2. سگ اصحاب کهف(1)

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
داستان یاران
3. مراء و جدال 1. عدد یاران کهف



2. سگ اصحاب کهف(1)
سؤال: در داستان اصحاب کهف مجموعاً چهار بار نام سگ تکرار شده است، سه بار در آیه مورد بحث و یک بار قبل از آن. در حالى که مى دانیم سگ یک حیوان نجس العین است که خرید و فروش و نگهدارى آن حرام است; مگر در مواردى که فایده و اثر مهمّى داشته باشد، مانند سگ چوپان، یا سگ نگهبان، یا سگ هایى که براى کشف موادّ مخدّر یا جنازه هاى در زیر آوار مانده آموزش مى بینند، که از حکم مذکور مستثنا شده است. ضمناً این نکته عجیب است که سگ نیرو و توانایى هایى دارد که انسان اشرف مخلوقات از آن عاجز است; لذا براى کشف موادّ مخدّر و یافتن جنازه هاى زیر آوار از سگ هاى تعلیم دیده کمک مى گیرند. خلاصه این که خرید و فروش سگهایى که فایده عقلایى دارد جایز و غیر آن جایز نیست. بنابراین، خرید، فروش و نگهدارى سگهاى زینتى که متأسّفانه این روزها توسّط برخى از مسلمانان به تبعیّت از فرهنگ فاسد غرب صورت مى گیرد، جایز نیست; زیرا چنین سگهایى که نه نگهبانى مى دهند، نه از گله مراقبت مى کنند، و نه کاشف موادّ مخدّر و جنازه ها هستند، و صرفاً به تقلید از بیگانگان تهیّه و نگهدارى مى شوند، مالیّت ندارند.
به هر حال نام این حیوان چهار بار در این داستان تکرار شده است. چرا؟
جواب: چون این حیوان خود را متّصل به انسان هاى مبارز و مجاهد و یکتاپرستى همچون اصحاب کهف نمود، به همین خاطر باارزش و قیمتى شد. هزاران صفر اگر در کنار هم قرار گیرد ارزشى نخواهد داشت، امّا اگر عددى در کنار آنها قرار بگیرد سر به فلک مى کشد. هزاران قطره جدا از هم با تابش نور آفتاب تبخیر مى گردد، امّا اگر متّصل به اقیانوس گردد باقى مى ماند. انسان نیز اگر خود را متّصل به اقیانوس بیکران وجود پروردگار کند قطره وجودش رنگ دوام و بقا به خود مى گیرد.
با توجّه به مطلب فوق، از وهّابى ها مى پرسیم: یک حیوان نجس العین در سایه ارتباط با اصحاب کهف این گونه مقام و ارزش پیدا مى کند که نامش در این داستان چهار بار تکرار مى شود، حال اگر یک ضریح ارتباط با پیامبرى یا امام معصومى پیدا کند و به خاطر این ارتباط داراى تقدّس و ارزشى شود که مردم آن را ببوسند تعجّب دارد؟ مگر شما خودتان جلد قرآن که از پوست گاو یا پلاستیک تهیه شده را به خاطر ارزشى که از همجوارى و همسایگى قرآن پیدا کرده نمى بوسید؟ پس چطور شیعیان و دیگر مسلمانان را از بوسیدن ضریح پیامبر(صلى الله علیه وآله)و مانند آن نهى مى کنید؟ در حالى که این زیارت ها و بوسیدن ها پرستش نیست.
چطور شیعه را متّهم به شرک و پرستش امامان معصوم مى کنید در حالى که ناب ترین و خالص ترین مفاهیم و مضامین توحیدى در زیارتنامه هاى مربوط به آن بزرگواران آمده است. به عنوان مثال در بخشى از زیارت جامعه کبیره، خطاب به حضرات معصومین(علیهم السلام) مى خوانیم:
«اِلَى اللهِ تَدْعُونَ، وَعَلَیْهِ تدُلُّونَ، وَبِه تُؤْمِنُونَ، وَلَهُ تَسَلِّمُونَ، وَبِاَمْرِه تَعْمَلُونَ وَاِلى سَبِیلِه تُرْشِدُونَ، وَبِقَوْلِه تَحْکَمُونَ; شما مردم را به سوى خدا مى خوانید، و بر او راهنمایى مى کنید، و به او ایمان دارید، و تسلیم او هستید، و به دستورش عمل کرده، و مردم را به سوى راه او ارشاد کرده، و به گفتار او حکم مى کنید».(2)
هنگامى که از وهّابى هاى سلفى سؤال مى کنیم: شما چرا حجرالاسود را مى بوسید و به مردم هم اجازه بوسیدن آن را مى دهید؟ مى گویند: این سنّت پیامبر است. مى گوییم اگر بوسیدن سنگ و چوب شرک و بت پرستى است چطور این جا سنّت پیامبر شده است؟ آیا شرک و بت پرستى استثنا دارد و مى توان در موردى آن را تجویز کرد؟
حقیقت این است که نه بوسیدن حجرالاسود شرک و بت پرستى است، و نه زیارت و بوسیدن ضریح حرم پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام) اشکالى دارد، بلکه اشکال از بى سوادى یا کم سوادى وهّابى هاى تندروى است که این مطالب را نمى فهمند، و یا مى فهمند و شهامت اقرار به اشتباهاتشان را ندارند. به امید روزى که شاهد پایان یافتن این کج فهمى ها باشیم.


(1). نام سگ اصحاب کهف قطمیر یا قمطیر بود. (البرهان فى تفسیر القرآن، ج 3، ص 623).
(2). مفاتیح نوین، ص 526.
3. مراء و جدال 1. عدد یاران کهف
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma