در ایّام محرّم سال 1432 هـ ق شخصى از طریق ایمیل پرسید: «نظر جنابعالى درباره درختى در یکى از روستاهاى قزوین که مى گویند هر سال در سحرگاه عاشورا خون گریه مى کند، چیست؟».
آقا فرمودند: «معروف است که از آن درخت شیرابه سرخى مانند خون تراوش مى شود و ما تصویرهاى آن را دیده ایم».
سپس فرمودند: «اتّفاقاً در حیاط منزل ما در خیابان صفاییّه نیز درخت توتى وجود داشت که در ایّام شهادت حضرت فاطمه(علیها السلام) شیرابه سرخى تراوش مى کرد و حتّى قسمت اصلى درخت که شیرابه سرخ از آن مى ریخت به حالت جراحت درمى آمد و عدّه زیادى از دوستان آن را دیدند. متأسّفانه آن درخت در بنّایى خشک شد!».