همان گونه که قبلا ذکر شد، همواره انوار هدایت از ناحیه خداوند است; امّا قابلیّت ها را ما خود باید به وجود آوریم. باران در طبع لطیفش خلاف نیست، امّا چنین نیست که بر هر زمینى ببارد، گل بروید; بلکه بستگى به نوع زمین دارد. اگر زمین شوره زار باشد، جز خس و خار نمى روید; ولى اگر زمینِ آماده اى باشد، قطعاً گل مى روید.
بدین جهت یک انسان نیز که بعد از هزار واندى سال، یک جمله از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)مى شنود و هدایت مى گردد و به قلّه کمال مى رسد، در واقع قابلیّت هدایت را داشته است; اما اشخاصى همانند ابوسفیان و ابوجهل که عمرى را در کنار حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) سپرى مى کنند و آیات فراوانى از قرآن را مى شنوند و موعظه هاى متعدّد پیامبر(صلى الله علیه وآله)به آنها مى رسد، چون زمینه هدایت ندارند نه تنها یک گام به سوى انسانیّت بر نمى دارند; بلکه روز به روز از انسانیّت فاصله مى گیرند و همانند چهار پایان، بلکه گمراه تر از آنها مى شوند.(1)