شرح و تفسیر

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
مثالهاى زیباى قرآن جلد 2
1 دنیا فریبنده، گذرا و ناپایدار است.دور نماى بحث

«اِعْلَمُوا اَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِى الاَمْوالِ وَالاَوْلادِ» ـ مخاطب این آیه شریفه، فقط مسلمانان نیستند; بلکه همه انسان ها مخاطب آیه اند. اى انسان ها! اى مردم سراسر کره زمین، در تمام زمان ها، بدانید که زندگى دنیا از پنج حالت خارج نیست:

1 ـ «لَعِبٌ» ـ حالت اوّل زندگى دنیا، لعب و بازى است. جمعى از دنیا پرستان سرگرم بازى و سرگرمى هاى بچّگانه هستند، هر چند سن و سال زیادى دارند; امّا عقل و کارهاى آنها کودکانه است.

2 ـ «لَهْوٌ» ـ گروهى دیگر خوشگذران هستند; در زندگى خود جز به خوشگذرانى فکر نمى کنند. تا قدرت و توان دارند مشغول لهو و خوشگذرانى هستند.

3 ـ «زینَةٌ» ـ صورت سوم زندگى دنیا، زینت و خود آرایى و آرایش است، برخى دائماً مى خواهند خود آرایى کنند، آرایش جدید، لباس جدید، خانه نو و جدید، حرکات تازه و جدید و خلاصه کار این گروه خود آرایى و زینت است.

4 ـ «تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ» ـ فخر فروشى حالت دیگر دنیاست. شاید منظور از فخر فروشى در اینجا فخر به مقام و موقعیّت اجتماعى باشد، چنین اشخاصى به دنبال پست و مقام هستند تا به دیگران فخر بفروشند.

5 ـ «وَ تَکاثُرٌ فِى الاَمْوالِ وَالاَوْلادِ» ـ «تکاثر» به معنى فزون طلبى است; فزون طلبى در اموال و ثروت اندوزى و فزون طلبى در اولاد و نیروى اقتصادى. حالت دیگر دنیا، مال اندوزى و فزون طلبى در مال دنیاست.

خلاصه این که حیات دنیا منحصر در این 5 حالت است.

سؤال : مراد از این پنج حالت زندگى دنیا چیست؟ آیا منظور این است که مردم دنیا پنج گروه هستند; زندگى جمعى سراسر «لعب» و زندگى جمعى دیگر، سراسر «لهو» و زندگى گروه سوم، سراسر «زینت» و زندگى برخى دیگر، سراسر «فخر فروشى» و بالاخره زندگى عدهّ اى نیز سراسر «فزون طلبى» است، یا منظور این است که زندگى هر انسانى این پنج مرحله را طى مى کند؟

پاسخ : برخى از مفسّران معتقدند که هر انسانى این پنج مرحله را پشت سر مى گذراند، تا به سنّ چهل سالگى مى رسد و پس از آن کامل مى شود، اینان متعقدند چهل سال اوّل عمر انسان به پنج قسمت هشت ساله تقسیم مى شود: آدمى در هشت ساله نخست که مرحله کودکى است، به لعب و بازى مشغول است; هشت ساله دوم که دوران نوجوانى است، به لهو و خوشگذرانى طى مى شود; با پا گذاشتن به هشت ساله سوم که دوران جوانى است، آدمى به زینت و خود آرایى روى مى آورد; هشت ساله چهارم به دنبال مقام و فخر فروشى است و بالاخره پس از تکمیل سى و دو سالگى تا چهل سالگى که هشت ساله پنجم را طى مى کند به زر اندوزى و ثروت اندوزى مى پردازد و با پا نهادن به چهل سالگى شخصّیت او کامل مى شود و ثبات شخصیّت مى یابد.(1)

«کَمَثَلِ غَیْث اَعْجَبَ اَلْکُفّارَ نَباتُهُ» ـ خداوند متعال پس از این که ماهیّت دنیا را به خوبى روشن مى کند و حقیقت آن را کاملا آشکار مى کند، مثال زیبایى براى زندگى دنیا مى زند: مثل دنیا، مثل باران با برکتى است که بر زمین هاى خشک و تشنه نازل مى شود و بر اثر باران، انواع گیاهان، درختان، گل ها و سبزه ها مى روید و به قدرى رشد و نمو مى کند که باعث حیرت و تعجّب کشاورز مى شود.

«کفّار» در این آیه به معناى کشاورزان است; «کفر» به معناى پوشانیدن است و کافر را از این جهت کافر مى گویند که حقیقت و فطرت خود را مى پوشاند و کشاورز را نیز بدین جهت کافر مى گویند که دانه را در خاک پنهان مى کند; همان گونه که به «قبر» و «شب» نیز این لفظ اطلاق مى شود; زیرا قبر جسد را در خود پنهان مى کند و شب تاریک هر چیزى که در آن قرار گیرد. به هر حال، گیاهان و درختان به وجود آمده از باران به قدرى زیاد وفراوان و باطراوت و نشاط است که باعث تعجّب و حیرت هر کشاورزى مى شود.

«ثُمَّ یَهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرّاً» ـ امّا عمر طراوت و نشاط این گیاهان و درختان، که موجب تحیّر و تعجّب کشاورزان مى گردد، زیاد نیست و با آمدن فصل پائیز همه آن طراوت و نشاط از بین مى رود، کم کم زرد و سپس خشک مى شود.

«ثُمَّ یَکُونُ حُطاماً» ـ سپس این گیاهان خشکیده زرد شده تبدیل به کاه مى شود و نسیمى آن را متلاشى کرده، هر قسمتى از آن را به گوشه اى مى برد. گیاهى که در زمان طراوت و شادابى در مقابل طوفان مقاوم بود، اکنون نسیم ملایمى، شیرازه زندگى اش را ازهم مى پاشد.

آرى! زندگى دنیا با آن زینت و پول و مقامش، همانند این مزرعه است; اوّلش زرق و برق و رونق و جذّابیّت; ولى طولى نمى کشد که همه اینها از بین مى رود و درهم مى شکند. اگر شک داریم کافى است که نگاهى گذرا به عمر کوتاه و شش ماهه گیاهان از بدو تولّد تالحظه مرگ بیندازیم. زندگى این گیاهان دورنماى زندگى مادّى ماست. آن 6 ماه عمر مى کند و انسان مثلا 60 سال; امّا بالاخره همه مى میرند. انسان همانند گیاهان بقدرى ضعیف است که در بدو تولّد; حتى قدرت حفظ و کنترل آب دهان خود را ندارد و در انتهاى عمر و زمان پیرى نیز به همین وضع دچار مى شود!

«وَ فِى الاخِرَةِ عَذابٌ شَدیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَرِضْوانٌ» ـ انسان ها در جهان آخرت یکى از این دو سرنوشت را خواهند داشت: یا مبتلا به عذاب شدید مى شوند و یا مغفرت و خشنودى پروردگار نصیب آنها مى شود.

«وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا اِلاّمَتاعُ الْغُرُورِ» ـ زندگى دنیا چیزى جز کالایى فریبنده نیست; یعنى ظاهرى پر جاذبه و فریبنده دارد، ولى باطنى ندارد.


1 . مرحوم علاّمه طباطبائى «رضوان اللّه علیه» در «المیزان» (مترجم، جلد 37، صفحه 343). مراحل پنجگانه فوق را به نقل از شیخ بهائى «رحمة اللّه علیه» بیان کرده است، ولى مدّت هر یک از دوره هاى پنجگانه را بیان نکرده است.
1 دنیا فریبنده، گذرا و ناپایدار است.دور نماى بحث
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma