آن زمان که نظام جهان در هم ریزد!

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
تفسیر نمونه جلد 26
آثارى که از انسان باقى مى ماند سوره انفطار/ آیه 1- 5


باز در آغاز این سوره، به قسمتى از حوادث وحشت انگیزى که در آستانه رستاخیز، سرتاسر این جهان را فرا مى گیرد، بر خورد مى کنیم.
نخست مى فرماید: «در آن زمان که آسمان (کرات آسمانى) از هم شکافته شود» (إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ).

* * *

«و آن زمان که ستارگان پراکنده شوند و فرو ریزند» (وَ إِذَا الْکَواکِبُ انْتَثَرَتْ).
نظام جهان بالا درهم مى ریزد، و انفجارهاى عظیمى سراسر کرات آسمانى را فرا مى گیرد، منظومه ها نظام خویش را از دست مى دهند، و ستارگان از مدار خود بیرون مى روند، و بر اثر تصادم شدید با یکدیگر، متلاشى مى شوند، عمر این جهان به پایان مى رسد، و همه چیز ویران مى شود، تا بر ویرانه هایش عالم نوین آخرت بر پا گردد.
«إِنْفَطَرَتْ» از ماده «انفطار» به معنى انشقاق و شکافته شدن است، نظیر این تعبیر، در بسیارى از آیات قرآن آمده، از جمله: در آیه اول سوره «انشقاق» مى خوانیم: «إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ» و در آیه 18 سوره «مزمل» مى فرماید: «السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ».
«إِنْتَثَرَتْ» در اصل از ماده «نثر» (بر وزن نصر) به معنى پراکنده ساختن و «انتثار» به معنى پراکنده شدن، و از آنجا که پراکنده شدن ستارگان (همانند گردن بندى که رشته آن گسیخته باشد) سبب مى شود هر کدام در گوشه اى بیفتد، بسیارى از مفسران آن را به معنى سقوط ستارگان تفسیر کرده اند، و این لازمه معنى پراکندگى است.
«کَواکِب» جمع «کوکب» در لغت عرب، معانى زیادى دارد از جمله: ستاره به طور اعم، و ستاره «زهره» به طور اخص، سفیدى که در چشم ظاهر مى شود، گیاهان بلند، شکوفه درختان، درخشندگى فولاد، نوجوان زیبا، شمشیر، آب، رئیس یک جمعیت، و غیر آن.
ولى، ظاهراً معنى حقیقى آن، همان ستاره درخشنده و فروزان است، و بقیه، معانى مجازى محسوب مى شود که به مناسبت شباهت با معنى اصل، در آنها استعمال شده است.
در این که: پراکنده شدن ستارگان، انفجار کواکب آسمان و به هم ریختن نظام آنها، تحت تأثیر چه عواملى رخ مى دهد؟
آیا تعادل جاذبه و دافعه به هم مى خورد؟
یا یک نیروى عظیم مرموزى آن را تحت الشعاع خویش قرار مى دهد؟
یا انبساط تدریجى عالم که امروز از نظر دانشمندان به اثبات رسیده به جائى مى رسد که این نتیجه را به دنبال دارد؟
هیچ کس به درستى نمى داند، ولى همین اندازه مى دانیم که هدف، اعلام این مطلب است: جائى که این کرات عظیم آسمانى به چنین سرنوشتى دچار شوند، تکلیف انسان ضعیف در این میان معلوم است!
این، همه، هشدارى است به انسان در زمینه فناى این جهان، تا آن را سراى جاویدان خود نداند، به آن دل نبندد و به خاطر آن آلوده هزاران گناه نشود.

* * *

آنگاه، از آسمان به زمین مى آید و مى فرماید: «در آن زمان که دریاها به هم پیوسته شوند» (وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ).
گر چه امروز نیز تمام دریاهاى روى زمین (غیر از دریاچه ها) به هم ارتباط دارند، ولى به نظر مى رسد: در آستانه قیامت بر اثر زلزله هاى شدید، یا متلاشى شدن کوه ها و ریختن آنها در دریاها، چنان دریاها پر مى شوند که آب سراسر خشکى ها را فرا مى گیرد، و دریاها به صورت یک اقیانوس گسترده فراگیر در مى آیند، همان گونه که یکى از تفسیرهاى آیه 6 سوره «تکویر» (وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ) نیز همین است و قبلاً اشاره کردیم.
احتمال دیگرى که در تفسیر این آیه و همچنین آیه 6 سوره «تکویر» داده شده این است که: منظور از «فُجِّرَتْ» و «سُجِّرَتْ» همان انفجار و برافروختگى است که اقیانوسها را مبدّل به یک پارچه از آتش مى کند; زیرا همان گونه که اشاره کردیم، آب از دو عنصر تشکیل یافته که هر دو شدیداً قابل احتراق است، و اگر بر اثر عواملى آب دریاها تجزیه و تبدیل به «اکسیژن» و «ئیدروژن» شود، بر اثر یک جرقه همگى تبدیل به آتش خواهد شد!

* * *

پس از آن، درباره مرحله دوم رستاخیز، مرحله تجدید حیات جهان و تجدید حیات مردگان است، مى فرماید: «و در آن هنگام که قبرها زیر و رو شود» (وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ).
و مردگان بیرون آیند و براى حساب آماده شوند.
«بُعْثِرَتْ» به معنى زیر و رو شدن و پراکنده گشتن است، «راغب» در «مفردات» بعید نمى شمرد که این واژه مرکب از دو واژه «بعث» و «اثیرت» بوده باشد، و لذا معنى هر دو را در خود جمع کرده، و در نتیجه به معنى زیر و رو و پراکنده شدن آمده است (نظیر «بسمله» که از «بسم» و «اللّه» گرفته شده).
به هر حال، آنچه در آیه فوق آمده، شبیه چیزى است که در سوره «زلزله» مى خوانیم: وَ أَخرَجَتِ الأَرْضُ أَثْقالَها: «زمین ذخائر خود را خارج مى سازد» (بنا بر این که منظور مردگان مدفون در زمین باشد که یکى از تفسیرهاى مشهور این آیه است) و یا شبیه چیزى که در سوره «نازعات» آیات 13 و 14 آمده است: فَإِنَّما هِیَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ * فَإِذا هُمْ بِالسّاهِرَةِ: «تنها یک صیحه خواهد بود * و به دنبال آن ناگهان همگى بر صفحه زمین ظاهر مى شوند».
همه این تعبیرات نشان مى دهد که: زنده شدن و خارج گشتن مردگان از قبرها سریع و ناگهانى صورت مى گیرد.

* * *

و بعد از ذکر این نشانه ها که قبل از رستاخیز و بعد از آن صورت مى گیرد، سخن نهائى را چنین بیان مى کند: «در آن روز هر کس مى داند آنچه را که از قبل فرستاده و آنچه را براى بعد گذاشته است» (عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ).
آرى، آن روز حجاب ها کنار مى رود، پرده هاى غرور و غفلت دریده مى شود، و حقایق جهان عریان و آشکار مى گردد، و از آنجا که آن روز «یوم البروز» است، همه چیز بارز و ظاهر مى شود، و در آنجا است که انسان تمامى اعمال خود را مى بیند و از نیک و بد آن آگاه مى شود، چه اعمالى را که از قبل فرستاده، و چه کارهائى که آثارش بعد از او در دنیا باقیمانده، و نتائجش به او رسیده است، مانند خیرات و صدقات جاریه، و بناها و آثارى که براى مقاصد رحمانى یا شیطانى ساخته، و از خود به جا نهاده است، و یا کتاب ها و آثار علمى و غیر علمى که براى مقاصد نیک و بد تحریر یافته، و بعد از او مورد بهره بردارى دیگران قرار گرفته است، همچنین سنت هاى نیک و بد که اقوامى را به دنبال خود کشانیده.
اینها است نمونه هائى از کارهائى که نتائجش بعد از انسان به او مى رسد و مصداق «أَخَّرَتْ» در آیه فوق است.
درست است که انسان در این دنیا نیز اجمالاً از اعمال خود با خبر است، ولى فراموشکارى ها، خودخواهى ها و حبّ ذات غالباً مانع مى شود که، همه را به خاطر بسپارد، و به عمق آثار اعمال خویش واقف گردد، ولى در آن روز که انقلاب و تحولى در همه چیز پیدا مى شود، روح و جان آدمى نیز دستخوش چنین انقلابى مى گردد، آنجاست که به تمام اعمال خود علم تفصیلى و دقیق پیدا مى کند بلکه طبق آیه 30 سوره «آل عمران»: «یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْس ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْر مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوء» همه را در مقابل خود حاضر مى بیند.
بعضى از مفسران براى آیه، تفسیرهاى دیگرى نیز ذکر کرده اند، از جمله این که: منظور کارهائى است که در آغاز عمر مقدم داشته و کارهائى که به اواخر عمر انداخته است، ولى تفسیر اول از هر جهت مناسب تر است.
ضمناً، منظور از «نَفْس» در اینجا هر نفسى از نفوس انسانى است و تمامى افراد بشر را شامل مى شود.

* * *
آثارى که از انسان باقى مى ماند سوره انفطار/ آیه 1- 5
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma