شرح و تفسیر آیات

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
داستان یاران
تفسیر آیات 13 تا 16 سوره کهف شأن نزول سوره کهف


قرآن مجید روشى دارد، که براى اهل مطالعه و تحقیق قابل توجّه است و آن روشِ اجمال و تفصیل است. یعنى وقتى مى خواهد مسأله مهمّى را بیان کند ابتدا آن را در چند آیه به طور خلاصه توضیح مى دهد و سپس به شرح و تفسیر آن در ده ها آیه مى پردازد.
قرآن کریم در داستان اصحاب کهف، از همین روش استفاده کرده است. خلاصه داستان را در ضمن 4 آیه بیان کرده، سپس به شرح آن ضمن 20 آیه پرداخته است. چرا که این روش مطابق با آداب فصاحت و بلاغت است و مخاطب را بهتر جذب مى کند.
خداوند خطاب به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:
«(أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَباً); آیا گمان کردى اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت انگیز ما بودند».(1)
مهم تر و عجیب تر از اصحاب کهف، قیام تو در سرزمین مکّه است. تو که در این سرزمین جهل و نادانى معجزه جاودانى چون قرآن آورده اى. آرى بعثت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در آن محیط ظلمانى و تاریک، مهم تر از اصحاب کهف است.
سؤال: اصحاب رقیم چه کسانى بودند؟ آیا افرادى غیر از اصحاب کهف بودند؟
جواب: مفسّران معتقدند اصحاب کهف و رقیم یکى هستند و در حقیقت دو اسم است براى یک گروه. کهف به معناى غار است و از آن جا که این گروه بعد از فرار از شهر، به غارى پناه بردند به اصحاب کهف معروف شدند. و از آن جا که بعد از بیدارى اصحاب کهف از خواب طولانى و پى بردن به گذشت این زمان زیاد از خدا خواستند که در همان غار جانشان گرفته شود، و خداوند جانشان را گرفت و در غار بسته شد و جمله اى درباره آنها روى غار نوشته شد، به آنها اصحاب الرقیم گفته شده است.
خداوند متعال در ادامه داستان مى فرماید: «(إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَّدُنْکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَداً); زمانى را (به خاطر بیاور) که آن جوانان به غار پناه بردند، و گفتند: «پروردگارا! از سوى خودت رحمتى عطا کن، و از کار (فروبسته) ما راه نجاتى برایمان فراهم ساز».(2)
اصحاب کهف به خداى یگانه ایمان آوردند در حالى که از یک سو محیط آنان محیط شرک و بت پرستى بود و مردم به بت پرستى مشغول بودند. و از سوى دیگر دقیانوس ادّعاى خدایى کرده بود و مردم را به عبادت و پرستش خویش مجبور مى کرد. آنها از شهر و دیارشان فرار کرده و سر به بیابان گذاشته و در نهایت به غارى پناه بردند.
سؤال: آیا اصحاب کهف جوان بودند یا پیر؟
جواب: ظاهر عبارت قرآن «الفتیة» این است که جوان بودند، ولى از روایات استفاده مى شود که سنّشان کم نبود امّا روحشان جوان بود.(3)
در بین جوانان عدّه اى وجود دارند که روحشان مرده است; معتادند، گرفتارند، افسرده اند و خلاصه اثرى از شور و نشاط جوانى در آنها نیست، همان گونه که در بین پیران کسانى هستند که روحى زنده و با نشاط دارند، اینها قلب و روحشان جوان است، هر چند سنّشان زیاد باشد. به هر حال این جوانان جسمانى یا روحانى براى حفظ ایمانشان دست به هجرت زده، و به غارى در خارج از شهر پناه بردند و از خداوند دو چیز درخواست کردند: نخست از خداوند متعال تقاضاى رحمت کردند; چرا که با نزول رحمت الهى مشکلات انسان حل مى شود. تقاضاى دیگرشان نجات از دست قوم ستمگر و بت پرست، و یافتن راه نجاتى از دست دقیانوس ستمگر بود.
در ضمن از این آیه شریفه استفاده مى شود که وظیفه بنده تقاضاى حلّ مشکلات از پروردگار است; امّا کیفیّت و چگونگى آن را باید به خدا واگذار کند.
آیه بعد نشان مى دهد که خداوند هر دو خواسته آنها را اجابت کرد. توجّه فرمایید: «(فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِى الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَداً); ما (پرده خواب را) سالیانى دراز در آن غار بر گوششان زدیم، و سالها در خواب فرو رفتند».(4)
علّت این که مى فرماید «ما خواب را بر گوشهاى آنها مسلّط کردیم» این است که گاه چشم انسان چرت مى زند، ولى گوشش مى شنود. خواب عمیق زمانى است که گوش نیز نشنود، و بنابراین از لحاظ فقهى وضو وقتى باطل مى شود که علاوه بر ندیدن چشم، گوش هم نشنود.
خداوند در این آیه مدّت دقیق خواب اصحاب کهف را بیان نکرده، بلکه به صورت سربسته و اجمالى به خواب طولانى آنها اشاره کرده است. چرا که این آیات در مقام اجمال است و در آیات آینده خواهد آمد که خواب آنها 309 سال طول کشید. و این مطلب سؤالاتى را در ذهن ایجاد مى کند.
1. چگونه ممکن است انسانى 309 سال بدون آب و غذا زنده بماند؟
2. کسانى که براى مدّت کوتاهى بسترى مى شوند و نمى توانند راه بروند، پس از بهبودى باید فیزیوتراپى شوند تا به تدریج قادر بر راه رفتن شوند. اصحاب کهف چگونه پس از این مدّت طولانى به راحتى از جاى خود برخاسته و راه رفتند؟
3. هدف از این خواب طولانى چه بود؟
پاسخ این سؤال ها در مباحث آینده خواهد آمد، امّا در این جا به پاسخ سؤال سوم مى پردازیم.
هدف از این خواب طولانى سه چیز بوده است:
الف) خداشناسى; خداوند مى خواهد علم و قدرت خود را به بندگانش نشان دهد، که اگر او اراده کند، انسان مى تواند 309 سال بدون آب و غذا زنده بماند.
ب) یادآورى معاد; زنده شدن مردگان (معاد جسمانى) که شبهه بسیارى از مردم آن عصر و زمان بود، خداوند با این حادثه که براى اصحاب کهف ایجاد کرد به مردم فهماند زنده کردن مردگان براى او کار سختى نیست، چرا که بیدار شدن از خواب بعد از 309 سال شبیه معاد است.
ج) نصرت و یارى خدا; مطلب دیگر این که اگر کسى خود را به خدا بسپارد و در راه او قدم بردارد، خداوند به بهترین وجه او را نصرت و یارى مى دهد. همان گونه که در آیه 160 سوره آل عمران مى خوانیم:
«(إِنْ یَنْصُرْکُمْ اللهُ فَلاَ غَالِبَ لَکُمْ وَإِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِى یَنْصُرُکُمْ مِّن بَعْدِهِ); اگر خداوند شما را یارى کند، هیچ کس بر شما غلبه نخواهد کرد; و اگر دست از یارى شما بردارد، کیست که بعد از او، شما را یارى کند؟».
بنابراین هدف از این خواب طولانى ارائه قدرت الهى و تصویرى از معاد و نصرت و یارى خداست.
«(ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَىُّ الْحِزْبَیْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَداً); سپس آنان را برانگیختیم تا آشکار گردد که کدام یک از آن دو گروه، مدّت خواب خود را بهتر احصا کرده اند».(5)
اصحاب کهف پس از 309 سال از خواب بیدار شدند، در مورد مدّت خواب اختلاف نظر پیدا کردند. عدّه اى معتقد بودند نصف روز و بقیّه عقیده داشتند یک روز خوابیده اند، امّا با توجّه به این که این بحث فایده اى نداشت و هیچ کدام دلیلى بر اثبات عقیده اش در دست نداشت آن را رها کرده، و تلبیخا را مأمور تهیّه موادّ غذایى کردند. و به او سفارش نمودند که با احتیاط کامل و به صورت کاملاً محتاط در شهر رفت و آمد کند، تا کسى متوجّه هویّت واقعى او نشود. ادامه داستان در آیات مفصّل خواهد آمد.


(1). سوره کهف، آیه 9 .
(2). سوره کهف، آیه 10 .
(3). تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 244 و 245.
(4). سوره کهف، آیه 11.
(5). سوره کهف، آیه 12 .
تفسیر آیات 13 تا 16 سوره کهف شأن نزول سوره کهف
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma