18

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 12
شرح و تفسیر شرح و تفسیر


 
فِی الَّذِینَ اعْتَزَلُوا الْقِتَالَ مَعَهُ: خَذَلُوا الْحَقَّ، وَلَمْ یَنْصُرُوا الْبَاطِلَ.
 
امام(علیه السلام) در مورد کسانى که از جنگ در رکاب حضرت کناره گیرى کردند فرمود: حق را تنها گذاشتند و باطل را یارى نکردند!(1)


 (1). سند گفتار حکیمانه:
مرحوم شیخ طوسى (متوفاى 460) در کتاب امالى خود این جمله حکمت آمیز را با تفاوتى و در ضمن حدیث مشروح ترى آورده است که ابوبکر هذلى مى گوید: حارث بن حوط لیثى به امیرمؤمنان على(علیه السلام)عرض کرد: اى امیرمؤمنان من فکر مى کنم طلحه و زبیر و عایشه بر حق بودند (به ملاحظه سوابق آنها) امام(علیه السلام)فرمود: اى حارث! تو پایین پاى خود را نگاه کردى و بالاى سرت را ندیدى (اشاره به اینکه تنها به بعضى از حوادث گذشته قناعت کردى و حوادثى که بعد از آن و امروز رخ داده است را نمى بینى) سپس امام افزود: حق و باطل را به وسیله اشخاص نمى توان شناخت، باید نخست حق را بشناسى و سپس پیروان آن را و باطل را بشناسى، آن گاه کسانى را که از آن پرهیز کردند. حارث گفت: چه مانعى دارد که من مانند «عبدالله بن عمر» و «سعد بن مالک» باشم (که نه با تو در جنگ جمل همراه شدند و نه مخالفت کردند)؟ امیر مؤمنان فرمود: «إنَّ عَبْدَاللهِ بْنِ عُمَرَ وَ سَعْداً خَذلا الْحَقَّ وَ لَمْ یَنْصُرا الْباطِلَ مَتى کانا إمامَیْنِ فَیُتَّبعانِ; عبدالله بن عمر و سعد بن مالک (سعد بن ابى وقاص) دست از یارى حق برداشتند و باطل را نیز یارى کردند. آنها کى پیشوا بوده اند که از آنها پیروى شود». نویسنده مصادر نهج البلاغه بعد از ذکر این داستان مى گوید: جماعتى از دانشمندان مانند جاحظ، یعقوبى و ابن  جوزى بخش هایى از این ماجرا را در کتاب هاى خود آوردند. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 19).
در کتاب تمام نهج البلاغه نیز داستانى قریب به همین مضمون با ذکر کلام مشروحى از امام آمده است. (تمام نهج البلاغه، ص 426).

 
شرح و تفسیر شرح و تفسیر
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma