«اِعْلَمُوا اَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِى الاَمْوالِ وَالاَوْلادِ» ـ مخاطب این آیه شریفه، فقط مسلمانان نیستند; بلکه همه انسان ها مخاطب آیه اند. اى انسان ها! اى مردم سراسر کره زمین، در تمام زمان ها، بدانید که زندگى دنیا از پنج حالت خارج نیست:
1 ـ «لَعِبٌ» ـ حالت اوّل زندگى دنیا، لعب و بازى است. جمعى از دنیا پرستان سرگرم بازى و سرگرمى هاى بچّگانه هستند، هر چند سن و سال زیادى دارند; امّا عقل و کارهاى آنها کودکانه است.
2 ـ «لَهْوٌ» ـ گروهى دیگر خوشگذران هستند; در زندگى خود جز به خوشگذرانى فکر نمى کنند. تا قدرت و توان دارند مشغول لهو و خوشگذرانى هستند.
3 ـ «زینَةٌ» ـ صورت سوم زندگى دنیا، زینت و خود آرایى و آرایش است، برخى دائماً مى خواهند خود آرایى کنند، آرایش جدید، لباس جدید، خانه نو و جدید، حرکات تازه و جدید و خلاصه کار این گروه خود آرایى و زینت است.
4 ـ «تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ» ـ فخر فروشى حالت دیگر دنیاست. شاید منظور از فخر فروشى در اینجا فخر به مقام و موقعیّت اجتماعى باشد، چنین اشخاصى به دنبال پست و مقام هستند تا به دیگران فخر بفروشند.
5 ـ «وَ تَکاثُرٌ فِى الاَمْوالِ وَالاَوْلادِ» ـ «تکاثر» به معنى فزون طلبى است; فزون طلبى در اموال و ثروت اندوزى و فزون طلبى در اولاد و نیروى اقتصادى. حالت دیگر دنیا، مال اندوزى و فزون طلبى در مال دنیاست.
خلاصه این که حیات دنیا منحصر در این 5 حالت است.
سؤال : مراد از این پنج حالت زندگى دنیا چیست؟ آیا منظور این است که مردم دنیا پنج گروه هستند; زندگى جمعى سراسر «لعب» و زندگى جمعى دیگر، سراسر «لهو» و زندگى گروه سوم، سراسر «زینت» و زندگى برخى دیگر، سراسر «فخر فروشى» و بالاخره زندگى عدهّ اى نیز سراسر «فزون طلبى» است، یا منظور این است که زندگى هر انسانى این پنج مرحله را طى مى کند؟
پاسخ : برخى از مفسّران معتقدند که هر انسانى این پنج مرحله را پشت سر مى گذراند، تا به سنّ چهل سالگى مى رسد و پس از آن کامل مى شود، اینان متعقدند چهل سال اوّل عمر انسان به پنج قسمت هشت ساله تقسیم مى شود: آدمى در هشت ساله نخست که مرحله کودکى است، به لعب و بازى مشغول است; هشت ساله دوم که دوران نوجوانى است، به لهو و خوشگذرانى طى مى شود; با پا گذاشتن به هشت ساله سوم که دوران جوانى است، آدمى به زینت و خود آرایى روى مى آورد; هشت ساله چهارم به دنبال مقام و فخر فروشى است و بالاخره پس از تکمیل سى و دو سالگى تا چهل سالگى که هشت ساله پنجم را طى مى کند به زر اندوزى و ثروت اندوزى مى پردازد و با پا نهادن به چهل سالگى شخصّیت او کامل مى شود و ثبات شخصیّت مى یابد.(1)
«کَمَثَلِ غَیْث اَعْجَبَ اَلْکُفّارَ نَباتُهُ» ـ خداوند متعال پس از این که ماهیّت دنیا را به خوبى روشن مى کند و حقیقت آن را کاملا آشکار مى کند، مثال زیبایى براى زندگى دنیا مى زند: مثل دنیا، مثل باران با برکتى است که بر زمین هاى خشک و تشنه نازل مى شود و بر اثر باران، انواع گیاهان، درختان، گل ها و سبزه ها مى روید و به قدرى رشد و نمو مى کند که باعث حیرت و تعجّب کشاورز مى شود.
«کفّار» در این آیه به معناى کشاورزان است; «کفر» به معناى پوشانیدن است و کافر را از این جهت کافر مى گویند که حقیقت و فطرت خود را مى پوشاند و کشاورز را نیز بدین جهت کافر مى گویند که دانه را در خاک پنهان مى کند; همان گونه که به «قبر» و «شب» نیز این لفظ اطلاق مى شود; زیرا قبر جسد را در خود پنهان مى کند و شب تاریک هر چیزى که در آن قرار گیرد. به هر حال، گیاهان و درختان به وجود آمده از باران به قدرى زیاد وفراوان و باطراوت و نشاط است که باعث تعجّب و حیرت هر کشاورزى مى شود.
«ثُمَّ یَهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرّاً» ـ امّا عمر طراوت و نشاط این گیاهان و درختان، که موجب تحیّر و تعجّب کشاورزان مى گردد، زیاد نیست و با آمدن فصل پائیز همه آن طراوت و نشاط از بین مى رود، کم کم زرد و سپس خشک مى شود.
«ثُمَّ یَکُونُ حُطاماً» ـ سپس این گیاهان خشکیده زرد شده تبدیل به کاه مى شود و نسیمى آن را متلاشى کرده، هر قسمتى از آن را به گوشه اى مى برد. گیاهى که در زمان طراوت و شادابى در مقابل طوفان مقاوم بود، اکنون نسیم ملایمى، شیرازه زندگى اش را ازهم مى پاشد.
آرى! زندگى دنیا با آن زینت و پول و مقامش، همانند این مزرعه است; اوّلش زرق و برق و رونق و جذّابیّت; ولى طولى نمى کشد که همه اینها از بین مى رود و درهم مى شکند. اگر شک داریم کافى است که نگاهى گذرا به عمر کوتاه و شش ماهه گیاهان از بدو تولّد تالحظه مرگ بیندازیم. زندگى این گیاهان دورنماى زندگى مادّى ماست. آن 6 ماه عمر مى کند و انسان مثلا 60 سال; امّا بالاخره همه مى میرند. انسان همانند گیاهان بقدرى ضعیف است که در بدو تولّد; حتى قدرت حفظ و کنترل آب دهان خود را ندارد و در انتهاى عمر و زمان پیرى نیز به همین وضع دچار مى شود!
«وَ فِى الاخِرَةِ عَذابٌ شَدیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَرِضْوانٌ» ـ انسان ها در جهان آخرت یکى از این دو سرنوشت را خواهند داشت: یا مبتلا به عذاب شدید مى شوند و یا مغفرت و خشنودى پروردگار نصیب آنها مى شود.
«وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا اِلاّمَتاعُ الْغُرُورِ» ـ زندگى دنیا چیزى جز کالایى فریبنده نیست; یعنى ظاهرى پر جاذبه و فریبنده دارد، ولى باطنى ندارد.