعداد علماى شیعه در عصر ما به 266 نفر رسیده، در حالى که عدد علماى اهل سنّت از 14 نفر تجاوز نمى کند».(8)
شخصیّت هاى علمى بزرگى همچون «على بن بابویه» پدر ارجمند شیخ صدوق که در رشته هاى مختلف مخصوصاً فقه صاحب تألیفاتى است و «على بن ابراهیم» صاحب تفسیر مشهور و دیگر کتب ارزشمند و «ابن قولویه قمى» نویسنده کتاب کامل الزیارات و «شیخ صدوق» که قریب به سیصد کتاب نوشته و غالب احادیثى که به ما رسیده از برکت قلم اوست، از جمله علما و فقها و راویان حدیث حوزه قم در قرن چهارم بوده اند.
نتیجه اینکه، قم در قرون اوّل تا چهارم داراى حوزه علمیّه بوده، و این مرکز علمى در پرتو وجود علماى بزرگ و فقهاى عالى مقام، جایگاه رفیعى داشته است.
 
رونق حوزه علمیّه قم در قرن پنجم و ششم
در قرن پنجم و ششم، که مقارن دوره سلجوقیان بود، نیز قم مرکزى بزرگ براى فقها و علماى شیعه بود و عدّه اى براى تحصیل به این شهر مى آمدند. در کتاب جوابیّه به نام «نقض الفضائح» وضع علمى قم در قرن ششم چنین تشریح شده
است:
«مدارس دینى قم داراى وسایل کافى و علما و مدرسان و مفسّران بزرگ مى باشد و کتابخانه هایى مشحون (مملوّ) از کتب فرقه هاى مختلف در آن وجود دارد. سپس به نام ده مدرسه علمیّه که در آن زمان دایر بوده اشاره مى کند».(9)
قرن هفتم
سید بن طاووس که از علماى قرن هفتم بوده، در مورد محلّى که حضرت رضا(علیه السلام) در سفر به قم در آن توقّف کرده، مى نویسد: «وَهُوَ الْیَوْمُ مَدْرَسَةٌ مَطْروقَةٌ; خانه مذکور در زمان حاضر مدرسه اى است که محلّ رفت و آمد طلاّب است».(10)
از این عبارت استفاده مى شود که مدرسه فوق در قرن هفتم یکى از مدارس حوزه علمیّه قم بوده است، بنابراین حوزه علمیّه قم در قرن هفتم رونقى داشته است. ضمناً این مدرسه هم اکنون به نام مدرسه رضویّه در خیابان آذر قم دایر است.
 
قرن هشتم و نهم
نویسنده تاریخ مذهبى قم مى گوید: در فاصله میان سلجوقیان تا آغاز حکومت صفویان (907 قمرى) وضع قم از لحاظ روحانیّت براى نویسنده روشن نیست. در این فاصله در
قم حوادث گوناگونى رخ داده و چند بار مردم آن قتل عام شدند و شهر ویران گردید.(11)
ولى بسیار بعید به نظر مى رسد که حوزه هاى علمیّه در چنین شهرى متروک شده باشد.
 
حوزه علمیّه قم در قرون دهم تا دوازدهم
سلسله صفویّه از سال 907 تا سال 1148 هـ .ق زمام حکومت ایران را به دست گرفت. و از آنجا که مروّج مذهب تشیّع بوده و امکانات فراوانى در اختیار علماى شیعه گذاشته بود، طبعاً حوزه هاى علمیّه در همه جا مخصوصاً تبریز، شیراز، اصفهان و قم رونق فراوان یافت و شهر قم رسماً مورد توجّه دولت و ملّت ایران قرار گرفت و بار دیگر مدارس ویران شده آباد گردید و حتّى مدارسى از نو ساخته شد. از این رو علماى
برجسته شیعه در این عصر در حوزه علمیه قم به درس و بحث اشتغال داشتند که به عنوان نمونه مى توان به حکیم «ملاّصدراى شیرازى» نویسنده کتاب اسفار و دامادهایش «ملاّمحسن فیض» فقیه و فیلسوف نامى آن عصر و «ملاّ عبدالرزاق فیّاض لاهیجى» اشاره کرد، بلکه بعضى معتقدند دو عالم بزرگ دوره صفویّه یعنى «شیخ بهایى» و «میرفندرسکى» نیز مدّتى در حوزه علمیّه قم بوده و در مدرسه فیضیّه حجره داشتند.(12)
حضور این علماى برجسته در قم در عصر صفویّه بیانگر آن است که قم در آن دوران، داراى حوزه علمیّه اى فعّال، و مدارس و طلاّب بسیار بوده است.
مدرسه فیضیّه که از قدیمى ترین مدارس علمى قم است در عصر صفویّه تجدید بنا شد و علّت نامگذارى آن به فیضیّه را، سکونت ملاّمحسن فیض (متوفى 1091 هـ .ق) یا حکیم عبدالرزاق فیّاض لاهیجى در این مدرسه دانسته اند.
«مدرسه مؤمنیّه» در خیابان چهارمردان، و مدرسه «جهانگیرخان» در خیابان آذر مقابل مسجد جامع، و مدرسه «خان» روبه روى حرم حضرت معصومه(علیها السلام) در عصر صفویّه ساخته شد.
این آثار نشان مى دهد حوزه علمیّه قم در قرون دهم و یازدهم و دوازدهم در عصر صفویّه از رونق خاصى برخوردار بوده است.
 
حوزه علمیه قم در قرن سیزدهم و چهاردهم
شاهان قاجار از سال 1200 تا سال 1339 هـ .ق در ایران حکومت کردند. در این عصر نیز علماى بزرگى در حوزه علمیّه قم به تحصیل و تدریس اشتغال داشتند. از جمله، مى توان به مجتهد عالیمقام حضرت آیت الله «میرزاى قمى» نویسنده کتاب قوانین و جامع الشتات اشاره کرد، که در سال 1231 هـ .ق در قم رحلت کرد و در قبرستان شیخان قم دفن شد.
با سکونت این مرجع بزرگ تقلید در قم در عصر فتحعلى شاه قاجار، حوزه علمیّه قم شهرت و اهمیّت بیشترى پیدا کرد. یکى دیگر از علماى این عصر مرحوم آیت الله «میرزا محمّد فیض» است که در سال 1370 (در قرن چهاردهم) در سن 77 سالگى رحلت کرد و در صحن عتیق جلوى ایوان طلاى بارگاه ملکوتى حضرت معصومه(علیها السلام) دفن شد.
احداث و بازسازى مدارس متعدّد علمیّه در عصر قاجار، از جمله بازسازى و توسعه مدرسه فیضیّه در سال 1213 و بناى اصلى مدرسه دارالشفاء به دستور فتحعلى شاه و ساخت مدرسه حاجى ملاصادق در گذر قاضى قم توسّط میرزا آقاخان از رجال دولتى ناصرالدین شاه و مانند آن، نشان مى دهد که حوزه علمیّه در این عصر وارد مرحله تازه اى شد و رونق و گسترش بیشترى یافت.
 
نقش آیت الله حائرى در احیاى مجدّد حوزه علمیّه قم
حوزه علمیّه قم در طول تاریخ داراى نوسانات مختلف بود و پس از رحلت میرزاى قمى(رحمه الله) در سال 1231 هـ .ق سالها در فترت و رکود به سر مى برد و نیاز به عالمى وارسته و مجتهدى مدیر و مدبّر داشت تا آن را احیا کند، که مرحوم آیت الله فیض(رحمه الله)این کار را به دست تواناى آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایرى دید و لذا به وى نامه نوشت و از او دعوت کرد که از اراک به قم هجرت کند که بر اثر اصرار ایشان و پى گیرى دیگران، آیت الله حایرى در سال 1340 هـ .ق به قم آمد. با
ورود این بزرگمرد علم و عمل حوزه علمیّه قم آن چنان
متشکّل و منظّم و باشکوه شد که او را مؤسّس حوزه علمیّه
قم خواندند، البتّه تعبیر صحیح آن است که وى را مجدّد
این حوزه بنامیم، زیرا حوزه علمیّه قم همانگونه که گذشت از عصر امام صادق(علیه السلام)و توسّط بعضى از شاگردان آن حضرت پى ریزى شد.
آیت الله حائرى براى طلاّب علوم دینى امتحان و شهریه قرار داد، و با تدابیر و مدیریت ایشان مدارس قم مملوّ از طلاّب و روحانیون شد و تحولّى عظیم در حوزه علمیه به وجود آمد. آن مرحوم شاگردان بسیارى تربیت کرد که از جمله مى توان به حضرات آیات عظام امام خمینى، گلپایگانى و اراکى(رحمه الله) اشاره کرد که هر یک از مراجع بزرگ تقلید زمان خود بودند.
تحوّل عظیم حوزه در عصر زعامت آیت الله بروجردى(رحمه الله)
آیت الله حایرى در سال 1355 هـ .ق دارفانى را وداع گفت و در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(علیها السلام) دفن شد. پس از ارتحال وى، سه تن از شاگردانش که از علما و مراجع بزرگ عصر خود بودند یعنى آیات عظام حجّت، صدر و خوانسارى سرپرستى حوزه را بر عهده گرفتند و تا حدود سال 1364 به تدریج بر عظمت حوزه از نظر کمیّت و کیفیّت افزوده شد و مدرسه حجّتیه در این عصر ساخته شد. تا اینکه در سال 1364 هـ .ق از آیت الله بروجردى که از اکابر مراجع آن زمان بود و در بروجرد سکونت داشت براى هجرت به قم دعوت شد، ومعظم له به قم آمد. در طول شانزده سال زعامت آیت الله بروجردى بر حوزه علمیه قم، مدارس، کتابخانه ها، مجالس درس، نشریات و مجلاّت عربى و فارسى و علوم مختلف اسلامى در سطح عمیق و گسترده اى فعّال شد و تعداد طلاّب ساکن در قم از هزار یا دو هزار نفر به شش هزار نفر رسید و حوزه علمیّه به صورت یک کانون عظیم علمى و فرهنگى و یک دانشگاه با عظمت فقهى شیعه در آمد.(13)
 
ضایعه ارتحال آیت الله بروجردى
حوزه علمیّه قم در سیزدهم شوّال 1380 هـ .ق با ضایعه اسفناک ارتحال آیت الله بروجردى(رحمه الله) روبه رو شد.
پس از فقدان آن مرجع بزرگ، مراجع عظیم الشأن وقت، همانند امام خمینى(رحمه الله) و آیت الله گلپایگانى(رحمه الله) و آیت الله نجفى مرعشى(رحمه الله) و... زمام حوزه را بر عهده گرفتند.
حوزه در این عصر علاوه بر رسالت علمى و دینى خود، به صورت آشکارتر وارد مسایل سیاسى نیز شد و روحانیت شیعه در کنار مردم به رهبرى امام خمینى(رحمه الله) با رژیم فاسد پهلوى مبارزه را آغاز کرد، و سرانجام نور بر ظلمت چیره شد و انقلاب شکوهمند اسلامى ایران در 22 بهمن سال 1357 هـ .ش به پیروزى رسید.
 
حوزه علمیّه قم پس از پیروزى انقلاب اسلامى
پس از پیروزى انقلاب، حوزه وارد مرحله تازه اى شد و در ابعاد مختلف مورد توجّه قرار گرفت و کاملا گسترش یافت. هم اکنون قریب به پنجاه هزار طلبه از شهرهاى مختلف ایران و کشورهاى مختلف جهان در این حوزه پربرکت، که بزرگترین حوزه علمیّه شیعه بلکه جهان اسلام محسوب مى شود، مشغول تحصیل و تدریس و تحقیقند. حوزه پس از انقلاب علاوه بر رشد کمّى، رشد کیفى نیز داشت. نظم و برنامه دقیق تر، امتحانات مستمر و وسیع تر، رشته هاى تخصّصى، ایجاد کلاس هاى جدید و مانند آن شاهد این مدعاست.
از جمله خدمات حوزه علمیّه قم پس از انقلاب شکوهمند اسلامى، ایجاد بیش از یکصد مرکز تحقیقاتى، انتشار هزاران عنوان کتاب و مجله، تربیت نویسندگان برجسته و محققین نامدار، پرورش طلاّب و علماى مسئول و برجسته، و مبلغان و گویندگان دانشمند و محقّق براى نیازهاى داخل و خارج از کشور، و تعمیر و تجهیز مدارس قدیمى و احداث مدارس جدید و ساخت کتابخانه هاى متعدّد است، که شرح آن در این مختصر نمى گنجد.
* * *
از آنچه درباره تاریخچه قم و تاریخچه حوزه هاى علمیّه این سرزمین مقدّس از زمان معصومین(علیهم السلام) تا به امروز به طور فشرده بیان شد، سرّ روایات آینده که درباره اهمیّت این سرزمین مقدّس وارد شده، کاملا روشن خواهد شد.


(1) . عمده مطالب این بخش، از کتاب حضرت معصومه فاطمه دوم نوشته مرحوم آقاى محمّدى اشتهاردى گرفته شده است.
(2) . اخبار الطوال دینورى، ص 307 .
(3) . تاریخ قدیم قم، ص 378 .
(4) . گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 36 .
(5) . گنجینه آثار قم، ص 89-91 .
(6) . عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 149 .
(7) . معجم البلدان، واژه قم.
(8) . تاریخ قم، فهرست، باب 16.
(9) . کتاب النقض، ص 164 .
(10) . فرحة الغرى، ص 105 .
(11) . تاریخ مذهبى قم، ص 167 .
(12) . تاریخ مذهبى قم، ص 131 .
(13) . شرح پیشرفت هاى مختلف حوزه را در این عصر، در کتاب زندگانى آیت الله بروجردى نوشته استاد على دوانى، مطالعه فرمایید.
حدیث 1-10 1 نگاهى به تاریخچه قم
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma