اصحاب کهف بالاخره از خواب عمیق بیدار شده، و در مورد این که چه مقدار خوابیدند با یکدیگر به بحث و گفتوگو پرداختند. توجّه فرمایید:
«(وَکَذَلِکَ بَعَثْنَاهُمْ لِیَتَسَاءَلُوا بَیْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْم قَالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَکُمْ بِوَرِقِکُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِینَةِ فَلْیَنظُرْ أَیُّهَا أَزْکَى طَعَاماً فَلْیَأْتِکُمْ بِرِزْق مِّنْهُ وَلْیَتَلَطَّفْ وَلاَ یُشْعِرَنَّ بِکُمْ أَحَداً); این گونه آنها را (از خواب)
برانگیختیم تا از یکدیگر سؤال کنند; یکى از آنها گفت: چه مدّت در خواب بوده اید؟ گفتند: یک روز، یا بخشى از یک روز (و چون نتوانستند مدّت خوابشان را دقیقاً بدانند) گفتند: پروردگارتان از مدّت خوابتان آگاه تر است. اکنون یک نفر از خودتان را با این سکّه اى که دارید به شهر بفرستید، پس بنگرد کدام یک از آنها غذاى پاکیزه ترى دارند، و مقدارى از آن را براى روزى شما بیاورد. امّا باید مراقب باشد، و هیچ کس را از وضع شما با خبر نسازد».(1)
چند مطلب در این آیه شریفه در خور تأمّل و دقّت است: